آسیه افشار
با سلام
آیا قبل از خلق آدم موجودات دیگری هم وجود داشته اند ؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
ز نظر قرآن کریم و روایات امامان معصوم: نسل بشر کنونی به حضرت آدم و حوا میرسد.(بقره، 31 و آل عمران، 59.) حتی در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان نیز به این مطلب اشاره شده است.
در عین حال در برخی روایات وارده از امامان معصوم (ع) مطالبی آمده که سابقه ادوار بسیاری از بشر را قبل از دوره حاضر اثبات می کند .در کتاب توحید ( ص 277 . ج 2 .) از امام صادق (ع) روایتی نقل شده که امام (ع) به راوی فرموده اند : شاید شما گمان می کنید که خدای عزوجل غیر از شما هیچ بشری دیگری را نیافریده است . نه چنین نیست بلکه هزار هزار آدم آفرید که شما از نسل آخرین آنها هستید .
مرحوم صدوق (ره ) در کتاب خصال ( ج2_ ص 652 ) در حدیثی از امام باقر (ع) روایت کرده است خدای عزوجل از روزی که زمین را آفرید . هفت عالم را در ان خلق و سپس منقرض کرده است که هیچ یک از ان عوالم از نسل آدم ابوالبشر (ع) نبوده است و خدای متعال همه انها را از پوسته روی زمین آفرید و نسلس را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک عالمی بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر . آدم ابوالبشر (ع) را بیافرید و ذریه اش را از او منشعب ساخت.
در حدیثی از امام علی آمده است که پیش از خلقت آدم موجودی شبیه بشر به نام نسناس وجودداشت .بحارالانوار ج 58، ص 298
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهسا پناهی
همه عزتها از خداست برای عزتمند بودن در اجتماع چه نسخه ای تجویز می کنید؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : 1 ـ طلب عزت فقط ازخدا
حضرت علی (ع) می فرماید :هرکس از غیر خدا عزت جوید ،آن عزت ( ظاهری ) وی را هلاک و نابود خواهد ساخت .
قرآن کریم می فرماید که مسلمانان عزت خود را در تمام شؤون زندگی ،اعم از شؤون اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و مانند آن ، در دوستی با دشمنان اسلام نجویند ،بلکه تکیه گاه خود را ذات پاک خداوندی قرار دهند که سرچشمه ی همه ی عزت ها است و غیرخدا (دشمنان اسلام ) نه عزتی دارند که به کسی ببخشند و نه اگر می داشتند قابل اعتماد بودند ،زیرا هر روز که منافع آنها اقتضا کند فوری صمیمی ترین متحدان خود را رها کرده و به سراغ کارخویش می روند ، گویی هرگزبا هم آشنایی نداشتند ؛چنان که تاریخ معاصرشاهد بسیار گویای این واقعیت است .
2 ـ بندگی و اطاعت خدا :
بندگی خدا به آدمی عزت خواهد بخشید و لذاست که امام علی (ع) در مناجات خود خطاب به خداوند عرض می کند :
«خدایا ،همین قدر برای عزت من کافی است که بنده ی تو باشم و همین اندازه برای فخر و مباهات من کفایت می کند که تو پروردگارم باشی » (22)
3 ـ تقوای الهی
حضرت علی (ع) هیچ عزتی را عزیزتر از تقوا نمی شمارد . (30)
4 ـ ایمان
حضرت امام محمد باقر(ع) یکی از سه خصلتی را که خداوند برای انسان مومن عنایت فرموده ، عزت در دنیا و آخرت می داند . (33) ه طورکلی ،ایمان که از ریشه ی « امن » گرفته شده است ،حالتی از امنیت و آرامش معنوی به آدمی می بخشد که انسان به راستی از هیچ چیز و هیچ کس غیر از خدا نمی هراسد و خاطر و ذهن او از هر گونه تشویش و اضطراب و دغدغه ی دنیوی فارغ و رها می گردد و زندگی و حیات او حیاتی طیبه و معقول و مشحون از شادی اصیل و پایدارمی شود .روح بلند این چنین انسانی هرگز از گناه لذتی دریافت نمی دارد و انجام خوبی ها موجب لذتی حقیقی در وی می گردد . لذا او به دور از هرگونه غرور و تکبر ، احساس عزت نفسی حقیقی می نماید و دیگران نیز او را سرافراز و سربلند می بینند و در آخرت نیز سرافرازی و عزت از آن او خواهد بود و این جاست که سخن حکیمانه ی فوق در مورد چنین شخصی مصداق می یابد .
