معین عبدالهی
سلام آیا آیه ای در قرآن هست که تقسیم بندی عمر کرده باشد
برای مثال امروزه می گوییند کودک نوجوان جوان میانسال پیری
هر طور تقسیم بندی عمر که می دانید بگویید
ممنون
اگر حدیث یا روایتی هم باشد خوب است
ممنون
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
زندگی انسان از پنج مرحله تشکیل شده است که در آیات و روایات اسلامی هم به مراحل آن اشاره شده است؛ چنان که خداوند متعال ترسیم گویائی از وضع زندگی دنیا و مراحل مختلف، و انگیزههای حاکم بر هر مرحله را ارائه داده و می فرماید: «اعلموا انما الحیاه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد»[1]؛ بدانید زندگی دنیا تنها بازی، و سرگرمی، و تجمل پرستی، و تفاخر در میان شما، و افزونطلبی در اموال و فرزندان است.
به این ترتیب غفلت و سرگرمی و تجمل تفاخر و تکاثر دورانهای پنجگانه عمر آدمی را تشکیل میدهند.
نخست دوران کودکی است که زندگی در هالهای از غفلت و بیخبری و لعب و بازی فرو میرود.
سپس مرحله نوجوانی فرا میرسد، و سرگرمی جای بازی را میگیرد، و در این مرحله انسان به دنبال مسائلی است که او را به خود سرگرم سازد و از مسائل جدی دور دارد.
مرحله سوم مرحله جوانی و شور و عشق و تجمل پرستی است.
از این مرحله که بگذرد مرحله چهارم فرا میرسد و احساسات کسب مقام و فخر در انسان زنده میشود و سرانجام به مرحله پنجم میرسد و در این مرحله به فکر افزایش مال و نفرات و جمع ثروت میافتد.
سوره نحل:»
وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّاکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ قَدیرٌ (70)
و خدا شما را آفرید، سپس [جان] شما را مىگیرد، و بعضى از شما تا خوارترین [دوره] سالهاى زندگى [فرتوتى] بازگردانده مىشود، به طورى که بعد از [آن همه] دانستن، [دیگر] چیزى نمىدانند. قطعاً خدا داناىِ تواناست.
سوره حج:
یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّى وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ (5)
اى مردم، اگر در باره برانگیخته شدن در شکّید، پس [بدانید] که ما شما را از خاک آفریدهایم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آنگاه از مضغه، داراى خلقت کامل و [احیاناً] خلقت ناقص، تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانیم. و آنچه را اراده مىکنیم تا مدتى معین در رحمها قرار مىدهیم، آنگاه شما را [به صورت] کودک برون مىآوریم، سپس [حیات شما را ادامه مىدهیم] تا به حد رشدتان برسید، و برخى از شما [زودرس] مىمیرد، و برخى از شما به غایت پیرى مىرسد به گونهاى که پس از دانستن [بسى چیزها] چیزى نمىداند. و زمین را خشکیده مىبینى و[لى] چون آب بر آن فرود آوریم به جنبش درمىآید و نمو مىکند و از هر نوع [رستنیهاى] نیکو مىرویاند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تهمتن محمدی برم الوان
درصورت فوت پدر سهم ارث فرزندان سه پسر وسه دختر به چه صورت است ؟ آیاازنظرسهم ارث قوانین جدیدی آورده شده یاهمان منابع قدیم لازم الاجرااست؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : 1/8 مال به همسر او می رسد و مابقی بین فرزندان تقسیم می شود به گونه ای که سهم هر پسر دو برابر دختر است.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
با سلام می خواستم بپرسم اگر فکر گناه خیلی خیلی بزرگی مادام به ذهن انسان بیاید که در آینده این کار را انجام می دهی آیا قرار آن گناه انجام شود که به ذهنمان خطور کرده چون می گویند به هر چه فکر کنی به همان فکر می رسی. و آیا به خاطر آن فکر که هنوز به عمل نیامده گناه برایمان نوشته می شود. و چه کار کنیم که افکارمان را کنترل و این فکرها به ذهنمان خطور نکند و به عمل نرسد.
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : فکر انسان تا زمانی که به به مرحله عمل نرسیده است برای انسان گناه نوشته نمی شود.
