از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(قال لهم موسی ویلکم لاتفتر واعلی الله کذبا فیسحتکم بعذاب وقدخاب من افتری ): (موسی به ایشان گفتت : وای بر شما به خدا افترا نزنید که شما را به عذابی هلاک کند و هر که افترا زند ناامید می شود). (ویل ) کلمه عذاب و تهدید است و (سحت ) یعنی کندن و استیصال و هلاک ، موسی ع خطاب به فرعون و ساحران و اعوان و انصارش می فرماید، وای بر شما (عذاب خداوند بر شما باد) که آیات الهی را سحر می خوانید و دعوت الهی را به تهمتی سیاسی دفع می کنید و می گویید هدف ما بیرون راندن مردم از وطنشان است و وای بر شما که می پندارید معجزه را با سحر خود می توانید دفع کنید، ولی اینها افتراء بر خدا نیست ،بلکه مراد از افتراء دروغ بر خدا، اعتقاد به اصول بت پرستی از قبیل الوهیت آلهه وشفاعت آنها و نسبت دادن تدبیر عالم به آنهاست . سپس در ادامه می فرماید اگر چنین اعمالی را مرتکب شوید خداوند شما را به جرم شرکتان به عذابی هلاک می کند و اینکه عذاب را نکره آورده برای دلالت بر شدت و عظمت آن است . و در نهایت فرمود: کسی که افتراء بزند ناامید می شود، یعنی از رسیدن به نتیجه ای که آرزویش را دارد مأیوس می گردد، چون افتراء از دروغ است و اسباب کاذبه هرگز انسان را به مسببات حقیقی و آثار صادقه هدایت نمی کند و نتایج آن صلاحیت بقاء ندارد وانسان را به سوی سعادت سوق نمی دهد بلکه در عاقبت آن جز شومی و خسران چیزی نخواهد بود. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عطيه صفاري - تفسیر نمونه
سر انجام روز موعود فرا رسید، موسى (ع) در برابر انبوه جمعیت قرار گرفت، جمعیتى که گروهى از آن ساحران بودند و تعداد آنها به گفته بعضى از مفسران 72 نفر و به گفته بعضى دیگر به چهار صد نفر مى‏رسید و بعضى دیگر نیز تعداد بیشترى گفته‏اند.

و گروهى از آنها، فرعون و اطرافیان او را تشکیل مى‏دادند و بالاخره گروه سوم که اکثریت از آن تشکیل یافته بود توده‏هاى تماشاچى مردم بودند.

موسى در اینجا رو به ساحران و یا فرعونیان و ساحران کرد و «به آنان چنین گفت: واى بر شما، دروغ بر خدا نبندید که شما را با مجازات خود، نابود و ریشه کن خواهد ساخت» (قالَ لَهُمْ مُوسى‏ وَیْلَکُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِباً فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذابٍ).

«و شکست و نومیدى و خسران از آن آنهاست که بر خدا دروغ مى‏بندند و به او نسبت باطل مى‏دهند» (وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى‏).

منظور موسى از افتراء بر خدا، آن است که کسى یا چیزى را شریک او قرار داده، معجزات فرستاده خدا را به سحر نسبت دهند و فرعون را معبود و اله خود بپندارند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  احمد يوسفي - تفسیر المیزان
(ویل ) کلمه عذاب و تهدید است و اصل در آن همان معناى عذاب است، و معناى (ویلکم ) این است که خداوند شما را عذابى سخت کند. و کلمه (سحت ) - به فتح سین - به معناى استیصال موى به وسیله تراشیدن است، و اسحات، استیصال و هلاک کردن را گویند.

در آیه مورد بحث، ضمائر جمع - چه جمع حاضر و چه جمع غایب - همه به فرعون و کیدش که همان ساحران و سایر اعوانش ‍ باشند بر مى گردد که در آیه قبلى نامشان برده شد، و اما اینکه ضمائر مذکور تنها به ساحران برگردد، با اینکه قبلا هیچ اسمى از ساحران برده نشده است احتمالى است نادرست، چون از لفظ خود آیه قرینه اى بر آن وجود ندارد.

