1- در داستانهاى قرآن، قصّهگو خداوند است. «نحن نقصّ»
2- قصّه گو (و نویسنده آن)، باید معتبر و مطمئن باشد. «نحن نقصّ»*
3- از نظر روانى و تربیتى، براى تأثیر بهتر، باید مقدّمه چینى کرد. (قبل از شروع قصّه، مقدّمه چینى مىکند که مىخواهم قصه بگویم، آن هم بهترین قصّه.) «نحن نقصّ علیک احسن القصص»*
4- بهترین سخنها، در اختیار بهترین افراد است. «نحن نقصّ... احسن القصص»*
5 - براى الگو دادن به دیگران، بهترینها را انتخاب ومعرّفى کنیم. «احسن... »
6- قرآن بازگوکنندهى داستانها، با بهترین وزیباترین بیان است. «احسنالقصص»
7- بهترین داستان، آن است که بر اساس وحى باشد. «احسن القصص بما اوحینا»
8 - پیامبر امّى قبل از نزول وحى، نسبت به تاریخِ گذشته بىخبر و ناآشنا بود. «...لمن الغافلین»
9- قرآن، از میان برنده غفلتها و بىخبرىهاست. «من قبله لمن الغافلین»
[ نظرات / امتیازها ]