علی اکبر نصیری خلیلی
علل مهجوریت قرآن وراهکاری عدم مهجوریت قرآن در جوامع امروزی وعدم توجه برخی ازجوانان به مسایل دینی چیست ؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : مهجوریت دلایل گوناگونی دارد که اجمالا ناشی از جهل به ارزش قرآن و جایگاه آن در رشد انسان ها و کمال آنها است و همچنین غلبه هوی پرستی و دنیا گرایی و اسیر مادیات شدن که هم انسان را از قرآن دور می کند.
راه آن نیز تعلیم قرآن و تزکیه نفوس است. باید همه به ویژه جوان ها را از کودکی با قرآن و مفاهیم آن و ارزش آن و همچنین با اهل بیت علیهم السلام آشنا کرد و معارف دین را به آنها آموخت و همچنین زمینه را برای دوری از گناه و تقوا ورزیدن و ارتباط با عالمان و متیدنین و دوستان دیندار فراهم کرد و فضای خانواده و مدرسه و معاشرت ها را الهی نمود.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
لطفا در مورد حذف ایات غرانیق از قران توضییح دهید
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : حدیث کذبی در برخی کتب اهل سنت وجود دارد که بیان می کند پیامبر چند آیه را در سوره مبارکه نجم اضافه بر آیات جبرائیل خواندند که در آنها به بت های مشرکان احترام گذاشته و آنها را صاحب شفاعت نزد خدا دانستند و بعدا با توبیخ خداوند آن آِیات را حذف کردند.
این افسانه که با سایر آیات قرآن و همچنین عصمت پیامبر منافات دارد و سند آن نیز کذب است از اساس دروغ می باشد.
کل این داستان دروغ است.
1)
جافر : آیات 3 و 4 سوره مبارکه نجم کل اقسانه دروغ غرانیق را رد می کند:
وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾ یعنی:
رسول الله محمد (ص) ( در ابلاغ قرآن و پیام های خدا ) هرگز از هوای نفس سخن نمی گوید. (3) گفتار او چیزی جز وحی که به او نازل می شود ، نیست.
با همین دوآیه این افسانه دروغین نابود شده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سید محمد صادق نوری زاده
در کتاب من لا یحضره الفقیه آیا درخصوص حق ابوت آیا موردی داریم که با حرف ج شروع شود و نه(9) حرف داشته باشد و آخر آن نون باشد ؟ این سوال را یکی از استادان ما در رشته حقوق از ما پرسیده است . در بخش حقوق پدر نسبت به فرزند است . باتشکر .
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : در این مورد تنها این متن را پیدا کردم:
أَمَّا حَقُّ أَبِیکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ أَصْلُکَ فَإِنَّکَ لَوْلَاهُ لَمْ تَکُنْ فَمَهْمَا رَأَیْتَ مِنْ نَفْسِکَ مَا یُعْجِبُکَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاکَ أَصْلُ النِّعْمَةِ عَلَیْکَ فِیهِ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلَى قَدْرِ ذَلِکَ
بدانى او اصل وجود تو است ، که اگر نمى بود، تو هم نبودى .
پس هر نیکى در خودت دیدى که از آن شگفت زده شدى ، بدان که پدرت ، اصل نعمت بر تو در آن خیر بوده است . پس خدا را به اندازه آن حمد و شکر کن . و نیرویى جز به سبب خدا نیست .
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
باسلام چرادرآیه آخرسوره نسااز کلمه هلک استفاده شده است ونصف مالی که به خواهر میرسدپس نصف دیگرش چه میشود وبه کی میرسد
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
هلک به معنای مردن و فانی شدن است و آن بار معنایی منفی که ما در زبان فارسی از آن مس فهمیم در زیان عربی وجود ندارد. لذا در قرآن حتی درباره حضرت یوسف علیه اسلام نیز این تعبیر وجود دارد:
وَ لَقَدْ جاءَکُمْ یُوسُفُ .... حَتَّى إِذا هَلَکَ قُلْتُمْ لَنْ یَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا- 40/ 34
تفاوت هلک با موت در این است که مات به معنای مردن طبیعی است اما هلک اعم از مردن طبیعی و غیر طبیعی است.
