صدیقه حیدری
[ همه پیام ها ] پیام های صديقه حيدري (1 مورد)
  سوره اعلی آیه 5 - تدبیر الهی
این ایه می فرماید پس آن( چراگاه ها) را خشک و سیاه قرار داد که از این آیه نوعی نقص و نقصان در تدبیر الهی برداشت می شود ولی با توجه به آیه اول که می فرماید نشانه های پروردگارت را از هرگونه نقص و کاستی منزه بدار نشان می دهد که این تقدیر الهی است که بعد از مدتی چراگاه ها خشک شوند نه نقص و نقصان در تدبیر الهی
[ همه نکته ها ] نکته های صديقه حيدري (1 مورد)
  سوره فجر آیه 1 - فضیلت قرائت سوره فجر
در حـدیـثـى از پـیـغـمبراکرم (ص) مى خوانیم : ((کسى که آن را در شبهاى دهگانه (ده شب اول ذى الـحـجه) بخواند خداوند گناهان او را مى بخشد و کسى که در سایر ایام بخواند نور و روشنائى خواهد بود براى روزقیامتش)).

در حـدیـثى از امام صادق (ع) مى خوانیم : ((سوره فجر را در هر نماز واجب ومستحب بخوانید که سـوره حسین بن على (ع) است ، هرکس آن را بخواند باحسین بن على (ع) در قیامت در درجه او از بهشت خواهد بود)).
[ همه سوال ها ] سوال های صديقه حيدري (1 مورد)
  سوره قدر آیه 1 - سوره قدر
با سلام
چرا در ابتدای این آیه از لفظ ما استفاده شده است؟
[ همه ترجمه ها ] ترجمه های صديقه حيدري (23 مورد)
  سوره شمس آیه 5 - تدبر شخصی
قسم به آسمان و آنکه آن را بنا نمود
  سوره شمس آیه 4 - تدبر شخصی
قسم به شب هنگمی که زمین را در تاریکی فرو می برد
  سوره شمس آیه 3 - تدبر شخصی
قسم به روز رمانیکه آن ( زمین) را هویدا و آشکار می کند
[ همه تفسیر ها ] تفسیر های صديقه حيدري (6 مورد)
  سوره فجر آیه 23 - تفسیر نمونه
سپس می ‏افزاید : و در آن روز جهنم را حاضر کنند و در آن روز انسان متذکر می ‏شود ، اما چه فایده که این تذکر براى او سودى ندارد ( و جى‏ء یومئذ بجهنم یومئذ یتذکر الانسان و انى له الذکرى).

از این تعبیر استفاده می شود که جهنم قابل حرکت دادن است ، و آن را به مجرمان نزدیک می ‏کنند ! ، همانگونه که در مورد بهشت نیز در آیه 90 سوره شعرا می خوانیم : و ازلفت الجنة للمتقین : بهشت را به پرهیزکاران نزدیک می سازند ! گرچه بعضى میل دارند اینها را بر معنى مجازى حمل کنند و کنایه از ظهور بهشت و جهنم در برابر دیدگان نیکوکاران و بدکاران بگیرند ، ولى دلیلى بر این خلاف ظاهر در دست نیست ، بلکه بهتر است آن را به ظاهر خود رها سازیم ، چرا که حقایق عالم قیامت دقیقا بر ما روشن نیست و شرایط حاکم بر آنجا با اینجا تفاوت بسیار دارد ، و هیچ مانعى ندارد که در آن روز بهشت و دوزخ تغییر مکان دهند .

در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلی ‏الله ‏علیه‏ و آله ‏و سلّم‏) می خوانیم که وقتى آیه فوق ( و جى‏ء یومئذ بجهنم ) نازل شده رنگ چهره مبارکش دگرگون گشت ، این حالت بر اصحاب گران آمد ، بعضى به سراغ على (علیه‏السلام‏) رفتند و ماجرا را بیان کردند ، على (علیه‏السلام‏) آمد میان دو شانه پیامبر (صلی الله ‏علیه ‏و آله ‏و سلّم‏) را بوسید و گفت : اى رسول خدا ! پدرم و مادرم به فدایت باد ، چه حادثه ‏اى روى داده ؟ فرمود : جبرئیل آمد و این آیه را بر من تلاوت کرد .
على (علیه‏السلام‏) مى‏گوید : عرض کردم : چگونه جهنم را می ‏آورند.
فرمود : هفتاد هزار فرشته آن را با هفتاد هزار مهار می کشند و می آورند ! و آن در حال سرکشى است که اگر او را رها کنند همه را آتش می ‏زند ، سپس من در برابر جهنم قرار می ‏گیرم و او می گوید اى محمد ! مرا با تو کارى نیست ، خداوند گوشت تو را بر من حرام کرده ، در آن روز هر کس در فکر خویش است ولى محمد می گوید : رب امتى ! امتى ! پروردگارا ! امتم امتم ! .

آرى هنگامى که انسان مجرم این صحنه‏ ها را می ‏بیند تکان می ‏خورد و بیدار می ‏شود ، هاله ‏اى از غم و اندوه وجودش را می پوشاند ، نگاهى به گذشته خویش می کند ، و از اعمال خود سخت پشیمان می شود اما این پشیمانى هیچ سودى ندارد.

