در این آیه شریفه ضمن اشاره به منافع گوناگون و برکات بى شمار معنوى حج مى فرماید:
لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ
هان اى ابراهیم! مردم را براى انجام حج فراخوان تا سواره و پیاده به سوى خانه بیایند و منافع گوناگون و سودهاى مختلف خویشتن را در این گنگره عظیم جهانى و معنوى در ابعاد گوناگون بنگرند.
در تفسیر این جمله سه نظر دیگر آمده است:
1 - به باور پاره اى منظور این است که آنان را فراخوان تا بیایند و در سفر حج افزون بر بهره هاى معنوى و روحى و عبادى، در کنار برنامه حج به تجارت و داد و ستد نیز بپردازند.
2 - اما به باور پاره اى دیگر منظور این است که تجارت دنیا و پاداش سراى آخرت نصیب آنان گردد.
3 - و به باور برخى دیگر منظور سودهاى اخروى و گذشت و آمرزش خداست که نصیب آنان مى گردد.
از پنجمین امام نور نیز دیدگاه سوم روایت شده است.
وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فى اَیّامٍ مَعْلُوماتٍ
در این مورد نیز دیدگاه ها متفاوت است:
1 - به باور پاره اى منظور از این روزهاى معلوم و مقرّر، ده روز از روزهاى آغازین ماه ذى حجه است.
و بدان دلیل این روزها را به روزهاى مشخص و معلوم تعبیر مى کند که همه براى شناختن آنها تلاش و تمایل نشان مى دهند تا روزهاى برگزارى حج را نیک بشناسند.
با این بیان، روزهاى معلوم که در این آیه آمده است، با روزهاى «معدود» که در سوره بقره آمده است(66) با هم متفاوتند، چرا که روزهاى معلوم، ده روز از آغازین روزهاى ماه ذى حجه است، اما روزهاى «معدود»، عبارت از روز عید قربان و سه روز پس از عید است که به «ایام تشریق» یا روزهاى نورانى و روشنى بخش دل ها و جان ها، مشهور است.
2 - اما به باور پاره اى دیگر «روزهاى معلوم» عبارت از روز عید قربان و ایّام تشریق است، و روزهاى «معدود» دهه اوّل ماه ذى حجه مى باشد.
گفتنى است که از حضرت باقر علیه السلام نیز این دیدگاه روایت شده است.
«زجاج» مى گوید: به باور ما این دیدگاه بهتر است، چرا که واژه «ذکر» که عبارت از بردن نام خداست، منظور به هنگام ذبح قربانى است و دلیل آن هم ادامه آیه شریفه است که مى فرماید:
عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهیمَةِ الْاَنْعامِ
و نام خدا را در روزهاى مقرر بر چهارپایانى که خدا روزى آنان ساخته است، به هنگام قربانى ببرند.
یادآورى مى گردد که منظور از دام ها و چهارپایان، شتر، گاو و گوسفند است که به هنگام ذبح و نحر آنان باید نام خدا به عظمت برده شود.
با این بیان، روزهاى معلوم، عبارت از روز عید و سه روز پس از آن است که مخصوص این کار است.
به باور برخى منظور از واژه «ذکر» در آیه مورد بحث همان «ذبح» است، چرا که چون ذبح در این جا به همراه «ذکر» است، مى توان «ذکر» را گفت و «ذبح» را اراده کرد.
اما به باور برخى دیگر منظور از «ذکر»، «تکبیر» مى باشد که در سرزمین «منى» پس از پانزده نماز که آغاز آنها از نماز ظهر مى باشد، باید بدین صورت خوانده شود:
اللّه اکبر، اللّه اکبر، لا اله الاّ اللّه و اللّه اکبر، اللّه اکبر و للّه الحمد، اللّه اکبر على ما هدانا و الحمد للّه على ما أبلانا، و اللّه اکبر على ما رزقنا من بهیمة الانعام.
واژه «بهیمه» در اصل از «ابهام» به مفهوم نامعلوم آمده است، و بدان جهت این واژه در مورد دام ها به کار مى رود که زبان گویا و معلوم ندارند.