این کلام از موسى (علیه السلام) موعظه اى است به فرعونیان که بترسند و بر خدا به دروغ افترا نبندند، قبلا یکى از افتراآتشان گذشت که فرعون آیات الهى را سحر نامیده و دعوت حقه را توسل براى بیرون کردن قبطیان خوانده بود و یکى دیگر از افتراها نیز سحر آوردن بود، لیکن افتراء دروغ به خدا به معناى دروغ درست کردن به او است، و این در جایى گفته مى شود که کسى چیزى را به خدا نسبت دهد که از خدا نباشد و معجزه را سحر نامیدن و دعوت حقه را کیدى سیاسى خواندن، چیزى را به خدا نسبت دادن نیست بلکه قطع ارتباط و نسبت است، و همچنین آوردن سحر در قبال معجزه با اعتراف به اینکه سحر است نه واقعیت نیز افترا بر خدا نیست.

پس بنابراین ظاهر چنین مى نماید که : مراد از افتراء دروغ بر خدا، اعتقاد به اصول وثنیت، از قبیل الوهیت آلهه و شفاعت آنها و تدبیر عالم را از آنها دانستن باشد، همچنانکه دیگر مفسران نیز آیه را به همین معانى تفسیر کرده اند، و در مواضع دیگرى از قرآن نیز این معنا افتراء بر خدا نامیده شده، مانند آیه (قد افترینا على اللّه کذبا ان عدنا فى ملتکم ).

جمله (فیسحتکم بعذاب ) تفریع بر نهى گذشته است، یعنى به خدا شرک نورزید تا خداوند شما را به جرم شرکتان مستاصل و هلاک نکند، و اگر عذاب را نکره آورد براى این بود که بر شدت و عظمت آن دلالت کند.

و در جمله (و قد خاب من افترى )، (خیبه ) به معناى نومیدى از رسیدن به نتیجه است، نتیجه اى که آرزویش را دارند و این جمله در کلام به جاى یک قانون کلى که همه جا بدان تمسک شود به کار رفته، و همین طور هم هست، زیرا افتراء از دروغ است و سبب هر دو یکى است، و آن هم کاذب است، و اسباب کاذبه آدمى را به مسببات حقیقى و آثار صادقه هدایت نمى کند، پس نتائج آن صالح براى بقاء نبوده وبه سوى سعادت سوق نمى دهد، پس در عاقبتش جز شئامت و خسران نیست.

بنابراین، آیه مورد بحث معنایش عمومى تر از آیه (ان الذین یفترون على اللّه الکذب لا یفلحون ) مى باشد، براى اینکه آیه مورد بحث، خیبه را در مطلق افتراء اثبات مى کند، به خلاف آیه دوم، که در سابق در ذیل آیه (و جاوا على قمیصه بدم کذب ) در جلد یازدهم این کتاب گفتارى پیرامون دروغ، و اینکه دروغ رستگارى در پى ندارد گذشت. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » محسن قرائتی تفسیر نور
1- معجزه را سحر دانستن، افتراء بر خداوند است. «لا تفتروا على اللّه»
2- قبل از انجام معجزه، هشدار و تبلیغ مردم ضرورى است، موسى علیه السلام در میان انبوه مردم گفت: «لا تفتروا على اللّه»
3- افترا زننده بر خداوند، هم در دنیا ناکام مى‏ماند و هم در آخرت به کیفر و عذاب مى‏رسد. «فیسحتکم بعذاب و قد خاب من افترى»
4- با دروغ و افترا هرگز به نتیجه نخواهیم رسید. «و قد خاب من افترى»
5 - کسى که در برابر حقّ بایستد، هلاک مى‏شود.(84) «و قد خاب من افترى»
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اعظم زارع بيدکي - تفسیر نمونه،
(آیه 61)- سر انجام روز موعود فرا رسید، موسى (ع) در برابر انبوه جمعیت قرار گرفت، جمعیتى که گروهى از آن ساحران بودند و تعداد آنها به گفته بعضى از مفسران 72 نفر و به گفته بعضى دیگر به چهار صد نفر مى‏رسید و بعضى دیگر نیز تعداد بیشترى گفته‏اند.

