پرسش و پاسخ
پرسش از مشاوران سایت
بازدید کننده گرامی شما می توانید سوالات و ابهامات خود را از طریق سایت ما از مشاوران مذهبی سوال نمایید.
نام و نام خانوادگی :
نکته : پاسخ برای شما ایمیل خواهید شد آدرس الکترونیک :
موضوع :
متن سوال :
[ جستجو در آرشيو ]
آرشیو سوالات پرسیده شده
مهمان
با سلام. خواهشمنداست با اقتباس از آیه های قران و احادیث محکم و مستند.جایگاه و لزوم اطاعت از ولی فقیه برایم شرح دهید.
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
آیات قرآن کریم به صراحت از اطاعت مطلق از پیامبر اکرم و اولو الامر سخن گفته اند:
یا ایاهالدین آمنوا اطیعواالله و اطیعوالرسول و اولوالامر منکم
بنا به رویات منظور از اولوالامر 12 امام معصوم هستند
در زمان غیبت نیز وظبفه ما را روایات اهل بیت علیهم السلام روشن کرده اند:


از نظر احادیث، در نظام امامت، مسئله ی رهبری به آن حدّ عمیق و پیچیده است که ضرورت آن حتی در شرایط غایب بودن امام از جامعه نیز غیرقابل انکار است. زیرا در چنین حالتی گرچه مردم دسترسی مستقیم به امام ندارند و ارتباط عینی امت با مام قطع شده است و جامعه از فیض وجود حضوری امام محروم شده است، لکن ارتباط معنوی اثر فیض رسانی و نتایج و آثار حضوری امام همچنان در میان امت مشهود می باشد. این رابطه ی نامرئی ولی عمیق و مستمر تا آنجاست که فرمود:

لولا الحجّة لساخت الأرض بأهلها(1)

«اگر امام که حجت زمان است در میان نباشد، زمین با اهلش فرو می پاشد.»

و در حدیثی دیگر آمده است:

لو بقیت الأرض بغیر إمام لساخت(2)

اگر زمین لحظه ای بدون امام باشد، فرو می پاشد.

در غیبت کبرای امام، یکی از آثار وجودی امامت، نیابت عامّه و رهبری توسط نائبان عامّ امام است، که در حقیقت استمرار حضور امام و تداوم امامت در شکل اضطراری، آن و به تعبیر دیگر امامت عامّه یا امامت نیابی است. در چنین شرایطی ولایت و امامت بر عهده ی فقیه عادل خواهد بود.

بررسی مدارک و چگونگی رهبری ولی فقیه، موضوع بخش دیگری از بحث ماست که اینک آن را به یاری خداوند متعال آغاز می کنیم.


احادیث نظریه ی ولایت فقیه

با وجود اینکه بسیاری از فقها مسئله ی ولایت فقیه را از مسلمات شمرده اند.(3)

احادیثی را نیز برای اثبات آن ذکر نموده اند که در اینجا به قسمتی از آنها اشاره می نماییم:

الف. حدیث خلافت:

«اللهم ارحم خلفائی ... الذین یأتون من بعدی ویرُون عنّی حدیثی و سنّتی.»(4)

این حدیث را در گذشته بیان نمودیم، از این رو تکرار آن ضرورتی ندارد.

ب. حدیث وراثت:

«قال رسول الله(ص): العلماء ورثظ الأنبیاء»(5)

رسول خدا(ص) فرمود: «علماء وارثان انبیاء هستند.»

و مفاد آن انتقال ولایت از انبیاء به علما و فقها است. جمله ی «و من سلک طریقاً یطلب فیه علماً» که در دنباله ی این حدیث آمده است، با انطباق علما بر ائمه ی معصومین(ع) مغایرت دارد.

ج. حدیث حکام:

قال علی – علیه السلام – العلماء حکّام علی النّاس(6)

علی(ع) فرمود: علما حاکمان بر مردمند.

مفهوم حاکم کاملاً روشن است و دلالت آن بر ولایت فقیه، امری غیرقابل تردید است.