5 ـ درک وجود و محضر پیامبر اکرم (ص) و اطاعت و فرمانبرداری از او
هر کس رسول خدا (ص) را اطاعت کند ، خدا را اطاعت کرده است و هر آن کس خدا را اطاعت نماید قطعاً عزیزخواهد شد و عزت خواهد یافت ؛ چنان که خود پیامبر اکرم (ص) که در اوج اطاعت الهی بود ، عزیزترین فرد عالم در نزد خدا خواهد بود .
در غیاب امام معصوم علیه السلام اطاعت از نائب او بیشترین عزت ممکن را به ارمغان می آورد.
6 ـ اتحاد و پیوستگی
حضرت علی (ع) در زمان خود ، عرب را « از نظر تعداد کم ،اما با پیوستگی به اسلام فراوان ، و با اتحاد و اجتماع و هماهنگ عزیز و قدرتمند » (38) معرفی می کند . (39) اتحاد و وحدتی که در پرتو اسلام و توسل و تمسک همه ی مردم به احکام اسلامی شکل می گیرد ،عزت ،صلابت و قدرتی به اجتماع و جامعه ی اسلامی می بخشد که حقیقتاً درمقابل هرگونه قدرت خارجی شکست ناپذیرخواهد شد ،چنان که مصداق واقعی چنین حقیقتی را امیرالمومنین (ع) در سخن فوق بیان می دارد .
7. استغنای از مردم
هر چه انسان خواسته ها کمتری از مردم داشته باشد و خود را برای خواسته های خود به آب و آتش و و خواری و دست دراز کردن نزد مردم نکشاند عزت خود را بیشت حفظ کرده است.
8. شناخت حق و صبر در پیروی از آن
کسی که با بصیرت حق را می شناسد و در راه آن پایداری می کند قطعاً عزیز خواهد شد. به مانند حضرت اباعبدالله علیه السلام که هرگز زیر بار ظلم نرفتند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهسا پناهی
اگر کسی مبتلا به افسردگی مزمن باشد و از داروهای مختلف استفاده کند برای مبارزه با این بیماری و داشتن نشاط روزانه چه نسخه کاربردی نوشته شود؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : برای مبارزه با افسردگی باید به روانشناس و متخصص رجوع کنید. این سایت نه کارشناس این امر را دارد و نه بدون معاینه پزشکی می توا نسخه صحیحی تجویز کرد. در ذیل چند نکته کلی بیان می شود البته درمان افسردگی با صرف این موارد میسر نیست:
2- تغذیه مناسب: ارتباط ظریف و اساسی بین جسم و روح وجود دارد. تغذیه مناسب نه تنها به بهبود کیفیت جسم کمک می کند بلکه روح را نیز ارتقا می بخشد. اختصاص بخش اعظمی از تغذیه به میوه ها و سبزیجات تازه و غلات بسیار مفید است. بهتراست مصرف چربی و شیرینی جات را محدود کنید. بعضی مطالعات حاکی از این حقیقت است که اسید چرب امگا 3 و ویتامین B12 به تغییر خلق و خو و رفع افسردگی کمک می کند. ماهی های چربی مثل سالمون، تونا و ماکرل سرشار از اسید چرب امگا 3 می باشد. روغن بزرک(روغن کتان)، آجیل و سبزیجات تیره رنگ نیز منابع غذایی بسیار مفیدی می باشد. غذاهای دریایی و لبنیات کم چرب نیز سرشار از ویتامین B12 می باشد.سروتونین نوعی ماده شیمیایی در مغز است که به ایجاد احساس خوب کمک می کند . کربوهیدارتها(زمانی که به تنهایی و بدون پروتئین مصرف می شوند) سطح سروتونین مغز را افزایش می دهند.
