مهسا حصاربانی
سلام
درخصوص رجعت سوالی مطرح شد ازسوی دوستان,ولی منظور از رجعت مومنان وکافران خالص چیست؟؟
لطف می کنید در خصوص رجعت بیشتر توضیح دهید؟
محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
مومن خالص کسی است که ایمان در قلبش نفوذ کرده و او را احاطه کرده است و به این دلیل تمام اعمال، عقاید و رفتارش ناشی از ایمان می باشد و تسلیم محض خداوند است و مومن می میرد. در صدر این افراد، سلمان فارسی، ابوذر و اولیای خداوند قرار دارند.
برای اطلاع بیشتر از صفات مومنین می توانید به آیات ابتدایی سوره مومنون و آیات 2 و 3 انفال مراجعه نمایید.
کافر خالص کسی است که کفر برای او بصورت ملکه درآمده است و تمام اعمال، عقاید و رفتارش ناشی از کفر می باشد و نیز کافر می میرد.
اکثر مردم حالتی بینابین دارند یعنی این صفات در آنها به شکل ملکه درنیامده است و به همین دلیل توان رجعت را در آخرالزمان ندارند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهساحصاربانی
سلام
خسته نباشید
من یه دختر دانشجوی مجرد هستم وپولایی که جمع میکنم,ازطرف پدرومادرم وازطریق جوایزی که اهدامیشه بهم ووام هایی که از دانشگاه میگیرم داخل بانک میذارم وماهانه مقداری سود دریافت می کنم ,آیا به اینها خمس تعلق میگیرد,حتی پول وام دانشگاه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام
هدیه به فتوای مراجعی مانند امام، آیت الله خامنه ای خمس ندارد. خمس به درآمد خودتان تعلمی گیرد در صورتی که خودتان درآمد داشته باشید نه اینکه تحت تکفل دیگری باشید. در مورد وام دانشگاه اگر در پایان سال زیادتر از خرج سالتان بیاید باید از مرجع خود سوال کنید. به سایت مراجع رجوع کنید
1)
شیروانی آزاد : آیات عظام:سیستانی،فاضل ومکارم:اگر با پرداخت خمس نتواند زندگی خود را اداره کند خمس ندارد.
بقیه آیات عظام:خمس ندارد.
اما به نظر من اگر به وام دانشگاه مقع برگرداندن آن به دانشگاه سود تعلق می گیرد خمس ندارد ، اما اگر سود تعلق نمی گیرد و از سود آن استفاده نمی کنید و سال بر آن می گذرد فقط به سود آن خمس تعلق می گیرد.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
زهره هدایتی
شخصی می گوید من فقط هر چه در قران امده قبول دارم و لفظ کلمه خمس چون در قران نیامده من به عنوان واجب قبول ندارم با شرایط فوق چگونه می توان ایشان را مجاب کرد و این گفتارها در فامیل معضل بزرگی به وجود اورده ؟
محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
لفظ خمس در آیه 41 سوره انفال آمده است.
به این شخص بگویید که اگر پیامبر (ص) را قبول دارد باید بداند که ایشان فرموده اند: کتاب و عترت را با هم داشه باشید تا رستگار شوید (نقل به مضمون از حدیث ثقلین). ائمه اطهار (ع) همان عترت هستند و احکام مربوط به خمس را ایشان قرار داده اند که تبعیت از آنها تبعیت از خداوند است.
در ضمن ایشان مگر فقیه هستند که در مورد حکم خدا فتوا می دهند. فقیه با سالها درس خواندن و دود چراغ خوردن به ملکه اجتهاد دست می یابد و بعد از بررسی آیات و روایات قرآنی حکمی را صادر می کنند. ایشان از این مطالب چه می دانند که فتوا می دهند؟
در ضمن خداوند در قرآن سوره حشر آیه 7 می فر ماید: «هر چه را که رسول دستور داد بگیرید و هر چه را که نهی کرد ترک کنید» خمس دستور خداوند و پیامبر (ص) می باشد و ایشان با توجه به این آیه باید اطاعت کنند.
در ضمن بزرگترین مشکل در دین را افرادی در صدر اسلام ایجاد کردند که گفتند: «لا حکم الّا لللّه» یعنی فقط حرف قرآن را قبول داشتند و عترت پیامبر (ص) را به انزوا کشاندند. اگز این طرز تفکر در صدر اسلام نبود معصومین (ع) و مسلمانان اینقدر مشکلات نداشتند و دین اسلام به شکوفایی خود دست پیدا می کرد.