د. حدیث اختیار امام:

قال علی – علیه السلام – الواجب فی حکم الله و حکم الإسلام علی المسلمین – بعد ما یموت إمامهم أو یقتل، ضالاً کان أو مهدیا ً – أن لا یعلموا عملاً و لا یقّدموا یداً و لا رجلاً قبل أن یختاروا لأنفسهم إماماً عفیفاً ورعاً عارفاً بالقضاء و السنّه یجیء فیئهم و یقیم حجّهم جمعنهم، و یجبی صدقاتهم.»(7)

علی(ع) فرمود: واجب است در حکم خدا و حکم اسلام نسبت به مسلمین، اینکه هیچ عملی را انجام ندهند و دست به سوی چیزی و یا کاری دراز نکنند و قدم در هیچ جائی ننهند، مگر آنکه قبلاً برای خود رهبری عفیف و پرهیزکار و عارف و عالم به احکام قضا و سنت رسول خدا(ص) انتخاب نمایند. تا اموال عمومی را گرد آورد و حج و جمعه مردم را بپا دارد و صدقات را جمع نماید.

هـ. حدیث مجاری امور:

«قال الحسین – علیه السلام – مجاری الامور بید العلماء باللاه الامناء علی حلاله و حرامه.»(8)

امام حسین(ع) فرمود: زمام امور مردم به دست عالمانی است که علمشان از سرچشمه وحی گرفته شده باشد. و امین بر حلال و حرام خدا باشند.

و حدیث حاکم:

قال الصادق – علیه السلام – ینظر إنّ من کان منکم ممّن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف أحکامنا فلیرضوا به حکماً فإنّی قد جعلته علیکم حاکماً.

امام صادق(ع) فرمود: مردم باید دقت کنند و از میان فقهایی که راوی حدیث ما هستند و در احکام حلال و حرام ما صاحب نظرند و به احکام اهل بیت(ع) آشنایی دارند، فقیهی را انتخاب کنند و او را در میان خود حاکم قرا دهند. چرا که من او را بر شما حاکم قرار دادم.

بدین ترتیب فقها از جانب ائمه ی معصومین(ع) به عنوان حکام تعیین شده اند و مردم هر کسی را که از میان فقها انتخاب نمایند، هم او منتخب و نایب امام نیز هست.

ز. حدیث حصون:

قال الإمام موسی بن جعفر – علیهما السلام – لاّن المؤمنین الفقهاء حصون الإسلام کحصن سور المدینة لها

امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: مؤمنان فقیه برای اسلام چون دژ و دیوار محافظ شهرند که اسلام را در برابر دشمنان نگهبانند.

این نوع حفاظت که در آن تشبیهی نیز به کار رفته است، به معنی حفظ علمی احکام اسلام نیست، بلکه منظور از آن تشکیل قدرت سیاسی و اجرای احکام و برپایی عدالت و دفع دشمنان و اداره ی امور مسلمین و سایر مسایلی است که در مفهوم ولایت فقیه نهفته است.

ح. حدیث تقلید:

امام حسن عسگری از امام صادق – علیهما السلام – نقل می کند:

من کان من الفقهاء صائناً لنفسه و حافظاً لدینه و مخالفاً علی هواه و مطیعاً لأمر مولاه فللعوامّ أن یقلّدوه و ذلک لا یکون ألاّ بعض فقهاء الشیعة.

از فقها آن کس که پرهیزکار و حافظ دین و مخالف هوای نفس و مطیع اوامر و احکام خدا باشد، عامّه مردم باید از او تقلید نمایند.

تقلید کامل در تمامی افعال به معنی آن است که در همه ی امور، مرجع و مقلّد مسلمین فقیه است، و اداره ی امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و مدیریت جامعه اسلامی باید به دست فقیه انجام گیرد.

هـ. توقیع شریف:

و امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا (أحادیثنا) فإنّهم حجّتی علیکم و أنا حجّة الله.

در حوادث و پیشامدها به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا آنان حجّت من بر شمایند و من حجّت خدایم.