یکی از نکاتی که برای بهبود خلق و خو لازم است رعایت کنید ، محدود کردن میزان مصرف نوشیدنی های کافئین دار می باشد. یکی از بارزترین علائم افسردگی، اضطراب می باشد و مصرف بیش از اندازه کافئین باعث بروز عصبیت، دلهره و اضطراب می شود. محدود کردن موادی مثل قهوه، چای، شکلات و ... می تواند تغییر به سزایی در بهبود خلق و خو داشته باشد.
3- درمان دردها: درد های مزمن ایجاد افسردگی می کند و افسردگی باعث بدتر شدن درد می شود. بنابر این برای درمان هر دو بهتر است هر چه سریع تر به پزشک مراجعه کنید.
4- انجام تمرینات بدنی منظم: در مورد بعضی افراد انجام ورزش و تمرینات بدنی منظم حتی بهتر از مصرف داروهای ضد افسردگی عمل می کند. لازم نیست که دو ماراتون را برای ورزش انتخاب کنید. تنها کافی است چند دقیقه با دوست خود پیاده روی کنید و بعد به مرور زمان میزان فعالیت بدنی خود را افزایش دهید. با این کار از نظر فیزیکی بهبود یافته و خواب شبتان نیز کیفیت بهتری خواهد یافت.
5- ورزشی را انتخاب کنید که از انجام آن لذت می برید: اگر علاقه ای به دویدن ندارید بهتر است آن را رها کنید. ورزشی را انتخاب کنید که واقعا از انجام آن لذت می برید. برای مثال بازی گلف، دوچرخه سواری، تنیس و شنا از گزینه هایی است که هرکس بنا به تمایل خود می تواند یکی از آنها را انتخاب کند.
6- ورزش کردن با دیگران تاثیر بهتری خواهد داشت: ارتباط با دیگران باعث می شود که بهتر بتوانید به بی حالی، خستگی، احساس تنهایی و افسردگی خود غلبه کنید. بنابر این به گروه های ورزشی بپیوندید و یا لااقل با دوستان خود ورزش کنید.
7- نور خورشید به اندازه کافی دریافت کنید: آیا در فضای تاریک و یا ماه های سرد بیشتر احساس افسردگی می کنید؟ دراین شرایط ممکن است دچار اختلال تاثیر فصلی باشید که یکی از شایع ترین اختلالات خلقی در زمستان(به دلیل محدود شدن نور خورشید) می باشد. برای درمان بهتر است از نور خورشید بیشتر بهره برید .
8- اکتشاف خلاقیت: نقاشی، عکاسی، بافندگی و یا نویسندگی فعالیت هایی هستند که فرد با انجام آن می تواند احساس درونی خود را بهتر بیان کند. خلاقیت احساس خوبی در فرد ایجاد می کند. هدف خلق شاهکار نیست ، بلکه انجام کاری است که ایجاد لذت می کند و رضایت خاطر بیشتری به همراه دارد.
9- اختصاص زمانی برای استراحت مغز: استرس و اضطراب علائم افسردگی را تشدید می کند و درمان را به سختی میسر می کند.
10- مشارکت در فعالیت های اجتماعی: همکاری با دیگران ، گفتگو با آنها و حضور در گروه های مختلف می تواند تاثیر معجزه آسایی داشته باشد.
11- حفظ ارتباط با دوستان و فامیل: افرادی که شما را دوست دارند می توانند شما را بهتر مورد حمایت عاطفی قرار دهند. اگر آنها را دفع کنید، شانس مورد حمایت واقع شدن را نیز از دست خواهید داد. برعکس حفظ ارتباط و صمیمیت با آنها می تواند بسیار مفید باشد.