شما نیز توجه کنید که وظیفه تان فقط امر به معروف است و اگر کسی حرف شما را با دلایل مستند و منطقی تان قبول نکرد، شما دیگر وظیفه ای ندارید؛ قرآن در سوره مائده می فرماید: «جدال احسن انجام دهید». جدال احسن یعنی اینکه با افراد تا جایی بحث و جدال کنید که حجت بر آنان تمام شود، اگر قبول نکردن دیگر شما کاری نداشته باشید. خداوند به پیامبر (ص) در سوره نمل آیه 80 می فرماید: «تو نمی توانی سخنت را در گوش مرگان فرو بری» و در آیات زیادی از قرآن پیامبر (ص) دستور دارد که فقط انذار کند و احکام الهی را تبیین نماید و نمی تواند کسی را به زور و اجبار وارد دین کند. اگر فرد مذکور قبول نمی کند شما نیز او را رها کنید و برای او دعا نمایید تا خداوند قلب او را برای پذیرش ایمان نرم نماید.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
خلیل بوبالدی
سلام بنده میخاستم بدونم آیه 100 سوره توبه شامل خلفاء میشه لطفا جواب منو به استناد کتب بدید ممنون میشم
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
طبق ظاهر آیه تمامی کسانی که در مکه به پیامبر ایمان آوردند و با ایشان هجرت کردند و همچنین انصار مدینه، به دلیل این یاری شان در راه خدا، خدا از آنها راضی است.
از لحاظ تاریخی عمر و ابوبکر و عثمان در مکه ایمان آوردند و با پیامبر هجرت کردند و ظاهر آیه بر آنها نیز صادق است.
اما طبق احادیث شیعه که بیان می کند عمر و ابوبکر یک لحظه نیز ایمان حقیقی نیاوردند و از ابتدا منافق بودند در واقعیت از مصادیق این آیه خارج هستند.
به علاوه که باید هجرت برای خدا باشد و این احتمال وجود دارد که کسانی به دلایلی همراه پیامبر شدند ولی قصد الهی نداشته بودند. این احتمال وقتی با شواهد تاریخی (مبنی بر این که عمر و ابوبکر از یهودیان پرسیده بودند و از قدرت آینده پیامبر خبر داشتند و منافقانه برای رسیدن به مقام دنیا ایمان ظاهری آوردند) جمع می شود، این دو را از مصادیق آیه خارجی می کند.
می توانید به کتاب های علامه عسکری مراجعه کنید.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سید مصطفی فاطمی کیا
آیا کورش و ایرانیان زمان وی خدا پرست بوده اند
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : در برخی اسناد تاریخی مانند آنچه گزنفون تاریخ نگار نوشته، کوروش خداپرست بوده و حتی این اسناد تا جایی قوت دارند که علامه طباطبایی احتمال اینکه ذوالقرنین همان کوروش باشد، رد نکرده اند.
امادر مقابل تحقیقاتی وجود دارد که کوروش خداپرست نبوده که مرحوم خلخالی مفصلاً به آن پرداخته و نمونه دیگری از این نظر را در این آدرس (http://www.seratnews.ir/fa/pages/?cid=12185)می توانید ببینید.
به هر حال ایرانیان در دوره باستان و قبل از اسلام همواه خداپرست بوده و حتی می توان گفت که موحد بوده اند و این قابل انکار نیست. اما کیفیت دین و عملکرد کوروش مختلف بیان شده است.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سید مصطفی فاطمی کیا
آیا پیامبران بنی اسرائیل از نسل حضرت یوسف بودند و اگر نبودند چرا
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : خیر
در متون معتبر دینی دلیل قاطع و معتبری یافته نشده که دلالت کند بر این که منشأ انقطاع سلسله نبوت در نسل حضرت یوسف(ع) به عملکرد ایشان برمی گردد. البته روایاتی دراین باره نقل شده مثل روایتی که علت قطع رسلت از نسل حضرت یوسف –ع- این بود که وقتی پدر و مادرش به مصر آمدند و با او ملاقات کردند آن حضرت سوار بر اسب بود واز اسب پیاده نشد و احترام والدینش را رعایت نکرد . در این حال جبرییل –ع- به او گفت دستت را باز کن . وقتی آن حضرت دستش را باز کرد نوری از دست او خارج شد و جبرییل به او گفت این نور رسالت بود که از نسل تو بیرون رفت . چنین روایاتی علاوه بر این که اعتبار آنها چندان روشن نیست با مقام و منزلت انبیا نیز ناسازگار است و با مقام منیع عصمت پیامبران و اخلاق الهی آنها منافات دارد .پس درواقع علت این که چرا نبوت در نسل آن حضرت ادامه نیافت به درستی بر ما روشن نیست و خداوند خود بهتر می داند که نبوت را در چه کسانی قرار دهد : «الله اعلم حیث یجعل رسالته؛ خداوند بهتر می داند که رسالت خویش را در چه جایگاهی قرار دهد)سوره انعام، 124
مضافاً اینکه امامت نیز در ذریه امام حسن علیه السلام ادامه نیافت و این دلیل بر هیچ اشکالی نیست
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سید مصطفی فاطمی کیا
بنی اسرائیل ازنسل کدام فرزند یا فرزندان حضرت یعقوب بودند
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : بنی اسرائیل قبل از حضرت موسی پیامبرانی داشته اند. همان طوری که قبلاً ذکر شد از زمان حضرت یعقوب تا زمان حضرت عیسی پیامبرانی مانند یوسف ، ایوب و شعیب برای بنی اسرائیل بوده اند. اینکه از نسل کدام فرزند حضرت یعقوب بودند در جایی ندیدم
1)
ghaf : اسرائیل لقب یعقوب است
بنی اسرائیل = فرزندان یعقوب منظور است .