و واژه «انعام» نیز از ریشه «نعمت» به مفهوم نرمى است و بدان دلیل این واژه در مورد شتر به کار مى رود که سم هاى آن حیوان نرم است.
اگر گاو و گوسفند و شتر یک جا گردآیند، واژه انعام را در مورد همه آنها مى توان به کار برد، اما بدون وجود شتر در میان آنها نمى توان به آنها «انعام» گفت.
فَکُلُوا مِنْها
پس از آن گوشت هاى قربانى بخورید...
وَ اطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقیرَ
و به نیازمند و بینوا نیز از گوشت آنها بخورانید.
[ نظرات / امتیازها ]
در این آیه، در یک عبارت بسیار فشرده و پر معنى به فلسفه هاى مختلف حج پرداخته ، مى فرماید: آنها به این سرزمین مقدس بیایند ((تا منافع خویش را با چشم خود ببیند)) (لیشهدوا منافع لهم ).
مفسران در تفسیر کلمه منافع در اینجا سخن بسیار گفته اند، ولى کاملا روشن است که هیچگونه محدودیتى در این لفظ نیست تمام منافع و برکات معنوى و نتائج مادى ، فوائد فردى و اجتماعى ، فلسفه هاى سیاسى و اقتصادى و اخلاقى را همه شامل مى شود.
آرى باید مسلمانان از همه نقاط جهان از میان تمام قشرها به آنجا رو آورند تا شاهد و ناظر این منافع باشند، چه تعبیر زیبائى ؟ شاهد و ناظر باشند، و آنچه را با گوش شنیده اند با چشم ببینند!.
لذا در کتاب کافى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم ربیع بن خثیم از امام ، تفسیر این کلمه را خواست ، امام در پاسخ فرمود: ((منافع )) دنیا و ((منافع )) آخرت را هر دو در بر مى گیرید.
به خواست خدا در نکات آیه از این منافع گوناگون بطور مشروح سخن خواهیم گفت سپس اضافه مى کند: ((و آنها بیایند و قربانى کنند و نام خدا را در ایام معینى بر چهار پایانى که به آنها روزى داده است (به هنگام ذبح ) ببرند))
(و یذکروا اسم الله فى ایام معلومات على ما رزقهم من بهیمة الانعام ).
از آنجا که توجه اصلى در مراسم حج به جنبه هائى است که با خدا ارتباط پیدا مى کند و روح این عبادت بزرگ را منعکس مى سازد در آیه فوق از مراسم قربانى ، تنها مساءله بردن نام خدا را که یکى از شرائط است بیان مى کند، اشاره به اینکه آنها به هنگام ذبح قربانى تمام توجهشان به خدا و قبول در گاه او است و استفاده از گوشت آن تحت الشعاع آن قرار دارد.
قربانى کردن حیوانات در حقیقت رمزى است براى آمادگى براى قربانى شدن در راه خدا، همانگونه که در سرگذشت ابراهیم (علیه السلام ) و اسماعیل (علیه السلام ) و قربانى او آمده است ، آنها با این عمل اعلام مى کنند که در راه او آماده هر گونه ایثارند حتى بذل جان .
به هر حال قرآن با این گفتار برنامه شرک آلود بت پرستان را نفى مى کند که به هنگام قربانى نام بتها را مى بردند، و این مراسم توحیدى را به شرک آلوده مى ساختند.
و در پایان آیه مى فرماید: ((از گوشت حیوانات قربانى ، هم خودتان بخورید و هم بینوایان فقیر را اطعام نمائید)) (فکلوا منها و اطعموا البائس الفقیر).
این احتمال در تفسیر آیه نیز وجود دارد که منظور از بردن نام خدا در ((ایام معلومات )) تکبیر و حمد و ثناى الهى در این ایام است به خاطر نعمتهاى بى پایانش ، مخصوصا به خاطر چهار پایانى که روزى انسانها کرده که از تمام اجزاى بدن آنها در زندگى خود بهره مى گیرند.
[ نظرات / امتیازها ]