12- خواب و استراحت کافی: افسردگی با خواب راحت در ارتباط و تداخل می باشد. بعضی افراد مبتلا به افسردگی بیش از اندازه می خوابند و بعضی نیز از بی خوابی رنج می برند. جهت درمان افسردگی بهتر است الگوی خواب رانیز اصلاح کنید. در ساعت مشخصی به بستر رفته و در ساعت ثابتی نیز از خواب بیدار شوید. خواب راحت می تواند توان فیزیکی و روحی شما را ارتقا بخشد.
14- درمان خود را به طور کامل دنبال کنید: در حین رعایت نکاتی که برای رهایی از افسردگی تاکنون اشاره کردیم، لازم است که داروهای تجویزی پزشک را نیز به طور همزمان مصرف کنید. زیرا روش های ذکر شده نمی تواند به طور کامل جایگزین داروهای ضد افسردگی شود اما تاثیر آن را مضاعف خواهد کرد و همین امر باعث می شود که زودتر بهبود یابید.افسردگی اختلال خطرناکی است که اغلب به خودکشی منجر می شود، بنابر این اگر دچار این نوع تفکر شده اید بهتر است سریعا به پزشک مراجعه کنید.
همچنین توصیه هایی نیز از نهج البلاغه استخراج شده است:
گرایش عملی بیشتر به مذهب و ارتباط با خداوند، در این زمینه حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند: "چیزی جز خدا ترا آرامش نمی بخشد" 1 و نیز می فرماید: "خداوند عهد و پیمانی که با نام او منعقد می شود، با رحمت خود مایه آسایش و آرامش بندگان و حریم امنی برایشان قرار داده تا به آن پناه برند."2
جلب رضایت الهی که این امر در سایه رضایت خداوند، آرامش روانی برای فرد فراهم می آورد.
ایجاد زمینه و بستر مناسب برای برقراری ارتباطهای صحیح و متعالی: این موضوع نیز از نیازهای اساسی زنان است.
حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند: "روابط خود را با افراد با شخصیت و اصیل و خاندانهای صالح و خوش سابقه برقرار ساز و پس از آن با مردمان شجاع و سخاوتمند و افراد بزرگوار، چرا که آنها کانون گرم و مراکز نیکی هستند."3
توجه کردن به سخنان آرامش بخش و موعظه های روان آسا. حضرت امیر(علیه السلام) در این زمینه می فرمایند: "این قلبها افسرده می شوند همچون بدنها، برای رفع ملامت آنها، سخنان حکمت آمیز و جالب انتخاب کنید."4
دوست داشتن دیگران: دوست داشتن انسانهای وارسته آرامشگر روح انسان است.
استفاده صحیح از فرصتهای طلایی در زندگی: در این زمینه نیز امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمایند: "از دست دادن فرصتها غصه آفرین است و واگذاری نتیجه امور به خداوند مهمترین عامل برای جلوگیری اضطراب و افسردگی است."5
فروتنی نیز یکی از راههای درمان وسوسه است که از بیماریهای "نوروتیک" محسوب می شود.
حضرت علی(علیه السلام) با اشاره به این که وسواس در ابتدا با تحریک شیطان آغاز می شود و پس از گذشت مدتی، شک و دودلی در خانه دل جای می گیرد، می فرمایند: حلقه های زنجیر خود برتربینی را از گردن فرو نهید و فروتنی و تواضع را سنگر میان خود و دشمنانتان، (ابلیس و سپاهیانش) برگزینید. 6
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
خدیجه معدلی
حزب 119 از چه سوره ای شروع میشود؟
با تشکر
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سوره مبارکه اعلی
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
احیائی
سلام علیکم
بکار گیری نغمات و الحان که در فصاحت در تلاوت به کار گرفته میشود تا چه حدی می تواند در تفهیم آیات الهی خصوصا فارسی زبان ها مفید واقع شود .
