در «لسان العرب» آمده: هرگاه انسان کسى را محرم اسرار خود قرار دهد و در امور خویش او را مداخله دهد، گفته مىشود: «استخلصه».
یوسفعلیه السلام وقتى از زندان آزاد مىشود بر در زندان جملاتى چند مىنویسد که سیماى زندان در آن جملات ترسیم شده است: «هذا قبور الاحیاء، بیت الاحزان، تجربة الاصدقاء و شماتة الاعداء» یعنى؛ زندان گورستان زندگان، خانه غمها، محل آزمودن دوستان وشماتت دشمنان است.(82)
پادشاه وقتى پى به صداقت و امانت یوسف مىبرد و در او خیانتى نمىیابد، او را براى خود برمىگزیند. اگر خداوند از بنده خیانت نبیند چه خواهد کرد!؟ حتماً او را براى خود بر خواهد گزید که قرآن دربارهى پیامبران چنین تعبیرى دارد: «و أنا اخترتک فاستمع لما یوحى»(83)، «واصطنعتک لنفسى»(84)
پادشاه با «لدینا» اعلام کرد که یوسف در حکومت ما جایگاه دارد نه تنها در دل من، پس همه مسئولین باید از او اطاعت کنند.
قدرت داشتن و امین بودن در کنار هم ارزشمند است، زیرا اگر امین باشد ولى امکانات نداشته باشد، قدرت انجام کارى را ندارد واگر مکین باشد امّا امین نباشد، حیف و میل بیتالمال مىکند.
چنانکه حضرت علىعلیه السلام خطاب به مالک اشتر استاندار خود مىفرماید: بعد از شناسایى و گزینش کارمندان، به آن حقوق مکفى بده. «اَسبغ علیهم الارزاق»(85)
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 82) تفسیر مجمعالبیان.
83) طه، 13.
84) طه، 41.
85) نهج البلاغه، کتاب 53.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]