مهسا پناهی

با سلام و خسته نباشید
چرا من نمی توانم دروغ بگویم و هزاران گناهی که دیگران به راحتی در جامعه مرتکب میشوند را بکنم تا در جامعه مثل همسالان خود راحت باشم گاهی به مادرم شکایت میکنم که چرا من اینگونه ام و دلم می شکند؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلم علیکم
اگر شما نمی توانید دروغ بگویید نشان از سلامت دل و روح شما دارد. باید این را قدر بدانید و تقویت کنید. به بیان امام حسن عسکری علیه السلام تمام بدی ها در جایی است که کلید آن دروغ است.
زندگی با دروغ و گناه مانند کف روی آب است. اگر به نفع و یا لذتی هم در ظاهر و کوتاه مدت برسد در درازمدت زندگی جهنم می شود. حتی بسیاری از کفار نیز در زندگی روزمره خود دروغ را کنار گذاشته اند چرا که زندگی دنیوی آنها را هم خراب می کند.
یک راه خوب آن است که ارتباطاتتان را با مومنین و و کسانی که اهل تقوا و پرهیز از گناه هستند بیشتر کنید و رابطه دوستیٰ کاری و مانند آن ایجاد نمایید تا دایره روابط اجتماعی تان مومنانه شود.
همچنین نظر به ظرافت روحی که ویژگی غالب زنان است به غریبه و غیر که اطمینان ندارید اعتماد نکنید و روابط خود را بر روی آشنایان و مومنان تحکیم کنید. به مجالس و محافل آنها رفت و آمد نمایید.

مهمان

سلام
در خصوص سوال4تدبر مرحله دوم:
باتوجه به پاورقی صفحه44کتاب تدبر:کسی که احد است صمد هم هست و از کسی هم زاده نشده وهمتایی هم ندارد پس چرا آیه کانونی را "قل هوالله احد"در نظر نمی گیریم؟؟؟؟
با توجه به چیزی که من از صحبت های استاد متوجه شدم ایشون می فرمایند که لزوما هر احدی صمد نیست و... پس باید هر چهارفراز رو باهم مدنظربگیریم ولی این با چیزی که کتاب میگه متفاوت نیست؟؟؟؟؟؟
ممکنه من اشتباه متوجه شده باشم
لطفاراهنماییم کنید
متشکر

محمد حسین شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
در هیچ کدام از گزینه های سوال 4 آیه «قل هو الله احد» را پاسخ ندانسته، بلکه کلمه احد را به عنوان پاسخ مطرح کرده است. اگر سوره ناس و فلق را به یاد داشته باشید، واژه کانونی «اعوذ» جهت هدایتی را نشان می داد، نه به خاطر این که معنای بقیه آیات را از آن برداشت می کنیم، بلکه به خاطر تاکیدی که روی این کلمه هست و جملات بعدی به این کلمه متعلق می شدند.
اما در سوره توحید، چنین کلمه ای وجود ندارد و اگر چه از صفت احد سایر صفات هم نتیجه می شود، ولی همه آیات بیان گر یک جهت هدایتی هستند و آن اثبات توحید و نفی شرک است که به تنهایی از یک لفظ «احد» چنین جهتی برداشت نمی شد.

مهسا پناهی

با سلام و خسته نباشید
چگونه یک زن می تواند در جامعه ظهور داشته باشد ولی حضور نداشته باشد یک مثال امروزی بزنید؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
یک فایل صوتی مرتبط یا این مباحث برایتان ارسال می شود که به رسیدن به جوابتان کمک می کند. پس از شنیدن فایل سوالاتتان را مطرح نمایید.