البته روشن است که انسان ذهن خود را به هر چیزی فکر کند کم کم زمینه عمل برای او فراهم می شود. لذا انسان شایسته است که ذهن خود را متمرکز بر نیت های خوب بنماید.
برای تمرکز فکر یکی از کارهای مهم این است که فضای رفت و آمد و برخوردهای انسان کنترل شده باشد و از فضاها و افرادی که یادآور افکار نامناسب هستند دوری کنید.
1)
ناصری : مطالعه کتاب هایی در باب اخلاق و گناه شناسی و همچنین قرائت روزانه چند آیه از قرآن می تواند ذهن شما را روشن و پاک نگه دارد.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
ایا در قران مجید نامی ااز 12امام (علیهم السلام) برده شده کدام ایه
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : در قرآن نامی از ائمه علیهم السلام برده نشده است. اما در سوره مائده اشاره شده است که :
انما ولیکم الله و رسوله و الدین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون
ولی شما مومنان تنها خداوند و رسول او و کسانی هستند که نماز را برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.
به اتفاق شیعه و سنی این ایه در وصف امیرالمومنین علی علیه السلام است.
همچنین در ایه تطهیر: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
خداوند اراده کرده است که تمامی ناپاکی ها را از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملا پاک و مطهر بنماید.
به روایات بسیار شیعه و سنی منظور از اهل بیت علی، فاطمه زهرا، حسن و حسین علیهم السلام هستند.
اما در روایات مانند حدیث غدیر و غیر آن از زبان پیامبر دوازده امام نام برده شده اند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
آیا در خصوص نزدیکی با همسر در قرآن اشاره شده در چه سوره وآیه چند با تشکر
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : در قرآن، دوازده واژه به جاى آمیزش به کار رفته که به مقتضاى ادب قرآنى، کاربرد آنها در آمیزش، کنایى است. این واژهها عبارتند از: مَسّ: در آیات 236 و 237 بقره/2؛ 47 آلعمران/3؛ 20 مریم/ 19؛ 49 احزاب/ 33؛ 3 و 4 مجادله/58، لمس: در آیات 43 نساء/4؛6 مائده/5، اِتیان: آیات 222 و 223 بقره/2، مباشرت: دوبار در آیه 187 بقره/2، دخول: دوبار در آیه 23 نساء/4، رَفَثْ: به معناى سخنان جنسى هنگام جماع یا هر سخن زشت، دوبار در آیات 187 و 197 بقره/2، طَمْث: به معناى خون حیض و نیز تماس با چیزى، در آیات 56 و 74 الرحمن/55، نکاح*: دوبار در آیات 230 بقره/2 و 22 نساء/4 که هم بر عقد و هم بر آمیزش اطلاق شده است،[34] غشیان: به معناى پوشاندن،[35] یک بار در آیه 189 اعراف/7، اِفضاء: به معناى توسعه دادن[36] که اگر با اِلى متعدّى شود، کنایه از آمیزش است،[37] یک بار در آیه 21 نساء/4، قُرْب: یک بار در آیه 222 بقره/2، اعتزال: به معناى کنارهگرفتن،[38] یک بار در آیه 222 بقره/2.
قرآن، آمیزش حلال را در آمیزش مرد باهمسر وکنیز خود منحصر دانسته است: «وَالَّذِین هُم لِفُروجِهِم حـفِظونَ * إلاّ عَلى أزوجِهِم أو ما مَلَکت أیمـنُهُم فَإنَّهم غَیرُ مَلومین» (مؤمنون/23، 5 و 6) و جز این دو مورد را حرام و تجاوز از حدّ شمرده است: «فَمَنِ ابتَغى وَراءَ ذلِک فَأُولئِکَ هُمُ العادُون» (مؤمنون/23، 7) که عبارت است از: آمیزش مرد با زنى جز همسر و کنیز خود، آمیزش با همجنس، آمیزش با حیوانات و استمنا که در روایات از آن به آمیزش با خود تعبیر شده
اهداف آمیزش:
1. بقاى نسل:
«نِساؤُکُم حَرثٌ لکمفَأتوا حَرثَکُم ... وَقَدِّموُا لاَِنفُسِکُم.» (بقره/2، 223) اطلاق «کشتزار» بر زنان نشان مىدهد که بقاى نسل انسان از اهداف آمیزش، ومقصود از «قَدِّمُوا لاِنفُسِکُم» نیز به نظر برخى مفسّران، طلب فرزند است. درآیه دیگرى آمدهاست: «فَالـنَ بشِرُوهُنَّ» ؛ سپس در ادامه فرموده: «وَابتَغُوا ما کَتَبَ اللّه لَکُم» (بقره/2،187) که بیشتر مفسّران مقصود از آن را طلب فرزند دانستهاند.[40] در آیه 29 عنکبوت/ 29 حضرت لوط قومش را بر قطع راه بقاى نسل انسان، به وسیله آنها سرزنش مىکند[41]:«... أَئِنَّکم لَتَأتونَ الرِّجالَ و تَقطَعونَ السَّبیلَ...»