و گروهى از آنها، فرعون و اطرافیان او را تشکیل مى‏دادند و بالاخره گروه سوم که اکثریت از آن تشکیل یافته بود توده‏هاى تماشاچى مردم بودند.

موسى در اینجا رو به ساحران و یا فرعونیان و ساحران کرد و «به آنان چنین گفت: واى بر شما، دروغ بر خدا نبندید که شما را با مجازات خود، نابود و ریشه کن خواهد ساخت» (قالَ لَهُمْ مُوسى‏ وَیْلَکُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِباً فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذابٍ).

«و شکست و نومیدى و خسران از آن آنهاست که بر خدا دروغ مى‏بندند و به او نسبت باطل مى‏دهند» (وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى‏).

منظور موسى از افتراء بر خدا، آن است که کسى یا چیزى را شریک او قرار داده، معجزات فرستاده خدا را به سحر نسبت دهند و فرعون را معبود و اله خود بپندارند
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
قالَ لَهُمْ مُوسى‌ وَیْلَکُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِباً فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذابٍ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى‌ (61)
چون سحره حاضر ساختند سحر خود را براى مقابله به معجزه موسى، حضرت در مقام وعظ برآمد:
قالَ لَهُمْ مُوسى‌ وَیْلَکُمْ‌: گفت موسى مر ایشان را بر وجه تهدید: واى بر شما. لا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِباً: افترا مکنید و مبندید بر خداى تعالى دروغ را که آیت و معجزه او را سحر گوئید و مى‌خواهید با آن معارضه نمائید. یا دروغ بر خدا مبندید به شرکت دیگرى در الوهیت. فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذابٍ‌: پس هلاک گرداند و بنیاد شما را براندازد و برکند به عذابى که بر شما نازل فرماید. وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى‌: و بتحقیق زیانکار و ناامید شد کسى که افترا و دروغ بست بر خداوند متعال، و امر باطلى را به ساحت کبریائى نسبت داد.
تبصره: فخر رازى در تفسیر کبیر بیان نموده: کسى که افترا و نسبت دروغ به خداى متعال دهد، دو امر براى او حاصل شود: 1- عذاب استیصال در دنیا یا عذاب شدید در آخرت؛ اینست مراد جمله «فیسحتکم بعذاب». 2- حرمان و ناامیدى از مقصود او را حاصل گردد، که مراد است از جمله (و قد خاب من افترى) [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اطیب البیان
قال‌َ لَهُم‌ مُوسی‌ وَیلَکُم‌ لا تَفتَرُوا عَلَی‌ اللّه‌ِ کَذِباً فَیُسحِتَکُم‌ بِعَذاب‌ٍ وَ قَد خاب‌َ مَن‌ِ افتَری‌ (61)
