بنده ی خدا
با سلام
طبق آیه 56 سوره ی احزاب در مورد حجاب
بعضی ها اینگونه استدلال می کنند که بنابه معنای جلباب (لباسی که مانند مقنعه است و کمی دراز تر، و سر و گردن و سینه را می پوشاند) قسمت های دیگر بدن چندان حائز اهمیت نیستند چرا که در این صورت برای آنها هم دستوری همانند این دستور باید می بود
پس برای قسمت های دیگر بدن نباید چندان حساس بود و مراقبت نمود
(یعنی مستور کردن موی سر و قسمت های گفته شده را بیشتر از خود بدن و لباس های تنگ و ... می دانند)
لطفا راهنمایی نمایید
و اینکه آیا برای چادر پشتوانه ی قرآن یا سیره و سنتی وجود دارد؟
با تشکر
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
یعنی خداوند دستور پوشش سر و گردن را داده اما اجازه داده تا سایر اعضای بدن برهنه باشد؟! کدام عقل سلیمی این حرف را می پذیرد؟ اساساً یکی از مهمترین حکمت های حجاب خارج شدن فضای عمومی جامعه از تحریکات جنسی است. آن وقت سر و گردن پوشیده باشد و سایر نقاط برهنه؟!
به علاوه اینکه حجاب علاوه بر چندین آیه، روایات بسیاری نیز دارد و مورد اجماع و اتفاق همه فرقه های اسلامی است.
حجاب پوشش بسیار خوبی است چرا که خصوصیات مختلفی که در روایات برای حجاب زن آمده را دارد. مهم ترین آنها پوشانیده تمام بدن است. البته هر نوع پوشش دیگری که خصوصیات حجاب شرعی را داشته باشد کفایت می کند.
در این باره از سایت مرجع تقلید خود استفتا نمایید.
1)
طوفانی : آیه ی 56 سوره الاحزاب اصلا در مورد حجاب نیست!!!
متن و ترجمه «آیه ی 56 سوره الاحزاب قرآن کریم» به شرح ذیل است:
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبیِّ ۚ یَا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا
«الله و فرشتگان او بر پیامبر درود میفرستند؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، بر او درود فرستید و سلام بگویید و تسلیم باشید.»
2)
علیخانی : عجیبه! من هم قرآن رو دیدم و نظر آقای طوفانی درسته! پس چرا داور تذکّر نداده!!!!
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
دارم از خدا دور میشوم محیط-دوستان-شرایط زندگی و... .برای جلوگیری از آن چه باید بخوانم وچه کنم.ممنون از راهنمایتان.
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
نماز اول وقت و حتی المقدور در مسجد
قطع ارتباط کامل با دوستانی که اهل گناه و معصیت هستند
قطع رابطه با هر فرد نامحرم
تغییر دادن دوستان به دوستان اهل دیانت
پر کردن اوقات خالی با ورزش، کتاب و درس و کار و پرهیز از یک دقیقه وقت بیهوده در روز
مداومت بر آیه الکرسی بعد از هر نماز
مداومت بر ذکر: افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
ارتباط مستمر با یک فرد عاقل دین دار مانند یک روحانی دلسوز یا معلم متدین
مداومت بر ذکر: اعوذ بالله السمیع العلیم من همزات الشیاطین و اعوذ بالله ان یحضرون
زمانی که افکار گناه آلود می آید.
شرکت در مجالس ذکر اهل بیت هر زمان که ممکن شد (هفتگی یا ماهانه)
قرائت زیارت عاشورا هفته ای یک بار
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
سلام، بین ترجمه های قرآن کریم، کدوم ترجمه روانتره و بهتره؟ ترجمه ای میخوام که مباحث تفسیری داخلش نباشه، فقط عبارات و آیات قرآنی به صورت تحت اللفظی ولی روان بیان شده باشه. ممنون.
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : با سلام
ترجمه آقای مهدی فولادوند و همچنین ترجمه آیت الله مکارم شیرازی به آنچه می خواهید نزدیک تر است.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
انسان
با سلام و عرض خسته نباشید،
طبق تفاسیر و معنی ایه 24 سوره نساء به چندین سوال برخورد کردم که مشتاقانه منتظر جواب هستم.