2. مصونیّت از گناه:
قرآن زن* و شوهر را به منزله لباس یکدیگر مىداند: «هُنّ لباسٌ لَکم و أنتم لِباسٌ لَهنَّ» (بقره/2، 187) و چنان که لباس*، انسان را از سرما و گرما حفظ کرده، عیوبش را مىپوشاند، زن و شوهر نیز یکدیگر را از انحرافهاى جنسى حفظ مىکنند.
3. ارضاى غریزه جنسى:
آیه 187 بقره/2 ناتوانى برخى را از خویشتندارى در زمان ممنوعیّت آمیزش با همسر بیان مىکند و مىتوان برداشته شدن این ممنوعیّت در شبهاى ماه رمضان را پاسخى به نیاز غریزى بشر دانست[42]:«... عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُم کُنتُم تَختَانُونَ أَنفُسَکُم فَتابَ عَلَیکُم وَ عَفَا عَنکُم فالــن بـشِرُوهُنَّ...» ؛ چنانکه آیه 187 بقره/2 که مردان را از ترک آمیزش بیش از چهار ماه با همسران خویش منع مىکند نیز به این نیاز غریزى زنان اشاره دارد که مردان مىباید این نیاز و حقّ آنان را برآورند.
آثار شرعى آمیزش
1. ممنوعیّت ورود به نماز:
«لاتَقرَبُوا الصَّلوةَ... أو لـمَستُم النِّساءَ فَلَم تَجِدُوا ماءً فَتیمَّموا صَعیداً طَیِّباً = و در حال جنابت وارد نماز نشوید... و اگر با زنان آمیزش کرده و آب نیافتهاید، بر خاکى پاک تیمم کنید.»[43] (نساء/4، 43)
2. ممنوعیّت توقّف در مساجد:
بنا بر این که «صلاة» در آیه پیشگفته به معناى مکان نماز (مسجد) باشد، این مطلب استفاده مىشود.[44]
3. بطلان روزه:
آمیزش، روزه را باطل مىکند، بدین سبب براى روزهدار ممنوع شده است.[45] قرآن مىگوید: «أُحِلَّ لَکم لَیلةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إلى نِسائِکم... فَالـن بشِروهُنَّ ... حَتّى یَتبیَّن لَکُمُ الخَیطُ الأبیَضُ مِنَالخَیطِ الأسوَدِ». (بقره/2،187) برخى گفتهاند: این آیه به آمیزش در ماه رمضان ناظر است که پیش از نزول آن، حرام بوده است.[46] با فرود آمدن این آیه، فقط مباشرت در شب حلال شد و در روزهاى ماه رمضان بر حرمت خود باقى است. بنابر غایت بودن جمله «حتّى یَتبَیّن» براى «بشِروهُنَّ» [47] حرمت آمیزش پس از طلوع فجر و بطلان روزه نیز استفاده مىشود.
