از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(حنفاء لله غیر مشرکین به ومن یشرک بالله فکانما خر من السماءفتخطفه الطیر اوتهوی به الریح فی مکان سحیق ): (در حالیکه برای خدا مخلصید وبه او شرک نمی ورزید، و هر کس به خدا شرک ورزد، گویا از آسمان فرو افتاده وپرندگان او را ربوده اند یا باد او را به مکانی دور دست برده است ) (حنیف ) یعنی چیزی که از دو طرف افراط و تفریط به جانب وسط تمایل داشته ومعتدل باشد. و مراد از حنیف بودن مردم برای خدا این است که مردم از جانب بتها به سوی خدا مایل گردند و به او شرک نورزند و این دو جمله یعنی (حنفاءلله ) و (غیرمشرکین به ) هر دو، حال از فاعل (فاجتنبوا) در آیه قبل هستند. یعنی خداوند می فرماید:شما از سخنان باطل و ذکر نام بتها بر قربانی اجتناب کنید، در حالیکه از غیر خدا به سوی او مایل بوده و در اعمال خود به او شرک نمی ورزید، چون مشرکین در عمل حج اینطور تلبیه می گفتند: لبیک ای خدا، شریکی برای تو نیست ، مگر شریکی که متعلق به توست و تو هم آن را مالکی و هم مالک مایملک او هستی در ادامه شخصی را که شرک بورزد، در عمل شرک و سقوط از درجات انسانیت به وادی ضلالت و اینکه شیطان او را شکار می کند و او از راه حق دور می افتد، به شخصی تشبیه می نماید که در حال سقوط از آسمان است و پرنده شکاری او را به سرعت می گیرد و یا باد او را به مکانی دور پرتاب می کند که در هر صورت هلاک خواهد شد. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اميرعباس حسامي - تفسیر مجمع البیان (tebyan.net)
نشانه پروا و یکتاپرستى
در این آیه، قرآن ضمن بیان روشن و روشنگر مى فرماید:
حُنَفاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکینَ بِهِ
برنامه انسانساز حج را در حالى که توحیدگراى خالص و گرونده به یکتا آفریدگار هستى مى باشید و نه شرک گرا، به پایان برید. هماره گوش به فرمان او و پیرو راه راست و دین و آیین او باشید نه دیگر راه ها، و در حجّ و لبیک گفتن خود تنها او را بجویید و او را بخوانید نه دیگرى را.
وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَاَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ
و بدانید که هر کسى به خداى یکتا شرک ورزد، چنان است که گویى از آسمان فرو افتاده و پرندگان شکارى او را میان آسمان و زمین مى ربایند، یا تندبادى او را به نقطه اى دور دست پرتاب مى کند.
«زجاج» مى گوید: از آیه شریفه چنین دریافت مى شود که آفت شرک و بیگانگى از خدا براى انسان شرک گرا به این مى ماند که از آسمان سقوط کند و پرنده شکارى میان آسمان و زمین او را برباید و یا تندبادى سخت او را به مکانى دوردست پرتاب نماید.
و برخى دیگر آورده اند که در آیه شریفه انسان شرک گرا به کسى تشبیه شده است که از آسمان سقوط مى کند و جز نابودى راهى ندارد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نمونه
تعظیم شعائر الهى نشانه تقواى دلها است
از آنجا که در آخرین آیات بحث گذشته تاءکید روى مساءله توحید و اجتناب از هر گونه بت و بت پرستى شده بود، آیات مورد بحث نیز همین مساءله مهم را دنبال کرده مى گوید:
((مراسم حج و گفتن لبیک را در حالى انجام دهید که قصد و برنامه شما خالص ‍ براى خدا باشد، و هیچگونه شرکى در آن راه نیابد)) (حنفاء لله غیر مشرکین به ).
((حنفاء)) جمع ((حنیف )) به معنى کسى است که از گمراهى و انحراف به استقامت و اعتدال تمایل پیدا کند، و به تعبیر دیگر بر صراط مستقیم گام بر دارد (زیرا ((حنف )) - بر وزن صدف - به معنى تمایل است ، و تمایل از هر گونه انحراف نتیجه اش قرار گرفتن بر صراط مستقیم است ).