حضرت‌ موسی‌ بسحره‌ فرمود وای‌ ‌بر‌ ‌شما‌ ‌که‌ ‌اگر‌ فهمیدید ‌که‌ عمل‌ ‌من‌ معجزه‌ ‌است‌ و ‌از‌ دستگاه‌ سحر خارج‌ ‌است‌ و ‌من‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ آمده‌ام‌ دروغ‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ نگوئید افترا نزنید و اقرار بحق‌ کنید.
(قال‌َ لَهُم‌ مُوسی‌) مرجع‌ ضمیرهم‌ سحره‌ هستند چون‌ ‌آنها‌ میدانند ‌که‌ سحر حقیقت‌ ندارد و ‌آنها‌ ‌در‌ جوف‌ چیزهایی‌ ‌که‌ بصورة حیوانات‌ ساخته‌ بودند جیوه‌ ریخته‌ بودند و چون‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ وسط آفتاب‌ انداخته‌ بودند حرارت‌ شمس‌ ‌آن‌ جیوه‌ها ‌را‌ بخار کرده‌ ‌بود‌ و میخواست‌ ‌از‌ جوف‌ ‌آنها‌ خارج‌ شود ‌آن‌ صورت‌ حیوانات‌ ‌را‌ بحرکت‌ ‌در‌ آورده‌ ‌بود‌ و دیدند موسی‌ یک‌ عصائی‌ بیشتر ‌در‌ دست‌ ندارد آنهم‌ مجوّف‌ نیست‌ موسی‌ بآنها خطاب‌ کرد و فرمود:
(وَیلَکُم‌) ویل‌ دو ویل‌ ‌است‌ ویل‌ وصفی‌ و ویل‌ اسمی‌ ویل‌ وصفی‌ بمعنی‌ بدابر ‌شما‌ ‌که‌ شامل‌ همه‌ بلاها و عذابهای‌ دنیوی‌ و اخروی‌ میشود و ظاهرا مراد ‌در‌ ‌اینکه‌‌آیه‌ بهمین‌ معنی‌ ‌باشد‌ و ویل‌ اسمی‌ عبارت‌ ‌است‌ ‌از‌ چاهی‌ ‌که‌ ‌در‌ قعر جهنّم‌ ‌است‌ و عذاب‌ جهنم‌ ‌از‌ ‌آن‌ چاه‌ خارج‌ میشود ‌که‌ می‌گوییم‌ چاه‌ ویل‌ مقابل‌ طوبی‌ ‌که‌ آنهم‌ وصفی‌ بمعنی‌ خوشا بحال‌ ‌شما‌ ‌که‌ شامل‌ جمیع‌ نعم‌ و تفضّلات‌ الهی‌ دنیوی‌ و اخروی‌ میشود و اسمی‌ ‌که‌ شجره طوبی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ بهشت‌ اصلش‌ ‌در‌ خانه‌ امیر المؤمنین‌ ‌است‌ و اغصانش‌ ‌هر‌ غصنی‌ ‌در‌ منزل‌ یکی‌ ‌از‌ اهل‌ بهشت‌ ‌است‌ و ‌هر‌ چه‌ طالب‌ شوند ‌از‌ ‌آن‌ خارج‌ میشود.
(لا تَفتَرُوا عَلَی‌ اللّه‌ِ) ‌که‌ بگوئید معجزه‌ سحر ‌است‌ و ‌خدا‌ موسی‌ ‌را‌ نفرستاده‌.
(کَذِباً) دروغ‌ نگوئید زیرا عقوبت‌ ‌اینکه‌ دروغ‌ و افتراء بمراتب‌ ‌از‌ عقوبت‌ کفر و شرک‌ شدیدتر ‌است‌ بسا مشرک‌ و کافر حقیقت‌ ‌را‌ دست‌ نیاورده‌ ولی‌ دروغ‌ و افتراء انکار حقیقت‌ ‌است‌ ‌پس‌ ‌از‌ دست‌ آوردن‌ بلکه‌ موجب‌ اضلال‌ گروهی‌ میشود ‌در‌ ‌اینکه‌ نمره‌ موارد!
فَیُسحِتَکُم‌ بِعَذاب‌ٍ وَ قَد خاب‌َ مَن‌ِ افتَری‌ ‌پس‌ بیچاره‌ میکند و مستاصل‌ میشوید بعذاب‌ سخت‌ و بتحقیق‌ ناامید و مأیوس‌ ‌از‌ رحمت‌ و ثواب‌ میشوند کسی‌ ‌که‌ افتراء بخدا بندد و دروغ‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ گوید:
(فَیُسحِتَکُم‌) فاء تفریع‌ ‌بر‌ آیه قبل‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود بسحره‌.