انسان آرزو می کند بازگردد و گذشته تاریک را جبران کند ، اما درهاى بازگشت به کلى بسته است.

می خواهد توبه کند اما زمان توبه سپرى شده است.

می خواهد اعمال صالحى بجا آورد تا اعمال سوئش را تلافى کند اما پرونده اعمال درهم پیچیده شده .
اینجا است که فریادش بلند می شود می ‏گوید : ای کاش اعمال صالحى براى زندگى فرستاده بودم ! ( یقول یا لیتنى قدمت لحیاتى).
  سوره فجر آیه 22 - تفسیر نمونه
بعد از پایان یافتن مرحله نخستین رستاخیز یعنى ویرانى جهان ، مرحله دوم آغاز می ‏شود و انسانها همگى به زندگى باز می گردند ، و در دادگاه عدل الهى حاضر می ‏شوند و در آن هنگام فرمان پروردگارت فرا رسد ، و فرشتگان صف در صف حاضر شوند ( و جاء ربک و الملک صفا صفا).

و گرداگرد حاضران در محشر را می گیرند و آماده اجراى فرمان حقند .

این ترسیمى است از عظمت آن روز بزرگ و عدم توانائى انسان بر فراز چنگال عدالت.

تعبیر به جاء ربک ( پروردگار تو می آید ) کنایه از فرا رسیدن فرمان خدا براى رسیدگى به حساب خلایق است.

یا اینکه منظور ظهور آیات عظمت و نشانه ‏هاى خداوند است.

و یا منظور از ظهور پروردگار ظهور معرفت او در آن روز است به گونه‏ اى که جاى انکار براى هیچکس باقى نمی ‏ماند ، گوئى همه با چشم ، ذات بی مثالش را مشاهده می ‏کنند ، و به هر حال مسلم است که آمدن خداوند به معنى حقیقى کلمه که لازمه آن جسم بودن و انتقال در مکان است ، معنى ندارد چرا که او از جسم و خواص جسم مبرا است .

همین معنى با صراحت در حدیثى از امام على بن موسى الرضا (علیهماالسلام‏) نقل شده است.
شاهد این تفسیر آیه 33 سوره نحل است که می ‏فرماید : هل ینظرون الا ان تاتیهم الملائکة او یاتى امر ربک : آیا آنها جز این انتظارى دارند که فرشتگان به سراغشان بیایند و یا امر پروردگارت فرا رسد ؟ ! تعبیر به صفا صفا اشاره به این است که ملائکه در صفوف مختلفى وارد محشر می شوند و احتمالا فرشتگان هر آسمان در یک صف حضور می یابند و گرداگرد اهل محشر را می ‏گیرند .
  سوره فجر آیه 21 - تفسیر نمونه
نخست می ‏فرماید : چنان نیست که آنها خیال می کنند ( که حساب و کتابى در کار نیست ، و اگر خدا مال و ثروتى به آنها داده به خاطر احترام آنها بوده نه براى آزمایش و امتحان ) ( کلا).

در آن هنگام که زمین سخت درهم کوبیده شود ( اذا دکت الارض دکا دکا).

دک در اصل به معنى زمین نرم و صاف است ، و سپس به درهم کوبیدن در ارتفاعات و ساختمانها و صاف کردن آن اطلاق شده ، دکان به محلى گفته می ‏شود که صاف و بدون پستى و بلندى است ، و دکه به سکوئى می ‏گویند که آن را صاف و آماده نشستن کرده‏اند .

تکرار دک در آیه فوق براى تاکید است.

روی هم رفته این تعبیر اشاره به زلزله‏ ها و حوادث تکاندهنده پایان دنیا و آغاز رستاخیز است ، چنان تزلزلى در ارکان موجودات رخ می ‏دهد که کوهها همه از هم متلاشى شده ، و زمینها صاف و مستوى می ‏شوند ، چنانکه در آیه 106 - 108 سوره طه آمده است : و یسئلونک عن الجبال فقل ینسفها ربى نسفا فیذرها قاعا صفصفا لا ترى فیها عوجا و لا امتا : از تو در باره کوهها سؤال می ‏کنند ، بگو : پروردگارم آنها را بر باد می ‏دهد ، سپس زمین را صاف و هموار و بی آب و گیاه می سازد ، به گونه‏ اى که هیچ پستى و بلندى در آن نمی بینى !
[ همه اﻋﺮاب ها ] اﻋﺮاب های صديقه حيدري (2 مورد)
  سوره اعلی آیه 6 - تدبر شخصی
سَ: نشانه آینده(مستقبل)
نُقْرِئُ: فعل و فاعله ضمیر مستتر "نحن"
کَ : مفعول به و محلا منصوب
لا: لای نهی
تَنْسى: فعل مضارع اجوف و فاعله "انتَ "


  سوره اعلی آیه 5 - تدبر شخصی
فَ: حرف غیر عامل
جَعَلَ:فعل و فاعله ضمیر مستتر "هو"
هُ: مفعول به اول و محلا منصوب
غُثاءً: مفعول به دوم و منصوب(جعل از فعل هایی است که دو مفعول می پذیرد)
أَحْوى: صفت