فاطمه صنعت کار

با سلام
ایا غیبت کردن از مرده مجاز است یا خیر

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
در احکام غیبت مومن فرقی میان زنده و مرده نیست

مهمان

سلام.
من ساکن کرج هستم. برای کاردانی (2سال) آبیک قزوین قبول شدم . مشخص هم نبود که من چند روز در هفته دانشگاه می رفتم. مثلا برنامه 3 روز بود اما پیش می اومد که کمتر یا بیشتر هم می رفتم. نمازهای ظهر و عصر من اونجا بودم. همه ی نمازهامو هم شکسته خوندم.
می خواستم ببینم که اشتباه بوده و من باید دوباره قضاشو بجا بیارم؟
یا درست بوده و نیازی به ادای مجدد نیست؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
در این مورد فتاوی فقها اختلاف دارد
از سایت مرجع خود بپرسید یا نام مرجع را ذکر کنید

علی اصغر

درتفسیرآقای ابوالفضل بهرام پورآمده حضرت رسول (ص)فرموده:هرکس آیة الکرسی رابعدازهرنمازواجب بخواندخداقبض روح اوراشخصا"به عهده می گیرد واومانندکسی خواهدبود که همراه پیامبران جهادکرده وشهیدشده است.
این جمله که خداقبض روح اوراشخصا"به عهده می گیرد به چه معناست؟مگردرتمام مواردحتی قبض روح پیامبران این کاربه عهده حضرت عزراعیل(ع)نیست؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
حضرت‌ صادق‌ علیه‌ السّلام‌ در پاسخ‌ فرمودند: خداوند تبارک‌ و تعالی‌ برای‌ ملک‌ الموت‌ یاران‌ و مددکارانی‌ گماشته‌ است‌ که‌ آنها ارواح‌ را قبض‌ می‌کنند. مانند صاحب‌ الشُّرطَة‌ (یعنی‌ رئیس‌ پلیس‌) که‌ برای‌ او یاران‌ و کمک‌ کارانی‌ از افراد انسان‌ قرار داده‌ شده‌ است‌، و آن‌ رئیس‌ پلیس‌ آن‌ اعوان‌ و یاران‌ خود را در پیش‌آمدها برای‌ انجام‌ اموری‌ که‌ بعهده‌ دارند می‌فرستد. بنابراین‌ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ، وَ یَتَوَفَّاهُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مَعَ مَا یَقْبِضُ هُوَ، وَ یَتَوَفَّاهَا اللَهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْ مَلَکِ الْمَوْتِ.

«فرشتگان‌ رحمت‌ و غضب‌، قبض‌ روح‌ مؤمنین‌ و ظالمین‌ را می‌کنند یعنی‌ روح‌ آنها را به‌ نزد خود می‌گیرند و جذب‌ می‌کنند، و ملک‌ الموت‌ روح‌ آنها را بواسطۀ آن‌ فرشتگان‌ می‌گیرد و به‌ نزد خود جذب‌ می‌کند با روح‌ آن‌ افرادی‌ را که‌ خودش‌ بلاواسطه‌ می‌گرفته‌ و به‌ خود جذب‌ می‌نموده‌ است‌، و خداوند عزّوجلّ آن‌ ارواح‌ را بواسطۀ ملک‌ الموت‌ می‌گیرد و جذب‌ می‌نماید.» [141]

از این‌ روایت‌ استفاده‌ می‌شود که‌ روح‌ بعضی‌ را ملک‌ الموت‌ بدون‌ واسطۀ فرشتگان‌ جزئیّه‌ می‌گیرد و خودش‌ بنفسه‌ متصدّی‌ و مباشر قبض‌ روح‌ آنان‌ میگردد.
در روایت دیگری آمده:
إنَّمَا یَکْفِیکَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَهَ هُوَ الْمُحْیِی‌ الْمُمِیتُ، وَ أَنَّهُ یَتَوَفَّی‌ الانْفُسَ عَلَی‌ یَدَیْ مَنْ یَشَآءُ مِنْ خَلْقِهِ مِنْ مَلَائِکَتِهِ وَ غَیْرِهِمْ.
برای‌ تو ای‌ مرد همین‌ قدر کافی‌ است‌ که‌ بدانی‌: ذات‌ مقدّس‌
حضرت‌ پروردگار زنده‌ کننده‌ و میراننده‌ است‌، و اوست‌ که‌ قبض‌ ارواح‌ می‌کند بر دست‌ هر کدام‌ از بندگان‌ و مخلوقات‌ خود که‌ بخواهد، خواه‌ آنها از طائفۀ فرشتگان‌ باشند یا از غیر فرشتگان‌.
این‌ جمله‌ دو احتمال‌ دارد:

احتمال‌ اوّل‌ آنکه‌ لفظ‌ غَیْرِهِمْ عطف‌ بر ملائکه‌ باشد، و ظاهر کلام‌ نیز این‌ را اقتضا میکند. یعنی‌ خداوند قبض‌ روح‌ را بدست‌ بعضی‌ از مخلوقات‌ خود که‌ از صنف‌ ملائکه‌ نیستند نیز میکند.

آن‌ مخلوقات‌ موجوداتی‌ هستند از ملائکه‌ بالاتر حتّی‌ از حضرت‌ ملک‌ الموت‌ برتر و شریفتر و گرامی‌تر؛ و آنها را در منطق‌ قرآن‌ عالین‌ گویند.

احتمال‌ دوّم‌ آنستکه‌ لفظ‌ غَیْرِهِم‌ عطف‌ بر مَنْ یَشَآءُ بوده‌ باشد. و در این‌ صورت‌ حاصل‌ معنی‌ چنین‌ می‌شود که‌: خداوند عزّوجلّ قبض‌ روح‌ می‌کند توسّط‌ هر کس‌ از مخلوقات‌ خود که‌ بخواهد از ملائکه‌، و قبض‌ روح‌ می‌کند بدون‌ توسّط‌ ملائکه‌.
در این‌ صورت‌ ممکن‌ است‌ مراد از غیر ملائکه‌، وجود مقدّس‌ خود خدا بوده‌ باشد؛ گرچه‌ مرجع‌ این‌ معنی‌ همان‌ عالین‌ است‌ که‌ خداوند توسّط‌ آنها قبض‌ ارواح‌ می‌فرماید. چون‌ عالین‌ افرادی‌ هستند که‌ فانی‌ در ذات‌ الهی‌ شده‌ و متحقّق‌ به‌ اسماءِ کلّیّۀ الهیّه‌ گردیده‌، بنابراین‌ حقّاً می‌توان‌ فعل‌ آنها را عین‌ فعل‌ خدا دانست‌ و از قبض‌ ارواح‌ توسّط‌ آنان‌ به‌ قبض‌ ارواح‌ توسّط‌ خدا تعبیر نمود
از اینجا میتوان‌ یک‌ مطلب‌ مهمّ را استنتاج‌ کرد، و آن‌ اینستکه‌ افراد مؤمن‌ دارای‌ درجات‌ مختلفند؛ آنها که‌ ایمانشان‌ ضعیف‌ است‌، ملائکه‌ای‌ که‌ قبض‌ روح‌ آنها را می‌نمایند از فرشتگان‌ ضعیف‌ هستند که‌ فقط‌ در هنگام‌ نزع‌ روح‌ میتوانند برآن‌ مؤمن‌ غلبه‌ کنند و او را قبض‌ کنند و ببرند.

و افرادیکه‌ ایمانشان‌ قوی‌تر است‌، دیگر آن‌ ملائکۀ ضعیف‌ قدرت‌ بر قبض‌ روح‌ آنان‌ را ندارند و ملائکۀ قوی‌تر لازم‌ است‌ تا بتوانند بر ارواح‌ آنان‌ غالب‌ آمده‌ و آنها را بربایند.

و همچنین‌ بر هر دسته‌ از مؤمنین‌، هر چه‌ ایمانشان‌ قویتر گردد و روحشان‌ عالی‌تر شود، ملائکۀ قوی‌تری‌ بر آنها غلبه‌ و حکومت‌ می‌کنند، تا ایمان‌ مؤمن‌ به‌ سرحدّی‌ برسد که‌ دیگر ملائکۀ جزئیّه‌ قدرت‌ بر قبض‌ روح‌ او را نداشته‌ باشند. در اینجا خود حضرت‌ عزرائیل‌ که‌ از فرشتگان‌ مقرّب‌ است‌ قبض‌ روح‌ میکند و بدون‌ واسطۀ فرشتگان‌ جزئیّه‌ متصدّی‌ ربودن‌ ارواح‌ آنها میگردد.
و آن‌ درجه‌ از مؤمنینی‌ که‌ به‌ مقام‌ مُخلَصین‌ رسیده‌ باشند، بدست‌ ذات‌ مقدّس‌ خود پروردگار عزّوجلّ قبض‌ روح‌ آنها صورت‌می‌گیرد.