4. بطلان اعتکاف:
آمیزش در شب و روز در حال اعتکاف، حرام و از مبطلات آن است[48]:«...وَ لاتُبشِرُوهُنَّ وَ أنتُم عـکِفُون فىالمَسجِد = در حالىکه در مساجد معتکف هستید، با زنان در نیامیزید.» (بقره/2،187)
5. مالکیّت مهر:
پس از آمیزش، زن مالک همه مهر* مىشود و اگر مهر به وى پرداخت شده باشد، مرد حق پس گرفتن آن را ندارد[49]:«وَ إن أردتُم استِبدالَ زَوج مَکان زَوج و ءاتیتُم إحدهُنَّ قِنطارًا فَلا تَأخُذوا مِنهُ شَیئًا ... * وَکَیفَ تَأخُذونَه وَ قد أفضى بَعضُکم إلى بَعض = اگر خواستید همسرى [دیگر]به جاى همسر [پیشین خود]ستانید و به یکى از آنان مال فراوانى دادهاید، چیزى از آن را پس مگیرید... و چگونه آن [مهر]را مىستانید با آنکه از یکدیگر کام گرفتهاید؟» (نساء/4، 20 و 21) درحالى که اگر مرد همسرش را پیش از آمیزش طلاق دهد، در صورت تعیین مهر در عقد، فقط باید نصف آن را بپردازد: «وَ إن طَلَّقتمُوهنَّ مِن قَبلِ أن تَمَسُّوهُنَّ وَ قد فَرضتُم لَهُنَّ فَریضَةً فَنِصفُ ما فَرضتُم.» (بقره/2، 237)
6. وجوب عِدّه:
در طلاق، نگه داشتن عِدّه بر زنى که شوهر با او آمیزش نکرده، واجب نیست (احزاب/33، 49) امّا در صورت آمیزش، رعایت عِدّه بر زن واجب است: «والمُطَلَّقـتُ یَتربَّصنَ بِأنفُسِهِنَّ ثَلثَةَ قُرُوء = زنان طلاق داده شده، باید مدّت سه پاکى انتظار بکشند.» (بقره/2، 228) مراد از «المطلّقت» ، زنان غیر یائسه و غیرباردارى است که شوهر با آنان آمیزش کرده است.[50] در روایاتى از اهلبیت(علیهم السلام)آمده است: إذا التقى الختانان وجب المهر و العدّة = هرگاه دو ختنهگاه به هم برسند، مهر و عِدّه واجب مىشود.[51]
7. ثبوت کفّاره ایلاء:
ایلاء*، سوگند مرد بر ترک آمیزش با همسر خویش بیش از چهار ماه است[52] که بر چنین سوگندى تا چهار ماه مىتواند باقى بماند و اگر در این میان با همسر خود آمیزش کند، خدا آمرزنده و مهربان است: «لِلَّذین یُؤلونَ من نسائِهم تربُّصُ أربعةِ أشهُر فَإن فَاءُو فَإنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحیمٌ.» (بقره/2، 226) در این صورت، برخى با استناد به ذیل آیه، کفّاره را واجب نمىدانند؛[53] ولى امامیّه[54] و بیشتر فقیهان اهلسنّت،[55] براساس آیه 89 مائده/5 گفتهاند: کفّاره شکستن سوگند که اطعام یا پوشاندن ده فقیر یا آزاد کردن یک برده است، بر او واجب مىشود و در صورت عدم توانایى، باید سه روز روزه بگیرد. آنان جمله «فإنَّ اللّهَ غفورٌ رَحیم» را بر عدم مجازات حمل کردهاند، نه بر عدم وجوب کفّاره.[56]
8. حلّیت ازدواج با همسر سه طلاقه:
پس از طلاق سوم، شوهر حقّ رجوع یا عقد مجدّد ندارد، مگر این که زن با مردى دیگر (محلّل*) ازدواج* کند و طلاق بگیرد: «فَإن طَلَّقَهَا فَلا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعدُ حَتّى تَنکِح زَوجاً غَیرَه فإن طَلَّقَها فلاجُناحَ عَلیهما أن یَتَراجَعا.» (بقره/2، 230) در نکاح محلّل سه قول است: 1. مجرّد عقد، کفایت مىکند؛[57] 2. آمیزش نیز باید صورت گیرد؛[58] 3.افزون بر عقد و آمیزش، انزال نیز لازم است.[59] بیشتر مفسّران و فقیهانِ شیعه و سنّى بر قول دومند.[60] در روایت امامصادق(علیه السلام)نیز آمده که آن زن بر شوهر پیشین حلال نمىشود مگر این که دیگرى لذّت آمیزش با او را بچشد: لاتَحِلُّ لِزوجِهَا الاوّل حَتّى یَذوُق الاخر عُسَیلَتها.[61]
9. حرمت ازدواج با ربیبه:
کسى که با زنى ازدواج و آمیزش کند نمىتواند با دختر وى (از شوهر دیگر)ازدواج کند: «حُرِّمَت عَلَیکم... رَبـئِبُکُمالّـتى فى حُجُورِکُم مِن نِسائِکُم الَّـتىِدَخَلتُمبِهِنَّ.» (نساء/4،23)