آیا به صرفه است که وقت را به تحقیق در این موضوع -الحان و نغمات اصیل عربی- قرار بدهیم؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
اگر کسی در این زمینه استعداد داشته باشد یاد گرفتن آن امر خوبی است چرا که در روایات توصیه شده که قرآن را با لحن نیکو بخوانید. چه بسیار افرادی که به واسطه تلاوت های افرادی مانند عبدالباسط و دیگران با قرآن ارتباط بهتری برقرار کردند و یا حتی مسلمان شده اند.
اما به هر حال فهم معانی و تدبر در آیات نباید فراموش شود و انس با قرآن و عمل به آن در اولویت است. همین یادگیری نیز می تواند زمینه انس را فراهم کند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهسا پناهی
اینکه خدا در قران می فرمایند که از راههایی که خود گمان نمی برید به شما روزی می دهم منظور چیست؟ منظور از روزی چیست؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : منظور از روزی معانی متعددی است. حداقل آن همین غذایی است که انسان برای زنده ماندن نیاز دارد. اما معنای وسیع تری نیز دارد و به سایر احتیاجات مادی و حی نعمات معنوی مانند علم و ... نیز اطلاق می شود.
منظور راه هایی است که به طور معمول انسان انتظار ندارد که از آنها به او روزی برسد.
1)
تاجری : باتشکر از سؤال شما در جواب باید به استحضار برساند که در قران خداوند به دو روزی مختلف اشاره می فرماید یکی روزی زمینی ودیگری روزی آسمانی وهردو این روزی ها درهائی دارند بنام ابواب سماوات وارض وبا روشی که ما گمان نمی برییم منظور نخوه تقدیر وارسال این دو روزی است که هردو آنها توسط ملائکی صورت میگیرند که ما نه می بینیم نه می فهمیم نه درک می کنیم با احترام غلامرضاتاجری
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهسا پناهی
وسوسه چیست و چگونه وسوسه را تشخیص دهیم؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : موانع رشد و کمال انسان دو دسته است:
1. هوای نفس (از جمله عوامل و موانع درونی)
2. شیطان یا ابلیس (به عنوان عامل بیرونی) .
شیطان در قرآن به معنای هوای نفس، یا نفس امّاره یا قوة واهمه یا یکی دیگر از قوای نفس نیست، بلکه موجودی مستقل از انسان و جنّ است و خداوند آن را از آتش آفرید.
دشمنان خارجی بدون هماهنگی با مهرههای داخلی و بدون داشتن زمینه و پایگاه درونی نمیتوانند موفق شوند.
شیطان (که یک دشمن بیرونی است و قسم خورده که به عزت حق تعالی درصدد وسوسه گمراه کردن انسانها برمیآید) هرگز نمیتواند بدون همراهی نفس درونی و خواستههای نفسانی،کمترین موفقیت به دست آورد.
پس اگر هوای نفس نمیداشتیم و آمادگی از درون نباشد، شیطان توان ندارد آن را در ما ایجاد کند اما چون هوا و هوس داریم، هنگامی که در نفس خویش خواستهای داشته باشیم و دنبالش برویم ،شیطان همان را زینت داده و تأیید میکند تا بیشتر به آن جذب شویم.(5)
گرچه شیطان موجودی مستقل از هوای نفس است،اما امستقل از هوای نفس نمیتواند کاری بر ضد انسان انجام دهد، بلکه هواها و خواستههای نفسانی ما را تأیید و تشویق و ترغیب میکند،یعنی در برابر هوای نفس استقلال وجودی دارد،ولی استقلال عملی ندارد.(6)
با توجه به توضیحات ذکر شده معلوم گشت هر یک از دو نیری درونی و بیرونی، تأثیرات ویژهای دارند، بنابراین نمیتوان گفت اگر شیطان نبود، هوای نفس کار شیطان را انجام میداد، بلکه هوای نفس کار خودش را انجام میداد، نه کار شیطان را . در واقع اگر شیطان نبود، هوای نفس توسط شیطان تأیید و تقویت نمییافت.