(وَیلَکُم‌ لا تَفتَرُوا عَلَی‌ اللّه‌ِ کَذِباً) ‌یعنی‌ ‌پس‌ ‌اگر‌ افتراء زدید و کذب‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ گفتید و سحت‌ بمعنی‌ کسب‌ حرام‌ ‌است‌ و ‌در‌ خبر ‌از‌ امیر المؤمنین‌ مثال‌ زدند برشوه‌ ‌در‌ حکم‌ و مهر زانیه‌ و ثمن‌ کلب‌ و ثمن‌ خمر و ثمن‌ میته‌ و استعمال‌ ‌در‌ معصیت‌ و ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌علیه‌ ‌السلام‌ ‌است‌ فرمود:
(السحت‌ انواع‌ کثیرة فامّا الرشاء ‌فی‌ الحکم‌ فهو کفر باللّه‌)
و ‌در‌ ‌اینکه‌ ‌آیه‌ بمعنی‌ یهلککم‌ و یستاصلکم‌ و اکل‌ حرام‌ ‌را‌ سحت‌ گفتند چون‌ بعذاب‌ الهی‌ هلاک‌ و مستاصل‌ میشود.
(بِعَذاب‌ٍ) بنحو تنکیر بیان‌ فرموده‌ ‌که‌ عذابیست‌ ‌که‌ بسیار سخت‌ ‌است‌ و حدّی‌ ‌از‌ ‌برای‌ ‌او‌ نیست‌ و قابل‌ درک‌ نیست‌.
(وَ قَد خاب‌َ) خیب‌ ناامیدی‌ و یأس‌ و قطع‌ رحمت‌ ‌است‌.
(مَن‌ِ افتَری‌) البتّه‌ افتراء ‌علی‌ اللّه‌ و ‌علی‌ الانبیاء اعظم‌ افراد ‌است‌ لکن‌ کلمه‌ ‌من‌ عموم‌ دارد و لفظ افتراء اطلاق‌ دارد شامل‌ ‌هر‌ مفتری‌ میشود و بهر کس‌ افتراء بزند و ‌از‌ ‌برای‌ کذب‌ و افتراء مراتب‌ و درجاتیست‌ امّا مطلق‌ ‌در‌ اخبار دارد ‌که‌ تمام‌ معاصی‌ باب‌ ‌آن‌ شرابست‌
(و الکذب‌ شرّ ‌من‌ الشراب‌)
و ‌از‌ گناهان‌ کبیره‌ ‌است‌ و گناه‌ بیست‌ و شش‌ زنا دارد ‌که‌ کوچکتر ‌آنها‌ زنا ‌با‌ محارم‌ ‌است‌ ‌در‌ جوف‌ کعبه‌ و امّا کذب‌ ‌علی‌ اللّه‌ اشدّ انواع‌ کفر ‌است‌ و نفس‌ لسان‌ فردای‌ قیامت‌ شهادت‌ میدهد ‌در‌ حق‌ صاحبش‌ بآنچه‌ گفته‌ ‌که‌ ‌در‌ آیه شریفه‌ میفرماید (یَوم‌َ تَشهَدُ عَلَیهِم‌ أَلسِنَتُهُم‌ وَ أَیدِیهِم‌ وَ أَرجُلُهُم‌ بِما کانُوا یَعمَلُون‌َ) نور آیه 24 و ‌غیر‌ ‌اینکه‌ ‌از‌ آیات‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر احسن الحدیث
قٰالَ لَهُمْ مُوسىٰ وَیْلَکُمْ لاٰ تَفْتَرُوا عَلَى اَللّٰهِ کَذِباً فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذٰابٍ وَ قَدْ خٰابَ مَنِ اِفْتَرىٰ دقت در این آیه و آیات بعدى نشان مى دهد که منظور از «لهم ویلکم» فرعونیان و ساحران هر دو هستند به نظر مى آید: موسى علیه السّلام چون دیده که درباریان فرعون ساحران را در میان گرفته و آنها را براى مبارزه با حق و به اشتباه انداختن مردم تشویق مى کنند، به سخن درآمده و گفتۀ است احتمال دیگر آنست که فقط به ساحران خطاب باشد درست است که فرعون معجزۀ موسى را سحر خواند و از وضع فرعونیان و ساحران ظاهر بود که موسى را جادوگر حساب مى کردند ولى اینها نسبت کذب به خدا نیست، على هذا به نظر مى آید که نظر آن حضرت در لاٰ تَفْتَرُوا معبود بودن فرعون است یعنى واى بر شما با معبود دانستن فرعون و اطاعت از او بر خدا دروغ نبندید در آیات بعدى خواهد آمد که بت پرستى و فرعون پرستى را «طریقۀ مثلى» مى دانستند، در المیزان فرموده: ظاهرا مراد از جعل