قالَ لَهُمْ مُوسى وَیْلَکُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِباً فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذابٍ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى (61)
چون سحره حاضر ساختند سحر خود را براى مقابله به معجزه موسى، حضرت در مقام وعظ برآمد:
قالَ لَهُمْ مُوسى وَیْلَکُمْ: گفت موسى مر ایشان را بر وجه تهدید: واى بر شما. لا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِباً: افترا مکنید و مبندید بر خداى تعالى دروغ را که آیت و معجزه او را سحر گوئید و مىخواهید با آن معارضه نمائید. یا دروغ بر خدا مبندید به شرکت دیگرى در الوهیت. فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذابٍ: پس هلاک گرداند و بنیاد شما را براندازد و برکند به عذابى که بر شما نازل فرماید. وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى: و بتحقیق زیانکار و ناامید شد کسى که افترا و دروغ بست بر خداوند متعال، و امر باطلى را به ساحت کبریائى نسبت داد.
تبصره: فخر رازى در تفسیر کبیر بیان نموده: کسى که افترا و نسبت دروغ به خداى متعال دهد، دو امر براى او حاصل شود: 1- عذاب استیصال در دنیا یا عذاب شدید در آخرت؛ اینست مراد جمله «فیسحتکم بعذاب». 2- حرمان و ناامیدى از مقصود او را حاصل گردد، که مراد است از جمله (و قد خاب من افترى)
[ نظرات / امتیازها ]
قالَ لَهُم مُوسی وَیلَکُم لا تَفتَرُوا عَلَی اللّهِ کَذِباً فَیُسحِتَکُم بِعَذابٍ وَ قَد خابَ مَنِ افتَری (61)
حضرت موسی بسحره فرمود وای بر شما که اگر فهمیدید که عمل من معجزه است و از دستگاه سحر خارج است و من از جانب خدا آمدهام دروغ بر خدا نگوئید افترا نزنید و اقرار بحق کنید.
(قالَ لَهُم مُوسی) مرجع ضمیرهم سحره هستند چون آنها میدانند که سحر حقیقت ندارد و آنها در جوف چیزهایی که بصورة حیوانات ساخته بودند جیوه ریخته بودند و چون آنها را در وسط آفتاب انداخته بودند حرارت شمس آن جیوهها را بخار کرده بود و میخواست از جوف آنها خارج شود آن صورت حیوانات را بحرکت در آورده بود و دیدند موسی یک عصائی بیشتر در دست ندارد آنهم مجوّف نیست موسی بآنها خطاب کرد و فرمود:
(وَیلَکُم) ویل دو ویل است ویل وصفی و ویل اسمی ویل وصفی بمعنی بدابر شما که شامل همه بلاها و عذابهای دنیوی و اخروی میشود و ظاهرا مراد در اینکهآیه بهمین معنی باشد و ویل اسمی عبارت است از چاهی که در قعر جهنّم است و عذاب جهنم از آن چاه خارج میشود که میگوییم چاه ویل مقابل طوبی که آنهم وصفی بمعنی خوشا بحال شما که شامل جمیع نعم و تفضّلات الهی دنیوی و اخروی میشود و اسمی که شجره طوبی است که در بهشت اصلش در خانه امیر المؤمنین است و اغصانش هر غصنی در منزل یکی از اهل بهشت است و هر چه طالب شوند از آن خارج میشود.
(لا تَفتَرُوا عَلَی اللّهِ) که بگوئید معجزه سحر است و خدا موسی را نفرستاده.
(کَذِباً) دروغ نگوئید زیرا عقوبت اینکه دروغ و افتراء بمراتب از عقوبت کفر و شرک شدیدتر است بسا مشرک و کافر حقیقت را دست نیاورده ولی دروغ و افتراء انکار حقیقت است پس از دست آوردن بلکه موجب اضلال گروهی میشود در اینکه نمره موارد!
فَیُسحِتَکُم بِعَذابٍ وَ قَد خابَ مَنِ افتَری پس بیچاره میکند و مستاصل میشوید بعذاب سخت و بتحقیق ناامید و مأیوس از رحمت و ثواب میشوند کسی که افتراء بخدا بندد و دروغ بر خدا گوید:
(فَیُسحِتَکُم) فاء تفریع بر آیه قبل است که فرمود بسحره.
(وَیلَکُم لا تَفتَرُوا عَلَی اللّهِ کَذِباً) یعنی پس اگر افتراء زدید و کذب بر خدا گفتید و سحت بمعنی کسب حرام است و در خبر از امیر المؤمنین مثال زدند برشوه در حکم و مهر زانیه و ثمن کلب و ثمن خمر و ثمن میته و استعمال در معصیت و از حضرت صادق علیه السلام است فرمود:
(السحت انواع کثیرة فامّا الرشاء فی الحکم فهو کفر باللّه)
و در اینکه آیه بمعنی یهلککم و یستاصلکم و اکل حرام را سحت گفتند چون بعذاب الهی هلاک و مستاصل میشود.
(بِعَذابٍ) بنحو تنکیر بیان فرموده که عذابیست که بسیار سخت است و حدّی از برای او نیست و قابل درک نیست.
(وَ قَد خابَ) خیب ناامیدی و یأس و قطع رحمت است.
(مَنِ افتَری) البتّه افتراء علی اللّه و علی الانبیاء اعظم افراد است لکن کلمه من عموم دارد و لفظ افتراء اطلاق دارد شامل هر مفتری میشود و بهر کس افتراء بزند و از برای کذب و افتراء مراتب و درجاتیست امّا مطلق در اخبار دارد که تمام معاصی باب آن شرابست
(و الکذب شرّ من الشراب)
و از گناهان کبیره است و گناه بیست و شش زنا دارد که کوچکتر آنها زنا با محارم است در جوف کعبه و امّا کذب علی اللّه اشدّ انواع کفر است و نفس لسان فردای قیامت شهادت میدهد در حق صاحبش بآنچه گفته که در آیه شریفه میفرماید (یَومَ تَشهَدُ عَلَیهِم أَلسِنَتُهُم وَ أَیدِیهِم وَ أَرجُلُهُم بِما کانُوا یَعمَلُونَ) نور آیه 24 و غیر اینکه از آیات.
[ نظرات / امتیازها ]