منظور از حوادث واقعه، تنها مسائل و احکام شرعیه نیست. زیرا از واضحات است که در این مورد باید به فقیه مراجعه نمود، بلکه مقصود از آن، پیشامدهای اجتماعی و گرفتاریهایی است که برای مردم و مسلمین روی می دهد. در چنین مواردی وظیفه آن است که مردم به فقها مراجعه کنند. همان طوریکه امام(ع) حجت خداست و معنی آن تنها بیان احکام کلی اسلام نیست، بلکه شامل ولایت امر به مفهوم زمامداری امور مسلمین نیز هست، فقها نیز چنین حجتهایی هستند که مردم در تمامی امور خود باید به آنها مراجعه کنند. مفهوم این کلام، آن است که فقها از طرف امام(ع) حجت بر مردم هستند و همه ی امور مسلمین و تمامی کارها و شئون اجتماعی به آنان واگذار شده است.

ط. حدیث منزلت:

منزلة الفقیه فی هذا الوقت کمنزلة الأنبیاء فی بنی إسرائیل.

«جایگاه فقیه در این وقت مانند منزلت انبیاء در میان بنی اسرائیل است.»

بی شکّ جایگاه انبیای بنی اسرائیل، مقام ولایت و زمامداری امور بنی اسرائیل بوده است.

ی. همچنین روایاتی مانند:

«لو لا ذلک اختلط علی المسلمین امورهم» و «لا تبطل حدودالله فی خلقه و لا تبطل حقوق المسلمین بینهم». که هر کدام به نوبه ی خود، دلیل روشنی بر ضرورت نظام سیاسی و دولت و امامت و ولایت فقیه است.


پاورقیها:

1- اصول کافی، کتاب الحجة، حدیث 10، ج 1، ص 137.

2- همان.

3- البیع. امام خمینی (قدس سره)، ج 3، ص 467 و عوائد، علامه نراقی، ص 188.

4- وسائل الشیعة، ج 18، باب 8، حدیث 50.

5- اصول کافی، ج 1، ص 34.

6- غرر الحکم، و درر الحکم، دانشگاه
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
فرشاد فرجی
شرط رهایی و نجات تمام ملتها و پیروان همه مذاهب چیست؟ آیه 69 سوره ی مائده
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : اینمان به خداوند و معاد و عمل صالح
البته بنا به مجموعه آبات ایمان به انچه خداوند نازل کرده از جمله به قرآن و همچنین تمامی انبیا از شروط نجات پیروان ادیان است
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
امرایی
سلام.در سوره بقره داریم که...لا اکراه فی الدین....با توجه به این آیه شریفه و آیات دیگر قرآن و سیره رسول الله که کسی مجبور به پذیرفتن اسلام نشده و یک دین تحمیلی نیست آیا در صورتی که شخصی نه از رمی تمسخر دین اسلام بلکه با شناخت عقلی اش او را به دین دیگری بگرود باز هم مرتد محسوب شده و مهدور الدم است؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
خروج از دین و انکار آن در شریعت اسلام موجب ارتداد است، و این مسئله به عنوان یک اصلی از اصول روابط اجتماعی که بنای نظام اجتماع بر آن استوار است مورد نظر و توجّه است، دین در نظام اجتماعی بعنوان اصیل ترین اصل و اساسی ترین محور و حیاتی ترین روش و منش قرار دارد که کلّ مبانی و قوانین اجتماعی مجتمع بر آن محور قرار گرفته و از آن منشعب می شود.

دین ناموس یک مسلمان است و او همچنان که از زن و فرزندش در مقابل تعدّی و اضرار باید محافظت و مراقبت نماید، از دین خود این چنین و بلکه بسیار بیشتر و حسّاستر باید اقدام کند. خروج یک مسلمان از دین فقط یک خروج نیست بلکه به عنوان اهانت و بی اعتناعی و مسخره کردن آن تلقّی می شود و این نکته ای است که نزد خداوند قابل پذیرش نیست.