مگه نه اینکه مسئله ی اسارت و بردگی منفور و زشت از نظر اسلام و انسانیت،( با توجه به ایات دیگری که در قران بیان شده است ) بیان شده است؟
چه طور میشود که در صورت جنگ به راحتی زنی به اسارت گرفته شود و حکم طلاق از همسرش در مورد او بیان گردد و این زن جایز به ازدواج با مرد دیگری شود حالا چه ازدواج موقت باشد و یا دائم.با در نظر گرفتن مفهوم جنگ دو احتمال قوی وجود دارد که یک مرگ همسر که در اینصورت حکم طلاق معنی نخواهد داد و در دومین حالت به اسارت گرفته شدن این زن اس که با توجه به شرایط جنگی ،مفهوم تقیه پیش می اید( که این تنها مخصوص مسلمانان نیست و برای در امان بودن بیان میشود که در صورت ایمان نیاوردن این اسیر ازاد که نمیشود چون دارای اطلاعات دشمن خود است و و خو شبینانه ترین حالت ممکن به مرگش منتهی میشود،)که در اینصورت حکم ازدواج به مشکل برخورد کرده و این یعنی زنا.تمامی این موارد در صورت فتح محل بیان میشود که در صورت فتح باید امان داده شود به جنگ زده ها و انها قادر به انتخاب راه خود و دین خود هستند که با در نظر گررفتن انتخابی بودن دین باز با مشکل برخورد میکنیم تو مفهوم این ایه ، که ان زن حقی در انتخاب دینش ندارد و... و تمامی این حالات مربوط به حالتی میشود که ما قصد فتح به علت کشورگشایی داشته باشیم نه دفاع از خود که باز با توجه به ایات دیگری از قران و اینکه قران کتابیست برای یافتن راه و روش زندگی، حق شروع جنگ نداریم که فاتح هم بشیم .اگر به مسئله دفاع از خود و وطن خود باز گردیم یعنی برای دفاع جنگ کنیم در صورت پیروزی بر جنگ حق پیشروی نداریم چه برسه به اسیر گرفتن که این اسیر هم زن باشد و بعد ازدواج پیش بیاد و باز در صورت مغلوب بودن و باخت این جنگ باز حق بردگی گرفتن افراد ، اشتباه است.
مشتاقانه منتظر رفع منطقی ابهامات و سوال های وارد شده هستم .
ارادتمند شما انسان
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : با سلام
سوال ابتدایی شما بیشتر حالت استبعاد دارد:
«چه طور میشود که در صورت جنگ به راحتی زنی به اسارت گرفته شود و حکم طلاق از همسرش در مورد او بیان گردد و این زن جایز به ازدواج با مرد دیگری شود»
در جنگ زنان در برخی موارد حضور دارند و پس از غلبه گروهی بر دیگری افراد مقابل یا کشته می شوند یا فرار می کنند و یا اسیر می شوند و یا تسلیم می شوند(حالت دیگری هم وجود ندارد).
اولاً جهاد در اسلام محدود به جهاد دفاعی نیست و جهاد ابتدایی نیز در اسلام وجود دارد. به این معنی که بنا به نظر حاکم اسلامی با وجود شرایط می توان به کشوری که دارای حکومت کفر است و دعوت اسلام را نپذیرفته حمله کرد تا آن حکومت ساقط شود و پس از آن مردمان آن حکومت مختار هستند یا مسلمان شوند و یا به یکی از ادیان یهود و مسیحیت و مجوس یا صابئی در آیند و جزیه بپردازند.
ثانیاً: زمانی که جنگ می شود قطعاً عده ای کشت می شوند و عده ای به اسارت گرفته می شوند. آیا کسی که را که از لشگر دشمن زنده به دست آورره ایم حتماً باید بکشیم یا دوباره به لشگر کفر برگردانیم تا دوباره با ما بجنگد؟! طبعا اسیر گرفتن یکی از حالات قهری و قطعی جنگ است.
ثالثاً پس از اسیر شدن، چنین فردی به دارالکفر بازگردانده نخواهد شد (مگر در مواردی که در برابر آزادی اسیر فدیه گرفته شود) چرا که او کافر حربی است و معنی ندارد کافری که برای جنگ آمده را دوباره به لشگر کفر ملحق کنیم . لذا این فرد به شکل اسیر در میان مسلمانان زندگی می کند. این اسیر به عنوان برده یا کنیز برای مسلمین خواهد بود و فرقی نمی کند زن باشد یا مرد.
رابعاً اگر اسیر زن باشد طبعاً به عنوان کنیز در جامعه اسلامی قرار می گیرد و رابطه او با شوهرش قطع می شود و مهم نیست که این زن دینش را تغییر داده باشد یا نداده باشد. در هر صورت خود جنگ و اسارت، رابطه ازدواج بین زن و مرد کافر را قطع می کند و ربطی به تقیه و ... ندارد.
