ضمیر در «اکثرهم» به «ناس» برمىگردد، به اعتبار ایمانشان، به این معنا که اکثر مردم ایمان آور نیستند هر چند تو از ایشان مزدى نخواهى، و هر چند بر آیات آسمانى و زمینى با همه زیادیش مرور کنند، و آنهایى که از ایشان ایمان آوردند (که همان اقلیت باشند) اکثر ایشان ایمانشان آمیخته به شرک است.
و اگر بپرسى چگونه ممکن است آدمى در آن واحد، هم متلبس به ایمان باشد و هم به شرک، با اینکه ایمان و شرک دو معناى مقابل همند که در محل واحد جمع نمىشوند؟ جواب مىگوییم: این اجتماع، نظیر اجتماع اعتقادات متناقض و اخلاقیات متضاد است، و از این نظر ممکن است که اینگونه امور از معانیى باشند که فى نفسه قابل شدت و ضعفند، و مانند دورى و نزدیکى، به اضافه و نسبت مختلف مىشوند، مثلا «قرب» و «بعد» اگر مطلق و بدون اضافه لحاظ شود هرگز در محل واحد جمع نمىشوند، ولى اگر نسبى و اضافى لحاظ شوند، ممکن است در محل واحد جمع شوند، و با هم مطابقت داشته باشند، مثلا در باره مکه، هم دورى صادق است و هم نزدیکى، دورى از شام، و نزدیکى به مدینه، همچنین اگر مکه با مدینه مقایسه شود از شام دور هست، ولى اگر با بغداد مقایسه شود به شام نزدیک خواهد بود.
ایمان به خدا و شرک به او هم- که حقیقتشان عبارتست از تعلق و بستگى قلب به خضوع و در برابر خدا یعنى ذات واجب الوجود و بستگى آن بغیر او از چیزهایى که مالک خود و چیز دیگرى نیستند مگر به اذن خدا،- دو مطلب اضافى هستند که به اختلاف نسبت و اضافه، مختلف مىشوند.
(آرى اگر ایمان به خدا و شرک به او را دو نقطه صرف و بىنهایت تصور کنیم در بین این دو نقطه فاصله زیادى است که راهروانى در بین آن دو هر یک در یک نقطه قرار دارند) پس همانطور که ممکن است دل آدمى یکسره بستگى به زندگى دنیاى فانى و زینتهاى باطل آن پیدا کرده و بکلى هر حق و حقیقتى را فراموش کند، و نیز ممکن است مانند مخلصین از اولیاى خدا از هر چیز که دل را مشغول از خداى سبحان مىسازد منقطع گشته به تمام معنا و با تمامى دل متوجه خدا شده لحظهاى از او غافل نشود و در ذات و صفات خود جز به او آرام نگیرد و جز آنچه او مىخواهد نخواهد. همچنین ممکن است سهمى از آن و سهمى از این را با هم داشته باشد، زیرا (همان طورى که گفته شد) میان این دو نقطه منزلهاى بسیارى است که از جهت نزدیکى و دورى به یکى از آن دو مختلفند، و همین مراتب است که دو طرف را به نحوى از اجتماع، یک جا جمع مىکند، و (راهروان در این مراتب کم و یا بیش، سهمى از ایمان و سهمى از شرک را دارند).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : از جمله ادله بر این مدعا اخلاق و صفاتیست که در باطن دلها جایگزین است و آدمى را بخلاف آنچه که از حق و باطل معتقد شده دعوت مىکند، و در اعمال صادره از او اثر مىگذارد، و لذا مىبینیم فلان شخص ادعاى ایمان به خدا مىکند و در عین حال بند بند بدنش از ترس مصیبتى که ممکن است روى بیاورد مىلرزد، و حال آنکه متوجه این معنا هست که هیچ کس هیچ حول و قوهاى جز بوسیله خدا ندارد.
و نیز مىبینیم فلان آقا که ادعاى ایمان به خدا مىکند و با اینکه به راستى ایمان دارد به اینکه: «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً- عزت همهاش مال خداست» مع ذلک این در و آن در مىزند، و با اینکه ایمان دارد که خدا ضامن روزى است با این حال در خانه هر کس و ناکس را مىکوبد، ایمان دارد که پروردگارش به آنچه که در دل نهفته دارد عالم است؟ و به آنچه که مىگوید شنواست و به آنچه که مىکند بصیر است، و بر او هیچ چیز نه در آسمانها و نه در زمین پوشیده نیست، اما در عین حال همین پروردگار را معصیت نموده حیا نمىکند و همچنین.
پس مراد از شرک در آیه مورد بحث بعضى از مراتب شرک است، که با بعضى از مراتب ایمان جمع مىشود، و در اصطلاح فن اخلاق آن را شرک خفى مىگویند.
بنا بر این اینکه بعضىها (مجمع البیان، ج 4 ص 126، ط. بیروت) گفتهاند: مراد از مشرکین در آیه، مشرکین مکه هستند صحیح نیست، و همچنین اینکه عدهاى دیگر (مجمع البیان، ج 4 ص 126، ط. بیروت) گفتهاند: مراد از آنان، منافقین هستند، زیرا صاحب این دو قول اطلاق آیه را بدون هیچ دلیلى از خود آیه مقید نمودهاند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
امام رضاعلیه السلام فرمودند: شرک در این آیه به معناى کفر و بتپرستى نیست، بلکه مراد توجّه به غیر خداوند است.(156)
از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است که فرمودند: شرک در انسان، از حرکت مورچه سیاه در شب تاریک بر سنگ سیاه، مخفىتر است.(157)
امام باقرعلیه السلام نیز فرمودند: مردم در عبادت موحد هستند، ولى در اطاعت از غیر خدا گرفتار شرک مىشوند.(158)
ودر روایات دیگرى مىخوانیم که مراد از شرک در این آیه، شرک نعمت است. مثل اینکه انسان بگوید فلانى کار مرا سرو سامان داد، اگر فلانى نبود نابود شده بودم و امثال آن.(159)
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 156) تفسیر نمونه.
157) سفینةالبحار، ج 1، ص 697.
158) کافى،ج2،ص292.
159) تفسیر نمونه.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]