● بیان آیات 15 تا 44
این آیات (15 تا 44) پارهاى از داستانهاى داوود و سلیمان (علیهماالسلام) را بیان مىنماید و عجایبى از اخبار سلیمان و سلطنتى که خدا به وى داده بود نیز ذکر مىکند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:15، ص: 495 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان حضرت سلیمان (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● علت نکره بودن علم
اینکه علم را نکره آورد، و فرمود: «به داوود و سلیمان علمى دادیم» اشاره است به عظمت و اهمیت امر آن، و در جاء دیگر قرآن علم داوود را از علم سلیمان جدا ذکر کرده، درباره علم داوود فرموده: «وَ آتَیْناهُ الْحِکْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ» (ص/21) و از آیاتى که به علم سلیمان اشاره کرده آیه «فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ وَ کُلًّا آتَیْنا حُکْماً وَ عِلْماً» (انبیاء/79) که ذیل آیه، شامل علم و حکمت هر دو مىشود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:15، ص: 495 و 496 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : علم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از «برترى دادن» حضرت داوود و سلیمان (علیهماالسلام)
مراد از این «برترى دادن»، یا برترى به علم است، که چه بسا سیاق آیه نیز آن را تایید مىکند و یا برترى به همه مواهبى است که خداى تعالى به آن جناب اختصاص داده، مانند: تسخیر کوهها و مرغان و نرم شدن آهن براى داوود و ملکى که خدا به او ارزانى داشت و تسخیر جن و حیوانات وحشى و مرغان و همچنین تسخیر باد براى سلیمان و دانستن زبان حیوانات و سلطنت کذایى سلیمان و این احتمال دوم، یعنى، برترى آن دو بزرگوار بر سایر مردم از جهت همه مواهبى که خدا به آن دو ارزانى داشته از اطلاق کلمه «فضلنا» استفاده مىشود.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و این آیه شریفه یعنى آیه «وَ قالا الْحَمْدُ لِلَّهِ ...» به هر تقدیر،- چه به احتمال اول و چه به احتمال دوم- به منزله نقل اعتراف آن دو بزرگوار بر تفضیل الهى است. پس در نتیجه، این اعتراف و اعترافهایى که بعدا از سلیمان نقل مىشود مثل شاهدى است که مدعاى صدر سوره را که به مؤمنین بشارت مىداد به زودى پاداشى به آنان مىدهد که مایه روشنى دل و دیدهشان باشد اثبات مىکند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:15، ص: 496 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : حضرت داوود (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آنچه در قرآن از داستان سلیمان (علیهالسلام) آمده است
در قرآن کریم از سرگذشت آن جناب جز مقدارى مختصر نیامده، چیزى که هست دقت در همان مختصر، آدمى را به همه داستانهاى او و مظاهر شخصیت شریفش راهنمایى مىکند.
یکى اینکه: آن جناب فرزند و وارث داود (علیهالسلام) بود، که در این باره فرمود: «وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَیْمانَ» (ص/20) و نیز فرموده: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» (نمل/16).
یکى دیگر اینکه خداى تعالى ملکى عظیم به او داد، جن و طیر و باد را برایش مسخر کرد و زبان مرغان را به وى آموخت، که ذکر این چند نعمت در کلام مجیدش مکرر آمده است، در سوره بقره آیه 102، در سوره انبیاء، آیه 81، در سوره نمل، آیه 16 تا 18، در سوره سبأ، آیه 12 تا 13 و در سوره ص، آیه 35 تا 39.
قسمت سوم، آن است که به مساله انداختن جسد، بر روى تخت وى اشاره مىکند، که در سوره ص، آیه 33 واقع است.
قسمت چهارم، آیات مربوط به «عرض صافنات جیاد» بر وى است، که در آیات 31 تا 33 سوره ص، آمده است.
قسمت پنجم، آیاتى است که به مساله داورى او در مساله افتادن گوسفند در زراعت پرداخته و این آیات در سوره انبیاء، آیه 78 تا 79 آمده است.
قسمت ششم، اشاره به داستان مورچه است، که در سوره مورد بحث، آیه 18 و 19 آمده.
قسمت هفتم، آیات مربوط به داستان هدهد و ملکه سبأ است، که در همین سوره، آیات 20 تا 44 آمده.