نیمی از آن از باب سهم الارث واجب می رسد و نیم دیگر از باب رحم باز هم به همان خواهر می رسد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
با سلام. 1- با توجه به آیه 109 سوره کهف ( پایان نپذیرفتن کلمات خدا ) و آیه 115 انعام ( کلمه خدا پایان یافت ) و آیات 137 اعراف و 119 هود ، این تناقض چگونه پاسخ داده می شود؟
2- با توجه به آیه ( و یقتلون النبیین بغیر الحق ... ) آیا کشتن انبیاء به حق متصور است ؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
معلوم است که خداى تعالى تکلمش به دهان باز کردن نیست، بلکه تکلم او همان فعل او است و افاضه وجودى است که مىکند هم چنان که فرموده:" إِنَّما قَوْلُنا لِشَیْءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ" «5».
اگر قرآن فعل خدا را" کلمه" نامیده براى این است که فعل او بر وجود او دلالت مىکند. از همین جا است که مسیح، کلمه خدا نامیده مىشود، و قرآن کریم مىفرماید:" إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ" «1» و نیز از اینجا روشن مىشود که هیچ عینى از اعیان خارجى و هیچ واقعهاى از وقایع به وجود نمىآید مگر آنکه از این جهت که بر ذات خداى تعالى دلالت دارد، کلمه او است. چیزى که هست در عرف و اصطلاح قرآن کریم مخصوص امورى شده که دلالتش بر ذات بارى عز اسمه ظاهر باشد، و در دلالتش خفاء و بطلان و تغییرى نباشد،
پس معناى اینکه فرمود:" قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی" این است که اگر دریاها مرکب باشد و با آن، کلمات خدا را که دلالت به خدا مىکنند بنویسم هر آینه آب دریا تمام مىشود و کلمات پروردگار تمام نمىشود.
" وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ" لفظ" کلمه" در لغت به معناى لفظى است که دلالت کند بر معناى تام و یا غیر تام، و در قرآن کریم گاهى استعمال مىشود در قول حقى که خداى تعالى آن را گفته باشد از قبیل قضا و وعد، مانند آیه" وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ" «3» که مقصود از کلمهاى که مىفرماید در سابق گفته شده، آن سخنى است که در موقع هبوط آدم به وى فرموده بود، و قرآن کریم آن را چنین حکایت مىکند:" وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حِینٍ" «4» و مانند آیه" حَقَّتْ عَلَیْهِمْ کَلِمَتُ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ" «5» که اشاره است به آن حکمى که در داستان ابلیس کرد و فرمود" لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکَ وَ مِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ" «6». و همین قضا و حکم را در جاى دیگر تفسیر کرده و فرموده:" وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ" «7» و مانند آیه" وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنى عَلى بَنِی إِسْرائِیلَ بِما صَبَرُوا" «8» که اشاره است به آن وعدهاى که به بنى اسرائیل داده بود که به زودى ایشان را از ظلم فرعون نجات داده حکومت را به آنان خواهد سپرد، و قرآن آن وعده را چنین حکایت کرده:" وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ" «1».
گاهى هم به معناى موجود خارجى از قبیل انسان استعمال مىشود، مانند آیه" إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ" «2» و مسیح را از این جهت مورد استعمال این کلمه قرار داده که خلقت مسیح (ع) خارق العاده بوده، عادت در خلقت انسان بر این جارى است که به تدریج صورت گیرد، و مسیح (ع) به کلمه ایجاد به وجود آمد، هم چنان که در قرآن فرموده:" إِنَّ مَثَلَ عِیسى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ" «3» ظاهر سیاق آیات در مورد بحث ما مىرساند که مراد از" کَلِمَةُ رَبِّکَ" کلمه دعوت اسلامى باشد با آنچه لازم آنست از قبیل نبوت محمد (ص) و نزول قرآن که به همه کتابهاى آسمانى محیط و مسلط است و به عموم معارف الهى و کلیات شرایع دینى مشتمل مىباشد، چنان که خداى تعالى در کلام خود در دعایى که از ابراهیم (ع) هنگام بناى کعبه حکایت فرموده:" رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ" «4» به آن اشاره نموده است.