البته اگر این زن ایمان بیاورد سعادت آخرت خود را به دست آورده است . همچنین هر زمانی ممکن است از طریق راه های آزادی برده و کنیز که در اسلام پیش بینی شده آزاد شود.
نکته پایانی آن است که بردگی به خودی خود مفهومی زشت و غیر انسانی نیست و این تصویر غیر انسانی از بردگی نتیجه برده داری های وحشیانه اروپایی ها در طی قرون متمادی است که بردگان را زجرها و شکنجه های عجیب می دادند و آن ها را در حد حیوان می دانستند.
1)
: دیدگاه آقای طوفانی به نظرم منطقی تر و محکم تر است.
2)
طوفانی : نظر مرحوم شهید مطهری، نظر اسلام محسوب نمی شود؛ بلکه استنباط شخصی آن بزرگوار از قرآن است!
3)
علیخانی : با نظر طوفانی موافقم
4)
طوفانی : در راستای نظر داور گرامی در باب نظر مرحوم شهید مطهری باید عرض شود که اتّفاقا ایشان نیز در بحث «برده داری» می فرمایند که: «این حکمی است که به اسلام تحمیل شده است!» و هیچ مشروعیّت عقلایی و شرعی هم برای آن قائل نیستند، مضافا این که ایشان در همین باب قید می کنند که از آن جایی که «برده داری» در آن زمان صدر اسلام امر کاملا رایجی در میان ملل آن دوران بود، لذا اسلام هم آن را در قالب یک قاعده ی امضایی فقط بیان داشته است و اصلا به این معنا نیست که برای همیشه موضوع «برده داری» یک واجب شرعی و یا حلال شرعی در همه دوران ها باشد.
در شیوه استنباط احکام فقهای معاصر نیز قریب به اتّفاق حکم «برده داری» در عصر حاضر را منسوخ و لغو می دانند و عمل به آن را به هیچ وجه در دنیای معاصر تأیید و تجویز نمی نمایند.
5)
طوفانی : سلام
1- هیچ مبنای قرآنی این حکم ندارد! تماما این مطلقه شدن زن در اثر اسارت نظر شخصی برخی از فقها بوده است!
2-یک منبع موثّق تاریخی نام ببرید که در آن در ابتدای اسلام زنان در کارزار حضور جنگی داشته اند!؟ به هیچ وجه زنان در جهاد له یا علیه اسلام شرکتی نداشتند و فرهنگ عرب چنین وظیفه ای برای آن ها قایل نبود و این موضوع در قرآن بارها تأیید و بیان شده که زنان از شرکت در جنگ و جهاد(رزم) معاف هستند!
3- شرقی ها بردگی نداشتند؟! فقط اروپایی ها برده داری داشتند؟! این چه حرف های سستی هست که می زنید؟!
4- به حکم قرآن انسان نباید انسان دیگری را استثمار کند! و این یعنی برده داری هیچ توجیهی از منظر قرآن ندارد!
5- در روایات اسلامی داریم از زبان آقا علی(ع) که می فرمایند:«بنده ی دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفرید!»
6- نفس برده داری از بنیان امری غلط و پلید است! شرقی و غربی هم ندارد! و با آیات متعدّد قرآنی در تعارض است!
ابراهیمی (داور) : برای شناخت نظر اسلام درباره برده داری می توانید به دیدگاه شهید مطهری مراجعه نمایید. در صورت مراجعه اشکال های شما مورد نقد و بررسی دقیق قرار خواهد گرفت.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
با سلام
واژه "فتیلا" در (و لا یظلمون فتیلا) به چه معناست و اشاره به چیست؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
فتیل به معنای شکافی است که پشت هسته خرما قرار دارد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
جعفر رحمانوند
سلام خواستم بدانم که از نظر و دیدگاه قران بدبخت ترین افراد چه کسانی هستند با تشکر التماس دعا
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا الذین ضل سعیهم فی الحیاه الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا:
بگو: «آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه گردانم؟»
[آنان] کسانىاند که کوشششان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مىپندارند که کار خوب انجام مىدهند. (کهف؛ 103-104)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أُولئِکَ یُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ یَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذینَ کَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمینَ (18)
الَّذینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ (19)
أُولئِکَ لَمْ یَکُونُوا مُعْجِزینَ فِی الْأَرْضِ وَ ما کانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ یُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ ما کانُوا یَسْتَطیعُونَ السَّمْعَ وَ ما کانُوا یُبْصِرُونَ (20)
أُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ (21)
لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ (22)
و چه کسى ستمکارتر از آن کس است که بر خدا دروغ بندد؟ آنان بر پروردگارشان دروغ عرضه مىشوند، و گواهان خواهند گفت: «اینان بودند که بر پروردگارشان دروغ بستند. هان! لعنت خدا بر ستمگران باد.»