قسمت هشتم، آیه مربوط به کیفیت درگذشت آن جناب است که در سوره سبا آیه 14 واقع شده و ما شرحى که مربوط به یک یک این هشت قسمت است در ذیل آیاتش در این کتاب آوردیم.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:15، ص: 523 و 524 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : حضرت سلیمان (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ثناء حضرت سلیمان (علیهالسلام) در قرآن مجید
آیاتى که آن جناب را مىستاید در قرآن کریم، در پانزده- شانزده- مورد نام آن جناب را آورده و ثناى بسیارى از او کرده، بندهاش خوانده، اوابش نامیده و فرموده: «نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ» (ص/30) و به علم و حکمتش ستوده و فرموده: «فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ وَ کُلًّا آتَیْنا حُکْماً وَ عِلْماً» (انبیاء/79) و نیز فرموده: «وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً» (نمل/15) و باز فرموده: «یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ» (نمل/16) و او را از انبیاء مهدى و راه یافته خوانده، فرموده: «وَ أَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَیْمانَ» (نساء/163) و نیز فرموده: «وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ» (انعام/84).
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:15، ص: 524 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : حضرت سلیمان (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● رد روایاتى از امثال کعب و وهب که در داستان سلیمان (علیهالسلام) وارد شده است
اخبارى که در قصص آن جناب و مخصوصا در داستان هدهد و دنباله آن آمده، بیشترش مطالب عجیب و غریبى دارد که حتى نظائر آن در اساطیر و افسانههاى خرافى کمتر دیده مىشود، مطالبى که عقل سلیم نمىتواند آن را بپذیرد و بلکه تاریخ قطعى هم آنها را تکذیب مىکند و بیشتر آنها مبالغههایى است که از امثال کعب و وهب نقل شده است.
و این قصهپردازان مبالغه را به جایى رساندهاند که گفتهاند: سلیمان پادشاه همه روى زمین شد و هفتصد سال سلطنت کرد و تمامى موجودات زنده روى زمین از انس و جن و وحشى و طیر، لشکریانش بودند. و او در پاى تخت خود سیصد هزار کرسى نصب مىکرد، که به هر کرسى یک پیغمبر مىنشست، بلکه هزاران پیغمبر و صدها هزار نفر از امراى انس و جن روى آنها مىنشستند و مىرفتند. و مادر ملکه سبأ از جن بوده و لذا پاهاى ملکه مانند پاى خران، سم دار بوده و به همین جهت با جامه بلند خود، آن را از مردم مىپوشاند، تا روزى که دامن بالا زد تا وارد صرح شود، این رازش فاش گردید. و در شوکت این ملکه مبالغه را به حدى رساندهاند که گفتهاند: در قلمرو کشور او چهار صد پادشاه سلطنت داشتند و هر پادشاهى را چهار صد هزار نظامى بوده و وى سیصد وزیر داشته است، که مملکتش را اداره مىکردند و دوازده هزار سر لشکر داشته که هر سرلشکرى دوازده هزار سرباز داشته، و همچنین از این قبیل اخبار عجیب و غیر قابل قبولى که در توجیه آن هیچ راهى نداریم، مگر آنکه بگوییم از اخبار اسرائیلیات است و بگذریم. و اگر از خوانندگان عزیز ما کسى بخواهد به آنها دست یابد، باید به کتب جامع حدیث چون الدر المنثور و عرائس و بحار و نیز به تفاسیر مطول مراجعه نماید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:15، ص: 525 و 526 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : حضرت سلیمان (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سلیمان (علیهالسلام) در عهد عتیق
داستان آن جناب در کتاب ملوک اول آمده و بسیار در حشمت و جلالت امر او و وسعت ملکش و وفور ثروتش و بلوغ حکمتش سخن گفته، لیکن از داستانهایش که در قرآن ذکر شده، جز همین مقدار نیامده که: وقتى ملکه سبأ خبر سلیمان را شنید و شنید که معبدى در اورشلیم ساخته و او مردى است که حکمت داده شده، بار سفر بست و نزدش آمد و هدایایى بسیار آورد و با او دیدار کرد و مسائل بسیارى به عنوان امتحان از او پرسید و جواب شنید، آن گاه برگشت (تورات، اصحاح دهم از ملوک اول، ص: 543).
عهد عتیق بعد از آن همه ثناء که براى سلیمان کرده، در آخر به وى اسائه ادب کرده و (تورات، اصحاح یازدهم و دوازدهم از کتاب سموئیل دوم) گفته که: وى در آخر عمرش منحرف شد و از خداپرستى دست برداشته به بتپرستى گرایید و براى بتها سجده کرد، بتهایى که بعضى از زنانش داشتند و آنها را مىپرستیدند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و نیز مىگوید: مادر سلیمان، اول، زن اوریاى حتى بود، پدر سلیمان عاشقش شد و با او زنا کرد و در همان زنا فرزندى حامله شد ناگزیر داود (از ترس رسوایى) نقشه کشید تا هر چه زودتر اوریا را سر به نیست کند و همسرش را بگیرد و همین کار را کرد، بعد از کشته شدن اوریا در یکى از جنگها، همسرش را به اندرون خانه و نزد سایر زنان خود برد، در آنجا براى بار دوم حامله شد و سلیمان را بیاورد.