باید هر فکر و میلی که در انسان به وجود می آید با معیارهای عقلی و دینی سنجیده شود. باید معلوم شود که این تحریک درونی و این ندایی که ما را یه کاری فرامی خواند آیا مطابق دین و عقل است یا نه؟ به این منظور باید علم خود را به حقایق دینی افزایش دهیم آنچه را نمی دانیم از اهل علم سوال کنیم، با پیروی نکردن از هواهای نفسانی توان درک و بینش خود را بالا ببریم و عقل خود را مرتب به کار گیریم تا گمان و شک و وهم جای منطق را نگیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
محمدامین احمدی فقیه
سلام و درود
آیا از نظر قرآن در سیاره های دیگر جهان موجودات زنده ای وجود دارند؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
در قرآن به این موضوع تصریح نشده و اثباتاً یا نفیاً ذکری به میان نیامده است.
البته در هر صورت برترین موجود مخلوق خداوند انسان است و عالم برای او خلق شده و برترین انسان ها نیز انبیا و ائمه علیهم السلام هستند.
1)
جورابچی : و من ءایاته خلق السموات و الارض و ما بث »:
به طور احتمال می توان گفت که در سیاره های دیگر موجودات زنده ای وجود دارند. قرآن کریم می فرماید:
فیهما من دابه و هو علی جمعهم اذا یشاء قدیر:
از نشانه های قدرت او، آفرینش آسمان ها و زمین و پراکندن جنبندگان در آن دو است و هر وقت اراده کند قادر به گردآوردن آنها است.
آیه دیگری نیز می فرماید:
« و ربک اعلم بمن فی السموات و الارض »
پروردگار تو از حال همه کسانی که در آسمانها و زمین اند آگاه تر است. در بعضی روایات نیز آمده است که در کرات آسمانی، موجودات زنده وجود دارد.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
محمدامین احمدی فقیه
سلام و درود
نقطه گذاری قرآن به دست چه کسی انجام شد؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
پس از آن که اسلام گسترش چشمگیر یافت و بسیاری از اقوام غیر عرب نیز به اسلام گرویدند، به علّت عدم آشنایی با زبان عربی نمیتوانستند قرآن را صحیح بخوانند، حتی خود عربها بر اثر معاشرت با آنها از مسیر فطری خود تا حدودی منحرف شدند و دگرگونی در سخنان آنان راه یافت تا آن جا که به تدریج، اشتباه در بیان و سخنان فُصحای عرب نیز به چشم میخورد. این امر حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام را بر آن داشت تا برای حفظ و نگهداری قرآن کریم، قواعدی را پایهریزی نماید و آن را به شاگرد خود ابو الاسود دُؤَلی آموزش دهد، آنگاه ابوالاسود تصمیم میگیرد برای صِحّت قرائتِ عموم مردم، قرآن را علامت گذاری نماید. او برای این کار یکی از برجستهترین نویسندگان آن روز را به کار میگیرد و از او میخواهد تا قرآن را با رنگی متفاوت از رنگ متن طبق گفتههای او علامتگذاری کند.
با پیروی از این روش، صحیح خواندنِ قرآن از نظر حرکات تا اندازهای تحقّق پیدا کرد ولی مشکل تشخیص حروف مُتشابه همچنان باقی بود، برای برطرف کردن این اِشکال، دو تن از شاگردان ابوالاسود به نامهای «یَحیَی بن یَعمُر» و «نَصر بن عاصِم» با استفاده از تجربههای استاد خود، حروف را نقطهگذاری نمودند تا حروف متشابه از یکدیگر تمیز داده شوند و برای این که نقطه حرکات با نقطه حروف اشتباه نشود، نقطههای حروف را همرنگ حروف «مشکی» و نقطه حرکات را با همان رنگ قرمز مینوشتند.
پس از مدّتی از نقطههای زرد رنگ برای تشخیص الف، واو و یایی که به صورت همزه خوانده میشدند و از نقطه سبز برای تمیز دادن همزة وصل در ابتدای کلمات استفاده نمودند.
