نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
فصل 4 : وضعیت فکرى ، سیاسى و اجتماعى شیعه در آستانه غیبت صغرى
در این فصل ، مرورى خواهیم داشت به وضعیت فکرى و سیاسى - اجتماعى شیعه در آستانه عصر غیبت ، به عنوان یکى از مهم ترین و اصیل ترین گروه هاى اسلامى و قوى ترین احزاب مخالف خلفا و حکومت .
در این دوره ، شیعه به لحاظ فکرى از شاگردانى مبرز برخوردار است ، شاگردان و اصحابى که به وسیله ائمه علیه السلام پرورش یافته و اصول به آنها القا شده و در کتاب هاى “چهار صدگانه “(اصول اربعماة ) نگارش و تدوین یافته است ، مبانى اعتقادى و فقهى شیعه توسط ائمه علیه السلام تبیین و با سفارش و اصرار همانان در کتاب ها جمع آورى و تدوین گشته است .
به لحاظ “سیاسى “وضع ، خیلى حساس و بحرانى است . امامان شیعه در محاصره قرار مى گیرند و على رغم “تقیه “شدید، براى کنترل بیشتر از “مدینه “به “سامرا”آورده مى شوند. دسترسى شیعیان به امام ، بسیار سخت و خطرآفرین است . در این مرحله که مبارزه بسیار حساس و پیچیده شده ، طرح مبارزاتى شیعه در سازمان مخفى وکالت ، سازمانى تشکیلاتى و بسیار پیچیده است که جز مطالعه دقیق ، و بررسى و غور در زوایاى پنهان آن نمى توان به عمق و پیچیدگى و نقش ارزنده آن در این مرحله حساس پى برد.
امام علیه السلام در این مرحله با تماس هاى حساب شده و پنهانى ، بسط و توسعه این سازمان و در نتیجه حفظ و تقویت و گسترش شیعه مى پردازد.
تأیید و حمایت برخى از قیام هاى علویان براى ایجاد ضعف در پایه هاى حکومت عباسى و یا کم کردن ظلم و بیداد آنان ، از دیگر اقدامات ائمه شیعه علیهم السلام در این مرحله تاریخ ساز از مبارزات است .
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
ج : وضعیت فکرى
آنچه که به لحاظ ((وضعیت فکرى )) (301) در این دوره در خور توجه و تامل است ، تغییر خط مشى فکرى ((متوکل ))از ((اعتزال ))(302) - مذهب رسمى دولت - به مذهب ((اهل حدیث )) ، و چرخش آشکار سیاست سرکوبى ((معتزله ))و ((شیعیان )) ، و حمایت از ((اهل حدیث )) است که غالب اهل سنت (303) را تشکیل مى داد.
در مورد ((اعتزال ))و زمان پیدایش آن ، اقوال متعددى است (304) ؛ برخى از محققان پیدایش آن را در اواخر قرن اول هجرى و در دوره امویان و جدایى ((واصل بن عطا))از استاد خود ((حسن بصرى ))(21-110 ه) مى دانند. (305) به گفته آنان جایگاه پیدایش و رشد و نمو ((اعتزال )) ، ((عراق ))بوده و متشکل از 5 اصل است .(306)
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
- طعام ها
از ویژگى هاى خلفاى عباسى و به تبع آنان وزرا و امرا، حرص و اسراف آنان در تهیه انواع و اقسام خوراکى ها، نوشیدنى ها و شیرینى جات ، و چیدن سفره هاى رنگین با ظروف طلا و نقره (263) بود.
خرج روزانه مامون ، 6000 دینار بود که بیشتر این مبلغ صرف آشپزخانه او مى شد.(264)
((هارون الرشید))نیز در هر روز 30 نوع طعام بر سر سفره اش چیده مى شد و 000/10 درهم خرج غذایش مى شد.(265)
برخى دیگر از آن ها، از شعراى خود مى خواستند تا درباره این سفره هاى رنگین شعر بسرایند.(266)
دکتر ((ابراهیم حسن ))در کتاب (( تاریخ الاسلام ))و دکتر ((شوقى ضعیف ))در ((العصر العباسى الثانهى ))نمونه هایى شنیدنى از این اسراف و شکم بارگى را یادآور مى شود. (267)
دکتر ((زهراوى ))نیز در کتاب ((النفقات و ادارتها فى الدولة العباسیة )) مخارج گزاف روزانه غذا و آشپزخانه هر یک از خلفاى عباسى را آورده و اسراف و ولخرجى آنها را نشان مى دهد.(268)
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
ب : وضعیت اجتماعى
مقصود از ((وضعیت اجتماعى )) ، بیان طبقات مختلف یک جامعه به لحاظ دین ، نژاد، منزلت اجتماعى ، سمت ، قدرت ، مکنت و...، ارتباط آن با طبقات ، با یکدیگر، و نیز بیان آداب و رسوم ، اعیاد و جشن ها، قصه ها، خانه ها، اثاث ، لباس ، اطعمه و اشربه و هر آنچه که به ظاهر یک جامعه باز مى گردد؛ مى باشد.(214)
ما در این مختصر، نه با این مجموعه (215) بلکه تنها به یکى از مهم ترین ویژگى هاى اجتماعى این دوره که همان شکاف عمیق طبقاتى است ، و بعضى از نمودها و نمونه هاى آن مى پردازیم .