اقسام آمیزش از نظر حکم
1. آمیزش واجب:
از آیه 226 بقره/2 که ترک آمیزش بیش از چهار ماه را منع کرده است مىتوان وجوب این عمل را در هر چهار ماه یک بار استفاده کرد، مگر در مواردى که آمیزش براى زوجین یا جنین یا فرزند شیرخوار ضرر داشته باشد که مىتوان آن را بیش از این مدّت به تأخیر انداخت.[62] اگر بر اثر طول مدّت، بیم به گناه افتادن زن وجود داشته باشد، لازم است فاصله چهارماه کمتر شود.[63] احمدبن حنبل مانند امامیّه آمیزش هر چهار ماه یک بار را واجب مىداند. شافعى یک بار آمیزش را بر زوج واجب دانسته و ابوحنیفه گفته است: هر گاه زن مطالبه آمیزش کند، بر زوج واجب مىشود.[64]
2. آمیزش حرام:
الف. آمیزش با حائض: یهودیان، نه تنها آمیزش، بلکه هر نوع معاشرت با حائض را حرام مىدانستند و مسیحیان هیچ فرقى میان حالت حیض* و غیر آن نمىگذاشتند و هرگونه معاشرت از جمله آمیزش جنسى را حلال مىدانستند؛[65] ولى اسلام راه میانه را برگزیده، مىگوید: «فَاعتَزِلُوا النِّساءَ فىالمَحیض». (بقره/2،222) «اعتزال» به عقیده امامیّه[66] و برخى از مفسّران اهلسنّت[67] پرهیز از آمیزش با حائض است؛ ولى به عقیده گروهى دیگر، مقصود، پرهیز از لذّتجویى از ناف تا زانو است.[68] ب. آمیزش مُحرِم: از زمانى که هر یک از زن و مرد احرام مىبندند، آمیزش بر آنها حرام است: «فَمَن فَرَضَ فیهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ.» (بقره/ 2، 197) پ. آمیزش روزهدار (<= بطلان روزه، همین مقاله) ت. آمیزش معتکف (=> بطلان اعتکاف، همین مقاله) ج. آمیزش پس از ظهار و پیش از پرداخت کفّاره: ظهار* آن است که مردى همسرش را به یکى از محارم خود تشبیه کند؛ مانند این که بگوید: «تونسبت به من، چون مادرم هستى (أَنتِ عَلَىّ کَظَهرِ أُمِّى)» که این کار در جاهلیّت، نوعى طلاق بوده؛[69] ولى اسلام آن را حرام دانسته است؛ لذا ظهار کننده یا باید همسرش را طلاق دهد یا رجوع و آمیزش کند که در این صورت، پرداخت کفّاره بر وى واجب است: «وَالَّذِین یُظـهِرونَ مِن نِسائِهم ثُمَّ یعُودُون لِما قالوا فَتحریرُ رَقبة مِن قَبل أن یَتماسّا... * فَمَن لَم یَجِد فَصِیامُ شَهرَین مُتتابِعَین مِن قَبل أن یَتَمَاسَّا فَمَن لَمیَستَطِع فَإطعام سِتّینَ مسکیناً = کسانىکه زنانشان را ظهار مىکنند؛ سپس از آنچه گفتهاند، پشیمان مىشوند، بر ایشان [فرض]است که پیش از آمیزش با یکدیگر بندهاى را آزاد کنند... و آن کس که [بر آزاد کردن بنده]دسترس ندارد، باید پیش از آمیزش [با زن خود]دو ماه پیاپى روزه بدارد و هر که نتواند باید به شصت بینوا خوراک دهد.» (مجادله/58، 3و 4) به نظر برخى مفسّران، مقصود از «عود» تکرار ظهار است.[70] برخى آن را رجوع به زن با قصد آمیزش یا بدون آن دانستهاند.[71]بعضى آن را نگه داشتن زن و طلاق ندادن وى دانسته[72] و شمارى گفتهاند: مقصود آمیزش با زن است؛[73] ولى بیشتر مفسّران و فقیهان از جمله طبرى[74]و طبرسى[75] برآنند که منظور، قصد آمیزش و رجوع از چیزى است که بر خود حرام کرده که در این صورت، ظهار کننده، پیش از آمیزش باید کفّاره را بپردازد. این معنا از اهلبیت(علیهم السلام)نیز روایت شده است.[76] کسى که پیش از پرداخت کفّاره آمیزش کند، دو کفّاره بر او واجب مىشود.[77]
5. آمیزش مباح:
آمیزش، جز مواردى که براى حرمت آن دلیل خاص ذکر شده، حلال است: «نِساؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَأتوا حَرثَکُم أَ نّى شِئتُم» (بقره/2،223) برخى گفتهاند: از کلمه «أنّى» استفاده مىشود که آمیزش با همسر در هر زمان و به هر کیفیّت روا است.[78]
