بهیار قدرتی تزنگی
باسلام
آیا در قرآن زمان و مکان ظهور حضرت ولی عصر (عجج) اشاره مستقیم داردلطفا باذکر آدرس مرقوم فرمایید.
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
زمان دقیق ظهور از اسرار الهی است و در هیچ آیه ای به طور مستقیم به آن اشاره نشده است. اما مکان ظهور امام زمان (عج) طبق روایات، از کنار خانه کعبه خواهد بود.
1)
احمدی فقیه : بسم الله الرحمن الرحیم
سوره کهف اسرار زیادی در خصوص امام زمان، عجل الله تعالی فرجه الشریف، دارد...
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
حسن حمیدی سولا
آزمون ورودی دوره تدبر در قرآن کریم بصورت مجازی است یا به صورت حضوری برگزار می گردد.
فاطمه کیلانی (داور) : با سلام.لطفا اطلاعیۀ کلاسهای تدبر(1) را مطالعه بفرمایید و خودتان نحوه آزمون را انتخاب بفرمایید.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
حسن حمیدی سولا
فرق حدیث قدسی با آیات قرآن در چیست؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : حدیث قدسی اولاً نیاز به اثبات سند دارد تا مطمئن شویم که از خداوند صادر شده است اما قرآن به تواتر ثابت شده و نیازی به اثبات سندی ندارد.
الفاظ قرآن عیناً از خداوند است و حتی یک واو آن تغییر نیافته اما الفاظ روایات گاه با تغییراتی از سوی راویان مواجه شده است.
الفاظ قزآن معجزه است اما الفاظ حدیث قدسی اینگونه نیست.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
خانم نذر کرده بود اگر به سر کار رفتم واولن حقوق گرفتم سفرامام زمان در امام زاده محلمان پهن کند نذر به من گفته ولی فلان قبول شدم ولی سرکار نیستم کاراش انجام میدهم اگر رفتم .ومن گفته به خانم پول سفر امام زمان(عج) در صندوق سفر امام زمان (عج) بدازم اشکال دارد می خواهم ریا نباشد.
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : اگر بعد از نیت نذر، صیغه نذر را به عربی یا فارسی به زبان آورده و مورد نذر دقیقاً انداختن سفره بوده است و نه چیزی شبیه به آن، نمی تواند چیزی را جایگزین کند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
masoud varzideh
دلیل باطل بودن تناسخ را بیان فرمائید؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : ادله بسیاری بر بطلان تناسخ وجود دارد. جدای از دلایل نقلی و روایات یک دلیل عقلی را ذکر می کنیم. برای مشاهده تفصیل بحث به سایت زیر مراجعه نمایید:
http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,913?PHPSESSID=7a02b7e5670beba8c7942967b42e01cc
یکی از نتایج فاسد قول به تناسخ تعلق دونفس به یک بدن است:
لازمه قول به تناسخ به طور مطلق تعلق دو نفس به یک بدن و اجتماع دو روح در یک تن مى باشد و این برهان را مى توان با قبول دو اصل مطرح کرد.
1. هر جسمى اعم از نباتى وحیوانى و انسانى آنگاه که آمادگى و شایستگى تعلق نفس داشته باشد، از مقام بالا نفس بر آن تعلق مى گیرد، زیرا مشیت خدا بر این تعلق گرفته است که هر ممکن را به کمال مطلوب خود برساند.
در این صورت سلول نباتى خواهان نفس نباتى، نطفه حیوانى خواهان نفس حیوانى، وجنین انسانى خواهان نفس انسانى مى باشد وقطعاً نیز تعلّق مى گیرد.
2. هرگاه با مرگ انسانى، نفس وى، به جسم نباتى یا حیوانى یا جنین انسان تعلق گیرد در این صورت جسم و بدن مورد تعلقِ این نفس، داراى نوعى تشخص و تعین و حیات متناسب با آن خواهد بود.
پذیرفتن این دو مقدمه مستلزم آن است که به یک بدن دو نفس تعلق بگیرد یکى نفس خود آن جسم که بر اثر شایستگى از جانب آفریدگار اعطا مى شود و دیگرى نفس مستنسخ از بدن پیشین.