مهمان

سوال این جاست که وقتی خدا انسان ها رو خلق می کرد همه یکی بودن و فرقی نداشتند و خدا از بین آدم ها تعدادی را پیامبر و تعدادی رو امام قرار داد و بقیه آدم های عادی. برای این که مردم حرف پیامبرها رو قبول کنند بهشون عصمت داد(اگر پیامبر ها عصمت نداشتند و گناه می کردند هیچ کس حرفشونو قبول نمی کرد) به همین دلیل پیامبر ها میرن بهشت.اما بقیه چی؟!
یه مثال برای درک : ما تو یه شهر زندگی می کنیم که هر روز در هر ساعت در یک مکان یک نوع بمب خاص می گذارند و توی کل شهر فقط ما می توانیم اونو خنثی کنیم پس ما هر روز باید توی اون ساعت به اون مکان بریم و بمبو خنثی کنیم. فکر کنیم سازندگان اون بمب اونو طوری طراحی کردند که اگر سیم آبی را قطع کنی بمب خنثی میشه. حالا ما برای این که کار خودمونو راحت کنیم یه ربات می سازیم این روبات یکی از حالت های زیر رو داره. 1-یه روبات برنامه ریزی شده که فقط سیم آبی رو قطع می کنه. 2- یه روبات که خودش اختیار داره و ما بهش هیچی نمی گیم فقط میگیم برو بمب خنثی کن. 3- به روبات که از خودش اختیار داره ولی ما بهش توصیه کردیم که آبی رو قطع کن اما در این صورت روبات با توجه به عقلی که داره می گه شاید این دفعه سازندگان این بمب کاری کردند که با قطع کردن سیم قرمز بمب خنثی شه و سیم قرمزو قطع کنه و بمب منفجر شه و هم به ما و هم به دیگران آسیب وارد شه. این حالت هم نیست و اما حالتی که باهاش سرو کار داریم اینه که 4- یه روبات می سازیم و از خودش اختیار داره و بهش راهو نشون میدیم و و حتی او هم ممکنه فکر کنه که شاید با قطع کردن سیم قرمز بمب خنثی میشه و دستشو برای قطع کردن سیم قرمز جلو ببره اما ما نذاریمو دستشو به سمت آبی بچرخونیم.(منظور این نیست که خدا این کارو در حق پیامبران می کرد ولی اگر این طوری نباشه و اشتباه کنند چی میشه مثلا پیامبر می اومد می گفت من کاملا کننده ی دین پیامبران قبلی هستم ولی اشتباه می کرد و مثلا امام علی رو به عنوان جانشین انتخاب نمی کرد اون وقت چی؟
خواهشا مستدلا پاسخ دهید...
باتشکر

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
عصمت با اختیار انسان ها منافات ندارد. اکر به شما غذای به ظاهر خوشمزه ای را تعارف کنند و شما هم گرسنه باشید اما یقین داشته باشید که در آن غذا زهر کشنده ریخته اند محال است که آن را بخورید. یا اگر در بلندی قرار بگیرید و کسی پیشنهاد میلیاردها تومات پول به شما بکند که خود را پایین بیاندازید چون علم و یقین دارید که اندااختن مساوی مردن است قطعاً خود را پایین نمی اندازید.
آیا شما اختیار نداری؟ اختیار دارید اما علم و یقین شما به نتیجه عمل باعث می شود که عقل شما اجازه ندهد خود ار به هلاکت بیاندازید.
انبیا و ائمه که معصوم هستند علم به حقیقت و نتیجه هر عمل دارند و مثلاً این آیه قرآن را که فرموده ان الذین یأکلون اموال الیتامی انما یأکلون فی بطونهم ناراً، باور دارند و یقین و علم قطعی دارند که خوردن مال یتیم خوردن آتش است و هلاکت انسان را در پی دارد. لذا با اختیار خود از گناه دوری می کنند.
همچنین این علم به حقائق عالم باعث می شود که هیچ گاه اشتباه ننمایند و از فرمان الهی تخلف نکنند. لذا ممکن نیست که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله خلاف خواست خدا کس دیگری را جز امیرالمومنین به عنوان وصی خود اعلام نمایند.