آمیزش پس از حیض:
قرآن، جواز آمیزش با زنان حائض را به حصول طهارت* منوط کرده، مىگوید: «وَلاتَقَربوهُنَّ حَتّى یَطهُرنَ فَإذا تَطَهَّرن فَأتُوهُنّ» . (بقره/2، 222) با توجّه به اختلاف قرائت (یَطْهُرن، یطَّهَّرْنَ) [79
در این مورد می توانید به آیات
187، 222، 223 سوره بقره
سوره نور 58
مراجعه کنید
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مرضیه علمدار .ب
سلام. در قنوت نماز شب که برای چهل مومن می توان دعا کرد ، آیا میتوان از مومنان فوت شده نام برد؟ آیا عزیزانی که در امر نماز سستی می کنند میتوانند مشمول این دعا ها باشند و آنها را نام برد ؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : هر مومنی را می توان دعا کرد، مرده یا زنده، عادل یا فاسق
دعا کنید که در نماز خود سستی نکنند.
1)
علمدار .ب : ممنون از راهنایی تون. به این میگن دین رحمت ورافت .ما رو از دعای خیرتون محروم نکنید.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سحر کاوه
سلام راستش من هنوز ازدواج نکردم توی چندتا کتاب مذهبی و دعا خوندم که اگر سوره ذاریات و یا اینکه آیه 74 سوره فرقان و...بنویسم و به گردنم آویزان کنم باعث گشوده شدن بخت میشود به نظر شما وقتی که به دستشویی میروم گناه دارد آیات را بردارم از کیف کوچکی که به گردنم هست؟
بهترین راه حل برای اینکه بختم گشوده شود علاوه بر نماز حضرت جعفر چیست؟ خیلی نگرانم
با تشکر
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
آیت الله بهجت فرمودند نماز جعفر طیار بخواند و پس از آن، دعائی که در کتاب «زاد المعاد» مجلسی آمده که در این هنگام خوانده شود، بخواند و در پی آن، به سجده رود و تلاش کند که حتما گریه کند. گر چه به مقدار کم و همین که چشمش را اشک گرفت حاجتش را از خدا بخواهد.
و این عمل را تا زمانی که حاجتش روا شود با اعتقاد کامل، انجام دهد.
هم چنین بار دیگر در پاسخ به چنین پرسشی فرمودند: آیه« رَبَّنَا هَب لَنَا مِنْ أَزْوَجِنَا وَ ذُرِّیَّتِنَا قُرَّةَ أَعْینٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَإِمَاماً» را (فراوان) بخوانید.[2]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مسعود طالبی مقدم
باسلام و خسته نباشید
در آیه 12 سوره فصلت منظور از اوحی چه نوع وحیی می باشد و این به چه کسانی می شود و آن ها این وحی را برای چه کسانی می خواهند ببرند و همچنین منظور از امر که در ادامه اش آمده چیست و این امر چیه که در سوره ی قدر هم آمده است؟
با تشکر
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
" یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ" «1»،" اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ" «2»،" وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرائِقَ وَ ما کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِینَ" «3».
از آیه اولى استفاده مىشود که آسمان مبدأ امرى است که به وجهى از ناحیه خداى تعالى به زمین نازل مىشود و آیه دوم دلالت دارد بر اینکه امر از آسمانى به آسمانى دیگر نازل مىشود تا به زمین برسد و آیه سوم مىفهماند که آسمانها راههایى هستند براى سلوک امر از ناحیه خداى صاحب عرش و یا آمد و شد ملائکهاى که حامل امر اویند، هم چنان که آیه" تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ" «4» و آیه" فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ" «5»، نیز تصریح دارند به اینکه امر خدا را ملائکه از آسمان به زمین مىآورند.