در این دوره به علت بى کفایتى خلفا و غرق بودن آنها در ((عیاشى )) ، ((زن بارگى )) ، ((شب نشین هاى ))آنچنانه ، ((ولخرجى )) هاى بى حد و حصر، ((رفاه زدگى ))و ((دنیاپرستى )) ، جامعه ، در عمل به دو قشر و دو قطب بزرگ تقسیم شده بود: فقیر فقیر، و غنى غنى ، اکثریت محروم ، اقلیت برخوردار.(216) شکاف و فاصله طبقاتى بین خلفا در اعیاد و جشن ها، و یا بخشش هاى بى حساب و بى رویه آنان ؛ چه به خویشان و همسران و چه در ((بزم هاى ننگین شبانه ))به آوازه خوانان و رقاصه ها و دلقک ها، و یا لباس هاى فاخر و زربافت و سفره هاى رنگین آنان ، همچنین اشاره اى خواهیم داشت به وضع زندگى ، درآمد و اختلاس هاى برخى از وزرا و یا دیگر کارگزاران حکومت ، ولى از آنجا که ارائه همه موارد، سخن را به درازا مى کشاند به ناچار تنها به نمونه هایى اکتفا مى شود. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
8 - قیام هاى علویان
در این دوره ، قیام هاى متعددى توسط ((علویان )) و با شعار و طرفدارى (( رضاى آل محمد)) (صلوات الله علیه ) در اطراف و اکناف کشور اسلامى به وقوع پیوست که در حقیقت ، فریاد اعتراضى بود به ظلم و ستم خلفا به توده مردم عموما، و به آنها خصوصاقبل از این که به توضیح بیشتر این قیام ها بپردازیم ، مناسب است به گوشه اى از ظلم و بیداد و انواع شکنجه هایى که خلفا نسبت به این دسته از مردم روا مى داشتند، اشاره کنیم .
((متوکل )) رسما اظهار انزجار و تنفر از ((ذریه على علیه السلام )) و ((علویین )) مى کرد. آل ابى طالب در زمان او مصائبى را متحمل شدند که در عهد هیچ یک از خلفاى ستمگر پیشین ندیده بودند. او ((علویان )) را در محاصره اقتصادى قرار داد و رسما هرگونه احسان و نیکى در حق آنان را منع کرد و متخلفان را به سختى کیفر مى داد(145) ، مردم نیز از ترس کیفرهاى او از هر نوع کمک و یارى به آنان خوددارى مى کردند، فقر و تهیدستى آنان به حدى رسید که در اختیار گروهى از زنان علوى ، تنها یک پیراهن بود و آنان به ترتیب آن را به تن کرده و نماز مى خواندند و سپس به دیگرى مى دادند و خود عریان پشت دستگاه نخ ریسى مى نشستند(146) .
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
5 - ستمگرى وزرا و امرا
بیشتر وزرا و امراى عباسیان افرادى بى کفایت و ستمگر بودند و در تحقیر و ضرب و شتم و شکنجه مردم و از بین بردن حقوق آنان و چپاول اموالشان ، مبالغتى تمام داشته و از هیچ کارى دریغ نداشتند.
در زمان ((منتضر))عباسى (247-248 ه) وزیرش ((احمد بن الخصیب ))سواره از خانه خارج شد، مردى به دادخواهى نزدش آمد و او همچنان که بر مرکب نشسته بود پایش را از رکاب در آورده و آنچنان بر سینه او کوفت که آن مرد در دم جان سپرد و این قضیه زبانزد همگان شد. یکى از شاعران آن عصر این ماجرا را این گونه به نظم کشیده است :
قال للخلیفة یا بن عم محمد
اشکل وزیرک انه شکال
اشکله عن رکل الرجال و ان ترد
مالا فعند وزیرک الاموال (117)
((به خلیفه بگوئید: اى عمو زاده پیامبر! وزیرت را پاى بند بزن ؛ زیرا او چموش است ، او را از لگد زدن به مردم باز دار و اگر مالى بخواهى اموال در نزدت وزیرت است )) .