مهمان

سلام
با توجه به تحقیقاتی که من در آیات قرآن انجان دادم،در مورد حجاب زن،اشلا از پوشش سر بحث نشده!این پوشش از کجا آمده؟واقعا برام سواله.توی سوره ی احزاب از "جلباب" حرف زده شده و اون هم به هیچ وجه به معنی روسری یا پوشش سر نیست و به معنی لباس بلند و گشاده!چرا هر کسی نمی تونه به اون چیزی که باور کرده،عمل کنه؟چرا خانما مجبورن حجاب سر داشته باشند؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم



در المنجد می‏نویسد: " ''الجلباب: القمیص او الثوب الواسع'' " (یعنی جلباب پیراهن یا لباس گشاد است).
در مفردات راغب که کتاب دقیق و معتبری است و مخصوص شرح لغتهای‏ قرآن کریم نگاشته شده است می‏گوید: " ''الجلابیب: القمص و الخمر'' " (یعنی پیراهن و روسری).
قاموس می‏گوید: " ''و الجلباب کسرداب و سنمار: القمیص و ثوب واسع للمرأه دون‏ الملحفة او ما تغطی به ثیابها من فوق کالملحفة، او هو الخمار ''. یعنی‏ جلباب عبارت است از پیراهن و یک جامه گشاد و بزرگ کوچکتر از ملحفه. و یا خود ملحفه (چادر مانند) که زن به وسیله آن تمام جامه‏های خویش را می‏پوشد، یا چارقد ".
در لسان العرب می‏نویسد: " الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الرداء تغطی به المرأه رأسها و صدرها. یعنی جلباب جامه‏ای است از چارقد بزرگتر و از عبا کوچکتر. زن‏ به وسیله آن سر و سینه خود را می‏پوشاند ".

عبارت " کشاف " نیز قریب به همین است. و در تفسیر مجمع البیان‏ آنجا که لغت را معنی می‏کند می‏گوید: " ''الجلباب خمار المرأه الذی یغطی رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة ''. یعنی جلباب عبارت است از روسری ای که در موقع خروج از منزل به کار برده می‏شود و سر و صورت را با آن می‏پوشانند ".
ولی ضمن تفسیر آیه می‏گوید: " ''ای قل لهولاء فلیسترن موضع الجیب بالجلباب و هو الملائة التی تشتمل‏ بها المرأه ''یعنی مقصود اینست که با روپوشی که زن به خود می‏گیرد محل‏ گریبان را بپوشاند ".
بعد می‏گوید: " و گفته شده است که جلباب همان چارقد است و مقصود آیه اینست که‏ زنان آزاد در وقت بیرون رفتن پیشانیها و سرها را بپوشانند ".
از مجموع کلمات لغویین و مفسرین که ذکر آن‏ها گذشت در مورد اندازه جلباب سه دیدگاه قابل اشاره است.
دیدگاه اول: جلباب پوششی فراگیر بوده که از بالای سر تا قدمها را می‏پوشانده است.
دیدگاه دوم: جلباب پوششی بزرگتر از خمار و مقنعه بوده که کمتر از مقدار رداء، یعنی تقریباً تا زانوها را می‏پوشانده است.
دیدگاه سوم: جلباب همان خمار و مقنعه است، پوششی که فقط سر و سینه‏ها را می‏پوشانده است.
کی بینید که در هر سه دیدگاه همگی پوشش سر ذکر شده است