و اگر مراد از" امر"، امر تکوینى خداى تعالى باشد که عبارت است از کلمه ایجاد، همان طور که از آیه" إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ" «6» نیز استفاده مىشود، در این صورت اگر آیات را به یکدیگر ضمیمه کنیم، و این معنا را افاده مىکند که: منظور از امر الهى که در زمین اجرا مىشود، عبارت است از خلقت و پدید آوردن حوادث که آن حوادث را ملائکه از ناحیه خداى صاحب عرش حمل نموده و در نازل کردنش طرق آسمان را طى مىکنند، تا از یک یک آسمانها عبور داده و به زمین برسانند.
و به طورى که از آیه شریفه" حَتَّى إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّکُمْ قالُوا الْحَقَّ وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ" «7» استفاده مىشود: امر خداى تعالى را ملائکه هر آسمان حمل مىکند و به ملائکه آسمان پایینتر تحویل مىدهد،
در نتیجه امر خدا یک نسبت به تک تک آسمانها دارد، به اعتبار ملائکهاى که در آن ساکنند و نسبتى هم به هر فرقه از فرقههاى ملائکه دارد، به اعتبار اینکه حامل آن امرند. و خداوند امر را به آنان تحمیل کرده، یعنى به ایشان وحى فرموده، چون در آیه" إِنَّما قَوْلُنا لِشَیْءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ"» امر خداى را قول خدا خوانده.
معناى آیه" وَ أَوْحى فِی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها" این شد که خداى سبحان در هر آسمانى امر الهى را که منسوب و متعلق به آن آسمان است به اهلش، یعنى ملائکه ساکن در آن، وحى مىکند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
علی پوررجب
فرق آخرالزمان با زمان ظهور چیست؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : آخر الزمان معانی مختلفی دارد. گاه منظور از آن دوران پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم است.
گاه منظور از آن زمان منتهی به ظهور امام زمان علیه السلام است.
زمان ظهور زمانی است که حضرت ظهور کرده و دوران غیبت به پایان می رسد و پس از ان ایشان قیام می نمایند.
قبل از ظهور حضرت حوادثی روی می دهد که نشانه های آن در روایات آمده است که برخی از آنها اتفاق افتاده و برخی نه. مانند پر شدن زمین از ظلم و جور، رواج گناهان در میان مردم به ویژه گناهان خاص و...
برخی هم روی نداده است مانند خروج (قیام) فردی به نام سفیانی از شام بر علیه حق، صیحه آسمانی و...
گاه دوران نزدیک ظهور را آخر الزمان می خوانند یعنی زمانی که بسیار از نشانه های پیش از ظهور محقق شده است.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
امیر عباس جعفر پور
با سلام و عرض خدا قوت خدمت جناب آقای شاه آبادی
سوالی را خدمتان ارسال نمودم با این مضمون که آیا می شود ثلث مال پدری را که از دنیا رفته و وصیت نموده که آن مبلغ را در هر جایی که وصی میداند به نیت خیر هزینه کند به عنوان یک سال وام قرض الحسنه به یکی از فرزندان آن مرحوم که فاقد سر پناه می باشد پرداخت تا در عرض یک سال آنرا باز پر داخت نمایدکه پاسخ آنرا در یافت نمودم اما سوالی از جانب شما مطرح گردیده بود :"اول معلوم کنید که سرپناه را می خواهند از ثلث مال تهیه کنید یا از مالی که بین ورثه توزیع شده؟ " پاسخ این است که تمامی وصیت نکته به نکته اجرا گردیده و مبلغی را که برای ثلث مال پدر مرحوم مان در نظر گرفته شده است می خواهیم به عنوان قرض یک ساله با نیت خیر به یکی از فرزندان بدهیم و هیچ دخل و تصرفی در حق دیگر ورثه صورت نگرفته است. خواهشمند است به امر خیر که نظر ما هم جز آن نیست راهنمایی و ارشاد فرمایید
باتشکر
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : اشکالی ندارد. جواب همان است که گفته شد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.