در زمان ((واثق ))(227-232 ه) نیز وزیرش ((محمد بن عبدالملک الزیات )) ، تنورى ساخته و در آن میخ هایى کار گذاشته بود و مردم را در آن شکنجه مى داد. جالب این که خود او در همان تنور شکنجه ، کشته شد.(118)
ولات و دیگر کارگزاران دولت نیز در ظلم و اجحاف ، دست کمى از وزرا نداشتند. به طورى که ظلم بیش از حد آنها عامل بسیارى از شورش ها بود، که در بحث بعدى به گوشه هایى از آن خواهیم پرداخت . همچنین در بررسى وضعیت اجتماعى این دوره به برخى از چپاول ها، اختلاس ها، رشوه ها، زندگى هاى افسانه اى ، قصرها و درآمدهاى کلان وزرا و دیگر کارگزاران و دولت مردان اشاره خواهیم کرد.
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
صل 3 : وضعیت سیاسى ، اجتماعى و فکرى عصر عباسیان در آستانه غیبت صغرى
براى شناخت هر چه بهتر تاریخ سیاسى عصر ((غیبت صغرى ))و دست یافتن به تحلیلى صحیح و جامع در مورد این عصر، و پى بردن به علل و زمینه هاى غیبت امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشریف ) و در نهایت عمق موضع گیرى امام ، بررسى وضعیت سیاسى - اجتماعى و فکرى این عصر در آستانه غیبت امام ، ضرورى است .
خلافت (( عباسیان )) بیش از پنج قرن (132-656 ه/ 794-1258 م ) به طول انجامید؛ یعنى از سال خلافت (( ابوالعباس سفاح )) تا زوال آن به دست تاتارها در ((بغداد)) .
مورخان ، تاریخ خلافت ((عباسیان )) را به 4 دوره تقسیم کرده اند:(91)
عصر عباسیان اول (92) یا دوره نفوذ (( فارسان ))(132-232 ه/ 749-847 م ).
عصر عباسیان دوم (93) یا دوره نفوذ (( ترکان ))(232-334 ه/ 846-945 م ).
عصر عباسیان سوم ، یا دوره (( آل بویه ))از (( فارسان ))(334- ه/447 945-1055 م ).
عصر عباسیان چهارم ، یا دوره نفوذ (( ترکان سلجوقى ))(447-656 ه/ 1055-1258 م ).
آنچه که در این فصل مورد نظر ما است ، بررسى عصر عباسیان دوم ؛ یعنى ازابتداى خلافت متوکل (232 ه) - عصر نفوذ ترکان - و احیانا کمى قبل از آن ؛ از ابتداى ورود ترکان به دستگاه خلافت در عصر خلافت ((معتصم )) (218 ه) و تغییر مرکز خلافت از ((بغداد))به سامرا، تا شروع ((غیبت صغرى ))(260 ه) است .
این بررسى در واقع نگرشى است به عصر مرکزیت ((سامرا)) از سالى که ذکر شد تا کمى به آخر آن عصر(94) . این دوره مختصات و ویژگى هایى است که بعضى از آن با خصائص دوره هاى سابق خلافت (عصر عباسیان اول ) مشترک ، ولى از برخى حهات منمایز است . گرچه ممکن است به بعضى از اینها در تاریخ عسکرین علیهماالسلام اشاره شده باشد، ولى همان طور که گفته شد به عنوان یک جمع بندى و رسیدن به دید کلى ، و دست یافتن به تحلیلى جامع و صحیح نسبت به عصر غیبت ، مرورى یک جا و خلاصه به وضعیت سیاسى - اجتماعى و فکرى ((عباسیان )) در آستانه آن عصر ضرورى است .
براى این دوره مى توان ویژگى ها و خصائصى را به طور خلاصه برشمرد؛ این ویژگى ها وضعیت سیاسى - اجتماعى و فکرى این عصر را در بر مى گیرد. وضعیت شیعه و پایگاه اجتماعى رهبرى آن در دوره را، به لحاظ اهمیت آن در فصلى جداگانه ( فصل بعدى ) بررسى خواهیم کرد.
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
- شمایل و خصوصیات
محدثان و مورخان ، براساس روایات بسیارى که از پیامبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و امامان علیهماالسلام رسیده است ، شمایل و اوصاف حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف ) را در کتاب هاى خویش آورده اند که برخى از آنها اشاره مى شود:
حضرت مهدى چهره اش جوان و گندمگون ، ابروانش هلالى و کشیده ، چشمانش سیاه و درشت ، شانه اش پهن ، دندان هایش براق و گشاده ، بینى اش کشیده و زیبا، پیشانى اش بلند و تابنده ، استخوان بندیش استوار، دستان و انگشتانش درشت ، گونه هایش کم گوشت و اندکى متمایل به زردى - که از شب زنده دارى عارض شده - بر گونه راستش خالى مشکین ، عضلاتش پیچیده و محکم ، موى سرش بر لاله گوشش ریخته (62) ، اندامش متناسب و زیبا، هیئتش خوش منظر و رباینده ، و در میان شانه اش اثرى است چون اثر نبوت (63) و....