همانان که [مردم را] از راه خدا باز مىدارند و آن را کج مىشمارند و خود ، آخرت را باور ندارند.
آنان در زمین درماندهکنندگان [خدا] نیستند، و جز خدا دوستانى براى آنان نیست. عذاب براى آنان دو چندان مىشود. آنان توان شنیدن [حق را] نداشتند و [حق را] نمىدیدند.
اینانند که به خویشتن زیان زده و آنچه را به دروغ برساخته بودند از دست دادهاند.
شک نیست که آنان در آخرت زیانکارترند. (هود علیه السلام؛ 18-22)
إِنَّ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ (4)
أُوْلئِکَ الَّذینَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذابِ وَ هُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ (5)
کسانى که به آخرت ایمان ندارند، کردارهایشان را در نظرشان بیاراستیم [تا همچنان] سرگشته بمانند.
آنان کسانىاند که عذاب سخت براى ایشان خواهد بود، و در آخرت، خود زیانکارترین [مردم]اند.(نمل؛ 4-5)
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ (11)
و از میان مردم کسى است که خدا را فقط بر یک حال [و بدون عمل] مىپرستد. پس اگر خیرى به او برسد بدان اطمینان یابد، و چون بلایى بدو رسد روى برتابد. در دنیا و آخرت زیان دیده است. این است همان زیانِ آشکار.(حج، 11)
فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ (15)
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ یا عِبادِ فَاتَّقُونِ (16)
پس هر چه را غیر از او مىخواهید، بپرستید «[ولى به آنان] بگو:» زیانکاران در حقیقت کسانىاند که به خود و کسانشان در روز قیامت زیان رساندهاند؛ آرى، این همان خسران آشکار است.»
آنها از بالاى سرشان چترهایى از آتش خواهند داشت و از زیر پایشان [نیز] طَبَقهایى [آتشین است]، این [کیفرى] است که خدا بندگانش را به آن بیم مىدهد. اى بندگان من، از من بترسید.(زمر، 15-16)
ِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ الْعَصْرِ (1)
إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ (2)
إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ (3)
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سوگند به عصرِ [غلبه حقّ بر باطل]،
که واقعاً انسان دستخوشِ زیان است؛
مگر کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حقّ سفارش و به شکیبایى توصیه کردهاند. (عصر؛ 1-3)
فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (102)
وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فی جَهَنَّمَ خالِدُونَ (103)
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فیها کالِحُونَ (104)
أَ لَمْ تَکُنْ آیاتی تُتْلى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ بِها تُکَذِّبُونَ (105)
قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَیْنا شِقْوَتُنا وَ کُنَّا قَوْماً ضالِّینَ (106)
رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ (107)
قالَ اخْسَؤُا فیها وَ لا تُکَلِّمُونِ (108)
إِنَّهُ کانَ فَریقٌ مِنْ عِبادی یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمینَ (109)
فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْری وَ کُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ (110)
پس کسانى که کفه میزان [اعمال] آنان سنگین باشد، ایشان رستگارانند.
و کسانى که کَفِّه میزان [اعمال]شان سبک باشد، آنان به خویشتن زیان زده [و] همیشه در جهنم مىمانند.
آتش چهره آنها را مىسوزاند، و آنان در آنجا ترشرویند.
آیا آیات من بر شما خوانده نمىشد و [همواره] آن را مورد تکذیب قرار نمىدادید؟
مىگویند: «پروردگارا، شقاوت ما بر ما چیره شد و ما مردمى گمراه بودیم.»
پروردگارا، ما را از اینجا بیرون بر، پس اگر بازهم [به بدى] برگشتیم، در آن صورت ستمگر خواهیم بود.
مىفرماید: «[بروید] در آن گم شوید و با من سخن مگویید.»