اجتماع دو نفس در یک بدن از دو نظر باطل است:
اولاً: بر خلاف وجدان هر انسان مدرکى است، و تاکنون تاریخ از چنین انسانى گزارش نکرده است که مدعى دو روح و دو نفس بوده باشد.
ثانیاً: لازم است از نظر صفات نفسانى داراى دو وصف مشابه باشد مثلاً آنجا که از طلوع آفتاب آگاه مى شود و یا به کسى عشق مىورزد باید در خود این حالات را به طور مکرر در یک آن بیابد.([8])
و به عبارت دیگر: نتیجه تعلق دو نفس به یک بدن، داشتن دو شخصیت ودو تعین و دو ذات، در یک انسان است، و در حقیقت لازمه ى آن این است که واحد، متکثر و متکثر واحد گردد زیرا فرد خارجى یک فرد از انسان کلى است و لازمه وحدت ، داشتن نفس واحد است ولى بنابر نظریه تناسخ، داراى دو نفس است طبعاً باید دو فرد از انسان کلى باشد و این همان اشکال واحد بودن متکثر و یا متکثر بودن واحد است([9]) و این فرض علاوه بر این که از نظر عقل محال است محذور دیگرى نیز دارد و آن این که باید هر انسان در هر موردى داراى دو اندیشه و آگاهى و دیگر صفات نفسانى باشد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
masoud varzideh
معانی مختلف مولی را بیان فرمائید؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : مولی به معانی زیادی به کار رفته است از جمله
العَصَبة (قبیله و قوم)
الحَلِیف (هم پیمان)
: المُعْتَق (آزاد شده)
بنده
سرپرست
دوست
یاور
پسر عمو، عمو، برادر،
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
masoud varzideh
شیطان موحد بوده وهست آیاآمرزیده میشود ؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : شیطان موحد بود اما کافر شد و به نص قرآن آمرزیده نمی شود به جهنم می رود الی الابد.
1)
رضوانی : باسلام.علت امرزیده نشدن شیطان این است که اوازحرف واعتقادباطل خودبرنگشته وتاقیامت برکفرخودباقی میماندالبته اگرروزی توبه کنداونیزموردامرزش خداوندتواب ورحیم قرارمیگیردزیراحضرت ادم نیزخطاکرداماچون توبه کردوبرای پذیرش توبه اش کارهایی انجام دادخداوندغفارالذنوب هم نه تنهااوراامرزیدبلکه به مقام نبوت نیزانتخابش فرمود
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
masoud varzideh
جگونه شیطان بعد از رانده شدن به بهشت در آمد؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : آنجا بهشت آخرت نبود که شیطان به آن راه نداشته باشد.
بلکه باغی از بهشت های دنیا یا باغی از عالم برزخ بوده است.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
masoud varzideh
فرق مکر خدا با مکر بنده چیست؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : منظور از مکر خدا، عذاب و جزای او بر مکر بندگان است؛ یعنی مکر خداوند برخلاف مکر بشر شامل حیله و نیرنگ نیست بلکه منشأ مکر خداوند تدبیر و مالکیت او بر بندگان است که بر اساس این تدبیر، انسانی که به عصیان و حیله گری در برابر خدا پرداخته، مجازات میکند. علامه طباطبایی، ذیل آیه 99 سوره اعراف به این مفهوم اشاره میکند و میگوید: (أفأمِنوا مَکرَ اللهِ فَلا یَأمَنُ مَکرَ اللهِ إلّا القَومُ الخاسِرونَ) 2، «مکر از سوی خداوند تعالی، فقط به صورت مجازات و کیفر دادن صحیح است. بدین ترتیب که کسی معصیت کند و در پی آن خداوند او را به طوری یا از جایی که نمیداند، مؤاخذه نماید یا کاری کند که او را به سوی عذاب سوق دهد و او خود متوجه نشود.»