مهسا پناهی

مفهوم خداوند مومنان را محبوب قلبهای همه مردم می کند در قران چیست؟ اگر این مومن خانم باشد محبوبیتش در اجتماع مغایر با سخن خداست؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : خداوند در آیه 96 سوره مبارکه مریم می فرماید: ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل الرحمن ودا: کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند خداوند رحـمـان مـحبتى براى آنان در دلها قرار مى دهد.
چنین محبتی اولاً در دل های همه مردم نیست بلکه محبتی است که به خاطر ایمان و عمل صالح فرد در قلب های کسانی که راه ارتباط شان با خدا بسته نشده قرار داده شده است. لذا افراد کافر یا منافق چنین انسان هایی را دوست ندارند.
محبت مردم به انسان مومن و نیکوکار مبتنی بر شناخت مردم از آنها است. آیا همه مردم باید همه مومنین را بشناسند؟ هر فرد سالمی که انسان مومن و نیکوکاری را بشناسد او را به خاطر این ایمان و نیکوکاری دوست خواهد داشت.
اما لازمه این حرف این نیست که همه مومنین باید خودشان را به همه افراد معرفی نمایند. بلکه این محبت پاداشی است که خداوند در مقابل عمل صالح و ایمان انها به آنها می دهد. در مقابل مومنین وظیفه دارند که به دستورات الهی عمل کنند و آن میزان که تکلیف اجتماعی دارند در جامعه حضور یابند و آن میزان که خدا مطلوب می داند خود را معرفی نمایند.
یک زن مومن در ابتدا تکلیف اصلی اش تعامل با خانواده خود است و در ادامه در صورت توانایی و نیاز جامعه می تواند به کارهای اجتماعی بپردازد و چون در این کارها و مراودات مراعات حدود شرعی را می نماید دیگرانی که او را می شناسند به خاطر ایمان و عمل نیکویش او را دوست خواهد داشت.
اما این دوست داشتن با دوست داشتن ناشی از غرائز یا ناشی از مسائل مادی و شإن و مقام اعتباری دنیوی و مانند آن فرق دارد.
لذا زن مومن با رعایت دین خدا اولاً محبوب کسانی می شود که خدا می خواهد (نه همه افراد) ثانیاً آنها نیز او را به خاطر ایمان و عمل صالحش دوست دارند نه امور دیگر.
مثلاً‌زنان الگوی ما مانند حضرت فاطمه زهرا سلام علیها یا حضرت زینب کبری سلام الله علیها با آنکه کمترین حضورهای اجتماعی مردانه را داشتند اما همه مردان و زنان مومن آنها را می شناسند و به خاطر ایمان بی نظیر و اعمال صالحشان آنها را دوست می دارند و اساساً دوست داشتن آنها معیار و محک ایمان است.

مهسا پناهی

مفهوم چه بسا در شر خیر زیادی نهفته باشد در قران چیست؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : بسیاری مواقع برای انسان اتفاقی پیش می آید که به حسب ظاهر و سود و نفع مادی و کوتاه مدت به نظر شر می اید اما در واقع و به حسب سود بلند مدت مادی یا سود معنوی و اخروی ن برای انسا خیر است. مانند کسی که مریض می شود از سفری که سود مادی زیادی به حسب ظاهر قرار بوده به او برسد باز می ماند اما هواپیمای او سقوط می کند و او به دلیل نرفتن به سفر زنده می ماند.
یا کسی که فکر می کند جهاد در ازه خدا برای او زحمت و رنج دارد اما در واقع و باطن برای او اجر اخروی بسیاری را به همراه دارد.

