در ادامه سخن (با توجه به آیات قبل) در این مورد مى افزاید:
لَکُمْ فیها مَنافِعُ اِلَى اَجَلٍ مُسَمّىً
و براى شما در بزرگداشت این شعائر و یا دام هایى که براى قربانى برگزیده اید، تا هنگام معین و معلوم - که روز قربانى کردن آنهاست - منافع و سودهایى است.
با این بیان، اگر منظور از «شعائر» در این جا، دام هایى باشد که براى قربانى برگزیده شده اند، منافع و سودهاى آنها عبارت از بهره ورى از شیر و پشم و سوارى گرفتن از آنهاست، و تا زمانى که این حیوان به قربانگاه نرفته است مى توان از آن بهره گرفت.
گفتنى است که این دیدگاه از حضرت باقر علیه السلام نیز روایت شده است.
اما به باور پاره اى دیگر تا آن گاه که بر روى این حیوان نام قربانى نگذاشته اند، مى توانند از منافع آن برخوردار گردند؛ اما پس از آن که نام قربانى بر آن نهاده شد، دیگر نباید از منافع آن بهره برد.
به باور ما دیدگاه نخست بهتر به نظر مى رسد، چرا که پیش از نام قربانى نهادن بر آن دام ها که آنها را «شعائر» نمى گویند، و آیه مورد بحث تصریح مى کند که براى شما در این شعائر تا هنگامى که به قربانگاه برده شوند، منافع و سودهایى است.
اما اگر منظور از واژه شعائر، مناسک حج باشد، در این صورت سودها و منافع مورد اشاره، تجارت و داد و ستد تا بازگشت از مکّه مورد نظر است.
و اگر منظور از «شعائر» عبارت از دین و آیین باشد، در آن صورت پاداش سراى آخرت تا برپایى قیامت و فرارسیدن رستاخیز مورد نظر است.
ثُمَّ مَحِلُّها اِلَى الْبَیْتِ الْعَتیقِ
در صورتى که منظور از «شعائر»، دام هاى قربانى باشد، سرانجام و پایان کار قربانى ها هنگامى است که به آن خانه کهن و دیرین برسند.
با این بیان، تا آن گاه که این حیوانات به قربانگاه نرسیده اند مى توان از آنها بهره ور شد، و پس از رسیدن باید قربانى شوند.
به باور پاره اى تا هنگامى که به آن خانه کهن برسند مى توانند از آنها بهره ور شوند.
اما به باور پاره اى دیگر منظور ورود به قلمرو حرم است.
اصحاب ما بر آنند که اگر قربانى براى انجام حج است، پایان مدت آن هنگامى است که انسان حج گزار به «منى» مى رسد.
اما اگر براى «عمره مفرده» در نظر گرفته شده است، این سرآمد هنگامى است که به مکّه مى رسد، و آن جا باید آنها را نحر و یا ذبح کند.
و فروتنان را نوید ده!
[ نظرات / امتیازها ]
از بعضى از روایات چنین استفاده مى شود که گروهى از مسلمانان عقیده داشتند هنگامى که شترى یا یکى دیگر از چهار پایان به عنوان قربانى تعیین مى شد و از راههاى دور و نزدیک آن را با خود به سوى احرامگاه ، و از آنجا به سوى سرزمین مکه مى آوردند، نباید بر آن مرکب سوار شد، و نباید شیر آن را بدوشند و از آن استفاده کنند، و به کلى آن را از خود جدا مى پنداشتند، قرآن این تفکر خرافى را نفى کرده ، مى گوید:((از براى شما در این حیوانات قربانى منافع و سودهائى است تا زمان معین (یعنى تا روز ذبح آنها) فرا رسد)) (لکم فیها منافع الى اجل مسمى ).
در حدیثى مى خوانیم که پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) در طریق مکه از کنار مردى عبور کرد که با نهایت زحمت گام برمى داشت در حالى که شترى همراه داشت و کسى بر آن سوار نبود، پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: ارکبها: ((سوار بر آن شو))!
عرض کرد یا رسول الله انها هدى !: ((اى پیامبر خدا این قربانى است ))! فرمود: ارکبها ویلک !: ((واى بر تو مى گویم سوار شو))!.
در روایات متعددى که از طرق اهلبیت رسیده نیز روى همین مطلب تاءکید شده است از جمله ((ابو بصیر)) از ((امام صادق )) (علیه السلام ) نقل مى کند که در تفسیر آیه فوق فرمود: ان احتاج الى ظهرها رکبها، من غیر ان یعنف علیها و ان کان لها لبن حلبها حلابا لا ینهکها: ((اگر نیاز به سوارى دارد بر آن سوار شود، ولى آن حیوان را به زحمت نیفکند، و اگر شیر دارد شیرش را بدوشد، اما براى دوشیدن شیر آن را در فشار قرار ندهد)).
در واقع دستور فوق دستورى است معتدل و حد وسط در میان دو کار افراطى و خارج از رویه ، از یکسو بعضى احترام حیوانات قربانى را اصلا نگاه نمى داشتند و گاه قبل از محل آنها را ذبح کرده و از گوشتشان استفاده مى نمودند که در آیه 2 سوره مائده از آن نهى شده (لا تحلوا شعائر الله و لا الشهر الحرام و لا الهدى و لا القلائد).
و از سوى دیگر بعضى آنچنان راه افراط را پیش مى گرفتند که به مجرد اینکه نام قربانى بر حیوان گذارده مى شد نه از شیر آن استفاده مى کردند و نه بر آن سوار مى شدند، هر چند از راه دور به سوى مکه مى آمدند که در آیه مورد بحث این معنى مجاز شمرده شده است .
تنها ایرادى که ممکن است بر تفسیر فوق گرفته شود این است که در آیات گذشته سخن از حیوانات قربانى در میان نبود، چگونه ضمیر به آن باز مى گردد؟
اما با توجه به اینکه حیوانات قربانى مسلما یکى از مصداقهاى شعائر الله است که در آیه قبل به آن اشاره شده و بعدا نیز خواهد آمد پاسخ این ایراد روشن مى شود.
به هر حال در پایان آیه در مورد سرانجام کار قربانى چنین مى گوید: ((سپس محل آن خانه کعبه ، آن خانه قدیمى و گرامى است )) (ثم محلها الى البیت العتیق ).
و به این ترتیب مادام که حیوانات مخصوص قربانى به محل قربانگاه نرسیده اند مى توان از آنها بهره گرفت و پس از وصول به قربانگاه باید وظیفه قربانى کردن را درباره آنها انجام داد.
البته طبق آنچه فقها بر اساس مدارک اسلامى گفته اند، اگر قربانى مربوط به حج باشد در سرزمین ((منى )) باید ذبح شود، و اگر براى ((عمره مفرده )) باشد در سرزمین ((مکه ))، و از آنجا که آیات مورد بحث از مراسم حج سخن مى گوید باید ((بیت العتیق )) (خانه کعبه ) در اینجا به معنى وسیع کلمه باشد تا اطراف مکه (منى ) را نیز شامل گردد (دقت کنید).
[ نظرات / امتیازها ]