sami r

سلام
لطفا تفسیر "خودتون" رو از آیه ی 28 سوره روم بنویسید.
فکر می کنید منظور از این آیه چیه؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : شلام علیکم
تفسیر علامه طباطبایی گویا است:
مى‏ترسید مملوک‏هاى شرکاء در تصرف مال مشترک استبداد به خرج دهند، همان طور که مى‏ترسید که شرکاى آزاد و مثل خودتان در مال مشترک تصرف کنند، بدون اینکه اجازه و رضایتى از شما کسب کرده باشند.
و این مثلى است که خداى تعالى براى بطلان پندار مشرکین زده، که براى خدا شریکهایى از مخلوقات خود او گرفته‏اند، و آنها را چون خدا" اله و رب" پنداشته‏اند، و این مثل را به صورت استفهام انکارى آورده، مى‏پرسد: آیا هیچ در بین مملوک‏ها و غلام و کنیزهاى شما غلام و کنیزى یافت مى‏شود که در اموال شما که خدا روزیتان کرده شریک شما باشند؟
با اینکه آنها مملوک شمایند، و شما مالک خود آنها و اموال آنهایید؟ و آیا هیچ تصور دارد که مملوک شما آن چنان شریک شما شود که بترسید بدون اجازه و رضایت شما در اموال شما تصرف کند؟ همان طور که مى‏ترسید شریکهایى که مثل شما آزادند در اموالتان تصرف کنند؟
آیا هیچ چنین چیزى ممکن است؟
نه، ابدا چنین چیزى تصور ندارد، و ممکن نیست مملوک شریک مولاى خود باشد، و در اموال او تصرف کند، و وقتى چنین چیزى جایز نیست، پس چطور جایز است که بعضى از مخلوقات خدا چون جن یا ملک با اینکه عبید و مملوک اویند شریک او در ملک او باشند و اله و رب جداگانه‏اى باشند؟

سجاد جافر

نمیدونم چرا جواب سوال منو ندادیدن تا به حال!!!!!
3 روز پیش سوال کردم وانتقاد کردم و دلایل قرآنی هم آوردم که اون ترجمه اشتباه بود اما هنوز جوابی ندادین. از باب دوستی خدمتتون عرض میکنم که خوب هست که آدم به همه عقاید و نظرات احترام بگذاره.درست نظر من تند و بی پروا بود اما با دلیل قرآنی بود و تازه خیلی مختصر اشاره کردم به اون ترجمه ضعیف.
نه سوال منو نمایش دادین نه جوابمو دادید.اگر نمیتونید جواب بدید پس قسمت نظرات و پرسش و پاسخ را بردارید.من همچنان منتظرم اما اگه جوابمو ندید با آبروی شیعیان بازی کردید.هیچ میدونید اگه یه غیر شیعه بیاد و اتفاقی این ترجمه را ببینه آبروی شیعیانم در خطر میفته.اگه اون ترجم درست هست دلیل بیارید و اگر حرف من درست هست اون ترجمه ضعیف رو بردارید.
خداوند کریم و بزرگ در آیه 64 سوره نمل میفرماید: قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ
بگو اگر راست مى‏گویید برهان خویش را بیاورید .
من هم خواهش میکنم اگر راست میگویید با دلیل و برهان قاطع و علمی ثابت کنید این ترجمه که در سایت گذاشتید صحیح است و من اشتباه میکنم. یا علی مدد

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : در بخش مشاوره سوالتان را پیدا نکردم
ترجمه چه کسی اشتباه است؟
ما ترجمه های گوناگونی را در سایت قرار داده ایم

علی اصغر

باتوجه به آیه257سوره بقره آیابرخی ازانسان هایی که گناه کرده اندهیچگاه بخشیده نمی شوندوآیازمان درآن جامعنادارد؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : هر گناهی موجب جاودانگی (خلود) در جهنم نمی شود
تنها اگر کسی با کفر به خدا و شرک به او بمیرد آمرزیده نمی شود و در جهنم خاالد خواهد بود
البته هر کسی به گناه روی آورد به ولایت شیطان تن داده اما مومنین با توبه به ولایت الهی برمیگردند

علی اصغر

لطفا"آیه ای که مراجع درموردنتراشیدن ریش به آن استنادمی کنندبفرمایید.

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : در این مورد آیه ای وجود ندارد. فقها به روایات استناد می کنند

عطیه سخایی

سوره اعلی به کدام اشاره دارد؟
1-کسی که می داند خداوند نیکوکاران را دوست دارد
2-کسی که می داند خداوند راهش روشن و اینده اش بهتر از گذشته است
3-کسی که می داند خداوند در کمین ستمگران است
4-کسانی که به عهد خود وفا نمی کنند

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : شاید 2

nazila sadeghi

با سلام.ترجمه ای که از آیه 21 سوره فجر از آقای مصطفوی گذاشتید رو بررسی کنید

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
بررسی شد
مشکلی نداشت