و اما قرآن کریم ساحت آن جناب را مبرا از پرستش بت مىداند، هم چنان که ساحت سایر انبیاء را منزه مىداند و بر هدایت و عصمتشان تصریح مىکند و در خصوص سلیمان مىفرماید: «وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ» (بقره/102).
و نیز، ساحتش را از اینکه از زنا متولد شده باشد منزه داشته است و از او حکایت کرده که در دعایش بعد از سخن مورچه گفت: «پروردگارا، مرا به شکر نعمتها که بر من و بر پدر و مادر من ارزانى داشتى ملهم فرما» که در تفسیرش گفتیم از این دعا برمىآید که مادر او از اهل صراط مستقیم بوده، یعنى از کسانى که خداوند بر آنان انعام کرده، از نبیین و صدیقین و شهداء و صالحین.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:15، ص: 525 و 526 |
قالب : تاریخی |
موضوع اصلی : حضرت سلیمان (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سلیمان (علیهالسلام) در عهد عتیق
داستان آن جناب در کتاب ملوک اول آمده و بسیار در حشمت و جلالت امر او و وسعت ملکش و وفور ثروتش و بلوغ حکمتش سخن گفته، لیکن از داستانهایش که در قرآن ذکر شده، جز همین مقدار نیامده که: وقتى ملکه سبأ خبر سلیمان را شنید و شنید که معبدى در اورشلیم ساخته و او مردى است که حکمت داده شده، بار سفر بست و نزدش آمد و هدایایى بسیار آورد و با او دیدار کرد و مسائل بسیارى به عنوان امتحان از او پرسید و جواب شنید، آن گاه برگشت (تورات، اصحاح دهم از ملوک اول، ص: 543).
عهد عتیق بعد از آن همه ثناء که براى سلیمان کرده، در آخر به وى اسائه ادب کرده و (تورات، اصحاح یازدهم و دوازدهم از کتاب سموئیل دوم) گفته که: وى در آخر عمرش منحرف شد و از خداپرستى دست برداشته به بتپرستى گرایید و براى بتها سجده کرد، بتهایى که بعضى از زنانش داشتند و آنها را مىپرستیدند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و نیز مىگوید: مادر سلیمان، اول، زن اوریاى حتى بود، پدر سلیمان عاشقش شد و با او زنا کرد و در همان زنا فرزندى حامله شد ناگزیر داود (از ترس رسوایى) نقشه کشید تا هر چه زودتر اوریا را سر به نیست کند و همسرش را بگیرد و همین کار را کرد، بعد از کشته شدن اوریا در یکى از جنگها، همسرش را به اندرون خانه و نزد سایر زنان خود برد، در آنجا براى بار دوم حامله شد و سلیمان را بیاورد.
و اما قرآن کریم ساحت آن جناب را مبرا از پرستش بت مىداند، هم چنان که ساحت سایر انبیاء را منزه مىداند و بر هدایت و عصمتشان تصریح مىکند و در خصوص سلیمان مىفرماید: «وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ» (بقره/102).
و نیز، ساحتش را از اینکه از زنا متولد شده باشد منزه داشته است و از او حکایت کرده که در دعایش بعد از سخن مورچه گفت: «پروردگارا، مرا به شکر نعمتها که بر من و بر پدر و مادر من ارزانى داشتى ملهم فرما» که در تفسیرش گفتیم از این دعا برمىآید که مادر او از اهل صراط مستقیم بوده، یعنى از کسانى که خداوند بر آنان انعام کرده، از نبیین و صدیقین و شهداء و صالحین.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:15، ص: 525 و 526 |
قالب : تاریخی |
موضوع اصلی : حضرت سلیمان (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تاثیر نعمت در افراد متفاوت است -
مرضيه علمدار .ب
نعمت مایه غرور فرعون و فرعونیان و قوم عاد گشته است ، ولی این آیه میرساند که مؤمنانِ چون سلیمان و داود ، نعمت بر شکر و طاعتشان افزوده است .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور استاد خرمدل |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : شکر- سپاس |
گوینده : مرضیه علمدار .ب |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.