آیات متعددی که «مکر» را به خدا نسبت میدهند، منظورشان تدبیر کلّی خداست. چون او مالک تدبیر است، و هیچ تدبیری از دایرهی تدبیر او خارج نمیباشد. آیاتی در قرآن صراحت دارد که تدبیر کلّی امور از آن خداست و تدبیر دیگران در مقابل تدبیر خدا کاری از پیش نمیبرد. در این باره میتوان به آیهای اشاره کرد که کافران قصد جان رسول خدا را کرده بودند و مکری بکار بستند که از این قرار بود: «قرار شد از همه قبایل یک نفر انتخاب شود و همگی به قصد کشتن پیامبر با هم مشارکت کنند، در این صورت بنیهاشم نمیتواند به قصد خونخواهی از حضرت محمد(ص)، با همه قبایل دربیفتد و در نتیجه از خون وی خواهد گذشت.» خداوند در آیهای از قرآن به توطئهی مکر کفار اشاره میکند و مکرشان را بیهوده و باطل می شمارد، چرا که خداوند، خود بهترین مکر کنندگان و برترین مدبّر امور است: «وَ إذ یَمکُرُبِکَ الّذینَ کَفَروا لِیُثبِتوکَ أو یَقتُلوکَ أو یُخرِجُوکَ وَ یَمکُرونَ وَ یَمکُرُ اللهُ وَ اللهُ خَیرُ الماکِرینَ» 3 مراد از «یمکر الله» همان تدبیر خداوند است که به پیامبر وحی کرد تا شبانه از رختخواب خود بیرون رفته و هجرت کند و این بهترین تدبیر برای نقش بر آب کردن نقشهی کفار بود.
علت اینکه به مجازات و کیفر الهی «مکر» میگویند، از این روست که شخص معصیت کار متوجه نمیشود از چه ناحیهای یا چگونه بلا بر او نازل شده است. در مجمعالبیان در این باره آمده است: «به عذاب، مکر اطلاق شده است؛ از آن رو که اهل عذاب از جایی یا به گونهای که علم و آگاهی ندارد، به آن دچار میگردند؛ همچنان که مکری که از ناحیه مکر کننده به مردم میرسد، از جایی است یا به گونهای است، که آنان بدان آگاهی ندارند.»
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
امید شیروانی آزاد
آیه ی 2سوره توبه منظورش از چهار ماه فرصت چیه؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : مفسرین در این آیه در اینکه منظور از (( چهار ماه )) چیست اختلاف کرده اند، بعضى گفته اند: ابتداى آن روز بیستم ذى القعده است ، و مقصود از (( روز حج اکبر )) همین روز است ، و بنا به گفته آنها چهار ماه عبارتست از ده روز از ذى القعده و تمامى ذى الحجه و محرم و صفر و بیست روز از ربیع الاول ، و در این قول اشکالى است که بزودى خواهد آمد.
عده اى دیگر گفته اند: این آیات در اول ماه شوال در سال نهم هجرت نازل شده . و قهرا مقصود از چهار ماه ، شوال و ذى القعده و ذى الحجه و محرم است و این چهار ماه با تمام شدن ماههاى حرام تمام مى شود و آنچه آنان را وادار به این قول کرده اینست که گفته اند منظور از جمله (( فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا... )) ، که بعد از دو آیه دیگر است ماههاى حرام معروف یعنى ذى القعده و ذى الحجه و محرم است که انسلاخ آنها با انقضاء ماههاى چهارگانه مورد بحث مطابقت مى کند، و این قول دور از صواب و ناسازگار با سیاق کلام است و قرینه مقام هم با آن مساعد نیست .
احتمالى که هم سیاق آیه دلالت بر آن دارد و هم قرینه مقام یعنى قرار گرفتن حکم در آغاز کلام ، و هم اینکه مى خواهد براى مشرکین مهلتى مقرر کند تا در آن مهلت به اختیار خود هر یک از مرگ و زندگى را نافع تر بحال خود دیدند اختیار کنند این است که بگوئیم ابتداى ماههاى چهارگانه همان روز حج اکبر است که در آیه بعدى از آن اسم مى برد، چون روز حج اکبر روزیست که این آگهى عمومى در آن روز اعلام و ابلاغ مى شود، و براى مهلت مقرر کردن و بر محکومین اتمام بحث نمودن مناسب تر همین است که ابتداى مهلت را همان روز قرار داده و بگویند: (( از امروز تا چهار ماه مهلت )) .
و اهل نقل اتفاق دارند بر اینکه این آیات در سال نهم هجرت نازل شده بنابراین اگر فرض شود که روز حج اکبر همان دهم ذى الحجه آن سال است چهار ماه مذکور عبارت مى شود از بیست روز از ذى الحجه و محرم و صفر و ربیع الاول و ده روز از ربیع الثانى .
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.