مهمان

سلام علیکم چندروزی است در سایت ثبت نام کرده ام ولی وقتی نام کاربری و کلمه عبور را وارد می کنم پیغام ( شما در وضعیت غیرفعال هستید ) را نمایش می دهد .خواهش می کنم به مشکل من رسیدگی کنید

محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
به ایمیلتان مراجعه کرده و لینک فعالسازی را انتخاب کنید.

هانیه قوام

فرق الانسان با الناس چیست؟ قران می فرماید: یَأَیُّهَا الْانسَنُ إِنَّکَ کاَدِحٌ إِلىَ‏ رَبِّکَ کَدْحًا...... چرا نفرموده یا ایهاالناس؟" (انشقاق 6)

محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
منظور از الناس نوع بشر است ولی منظور از الانسان، بشری است که به سطحی از خودآگاهی رسییده است که می تواند مخاطب قرآن قرار گرفته و آن را وجدان کند.

محمد مهدی شب بویی

در
ایه 160 سوره نساء چه حلال هایی از مردم آن زمان گرفته شد

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : شاید مراد از طیباتى که بر یهود حرام شد، همان باشد که در آیه‏ى 146 انعام آمده است «وَ عَلَى الَّذِینَ هادُوا حَرَّمْنا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ» این تحریم در تورات کنونى نیز وجود دارد. «3

محسن باقری

سلامتان باد و درود.
محترما بفرمایید که بهشتی که حضرت ادم از ان رانده شد همان بهشت جاوید است یا بهشتی دیگر مانند سراندیب در کشور سریلانکا در جنوب شرقی هند.
استدعا دارم مستند باشد.

محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
آیات قرآن درباره داستان حضرت آدم (علیه السلام) دلالت دارند که بهشتی که ایشان در آن بوده اند بهشت جاویدان نبوده است زیرا اگر کسی وارد بهشت جاویدان شود هرگز از آن خارج نمی شود و در آن بهشت امکان نافرمانی وجود ندارد و نیز شیطان رانده شده امکان ورود به آن بهشت را ندارد اما در داستان حضرت آدم (علیه السلام) ایشان به واسطه نافرمانی از فرمان حق از آن بهشت بیرون رانده شده اند و نیز شیطان به آن بهشت وارد شده است و حضرت آدم (علیه السلام) و همسرش را اغوا کرده است.
درباره مصداق این بهشت اطلاعاتی وجود ندارد فلذا نمی توان نظری داد.
موفق باشید

بنده خدا

سلام!
لطف کنیداگر میشه دقیقا مشخص کنید دیدن چه چیز هایی حرام است و موجب گناه میشود؟در مورد فیلم ها چطور؟؟؟چه فیلم هایی رو نباید دید. خیلی ها ازم می پرسن دیدن فیلم های کره ای که معمولا خیلی فانتزی و تخیلی هستندهم اشکال داره و من نمی دونم بایدچه جوابی بدم
با تشکر

محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
لطفا سوالات احکامی خود را از سایت و دفتر مراجع تقلید بپرسید.

مهمان

سلام من 6سال پیش به اجبار به عقد پسر عموم در اومدم دوستش نداشتم اخلاقش خیلی خوب بود نماز هم میخواند اما بشدت رقاص بود ودر برخورد با نامحرم راحت بود من خودم از نظر مذهب متوسطم وشخصیت خیلی برام مهمه به تذکراتم گوش نمیداد فقط میگفت عاشقتم و نمیتونم تغییر کنم یکسال بعد با اصرار من ومقاومت اون جدا شدیم فامیل میگن اگه تو باهاش ازدواج میکردی نمیمرد،من الان دچار افسردگی و عذاب وجدان هستم با اینکه بعداز جدایی خداوند باران رحمتش رو بر من نازل کرد که خودم هم باورم نمیشه اما خواتگار که می یاد از ازدواج میترسم،آیا اگر من باهاش ازدواج میکردم نمیمرد؟آیا جدایی ما ومرگ اون تقدیر بوده وما قسمت هم نبودیم؟کمکم کنید پاسخ کامل بهم بدید

محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
اگر شما همسرتان که مایل به تغییر نبود و سازگاری نداشتید و مخالفت می کردید؛ ازدواج می کردید مطمئنا در آینده دچار مشکلات شدید و زیادی می شدید و شاید هم جدایی در شرایط سخت تری اتفاق می افتاد.
در اسلام درباره ازدواج، کفویت خیلی مهم است. یکی از مصادیق کفویت هماهنگی رفتار و عقاید و خواسته های دختر و پسر است. توصیف شما نشان از نبودن کفویت لازم است. لذا جدایی شما از این فرد می تواند درست باشد.
در ضمن شما که آن پسر را به مرگ تشویق نکرده و یا او را نکشته اید. شما فقط تمایل به ادامه زندگی نداشته اید.
در ضمن اگر آن پسر واقعا به شما علاقه داشتند باید از رفتار سوءشان دوری کرده و تغییر می کردند زیرا درخواست و علاقه شما به عدم رقص و ارتباط نامناسب با نامحرم امری معقول و شرعی می باشد.
به طور خلاصه شما در مرگ ایشان با توجه به توصیفتان مقصر نیستید و نباید به حرف اطرافیان گوش دهید شاید اطرافیان به خاطر ناراحتی از مرگ آن پسر و آرام کردن خود به دنبال مقصر می گردند و دیواری کوتاه تر از شما پیدا نکردند.
نهایتا شما به خدا توکل کنید و از او بخواهید تا خیر را برای شما قرار دهد و شما را از شرّ سخنان دیگران راحت کند و بدانید که خداوند سخنان ناحق دیگران را درباره شما می شنود و همیشه الهام بخش شما خواهد یود.
پیشنهاد می کنم که برای بحث مفصل در این زمینه به یک مشاور مذهبی مراجعه نمایید.

محسن باقری

مولوی وار سلام ، مثنوی وار درود .
محترما ؛ مستدعیست در خصوص ذکر ایات الهی در متن یا حاشیه مکاتبات اداری از منظر شرع و عرف توضیح فرمایید . خصوصا اینکه برای نویسنده چه حکمی دارد ؟

محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلامی به گرمی خورشید و به آرامی دریا
سوالات مربوط به احکام را از دفتر یا سایت مراجف تقلید بپرسید.

مهمان

سلام چراخداوندمتعال در قران کریم گاهی از ضمیر متکلم وحده وگاهی از ضمیر متکلم مع الغیر درایات استفاده کرده اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
1- گاهی آوردن ضمیر جمع به جهت موضوع مهمی بوده که باید به آن اهمیّت ویژه ای داده می شد، مانند حفظ و نگه داری قرآن از تحریف. خداوند می فرماید:
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛[حجر/9] ما قرآن را نازل کردیم و خود آن را حفظ می کنیم».
این آیه متضمّن پنج ضمیر جمع است که به جهت اهمیت دادن به قرآن است. بنابراین، جمع آوردن ضمیر گاهی به جهت اهمیت موضوع است.

2- برخی از کارهای الهی به واسطه ملائکه که جنود و کارگزاران الهی هستند انجام می شود، در این گونه موارد ضمیر جمع آورده می شود مانند:
«إِنَّا کلُ‏َّ شىَ‏ْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَر؛[قمر/49] ما هر چیزی را به اندازه،خلق کردیم».
و چون کارگزاران الهی جدای از خدا و مستقل نیستند، به صورت ضمیر جمع می آید.

3- گاهی جمع آوردن ضمیر فقط برای تفخیم و تعظیم است، مانند:
«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ؛[انسان/3] ما راه را به شما نشان دادیم».[1]

به این نکته باید توجه داشت که ضمیر جمع در کارهایی به کار می رود که نظام اسباب و مسببات در آن حاکم است. بنابراین، کاربرد ضمیر جمع به این معنا است که علت ها و اسباب دیگر نیز تاثیر گذار در پیدایش هستند و خداوند علت بی واسطه افعال نیست. اما از آنجا که این اسباب و علل جدای از خداوند نیستند و در واقع مظاهر اسماء و صفات الهی و نشأت گرفته از ذات الهی هستند، تعبیر به "ما" منافاتی با یکتایی ذات الهی و شریک نداشتن ندارد، زیرا شریک در جایی است که دو موجود مستقل و جدای از هم کاری را انجام دهند و در این عالم چیزی جدای از ذات الهی و مستقل از او نیست.

کامران حسینی

حضرت عیسی (ع) در ابتدای سخن گفتن چه خصوصیاتی برای خود بیان کردند؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : قال انی عبدلله آتانی الکتاب و جعلنی نبیا و جعلنی مبارکاً این ما کنت و اوصانی بالصلوه و الزکاه مادمت حیا و برا بوالدتی و لکم اکن جباراً شقیاً و سلام علی یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث حیا

احمدرضا

آیا آیه 30سوره آل عمران به پاداش اعمال اشاره دارد

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : در این آیه اشاره شده که حقیقت هر عملی که انسان انجام داده، جه خیر و چه شر، در قیامت نزد او حاضر می شود. مثلا حقیقت خوردن مال یتیم از روی ظلم، فروبردن آتش در شکم است. این حقیقت برای انسان در روز قیامت آشکار می شود.
همچنین در مورد اعمال خیر.
در حقیقت پاداش عمل در قیامت همان ظاهر شدن باطن و حقیقت عمل در نزد انسان است. البته مغفرت الهی آثار برخی اعمال را ازبین می برد و فضل الهی اعمال خیر را چند برابر می کند البته هر یک با شرایط خاص خود.