اگر یک فرد بدون اینکه کسی مطّلع شود دین خارج شد باکی بر او نیست و کسی او را تعقیب نمی کند مثل اینکه بدون اطّلاع افراد شرب خمر کند. امّا اگر این شرب خمر را در ملأ عام انجام داد و یا آثار آن در ملأ عام مشهود شد او را حد می زنند.اینجا هم همینطور است، کسی که بین خود و خدای خود این قضیه برایش اتفاق افتاد کسی کاری به او ندارد امّا اگر آمد و این خروج از دین را به سایر افراد بازگو کرد و یا مقاله نوشت یا سخنرانی کرد معلوم می شود این فرد غیر از خروج از دین قصد و غرضی دیگر دارد، در اینجاست که با او برخورد می شود.

البته باید توجّه داشت که خروج از دین صرفاً موجب ارتداد نیست بلکه باید ریشه و علل آن روشن گردد چه بسا افرادی از روی جهالت و اغواء به این مسئله دچار می شوند.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
به نام الله
با عرض سلام و خسته نباشید
وعده خدا در قرآن به تمسخر کنندگان مقام رسول الله چیست؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : لام علیکم
حربه تمسخر، گاه علیه مومنان ، زمانى علیه آیات خدا و گاه علیه رسولان الهى به کار رفته است. قرآن کریم تاکید دارد که همه رسولان مورد استهزاى دشمنان قرار گرفته اند، گویى سیره همیشگى دشمنان تمام انبیاء، در تمام دوران ها چنین بوده است، روشى که هرگز کارایى خود را از دست نداده است و دشمنان از آن قطع امید نکرده اند. این نکته زمانى براى ما بیشتر نمایان مى شود که به لحن صریح آیات قرآن مراجعه مى کنیم: ۱) و ما یاتیهم من رسول الا کانوا به یستهزئون، و هیچ فرستاده اى به سراغ آنان نمى آمد، مگر اینکه همواره او را ریشخند مى کردند.
۲) ولقد استهزىء برسل من قبلک فحاق بالذین سخروا منهم ما کانوا به یستهزئون، و به یقین پیش از تو فرستادگانى ریشخند شدند و آن چه که همواره آن را ریشخند مى کردند، آنان را فرو گرفت. در قرآن علاوه بر این آیات به طور مشخص از تمسخر شدن برخى پیامبران مانند حضرت نوح و موسى یاد شده است.
۳) و اذا رءاک الذین کفروا ان یتخذوک الا هزوا اهذا الذى یذکر آلهتکم و هم بذکر الرحمان هم الکافرون، و کسانى که کفر ورزیدند، هنگامى که تو را مى بینند، جز به ریشخندت نمى گیرند (و مى گویند) آیا این کسى است که معبودهاى شما را (به بدى) یاد مى کند ! در حالى که آنان خود یاد (خداى) گسترده مهر را منکرند.
شدت این تمسخرها به گونه اى بود که گاه رسول اکرم را دچار تنگى سینه مى کرد، ولى خداوند وعده مى داد که در برابر تمسخر و استهزاها، از رسول خدا محافظت خواهد کرد: فاصدع بما تومر و اعرض عن المشرکین، انا کفیناک المستهزءین، الذین یجعلون مع الله الها آخر فسوف یعلمون. و لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون. . . و آن چه را که فرمان داده شده اى، آشکار کن و از مشرکان روى برتاب که ما تو را از مسخره کنندگان کفایت مى کنیم، کسانى که معبود دیگرى با خدا قرار مى دهند و به زودى خواهند دانست و به یقین مى دانیم که تو به خاطر آن چه مى گویند، سینه ات تنگ مى شود.
علامه طباطبایى در این رابطه مى نویسد: معناى آیه چنین است: وقتى تو هشدار دهنده در مورد عذاب ما هستى، آن چه را که به آن امر شده اى، آشکار کن و دعوت را علنى و حق را اظهار کن و از مشرکان روى برگردان، زیرا ما با فرستادن عذاب، مسخره کنندگان را کفایت مى کنیم و این سخن خدا که مى فرماید و لقد نعلم انک یضیق صدرک. . . ، بازگشت دوباره به اندوه رسول خدا و تنگى سینه اش از استهزایشان است تا موجب بیشتر به تسلیت و رحیب نفس و تقویت روح پیامبر شود.
