از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  منا
بعد از آنکه یوسف ‏(علیه السّلام) خداى را ثنا گفت و احسانهاى او را در نجاتش از بلاها و دشواریها برشمرد، خواست تا نعمتهایى را هم که خداوند بخصوص او ارزانى داشته برشمارد در حالى که پیداست آن چنان محبت الهى در دلش هیجان یافته که بکلى توجهش از غیر خدا قطع شده، در نتیجه یکباره از خطاب و گفتگوى با پدر صرفنظر کرده متوجه پروردگار خود شده و خداى عز اسمه را مخاطب قرار داده مى‏گوید: ‏«پروردگارا این تو بودى که از سلطنت، سهمى بسزا ارزانیم داشتى، و از تاویل احادیث تعلیمم دادى».
و اینکه گفت: ‏«فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ» در حقیقت اعراض از گفته قبلى، و ترقى دادن ثناى خداست، و یوسف ‏(علیه السّلام) در این جمله خواسته است‏ بعد از ذکر پاره‏اى از مظاهر روشن و برجسته ولایت الهى، از قبیل رها ساختن از زندان، آوردن خاندانش از دشت، دادن ملک و سلطنت، و تعلیم تاویل احادیث، به اصل ولایت الهى برگشته و این معنا را خاطرنشان سازد که: خداوند رب عالم است، هم در کوچک و هم در بزرگ، و ولى است، هم در دنیا و هم در آخرت.
ولایت او یعنى قائم بودن او بر هر چیز، و بر ذات و صفات و افعال هر چیز، خود ناشى است از اینکه او هر چیزى را ایجاد کرده و از نهان عدم به ظهور وجود آورده، پس او فاطر و آفریدگار آسمانها و زمین است، و بهمین جهت دلهاى اولیاى او و مخلصین از بندگانش از راه این اسم، یعنى اسم فاطر (که به معناى وجود لذاته خدا، و ایجاد غیر خود است) متوجه او مى‏شوند. هم چنان که قرآن کریم فرموده: ‏«قالَتْ رُسُلُهُمْ أَ فِی اللَّهِ شَکٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» (ابراهیم/10).
و لذا یوسف هم که یکى از فرستادگان و مخلصین او است در جایى که سخن از ولایت او به میان مى‏آورد مى‏گوید: ‏«فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ» یعنى من در تحت ولایت تامه توام بدون اینکه خودم در آفرینش خود دخالتى داشته باشم و در ذات و صفات و افعالم استقلالى داشته یا براى خود مالک نفع و ضرر، و یا مرگ و حیات، و یا نشورى باشم.
‏«تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ»- بعد از آنکه یوسف ‏(علیه السّلام) در قبال رب العزة، مستغرق در مقام ذلت گردید و به ولایت او در دنیا و آخرت شهادت داد، اینک مانند یک برده و مملوک که در تحت ولایت مالک خویش است درخواست مى‏کند که او را آن چنان قرار دهد که ولایت او بر وى در دنیا و آخرت مقتضى آنست، و آن این است که وى را تسلیم در برابر خود کند، مادامى که در دنیا زنده است، و در آخرت در زمره صالحین قرارش دهد، زیرا کمال بنده مملوک آن است که نسبت به صاحب و ربش تسلیم باشد، و مادامى که زنده است در برابر آنچه وى از او مى‏خواهد سر تسلیم فرود آورد، و در اعمال اختیاریه خود چیزى که مایه کراهت و نارضایتى او است از خود نشان ندهد و تا آنجا که مى‏تواند و در اختیار اوست خود را چنان کند که براى قرب مولایش صالح، و براى مواهب بزرگ او لایق باشد، و همین معنا باعث شد که یوسف ‏(علیه السّلام) از پروردگارش بخواهد که او را در دنیا مسلم، و در آخرت در زمره صالحان قرار دهد، هم چنان که جد بزرگوارش ابراهیم را به چنین مواهبى اختصاص داده بود، و قرآن در باره‏اش مى‏فرماید: ‏«وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ» (بقره/130 و 131) و این اسلامى که یوسف درخواست کرد بالاترین درجات اسلام، و عالى‏ترین مراتب آنست، و آن عبارتست از تسلیم محض بودن براى خداى سبحان به اینکه بنده براى خود و براى آثار وجودى خود هیچ استقلالى نبیند و در نتیجه هیچ چیز- چه خودش و چه صفات و اعمالش- او را از پروردگارش مشغول نسازد، و این معنا وقتى به خدا نسبت داده شود (و عرض شود که خدایا تو مرا مسلم قرار ده) معنایش این است که خداوند بنده‏اش را خالص براى خود قرار دهد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏11، ص: 340 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت یوسف (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرگ حضرت یعقوب (علیه السّلام)