و به این ترتیب آیه فوق مساءله اخلاص و قصد قربت را به عنوان محرک اصلى در حج و عبادات به طور کلى یادآور مى شود، چرا که روح عبادت همان اخلاص است و اخلاص در صورتى است که هیچگونه انگیزه غیر خدائى و شرک در آن نباشد.
در حدیثى از امام باقر (علیه السلام ) مى خوانیم در پاسخ سؤ ال از تفسیر حنیف فرمود: هى الفطرة التى فطر الناس علیها، لا تبدیل لخلق الله قال فطرهم الله على المعرفة : ((حنیف آن فطرت الهى است که مردم را بر آن آفریده و دگرگونى در آفرینش خدا نیست سپس فرمود: خدا توحید را در سرشت انسانها قرار داده است )).
تفسیرى که در این روایت وارد شده در واقع اشاره به ریشه اصلى اخلاص یعنى فطرت توحیدى است ، که قصد قربت و محرک الهى نیز از آن سرچشمه مى گیرید.
سپس ترسیم بسیار گویا و زنده اى از وضع حال مشرکان و سقوط و بدبختى و نابودى آنها مى کند و چنین مى گوید: کسى که شریک براى خدا قرار دهد گوئى از آسمان به زمین سقوط کرده ، و در این میان پرندگان (مردار خوار) او را در وسط زمین و آسمان مى ربایند (و هر قطعه از گوشت او در منقار پرنده مرده خوارى مى افتد) و یا (اگر از چنگال آنها به سلامت بگذرد) تندباد او را به مکان دورى پرتاب مى کند)) (و من یشرک بالله فکانما خر من السماء فتخطفه الطیر او تهوى به الریح فى مکان سحیق .
در حقیقت آسمان کنایه از ((توحید)) است و شرک سبب سقوط از این آسمان مى گردد، طبیعى است در این آسمان ستارگان مى درخشند و ماه و خورشید مى تابند و خوشا به حال کسى که اگر در این آسمان همچون آفتاب و ماه نیست لااقل همانند ستاره درخشانى است اما هنگامى که انسان از این علو و رفعت سقوط کند گرفتار یکى از دو سرنوشت دردناک مى شود: یا در وسط راه قبل از آنکه به زمین سقوط کند طعمه پرندگان لاشخور مى گردد، و به تعبیر دیگر با از دست دادن این پایگاه مطمئن در چنگال هوا و هوسهاى سرکش گرفتار مى شود که هر یک از آنها بخشى از هستى او را مى ربایند و نابود مى کنند.
و یا اگر از دست آنها جان به سلامت ببرد به دست طوفان مرگبارى مى افتد که او را در گوشه اى دور دست آنچنان بر زمین مى کوبد که بدنش متلاشى و هر ذره اى از آن به نقطه اى پرتاب مى شود و این طوفان گویا کنایه از شیطان است که در کمین نشسته !.
مسلما کسى که از آسمان سقوط مى کند، قدرت تصمیم گیرى را از دست مى دهد، با سرعت و شتابى که هر لحظه فزونى مى گیرید به سوى نیستى پیش مى رود و سرانجام محو و نابود مى گردد.
آرى کسى که پایگاه آسمان توحید را از دست داد دیگر نمى تواند زمام سرنوشت خود را به دست گیرد، و هر چه در این مسیر جلوتر مى رود شتابش در سقوط فزونى مى یابد و سرانجام تمام سرمایه هاى انسانى خود را از دست خواهد داد.
راستى تشبیهى گویاتر و زنده تر از این تشبیه براى شرک پیدا نمى شود.
این نکته نیز قابل توجه است که امروز ثابت شده که انسان در حال سقوط آزاد هیچگونه وزنى ندارد، و لذا براى تمرین حالت بى وزنى براى مسافران فضائى از سقوط آزاد استفاده مى کنند، حالت اضطراب فوق العاده اى که انسان در لحظات سقوط پیدا مى کند به علت همین مساءله بى وزنى است .