در ادامه، خداوند به پیامبر دستور مى دهد از تسبیح و حمد خدا و سجده بر او براى نابودى غم و اندوه حاصل از استهزا یارى بگیرد.
ج) پیامدهاى تمسخر براى مسخره کنندگان
قرآن کریم در موارد متعدد، به آثار و پیامدهاى سخت تمسخر آیات، رسول و مومنان اشاره مى کند و از آنجا که آن ها قصد تحقیر و توهین آیات الهى را دارند، خداوند فرموده: عذاب خوار کننده براى آن ها آماده شده است، فرا روى آنان جهنم است و. . . برایشان عذاب بزرگى است و مهم تر این که همان چیزهایى که مورد تمسخر بودند، روزى بر خود آنها مسلط خواهند شد.
د) راهکار مبارزه با تمسخر
قرآن کریم، آنجا که مومنان مورد تمسخر قرار
مى گیرند، دستور به دفع دستاویز مسخره کنندگان
مى دهدو به پیامبر دستور مى دهد براى مبارزه، از مسخره کنندگان روى برگرداند و نیز حضور در جمع آنان را ترک کند، مگر این که از موضوع مورد تمسخر دست بردارند و به موضوعى دیگر بپردازند.
در ذیل آیه اذا رایت الذین یخوضون فى ایاتنا فاعرض عنهم. . . ، در تفسیر مجمع البیان از امام باقر (ع) نقل شده است که وقتى آیه نازل شد، مسلمان ها از همنشینى با کفار و استهزا کنندگان منع شدند. جمعى از مسلمان ها گفتند: اگر بخواهیم همه جا چنین کنیم، باید هرگز به مسجد الحرام نرویم و طواف نکنیم، آیه نازل شد که در این مواقع آن ها را نصیحت کنید.
سومین راهکار قرآنى، تسبیح و حمد خدا، سجده ، عبادت و صبر است که ظرفیت لازم را براى تحمل آثار تمسخر در رسول خدا صلى الله علیه و آله ایجاد مى کند. نکته پایانى اینکه تمسخر رسول خدا امروزه ابعاد گسترده ترى یافته است، نوشتن رمان هاى بى اساس و تخریب شخصیت معصومانه او، طراحى کاریکاتورها، نوشتن نمایشنامه ها، پخش فیلم هاى مضحک، خلق لطیفه هاى تمسخر آمیز نوشتارى، اینترنتى و. . . همگى از مصادیق تمسخر رسول الله به شمار مى رود که بر اساس راهکارهاى قرآنى موظف هستیم تا حد مقدور، دستاویزى به دست مخالفان ندهیم، از آنان اعراض کنیم و امکان جولان براى آنان فراهم نیاوریم، البته حکم فقهى ساب النبى و مسخره کنندگان آن بزرگوار، با قاطعیت باید اجرا شود.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مرضیه علمدار
سلام. چرا خاستگاه همه ی پیامبران الهی مشرق زمین و در محدوده ی خاص جغرافیایی آسیای جنوب غربی و غرب می باشد .
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
بنا به نص قرآن کریم برای تمامی امت ها پیامبر و انذار دهنده آمده است
اما داستان پیامبرانی در قرآن آمده که نزدیک به مشرکان مکه بودند و آنها از سرنوشت آن اقوام میتوانستند اطلاع یابند و عبرت گیرند
به علاوه تمدن های بزرگ در این محدوده ایجاد شده اند و پیامبران اولوالعزم نیز در بسیاری موارد در میان تمدن ها بوده اند
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
توانگر
آیا دعای چهل کلید حضرت زهرا صحت دارد یا خیر چون در مفاتیح موجود نیست؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : این دعا سند ندارد و در منابع روایی معتبر چنین دعایی نیست . خواص عجیب و غریبی که به آن نسبت داده اند ، هیچ مبنا و اساسی ندارد.