در حقیقت، دستهاى از بندگان من بودند که مىگفتند: «پروردگارا، ایمان آوردیم. بر ما ببخشاى و به ما رحم کن [که] تو بهترین مهربانانى.»
و شما آنان [=مؤمنان] را به ریشخند گرفتید، تا [با این کار] یاد مرا از خاطرتان بردند و شما بر آنان مىخندیدید(مومنون، 102-110)
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ (9)
اى کسانى که ایمان آوردهاید، [زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگرداند، و هر کس چنین کند، آنان خود زیانکارانند.(منافقون؛ 9)
اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ (19)
إِنَّ الَّذینَ یُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ فِی الْأَذَلِّینَ (20)
شیطان بر آنان چیره شده و خدا را از یادشان برده است؛ آنان حزب شیطانند. آگاه باش که حزب شیطان همان زیانکارانند.
در حقیقت، کسانى که با خدا و پیامبر او به دشمنى برمىخیزند، آنان در [زمره] زبونان خواهند بود.)مجادله؛ 19-20)
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مینا افتخاری
درآیه 185سوره اعراف مگر افراد معمولی قادر به دیدن ملکوت اسمانها و زمین هستند؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : علامه طباطبایی در المیزان می فرماید:
ملکوت" در عرف قرآن و بطورى که از آیه" إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ، فَسُبْحانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ" «1» استفاده مىشود عبارت است از باطن و آن طرف هر چیز که بسوى پروردگار متعال است، و نظر کردن به این طرف با یقین ملازم است، هم چنان که از آیه" وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ" «2» این تلازم به خوبى استفاده مىشود.
پس غرض از این آیه توبیخ آنان در اعراض و انصراف از وجه ملکوتى اشیاء است که چرا فراموش کردند و در آن نظر نینداختند تا برایشان روشن شود که آنچه را که رسول خدا (ص) بسوى آن دعوتشان مىکند حق است.
و اینکه فرمود" وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ" عطف است بر محل سماوات، و کلمه" من شىء" بیان مىکند" ما" ى موصوله را، و معناى آیه این است که: چرا در خلقت آسمانها و زمین و هر چیز دیگرى از مخلوقات خدا نظر نکردند؟ و باید نظر کنند، اما نه از آن طرف که برابر اشیاء است، و نتیجه تفکر در آن علم به خواص طبیعى آنها است، بلکه از آن طرف که برابر خداست، و تفکر در آن آدمى را به این نتیجه مىرساند که وجود این موجودات مستقل به ذات نیست، بلکه وابسته بغیر و محتاج به پروردگارى است که امر هر چیزى را او اداره مىکند و آن پروردگار رب العالمین است.» اتمام سخن علامه.
البته علاوه بر این تفکر که انسان با قدرت عقل خود پی به وجهه ملکوتی هر چیزی ببرد و ارتباط آن را با خداوند درک کند، همه انسان ها می توانند با پیروی از فطرت و دوری از هوی و هوس و پیروی از دستورات الهی حجاب ها را از چشمان باطن خود کنار بزنند و ملکوت اشیاء را با قلب خود مشاهده کنند:
پیامبر اکرم صلی الله علیه آله و سلم فرمودند:
وَ قَالَ ص لَوْ لَا أَنَّ الشَّیَاطِینَ یَحُومُونَ حَوْلَ قَلْبِ ابْنِ آدَمَ لَنَظَرَ إِلَى ملکوت السماوات
اگر شیاطین اطراف قلوب بنی آدم را احاطه نمی کردند، انسان ها ملکوت آسمان ها را مشاهده می کردند. ( بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج56، ص: 163)
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
سلام،در کتاب کیمیای محبت مرحوم شیخ رجبعلی خیاط وکتاب ذکرهای شگفت عارفان در زمینه ای توصیه به ذکر آیه ٨٣ سوره انبیاء شده است که من از آن به ذکر ایوبیه یاد میکنم ولی یک فرقی بین اعرابگذاری این ذکر در قرآن با ذکر مربوطه در کتابهای یاد شده وجود دارد و آن اینکه ١-در قرآن در کلمه (رب) تشدید روی حرف ب و فتحه روی تشدید قرار دارد در صورتیکه در کتابهای ذکر شده تشدید روی حرف ب و کسره زیر تشدید قرار دارد٢-در کلمه (انی) در قرآن روی حرف الف فتحه قرار دارد در صورتیکه در کتابهای مذکور کسره،آیا این اشکال ندارد و معنی آیه قرآن تغییر نمیکند؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
آنچه در قرآن آمده صحیح است و در کتاب های دیگر غلط نوشته شده است
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
با عرض سلام و تشکر بابت پیگیری و پاسخگویی به سؤالات قبلی
سؤالی داشتم بابت این برگه های کامپیوتری فوتبال که بعضی افراد میگیرن پر میکنن و موقع تحویل پول میدن،آیا این قمار نیست؟آیا به لحاظ شرعی مشکلی ندارد؟و اگه دارد پس چرا آزاد هست؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
سوالات شرعی و فقهی خود را از سایت مرجع تقلید خود سوال فرمایید
1)
طوفانی : با سلام
با توجّه به تعریف قمار در فقه و احکام مربوطه، آن برگه های کامپیوتری فوتبال که فرمودید از مصادیق قمار محسوب نمی شود!