آرى کسى که از ایمان به سوى شرک روى مى آورد و تکیه گاه مستقر و ثابت خود را از دست مى دهد گرفتار چنین حالت بى وزنى در درون روح و جان خود مى شود، و به دنبال آن اضطراب فوق العاده اى بر وجود او حاکم مى گردد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
حُنَفاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکانٍ سَحِیقٍ (31)
خلاصه حق تعالى فرماید دورى کنید از اوثان و قول زور:
حُنَفاءَ لِلَّهِ‌: در حالتى که میل کننده باشید از همه ادیان باطله به دین اسلام براى خدا، یعنى خالص براى ذات الهى. غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ‌: نه شرک آرندگان به ذات سبحانى. مراد آنست که اداى مناسک نمائید در حینى که مخلص باشید براى خدا و برخلاف کفار، و در تلبیه حج غیرى را شریک بارى تعالى مگردانید، یا مراد خلوص در عبادت است، یعنى جمیع طاعات را خاص و خالص گردانید براى خدا.
«1». خصال، باب الخمسه، روایت 67، ص 297.
جلد 9 - صفحه 50
وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ‌: و هر که شرک آرد به خدا در ذات یا در صفات یا در افعال یا در عبادات، فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ: پس گوئیا در افتاد از آسمان به روى زمین و هلاک شد، زیرا از اوج عزت ایمان به حضیض ذلت کفر افتاده، فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ: پس مى‌ربایند او را مرغان مردار خوار روى زمین، و اعضاء و اجزاى او را متفرق سازند در حوصله‌هاى خود. أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ‌: یا گویا به زیر مى‌افکند او را باد از موضعى مرتفع، فِی مَکانٍ سَحِیقٍ‌: در جائى دور از دستگیرى و فریادرسى، زیرا شیطان او را در چاه عمیق ضلالت افکنده.
وجه تشبیه: خداوند تعالى در این آیه شریفه تشبیه فرموده حال مشرک را به کسى که از آسمان بیفتد و مرغان مردارخوار به سرعت او را بربایند.
ممکن است تشبیه مرکب باشد که مشرک حالش مانند کسى است که از آسمان بیفتد و مرغان او را فورا بربایند و اجزاى او را در حوصله‌هاى خود متفرق سازند، یا باد تند وزیده او را به مکانهاى دور اندازد.
یا تشبیه مفرق باشد به اینکه ایمان مشبه باشد در علوّش به آسمان، و تارک آن شبیه باشد به افتاده از آسمان و هواهاى پست او که مغرور ساخته افکار او را شبیه به مرغان مردار خوار، و شیطانى که سرگشته نموده او را در گمراهى به بادى که اندازد او را در گودالهاى هلاکت.
بنابر معنى اول آنکه هر که شرک آرد به خداى تعالى پس بتحقیق که نفس او هلاک گشته آنچنان هلاکتى که شبیه باشد به یکى از این دو هلاکت مذکوره.
و بنابر دوم معنى آنکه هر که از اوج ایمان به حضیض کفر افتد هواهاى نفس او را پریشان و پایمال سازند یا باد وسوسه شیطان او را در وادى گمراهى افکند و نابود شود. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اطیب البیان
حُنَفاءَ لِلّه‌ِ غَیرَ مُشرِکِین‌َ بِه‌ِ وَ مَن‌ یُشرِک‌ بِاللّه‌ِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِن‌َ السَّماءِ فَتَخطَفُه‌ُ الطَّیرُ أَو تَهوِی‌ بِه‌ِ الرِّیح‌ُ فِی‌ مَکان‌ٍ سَحِیق‌ٍ (31)
تمام‌ قصد ‌آنها‌ ‌برای‌ امر الهی‌ ‌است‌ و ‌به‌ ‌خدا‌ شرک‌ نمی‌آورند و کسی‌ ‌که‌ شرک‌ ‌به‌ ‌خدا‌ بیاورد ‌پس‌ مثل‌ ‌اینکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ طرف‌ بالا پرتاب‌ شود و تلف‌ شود و طیور ‌او‌ ‌را‌ بربایند و طعمه ‌خود‌ قرار دهند ‌ یا ‌ باد ‌او‌ ‌را‌ بیندازد ‌در‌ مکان‌ بسیار دوری‌.
