الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرِینَ عَلى ما أَصابَهُمْ وَ الْمُقِیمِی الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (35)
بعد از آن صفات حمیده ایشان را فرماید:
الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ: آنانکه چون یاد کرده شود خدا نزد ایشان،
وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ: بترسد قلبهاى ایشان از هیبت اشراق اشعه جلال ربانى و طلوع انوار عظمت سبحانى. یا هرگاه ترسیده شوند به عذاب و عقاب الهى، دلهاى ایشان ترسان و هراسان شود.
صفت دوم آنان: وَ الصَّابِرِینَ عَلى ما أَصابَهُمْ: و صبر کنندگان بر آنچه رسیده و مىرسد به ایشان از زحمت تکالیف و محن و بلوى.
صفت سوم آنان: وَ الْمُقِیمِی الصَّلاةِ: و بپاى دارند نماز را و ادا کنندگان آن در اوقات خود به شرایط و آدابى که مأمور شدهاند به آن.
صفت چهارم آنان: وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ: و از آنچه روزى دادهایم ایشان را انفاق مىکنند در وجوه خیر، یعنى خرج مىکنند در مصارف واجبه و مستحبه.
ابن عباس گوید: حضرت على علیه السّلام و سلمان، از جمله مخبتان و از صالحان و اقامه کنندگان نماز و منفقان مىباشند. «1» تنبیه: آیه شریفه آگاهى است مؤمنین را به آنکه بشارت الهى به توسط رسول سبحانى به تقرب درگاه کبریائى و رسیدن به نعیم ابدى، خاصه کسانى است که اوصاف چهارگانه مذکوره را دارا باشند. و البته کسانى که طالب قرب الهى و سعادت سرمدى هستند، سعى نموده که این صفات را دارا شده و خود را از جمله مشمولین آیه شریفه قرار دهند؛ حسرت و ندامت براى کسانى است که از چنین مقامات عالیه محروم باشند.
[ نظرات / امتیازها ]
الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَت قُلُوبُهُم وَ الصّابِرِینَ عَلی ما أَصابَهُم وَ المُقِیمِی الصَّلاةِ وَ مِمّا رَزَقناهُم یُنفِقُونَ (35)
مخبتین کسانی هستند که زمانی که بیاد خداوند متعال آمدند قلوب آنها در مقابل عظمت پروردگار مضطرب میشود و ضربان پیدا میکند و بر آنچه از مصائب بآنها میرسد صبر و شکیبایی دارند، و نماز را برپا میدارند و از آنچه ما به آنها روزی کردیم انفاق میکنند.
(الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَت قُلُوبُهُم): دارد ضربان قلب مطهّر پیغمبر را در حال نماز کسانی که نزدیک بودند میشنیدند، رنگ صورت حضرت مجتبی در حال نماز تغییر میکرد، امیر المؤمنین در مناجات در شبها مثل چوب خشک از خوف الهی روی زمین میافتاد که توهّم موت میکردند و خوف اینها از عظمت پروردگار و حقارت خود در پیشگاه او بود نه از معاصی چون معصوم بودند.
(وَ الصّابِرِینَ عَلی ما أَصابَهُم): چنانچه انبیاء و ائمّه در مصائب شدیده که از قوم بآنها وارد میشد تحمّل میکردند و صبر مینمودند که امیر المؤمنین را اصبر الصابرین گفتند: و در حقّ سیّد الشّهداء گفتند: لقد عجبت من صبرک ملائکة السماوات.
(وَ المُقِیمِی الصَّلاةِ): اقامه صلوة دو نحوه بوده یکی آنکه نماز میکردند بسا در یک شب هزار رکعت، پیغمبر صلّی اللّه علیه و سلّم فرمود:
«قرّة عینی فی الصلاة»
افضل عبادات و خیر موضوع و قربان کلّ تقیّ و معراج المؤمن و شرط قبولی ما بقی عبادات نماز است دیگر آنکه حفظ صلوة میکردند که از بین نرود و از میانه مسلمانان برداشته نشود که در اغلب زیارات شهادت میدهی: «اشهد انک قد اقمت الصلاة» یا «اقمتم الصلاة» در جامعه.
(وَ مِمّا رَزَقناهُم یُنفِقُونَ): مجرّد انفاق مالی از انفاقات واجبه و مندوبه
نبود بلکه انفاق علم میکردند و ابدان خود را در خدمت به جامعه و قوای خود را صرف میکردند، اینها مخبتین هستند.
[ نظرات / امتیازها ]