خوب است از دعاهای معتبر و دعاهای مفاتیح الجنان و صحیفه سجادیه و دعاهایی که سند معتبر داشته و به تایید عالمان حدیث شناس رسیده ، استفاده فرمایید .
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
علیرضا یعقوبی سورکی
باتوجه به قسمهایی که درابندای سوره عادیات ذکرشده وطبق نظرات مطرح شده در تدبرو همچنین نظر علامه درالمیزان که قسم حجت است برجواب قسم. پس قسمهای ابتدای سوره تین چگونه حجت است بر جواب قسم ؟
محمد حسین شاه آبادی (داور) : بسم الله
سلام علیکم
فایل تدبر این سوره را گوش دهید.
در آیات اول به سرزمین‌های وحی قسم می‌خورد. سرزمین‌هایی که خداوند به پیامبرانش وحی فرستاده است و بعد در آیه 7 می‌فرماید: ای پیامبر چرا تو را تکذیب می‌کنند بعد از این که دین را آوردی؟
البته جواب قسم آیه 4 است. یعنی قسم به سرزمین‌های وحی که انسان را در احسن تقویم آفریدیم و او را به به اسفل سافلین فرستادیم مگر مومنان اهل عمل صالح را. با این حال ای پیامبر چه می‌شود که تو را (که وحی به تو فرستاده شده) را تکذیب می‌کنند؟
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مرضیه علمدار
سلام. موسیقی از دیدگاه اسلام چه حکمی دارد؟ اگر حرام است بر اساس کدام آیات یا روایات و ... میباشد. در ضمن عده ای از کسانیکه موسیقی را حرام میدانند سازهایی مانند دف و نی را مجاز میدانند. چه ویژگی در این سازهاست که آنها را از بقیه متمایز می کند ؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
درباره موسیقی نظرات فقها اختلاف دارد
برخی مطلقاً هر نوع موسیقی را حرام میدانند
برخی موسیقی هایی را که برای جنگ به کار میرود مانند طبل را مجاز میدانند
برخی موسیقی هایی که مناسب مجالس لهو لعب باشد را حرام میدانند
بحث فقهی آن مفصل است و روایات در این زمینه بسیار است
در میان فقهای فعلی آیت الله صافی گلپایگانی هر نوع موسیقی را حرام میدانند
غالب فقها تنها موسیقی مناسب مجالس لهو لعب را حرام میدانند
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
با سلام
آیا دعاهایی که دعا نویسان یا بعضی از سادات می نویسند مورد تایید اسلام است یعنی ما باید انها را قبول داشته باشیم چون من از افراد زیادی شنیده ام که مثلا فرزندم شبها نمی خوابید یا خیلی گریه میکرد از دعانویس برایش دعا گرفتم حالش خوب شد .
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
درباره رفع مشلات مادی و معنوی ادعیه بسیاری از ائمه علیعم السلام وارد شده که بخشی از آنها در کتاب مفاتیح آمده است و به اذن خداوند اثر دارد
البته دعانویس ها همگی آدم های باصلاحیتی نیستند و در بین آنها افراد شیاد نیز زیاد پیدا میشوند ولی برخی افراد نیز در این زمینه درست میگویند
باید در این موارد به علما مراجعه کرد بقیه معلوم نیست درست بگویند یا نه
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
با نام خدا
آیا ابتدای این آیه باعث و به گونه ای دست مایه سوءاستفاده از نوامیس گروه یااشخاصی که مسلمانان آنها را به عنوان دشمن(کافر) میشناسند نمیشود یا در واقع در گذشته نشده است.
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام
زمینه چنین چیزی را در آیه نمیبینم
به علاوه هر حرف حقی میتواند مورد سوء استفاده قرار گیرد
دلیل نمی شود که حرف حق را نزد
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  • <<
  • <
  • تعداد صفحات : 195
  • >
  • >>