(حُنَفاءَ لِلّه‌ِ): ‌در‌ بسیاری‌ ‌از‌ اخبار تفسیر فرمودند حنیف‌ ‌را‌ بدین‌ حق‌ّ ‌که‌ فطرت‌ ناس‌ ‌بر‌ ‌او‌ بوده‌ چنانچه‌ ‌در‌ آیه شریفه‌ می‌فرماید: «فَأَقِم‌ وَجهَک‌َ لِلدِّین‌ِ حَنِیفاً فِطرَت‌َ اللّه‌ِ الَّتِی‌ فَطَرَ النّاس‌َ عَلَیها لا تَبدِیل‌َ لِخَلق‌ِ اللّه‌ِ ذلِک‌َ الدِّین‌ُ القَیِّم‌ُ وَ لکِن‌َّ أَکثَرَ النّاس‌ِ لا یَعلَمُون‌َ» روم‌ آیه 29. و ‌در‌ حدیث‌ دارد می‌فرماید:
«کل‌ّ مولود یولد ‌علی‌ الفطرة و انما ابواه‌ یهودانه‌ و ینصرّانه‌»
و ‌در‌ مورد ابراهیم‌ می‌فرماید: «ما کان‌َإِبراهِیم‌ُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصرانِیًّا وَ لکِن‌ کان‌َ حَنِیفاً مُسلِماً وَ ما کان‌َ مِن‌َ المُشرِکِین‌َ»، آل‌ عمران‌ آیه 60. و نیز می‌فرماید: «إِن‌َّ إِبراهِیم‌َ کان‌َ أُمَّةً قانِتاً لِلّه‌ِ حَنِیفاً وَ لَم‌ یَک‌ُ مِن‌َ المُشرِکِین‌َ» نحل‌ آیه 121. و نیز می‌فرماید: «ثُم‌َّ أَوحَینا إِلَیک‌َ أَن‌ِ اتَّبِع‌ مِلَّةَ إِبراهِیم‌َ حَنِیفاً» نحل‌ آیه 124.
و بالجمله‌ حنیف‌ دین‌ حق‌ّ ‌است‌ ‌که‌ آلوده‌ ‌به‌ هیچگونه‌ کثافتی‌ نباشد و همین‌ ‌است‌ فطرت‌ ‌که‌ خداوند انسان‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌آن‌ خلق‌ فرموده‌، و همین‌ ‌است‌ صراط مستقیم‌ ‌که‌ هیچگونه‌ اعوجاجی‌ ‌در‌ ‌او‌ نباشد.
(غَیرَ مُشرِکِین‌َ بِه‌ِ): ‌به‌ جمیع‌ مراتب‌ شرک‌ ذاتی‌ صفاتی‌ افعالی‌ عبادتی‌ نظری‌.
(وَ مَن‌ یُشرِک‌ بِاللّه‌ِ) ‌به‌ ‌هر‌ مرتبه‌ ‌از‌ شرک‌.
(فَکَأَنَّما خَرَّ مِن‌َ السَّماءِ): مراد طرف‌ بالا ‌است‌ مکان‌ بلندی‌ ‌که‌ پرتاب‌ شود و هلاک‌ شود ‌که‌ شرک‌ موجب‌ هلاکت‌ ‌است‌.
(فَتَخطَفُه‌ُ الطَّیرُ): خطفه‌ اخذ بسرعت‌ ‌است‌ ‌که‌ بمجرّد سقوط طیور ‌او‌ ‌را‌ می‌ربایند و طعمه ‌خود‌ قرار می‌دهند.
(أَو تَهوِی‌ بِه‌ِ الرِّیح‌ُ): باد تندی‌ ‌او‌ ‌را‌ بلند کند و پرتاب‌ کند.
(فِی‌ مَکان‌ٍ سَحِیق‌ٍ): مکان‌ دوری‌ ‌که‌ هیچ‌ اثری‌ ‌از‌ ‌او‌ باقی‌ نماند. اشاره‌ ‌به‌ عذاب‌ ابدی‌ ‌است‌ ‌که‌ هیچ‌ بوی‌ نجاتی‌ ‌در‌ ‌او‌ نباشد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.