در تفسیر عیاشى (ج 2، ص 198، ح 87) از محمد بن مسلم نقل کرده که گفت: خدمت امام ابى جعفر ‏(علیه السّلام) عرض کردم: یعقوب بعد از آنکه خداوند جمعش را جمع کرد و تعبیر خواب یوسف را نشانش داد چند سال در مصر با یوسف زندگى کرد؟ فرمود: دو سال، پرسیدم در این دو سال حجت خدا در روى زمین کى بود، یعقوب، یا یوسف؟ فرمود حجت خدا یعقوب بود، پادشاه یوسف، بعد از آنکه یعقوب از دنیا رفت یوسف استخوانهاى یعقوب را در تابوتى گذاشت و به سرزمین شام برده در بیت المقدس به خاک سپرد، و از آن پس یوسف بن یعقوب حجت خدا گردید.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏11، ص: 348 و 349 قالب : روایی موضوع اصلی : حضرت یعقوب (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  الطاف خداوند به یوسف از زبان خودش - سيدابراهيم غياث الحسيني
اولیاى خدا وقتى به عزّت و قدرت خود نگاه مى‏کنند، فوراً به یاد خداوند مى‏افتند و مى‏گویند: خدایا هر چه هست از توست. یوسف نیز اینچنین کرد، سخن را از پدر برگرداند و متوجّه خدا شد. خداوند حکومت مصر را به دو نفر داد، یکى فرعون که آن را به خود نسبت داد و گفت: «ألیس لى ملک مصر» و دیگر به یوسف داد که آنرا به خدا نسبت داد و گفت: «آتیتنى من الملک»
تفکّر ابراهیم، در ذریّه و فرزندان او جلوه‏گرى مى‏کند؛ ابراهیم گفت: «اَسلمت لربّ العالمین»(143) من تسلیم پروردگار عالمیان هستم، سپس نوه او یعقوب به فرزندانش سفارش مى‏کند که با ایمان از دنیا بروید. «لاتموتنّ الاّ و انتم مسلمون»(144) در اینجا فرزند یعقوب نیز مرگ در حال تسلیم را از خدا مى‏خواهد؛ «توفّنى مسلماً»
به هر حال ابراهیم‏علیه السلام از صالحین است؛ «انّه فى الآخرة لمن الصّالحین»(145) و یوسف‏علیه السلام مى‏خواهد به او ملحق شود. «الحقنى بالصّالحین»
یوسف که خداوند همواره او را حفظ کرد، به او علم داد، به او حکومت داد و خطر را از او دور کرد، باز نگران عاقبت خود است. واى به حال کسانى که قدرت، مال و علم خود را با حیله به دست آورده‏اند، آنان چه عاقبتى خواهند داشت!.
خداوند به حضرت آدم اسمائى را آموخت؛ «و علّم آدم الاسماء»(146)
به حضرت داود علم زره بافى؛ «و علّمناه صنعة لبوس»(147)
به حضرت سلیمان، علم نطق پرندگان؛ «عُلّمنا منطق الطیر»(148)
به حضرت یوسف، علم تعبیر خواب؛ «علّمتنى من تأویل الاحادیث»
و به پیامبر اسلام علوم اوّلین و آخرین. «و علّمک ما لم تکن تعلم»(149)

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : روایی موضوع اصلی : داستان حضرت یوسف (علیه‌السلام) گوینده : سیدابراهیم غیاث الحسینی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نگاه توحیدی حضرت یوسف(علیه‌السلام) حتی در حالت دعا - عبدالله عبداللهي
1 یوسف در میان نعمت هاى الهى که خدا به او داده بود، بر دانش تعبیر خواب تکیه کرد و آن را در کنار حکومت مصر قرار داد، و این نشان دهنده اهمیت دانش در نظر پیامبران الهى است
2 جالب این است که یوسف از خدا نمى خواهد حکومت او استمرار یابد، بلکه از او مى خواهد نیک فرجام بوده و مسلمان بمیرد و با شایستگان باشد و این عاقبت نگرى یوسف را نشان مى دهد
3 البته یوسف از خدا تقاضاى مرگ نکرد، بلکه از خدا خواست حالت او در هنگام مرگ نیکو باشد و با حالت تسلیم به خدا از دنیا برود
4 از این آیه استفاده مى شود که حکومت از شئون ربوبیّت خداست؛ یعنى خدا براى پرورش و تربیت بندگان، حکومت را به بندگان شایسته خود عطا مى کند نمایش متن کامل [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر قرآن مهر قالب : تفسیری موضوع اصلی : حضرت یوسف (علیه‌السلام) گوینده : عبدالله عبداللهی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.