همچنان که فقها نسبت به شرط بندی در مسابقات اسب دوانی و امثال آن نیز حکم به جواز داده اند و آن ها را شمول حکم قمار خارج دانسته اند!
کتابی به نام «محشّی رساله توضیح المسائل» تألیف: حضرت امام خمینی(ره) معروف به (شش مرجع) را خدمت دوست عزیز معرفی می کنم؛ که فتاوی فقهی حضرت امام به همراه فتاوی مراجع عظام آیت الله خامنه ای،آیت الله بهجت،آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله سیستانی،آیت الله بروجردی نسبت به موضوعات مورد بحث در رساله به نحو پانوشت تدوین یافته است؛ که با توجه به فتاوی مربوط به پاره ای مباحث مستحدث که در ضمن رساله آمده است؛ می تواند پاسخ مبسوطی را در اختیار دوست محترم قرار دهد. امیدوارم مفید واقع گردد.
در پنا حضرت حقّ باشید
ابراهیمی (داور) : سوالات شرعی را باید از مراجع مربوطه پرسید و من و شما نمی توانیم نظر داده و مصداق تعیین نماییم. (دقت نمایید)
2)
طوفانی : بنده با دقت سخنانم را مطرح می کنم! جناب داور محترم شما اگر دقت بفرمایید، بنده نظرات مراجع عظام تقلید را با ذکر منبع بیان کرده ام؛ نه اینکه نظرات فقهی خودم را مطرح کرده باشم!
ابراهیمی (داور) : توجه نمایید که منظور ما رد و یا تایید سخنان شما نیست. بیان ما مربوط به رسالت سایت می باشد. رسالت ما ترویج و گسترش ارتباط با قرآن از طریق جامعه مجازی و در اولویت کمتر، کلاسهای حضوری است؛ لذا از پاسخ گویی به سوالات شرعی امتناع می ورزیم و مخاطبین محترم را به مرجع خودشان ارجاع می دهیم.
از دقت شما متشکریم
3)
علیخانی : آقای داور!!! آقای طوفانی چی رو دقّت کنه؟!!!! حرفش رو مستند کرده به حرف فقها!!!! منم رفتم دیدم! نظر آقای طوفانی درسته!
4)
علیخانی : چی رو آقای طوفانی دقّت کنن؟!!
5)
طوفانی : داور محترم اگر دقّت بفرمایید، من فتوا ندادم! بلکه از رساله ی شش مرجع که محشی رساله ی حضرت امام خمینی (ره) باشد مطلب را بیان کردم و در آخر نیز رجوع شخص سائل را به رساله ی معرفی شده احالت دادم!
از طرفی دیگر در بسیاری موارد در همین بخش و پرسش و پاسخ، بر خلاف نظر حضرت عالی، داوران محترم دیگر پاسخ به سوالات شرعی را داده اند!!!
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
علیرضا سویدی
1-هدف از آمدن دو کلمه اصلحوا و قاتلوا در کنار یکدیگر در آیه 9 سوره حجرات چیست ؟
2- با توجه به آیه 10 سوره حجرات از نعمتهای الهی که خداوند در قرآن مطرح کرده است ، چیست ؟
3- با توجه به احکام روزه مطابق با آخرین فتوای رهبری اگر شخص روزه دار در اثر فراموشی چیزی بخورد ، آیا تذکر دادن به واجب است ؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : 1. ترجمه آیه: و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید، و اگر [باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدّى کرد، با آن [طایفهاى] که تعدّى مىکند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر باز گشت، میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید، که خدا دادگران را دوست مىدارد.
متوجه ابهام آیه نشدم.
2. برادری میان مومنان
3. خیر
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.