این کارها تا اندازة زیادی توانست مشکل تشخیص حروف متشابه را برطرف نماید ولی مشکل به کار بردن رنگهای متفاوت برای منظورهای مختلف در کتابت، خلیل بن احمد فراهیدی را بر آن داشت تا نقطههایی که نماینگر حرکات و همزه بود تغییر شکل دهد.
وی برای تشخیص حرکت فتحه از الف، کسره از یاء و ضمه از واو کمک گرفت و آنها را به صورت کوچکتر در بالا و زیر حروف قرارداد و برای همزه از قسمت بالای حرف عین «6» و برای علامتهای سکون، تشدید، مدّ و ... شکلهای دیگری را وضع نمود که به یاری خداوند، جزئیات هر یک را به طور جداگانه در مبحث علامتها بیان خواهیم کرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
محمدامین احمدی فقیه
سلام و درود
نخستین کسی که قرآن را اعراب گذاری کرد که بود؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
پس از آن که اسلام گسترش چشمگیر یافت و بسیاری از اقوام غیر عرب نیز به اسلام گرویدند، به علّت عدم آشنایی با زبان عربی نمیتوانستند قرآن را صحیح بخوانند، حتی خود عربها بر اثر معاشرت با آنها از مسیر فطری خود تا حدودی منحرف شدند و دگرگونی در سخنان آنان راه یافت تا آن جا که به تدریج، اشتباه در بیان و سخنان فُصحای عرب نیز به چشم میخورد. این امر حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام را بر آن داشت تا برای حفظ و نگهداری قرآن کریم، قواعدی را پایهریزی نماید و آن را به شاگرد خود ابو الاسود دُؤَلی آموزش دهد، آنگاه ابوالاسود تصمیم میگیرد برای صِحّت قرائتِ عموم مردم، قرآن را علامت گذاری نماید. او برای این کار یکی از برجستهترین نویسندگان آن روز را به کار میگیرد و از او میخواهد تا قرآن را با رنگی متفاوت از رنگ متن طبق گفتههای او علامتگذاری کند.
با پیروی از این روش، صحیح خواندنِ قرآن از نظر حرکات تا اندازهای تحقّق پیدا کرد ولی مشکل تشخیص حروف مُتشابه همچنان باقی بود، برای برطرف کردن این اِشکال، دو تن از شاگردان ابوالاسود به نامهای «یَحیَی بن یَعمُر» و «نَصر بن عاصِم» با استفاده از تجربههای استاد خود، حروف را نقطهگذاری نمودند تا حروف متشابه از یکدیگر تمیز داده شوند و برای این که نقطه حرکات با نقطه حروف اشتباه نشود، نقطههای حروف را همرنگ حروف «مشکی» و نقطه حرکات را با همان رنگ قرمز مینوشتند.
پس از مدّتی از نقطههای زرد رنگ برای تشخیص الف، واو و یایی که به صورت همزه خوانده میشدند و از نقطه سبز برای تمیز دادن همزة وصل در ابتدای کلمات استفاده نمودند.
این کارها تا اندازة زیادی توانست مشکل تشخیص حروف متشابه را برطرف نماید ولی مشکل به کار بردن رنگهای متفاوت برای منظورهای مختلف در کتابت، خلیل بن احمد فراهیدی را بر آن داشت تا نقطههایی که نماینگر حرکات و همزه بود تغییر شکل دهد.
وی برای تشخیص حرکت فتحه از الف، کسره از یاء و ضمه از واو کمک گرفت و آنها را به صورت کوچکتر در بالا و زیر حروف قرارداد و برای همزه از قسمت بالای حرف عین «6» و برای علامتهای سکون، تشدید، مدّ و ... شکلهای دیگری را وضع نمود که به یاری خداوند، جزئیات هر یک را به طور جداگانه در مبحث علامتها بیان خواهیم کرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.