نويسنده : سیده منصوره خادم
کلید واژه :
از طریق هدایت؛ «صراط الذین انعمت علیهم»؛ از خداى متعال میخواهیم که ما را هدایت کند به راه کسانى که به نعمت الهى واصل و نائل شدهاند.
نويسنده : سیدابراهیم غیاث الحسینی
کلید واژه : فلسفه حجاب در اسلام
چرا در اسلام به حجاب توصیه شده است
نويسنده : سیدابراهیم غیاث الحسینی
کلید واژه :
مطالب مربوط به موضوع آخرالزمان وآیه های قرآنی در رابطه با همین موضوع می باشد
نويسنده : سیدخلیل کوهی
کلید واژه : قرآن شفاعت، عقل،
واژه شفاعت ومشتقات ان سی بار در قران ذکر شده است، این آیات به هفت گروه تقسیم شده؛ آیات که شفاعت را نفی میکند، شفاعت را مربوط خداوند میداند، ودیگران را نیز در شفاعت دخیل میداند؛ روایات زیادی نیز پیرامون شفاعت در منابع اهل سنت وشیعه آمده است. عقل نیز شفاعت را می پزیرد.
نويسنده : سیده منصوره خادم
کلید واژه :
از خدا گله کردم
دنیا چه بود؟ یک میوۀ ممنوعه؟ من چه باید باشم؟ یک انسان سر گشته، گریزان از عشق، گریزان از زندگی، گریزان از لذت و هر چه در آن است؟ پس گفتم شاید از امتحان خدا رد شوم، من سزاوار قبولی نبودم. پس سیب را از درخت زندگی ام چیده ام و گاز زدم طعم سیب طعم پشیمانی می داد، آن را بو کردم.
نويسنده : سیده منصوره خادم
کلید واژه :
پیامبر نامش آشنا بود، درخت نامش سرو و جوان نامی نداشت. او شهیدی گمنام بود.
هرسه به خدا گفتند: .................
نويسنده : دکتر شکرانی /سیدخلیل کوهی
کلید واژه : قرآن تفسیر دلالت
جزء بیست سوم قرآن که دارای 407 ایه است در 34 مورد بواسطه اقای طباطبایی در تفسیر المیزان بصورت قران بقران تفسیر شده است، ایات که برای تفسیر استفاده شده اکثرا بصورت دلالت های تضمنی، التزامی، وغیر بیین بیانگرتفسیر ایه های تفسیرشده میباشد فقط در موارد محدودی بصورت بیین وروشن بیانگر تفسیر ایات بوده است.
نويسنده : سیده منصوره خادم
کلید واژه :
فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه.. میوه داشتیم یا نه …همه چیز کافی بود: من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک .................
نويسنده : سیده منصوره خادم
کلید واژه :
گونه ای زندگی می کنیم که گویا هرگز نخواهیم مرد و گونه ای می میریم که گویا هرگز زندگی نکرده ایم
نويسنده : غلامرضا تاجری
کلید واژه : ذاکر و مذکور و ذکر
ذاکر و مذکور و ذکر یکی است و آن یکی هم خود اوست . اگر کمی در آیه شریفه اعملوا علی مکانتکم انی عامل تدبر کنیم وعمل خود را ذکر در نظر بگیریم متوجه می شویم که اوست که ذاکر است. زیرا ما نیستیم واو هست ، ما عامل نیستیم واو عامل است ، ماذاکر نیستیم واو ذاکر است
دل موقعی آرام می گیرد که به او وصل شود و وقتی که دل به او وصل شد با او یکی می شود و وقتی یکی شد ذاکر ومذکور یکی بیش نیست خداوند در قران کریم می فرماید :
الا بذکرالله تطمئن القلوب
وذکروالله ذکراً کثیرا
وذکر اسم ربک
تا به او وصل شویم و یکی بودن با اورا قبل از مرگ درک کرده و به زندگی ابدی بپیوندیم درست مثل برکه ای که به دریا وصل شود دیکر برکه فاسد شدنی نیست بلکه دریاست وبه اقیانوس ابدیت وصل شده . حیف که انسانها بغلط فکر می کنند باید بمیرند تا به ابدیت برسند
انسان با ذکر کثیر عملی و پرهیز از گناه و تقوی در همین دنیا به این درجه از ذکر میرسد تادرک کند ذاکر ومذکور او ست ، فاعل ومفعول وفعل اوست به شرطی که خالص شود "بذکر دار ّ" و با این یکی شدن به ابدیت خود پی می برد
«1- یا خَیرَ الذاکرین 2- یا خَیرَ المذکورین 3- یا مَن ذِکره حُلوٌ 4- یا مَن له ذِکرٌ لایُنْسی 5- یا مَن ذِکره شَرف لِلذاکرین 6- یا أَعزّ مَذکور ذُکِر 7- یا خیر ذاکر و مذکور». از این تعابیر استنباط میشود که یکی از اسمای حسنای خدای سبحان «ذاکر» و دیگری «مذکور» است.
ذکرممن و او ذاکر است شکرممن و او شاکر است
عینم من و او ناظرم سبحانه سبحانه
هم ذاکر و مذکور او هم شاکر و مشکور او
هم ناظر و منظور او سبحانه سبحانه
جان مرا جانان بود جانم تن و او جان بود
او کی ز من پنهان بود سبحانه سبحانه
هم جان و هم جانان من هم مایهٔ درمان من
سرمایهٔ احسان من سبحانه سبحانه
گه منع و گه احسان کند گه درد و گه درمان کند
او هر چه خواهد آن کند سبحانه سبحانه