مهمان

در برنامه ریزی برای زندگی چه شاخه هایی را باید در نظر داشت که به تمام نیازها برای داشتن یک زندگی مطلوب پاسخ داده شود؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : معیار اصلی در زندگی مومنٰ بندگی خدا است. بنده از خود اختیاری ندارد و هر چه مولا بگوید همان را اطاعت می کند. لذا انسان مومن تمام برنامه ریزی زندگی اش برای ادای وظیفه بندگیٰ رسیدن به قرب الهی و انجام تکالیف خداوند است.
بر این اساس انسان مومن برای زنده ماندن، تأمین معاش و حتی به دست آوردن ثرت و رفاه مادی نیز می کوشد اما همه اینها را با دو شرط اصلی تحصیل می کند:
1. آنها را برای رضای خدا به کار برد و در راه کمال و تقرب به خدا استفاده کند.
2. در گردآوری و استفاده آنها از مرزهای شریعت و احکام شرعی تجاوز ننماید.
علاوه بر این نیازهای مادیٰ انسان مون در پی رشد معنوی خود نیز هست و لذا اجبات شرعی را اهتمام می ورزد به عبادت می پردازد.
در امور اجتماعی نیز سعی می کند در محدوده احکام شرعی، استعادهای خود را بشناسد، نیازهای جامعه اسلامی را نیز بشناسد و بر اساس ترکیب آنها وظیفه خود را پیدا نماید و نقش اجتماعی خود را ایفا کند.
در تقسیم بندی دیگر می توان گفت که خداوند از ما خواسته است که تمامی نعمت هایی که به م داده است در راه خودش مصرف نماییم:
از توانایی درک و علممان برای شناخت خدا و معاد و پیامبران امامان و همچنین برای شناخت نشانه های خدا و همچنین برای شناخت راه های بهتر زندگی کردن در دنیا استفاده کنیم
قلب و روحمان را با ایمان به او و محبت به او و دشمنی با دشمنان خدا پر نماییم و آن را همیشه افزون کنیم
در عملمان نیز از گناه دوری کنیمٰ به عبادت و واجبات بپردازیمٰ برای خدمت به خلق خدا برنامه ریزی کنیم و این برنام ریزی باید متناسب با استعدادهایمان باشد. کسی توانایی کار علم دارد، کسی توانایی کار فنی دارد و...
البته چهارچوب وظایف مردان و زنان دارای تفاوت هایی است که قباً اشاره شد.
در مجموع باید نیازهای مادی را در راستای رشد معنوی برآورده کرد و سلامتی جسم را در راستای سلامتی روح حفظ نمود و همه زندگی را به طور یکپارچه در راه یک هدف، رضایت و تقرب به خدا، بر اساس استعدادهای شخصی به انضمام نیاز جامعه، تنظیم نمود.

عبد بائس

با عرض سلام و خسته نباشید. از آنجائیکه سوره الرحمن توسط اهل بیت به عنوان عروس قرآن شناخته شده است چرا در مجالس ترحیم از تلاوت این سوره استفاده می شود؟ روایت خاصی در این زمینه وجود دارد؟ با تشکر

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
درباره تلاوت این سوره روایات زیادی وارد شده و شاید از بیشترین سوره های مورد تإکید برای تلاوت همین سوره باشد. طبعاً برای اموات نیز بسیار مفید خواهد بود. اما منحصر کردن خواندن این سوره و به طور کلی خواند قرآن برای مجالس ترحیم سنت غلطی است و باید همه مجالس و لحظه های زندگی با قرآن به ویژه با این سوره زیبا همراه شود.

مهمان

با عرض سلام و خسته نباشید. آیا توبه آثار گناهان را از بین میبرد؟ مثلا اگر با زدن حرفی مرتکب گناهی شده ایم آیا ممکن است توبه باعث شود این حرف از ذهن شنوندگان آن پاک شود؟ یا مغایر سنت های الهی است؟ با تشکر

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
در روایت است که توبه کننده مانند کسی است که توبه نکرده است. این امکان وجود دارد در صورتی که خداوند تفضل نمتاید همه آثار گناه پاک شود. حتی می توان چنین دعایی را هم انجام داد و احتمال پاک شدن حرف از ذهن شنودنده یا از بین رفتن اثار آن یا جایگزینی آن حرف با حرف نیکویی ممکن است و با سنن الهی مغایرت ندارد. گرچه انسان باید بکشود تا جای ممکن اسباب و وسائلی را برای این کار فراهم کند. مثلاً سخنان نیکویی را جایگرین کند و از دل او درآورد و با اموری مانند احسان و کار خیر و هدیه جبران نماید.

مهدی حدادی

سلام خدا قوت
لطفا ضمن مشخص کردن پاسخ غلط امتحانات پاسخ صحیح را مشخص نمائید که ما جواب صحبح را متوجه شویم
با تشکر

فاطمه کیلانی (داور) : سلام.
انشاءالله از این هفته پاسخ نامه تشریحی آزمون های هفتگی را هم نمایش می دهیم تا رفع اشکال هم بشود.
موفق باشید