کذب، اعتقاد به اصول وثنیّت بود، مانند الوهیت آلهه و شفاعت آنها و رجوع تدبیر جهان به آنها، ولى به نظر نگارنده احتمال اول بهتر است که ساحران راجع به فرعون مى گفتند: بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنّٰا لَنَحْنُ اَلْغٰالِبُونَ شعراء 44 خٰابَ مَنِ اِفْتَرىٰ یعنى هر که بر خدا دروغ بست از رحمت خدا نومید شد [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
قٰالَ لَهُمْ مُوسىٰ وَیْلَکُمْ لاٰ تَفْتَرُوا عَلَى اَللّٰهِ کَذِباً،فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذٰابٍ وَ قَدْ خٰابَ مَنِ اِفْتَرىٰ (ویل)کلمه وعید و تهدید است و آن دو طور تفسیر شده:بقولى(ویل) بمعنى(واى)در فارسى است،و بقولى چاهى است در ته جهنم بنام(ویل)و ظاهرا مرجع ضمیر(لهم)سحره اند چنانچه بسیارى از مفسرین گفته اند،نه فرعون و تابعین او بدلیل(فتنازعوا) زیراکه سحره باهم نزاع کردند و باهم در کار سحر نجوى نمودند و چون عادت تمام انبیاء چنین بوده که در هر واقعه اى اول به اطرافیان موعظه و اندرز مى نمودند و آنان را در صورت مخالفت بعذاب تهدید مى نمودند و در اثر موافقت به پاداش نیکو امیدوار مى کردند این بود که این طور که آیه خبر مى دهد حضرت موسى(ع)بساحرین خطاب مى کند که واى بر شما بر خدا دروغ نبندید که بر شما عذاب فرود مى آید و بنیاد شما بر باد مى رود و همانا ناامید گردید کسى که بر خدا دروغ بست (لا تفتروا)الخ یعنى بر خدا دروغ نبندید و نگوئید معجزه پیمبرش سحر است یا نسبت خدایى بفرعون دهید و ظاهرا همانطورى که بعضى از مفسرین گفته اند نهى موسى بساحرین که بخدا افتراء مبندید نه از جهت سحرشان بوده زیراکه آنها نسبت سحر را بخدا نمى دادند تا اینکه موسى آنها را نهى نماید که بخدا افترا نزنید بلکه از جهت نسبت شریک بخدا دادن و بتها یا فرعون را در نظام خلقت معاون و کمک کار او دانستن اثرش چنین مى شود که مشرک را عذاب فراگیرد و بنیادش را براندازد [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
قٰالَ لَهُمْ مُوسىٰ وَیْلَکُمْ لاٰ تَفْتَرُوا عَلَى اَللّٰهِ کَذِباً فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذٰابٍ وَ قَدْ خٰابَ مَنِ اِفْتَرىٰ موسى علیه السّلام به سوى جادوگران آمد و پیش ازآن که آنان به جادوگرى اقدام کنند، وى به اندرز و بیم دادن آنها پرداخت و به ایشان هشدار داد که اگر به فریب دادن مردم و دروغ هاى خود ادامه دهند، دچار عذاب هلاک کننده خواهند شد نیز به آنان فهمانید که فرعون به هر مرحله اى از قدرت که برسد، نمى تواند به آنان سود و یا زیان برساند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.