پس مراد از" تمامیت کلمه"- و خدا بهتر مىداند- اینست که این کلمه یعنى ظهور دعوت اسلامى با نبوت محمد (ص) و نزول قرآن که ما فوق همه کتابهاى آسمانى است پس از آنکه روزگارى دراز در مسیر تدریجى نبوتى پس از نبوت دیگر و شریعتى پس از شریعت دیگر سیر مىکرد به مرتبه ثبوت رسیده در قرارگاه تحقق قرار گرفت، زیرا به دلالت آیات کریمه، شریعت اسلامى به کلیات شرایع گذشته مشتمل است و زیادت بر آنان نیز دارد، چنان که خداى تعالى مىفرماید:" شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسى" «1».
از این بیان روشن شد که مراد از" تمامیت کلمه" رسیدن شرایع آسمانى است از مراحل نقص و ناتمامى به مرحله کمال، و مصداقش همین دین محمدى است
2. این قید از باب تأکید است. یعنی تأکید بر بی گناهی آنان و اینکه کشتن انبیا با هیچ توجیهی درست نمی شود. چون چیزی که مخالف حق باشد باطل است. معیار آنکه کشتن انبیا غلط و حرام است مغایر حق بودن است. در هر حالی حق معیار است و خداوند در امری که غلط بودن آن بدیهی است هم باز علت این نادرستی را تکرار می کند تا معیار دست همه باشد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
حمید اسماعیلی
دربسیاری از مواقع برداشت عالمان دین در یک موضوع خاص {چه نقلی و چه عقلی}متفاوت و حتی متضاداست در اینصورت تکلیف چیست؟ وآیا با سپردن تشخیص به عالمان دین برای ما نیازی به تحلیل و عقلانیت هست؟واصلا شناخت عالم نیاز به عقلانیت بیشتری از شناخت یک موضوع خاص ندارد؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : در مواردی که باید تکلیف عملی انجام دهیم مانند نماز و روزه و... هر کس به مرجع تقلید خود رجوع می کند.
در امور اجتماعی و حکومتی نیز نظر ولی فقیه حجت است.
شناخت عالم دینی با معیارهای مشخصی صورت می گیرد: علم و تقوا از مهمترین آنها هستند.
البته در اصول اعتقادی هر کس موظف است با عقل خود به نتیجه برسد و تقلید درآنها جایز نیست.
در بسیاری از امور دینی غیر از احکام شرعی نیز هر چه انسان بیشتر علم دین یاد بگیرد و عقل خود را در این مسیر شکوفا کند بهره بیشتری می برد و اگر کسی عمر خود را در این راه بگذارد می تواند خود عالم دینی بشود.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
محمد میمری
آیا کسی که به خاطر کاری مجبور هست هنفه ای یکبار مسافرت کند باید نمازش صحیح بخواند ؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سفر او چند روز طول می کشد؟
اگر یک روز طول می کشد نمازش را باید شکسته بخواند.
تفصیل مسأله را از سایت مرجع تقلیدتان سوال نمایید.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مریم احمدی
طبق ایه 76سوره نسا چرانقشه وقدرت شیطان ضعیف است.
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : کسی که در راه خدا جهاد کند و به خدا ایمان داشته باشد و به او توکل کند نقشه شیطان در برابر او ضعیف خواهد بود. چرا که او به خدا تکیه دارد و در برابر قدرت و مکر خدا هیچ قدرت و حیله ای قوی نخواهد بود.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
حمید رضوی
چرا در سوره مسد فعل تبت مونث آمده-البته با این فرض که یداه مونث مجازی است -دلیل دیگری هم دارد یا خیر؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : ید مونث مجازی است و فعل در تذکیر و تأنیث از فاعل خود تبعیت می کند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نسرین دریس
ذریه حضرت نوح که تو این آیه و آیات دیگه بهش اشاره شده چیه؟چه کسانی ذریه حضرت نوح هستند؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : در این آیه از ذریه حضرت نوح (ع) صحبتی نشده از ذره حضرت آدم و حضرت ابراهیم (ع) سخن گفته شده است.
در هر حال این آیات سلسله انبیا را نشان می دهد که همگی از ذریه حضرت آدم و از بازماندگان طوفان نوح (ع) هستند و پیامبری در ذریه حضرت ابراهیم (ع) ادامه یافته است.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.