در زبان عبری = اسرا = بمعنای بنده و عبد است
ئیل = بمعنای خداوند
اسرائیل در معنا = بنده خداست .
همینمطور میکائیل - جبرئیل - سموئیل - عزرائیل و ....
2)
احمدی : از نسل لاوی بوده اند شنیده ام مطمئن نیستم
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مجید مهری
جناب اقای عالمی درپاسخ پرسش قبلی من عبارت "شک در مصداق "را عنوان کردید لطفا در این باره توضیح دهید؟ سپاسگزارم
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : یعنی شاید در اصل مطلب شک ندارند اما در اینکه آنها شامل حکم کلی خدا می شوند یا نه شک دارند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مجید مهری
درباره کبر وغرور توضیح دهید؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : کبر یک حالت نفسانی است که عبارت است از اینکه انسان خود را برتر از دیگران بداند. به آثار ناشی از این حالت درونی که در کلام یا رفتار شخص ظاهر می شود، تکبر گفته می شود. به عبارت دیگر تکبر اظهار کردن کبر است. منظور از این آثار هر گونه رفتار تحقیر آمیز شخص با دیگران است که به دلیل اینکه او خود را برتر از مردم می بیند، مرتکب اینگونه اعمال و گفتار می شود. مثلا از سلام کردن به دیگران خودداری می کند و انتظار دارد دیگران به او سلام کنند؛ به سخنان مردم گوش نمى دهد ولى انتظار دارد همه به سخنانش گوش فرا دهند؛ با غرور و فخر فروشی راه می رود؛ انتظار دارد در بهترین جای مجلس بشیند و ... اگر انسان متکبر از روى کبریاء نفسانى نافرمانى و سرکشى کند، می گویند: استکبارکرد. پس استکبار نافرمانى و سرکشى حاصل از کبر است، و آن در مقابل استسلام است که انقیاد و عدم سر کشی ظاهرى است که ناشی از تسلیم باطنى می باشد.
خداوند به صورت یک اصل کلى در مورد متکبران مى فرماید: «به زودى کسانى را که در روى زمین به ناحق تکبر ورزیدند از ایمان به آیات خود روى گردان مى سازیم، به گونه اى که هر آیه و نشانه اى را(از حق) ببینند به آن ایمان نمى آورند، اگر راه هدایت را ببینند آن را انتخاب نمى کنند و اگر راه ضلالت را مشاهده کنند، آن را راه خود برمى گزینند! (همه اینها) به خاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل ماندند»،
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مجید مهری
هرکه درجامعه امروز ایران اخلاق ورفتار قرآنی را رعایت کند به ریاکار ویاپپه ویاساده لوح و....خوانده می شود چگونه می شود دوگانه نبود وسیره قرانی را رعایت کرد؟
محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
ایتدا باید سیره و رفتار قرآنی را به درستی شناخت.
در مرحله بعد باید به آن عمل کرد و از حرف دیگران ناراحت نشد. تمام انبیا وقتی مردم را به دین دعوت می کردند و رفتار الهی نشان می دادند توسط منکرین و معاندین مورد تمسخر واقع می شدند. یکی از حربه های شیطان برای دور کردن مردم از دین تمسخر است.
دقت کنید که اگر بخاطر خداوند در برابر تمسخر دیگران صبر کرده و اسقامت بورزید، اجرتان بیشتر خواهد بود.
من الله توفیق
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.