از خصوصیات آن حضرت این است که ، او فرزند پیامبر صلى اللّه علیه و آله و از اولاد بانوى گرامى اسلام ، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و نهمین پیشوا از نسل امام حسین علیه السلام و خاتم اوصیا و منجى نهایى و قائد جهانى است ؛ وى داراى دو غیبت است که یکى کوتاه مدت و دیگرى بلند مدت است ، او جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد، پس از آن که از ظلم و جور پر شده باشد و...(64)
این است ((مهدى )) ، با این مشخصات و با این ویژگى ها و ده ها نشانه و علامت دیگر که پیش از ظهور ((مهدى )) ، و مقارن ظهور ((مهدى ))و پس از ظهور ((مهدى ))محقق مى شود. اینها است واقعیت این امر. و ((مهدى ))این امام معین و مخصوص است ، دیگر هر چه بگویند و هرکس را پیش اندازند، یاوه است و قبول آن حماقت .
مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف ) اکنون غایب است . او خلیفه حق ، ولى مطلق است . او خاتم اولیاء و وصى اوصیا، منجى نهایى ، قائد جهانى ، انقلابى اکبر، و مصلح اعظم است . چون درآید، به کعبه تکیه کند و پرچم پیامبر صلى اللّه علیه و آله را در دست گیرد، و دین خدا را زنده سازد، و احکام خدا را، در سراسر گیتى ، جارى کند. او با شمشیر در آید، و زمین پر شده از جور و بیداد را، پر از مهربانى و داد گرداند.(65)
او اهل قیام و جهاد(66) ، عبادت و تهجد(67) ، خشوع و خضوع (68) ، زهد و ساده زیستى (69) ، صبر و بردبارى (70) ، عدالت و احسان (71) ، و... است . او سرآمد همگان در علم و دانش (72) ، سراپا عدل و برکت و پاکى است .(73)
از سیرت و شیوه تربیتى ، اجتماعى ، سیاسى ، اقتصادى ، و... او فصل پایانى ، بیشتر گفت وگو خواهیم داشت .
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
فصل 2 : نگاهى کوتاه به زندگانى امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشریف )
در این فصل قبل از این که به تفضیل به تاریخ امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشریف ) بپردازیم مرورى خلاصه خواهیم داشت به زندگانى آن حضرت از هنگام تولد و حوادث پس از ولایت ، تا مراحل مختلف حیات آن امام .
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
پیشگفتار
باسم رب المهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف
با شهادت امام عسکرى علیه السلام (260 ه -) دوره غیبت فرا مى رسد. غیبت هنگامى است که طرح اساسى مذهب ریخته شده است و احادیث در شکل (( اصول اربعماة )) و (( جوامع )) نگهدارى شده اند و معیار شناسایى احادیث ، و تهذیب آنها به دست آمده ، و شاگردانى مبرز و توانا براى دفاع از کیان اعتقادى و فقهى شیعه در برابر فرقه ها و گروه هاى مختلف به ویژه اهل سنت که از حمایت خلفا نیز برخوردار بودند، تربیت یافته اند و کارگشاى حوادث هستند.
حضور ((حجت )) احتیاج به بلوغى دارد که هنوز حاصل نشده ، و زمینه اى مى خواهد که هنوز فراهم نگشته است ، پس به طور طبیعى غیبت شروع مى شود و تا هنگامى که زمینه هاى رهبرى آن حضرت فراهم نشود در پرده غیبت خواهد ماند. چون همان طور که مى دانیم از وظایف امام ، حفظ اسلام و رهبرى مسلمانان است . طرح بنیادى مذهب ، حفاظت و نگهدارى آن تا زمان امام عسکرى علیه السلام انجام شده و اصول کلى آن القا گردیده است . مى ماند رهبرى مسلمانان که آن هم احتیاج به آمادگى بیشتر و زمینه اى گسترده و یارانى مناسب دارد. هرگاه این زمینه ها فراهم شد ((غیبت )) به ((ظهور)) مى انجامد، و گرنه ادامه غیبت طبیعى است .
رویداد غیبت امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشریف ) که بدون تردید از مهم ترین حوادث تاریخ تشیع است ، از دو دیدگاه اعتقادى و تاریخى قابل بررسى مى باشد.
نوشته حاضر نگاهى است از منظر تاریخى ، تلاشى است در جهت بررسى تاریخ ((غیبت صغرى )) و (( غیبت کبراى )) امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشریف )