از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
شماره صفحه : 315 حزب : 63 جزء : شانزدهم سوره : طه
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(فتنازعوآ امرهم بینهم واسروا النجوی ): (پس در کارشان بین خود مناقشه و نزاع کردند و آهسته نجوا نمودند). ظاهرا موعظه موسی اثر خود را نموده ، چون کلام حق همواره در قلبها مؤثر واقع می شود و کسی نمی تواند به آن اشکال و خرده ای بگیرد، در نتیجه میان فرعون و ایادی او و ساحران در رابطه با سخنان موسی و امر او منازعه ای واقع می شود و برای رفع این اختلاف و از میان برداشتن این رسوائی و نزاع داخلی که باعث شکست آنها خواهد بود،با یکدیگر خلوت کردند و پنهانی به گفتگو و مشورت پرداختند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عطيه صفاري - تفسیر نمونه
این سخن قاطع موسى که هیچ شباهتى به سخن ساحران نداشت، بلکه آهنگش آهنگ دعوت همه پیامبران راستین بود، بر بعضى از دلها اثر گذاشت، و در میان جمعیت اختلاف افتاد، بعضى طرفدار شدت عمل بودند، و بعضى به شک و تردید افتادند و احتمال مى‏دادند موسى پیامبر بزرگ خدا باشد و تهدیدهاى او مؤثر گردد، بخصوص که لباس ساده او و برادرش هارون، همان لباس ساده چوپانى بود، و چهره مصمم آنها که على رغم تنها بودن، ضعف و فتورى برگزیده تفسیر نمونه، ج‏3، ص: 128

در آن مشاهده نمى‏گشت، دلیل دیگرى بر اصالت گفتار و برنامه‏هاى آنها محسوب مى‏شد، لذا قرآن مى‏گوید: «پس آنها در میان خود در باره کارهایشان به نزاع برخاستند، و مخفیانه و در گوشى با هم سخن گفتند» (فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوى‏). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  احمد يوسفي - تفسیر المیزان
کلمه (تنازع )، قریب المعنا با کلمه اختلاف است، و از ماده (نزع ) گرفته شده که به معناى جذب چیزى از جایگاه آن است تا جایى که از جایش کنده شود، و تنازع هم به خودى خود متعدى مى شود، چنانچه در آیه مورد بحث شده است، و هم با کلمه (فى ) متعدى مى شود، مانند آیه (فان تنازعتم فى شى ء).

کلمه (نجوى ) به معناى سخن سرى است، و اصل آن مصدر به معناى مناجات یعنى بیخ گوشى با یکدیگر سخن گفتن است.

کلمه (مثلى ) مونث امثل است، همچنان که فضلى و کبرى مونث افضل و اکبر است، و کلمه (مثلى ) به معناى شبیه تر است، و طریقه مثلى آن سنتى است که به حق نزدیکتر باشد و یا به بر آوردن آرزوهاى مردم نزدیکتر باشد و مقصود فرعون از این طریقه که به خیال خودش به حق نزدیک تر است طریقه وثنیت است که مذهب رسمى مصر آن روز بوده است و آن عبارت است از پرستش ‍ آلهه، و قبل از همه آنها خود فرعون، که اله قبط بود.

و در جمله (اجمعوا) اجماع به طورى که راغب گفته جمع آورى چیزى با فکر و تامل است و کلمه (صف ) به معناى این است که چند چیز را مثلا چند درخت و یا چند انسان را در خطى مستقیم بچینند، این کلمه، هم مصدر استعمال مى شود و هم اسم مصدر، (هم عمل کسى را که مى چیند صف گویند و هم آن چیده شده را) و در جمله (ثم ائتوا صفا) احتمال دارد مصدر باشد یا به معناى صافین (صف ایستادگان ) باشد، یعنى بیایید در حالى که صف بسته باشید و خلاصه در حالى که با اتحاد و اتفاق باشید، نه مختلف و متفرق تا ضعیف شوید، بلکه علیه او کید واحدى باشید.

و از تفریع جمله (فتنازعوا امرهم ) بر مضمون آیه قبلى که داشت (قال موسى...) معلوم مى شود که این تنازع و اختلاف به خاطر موعظه اى در میان آنان بپاشد. که موسى با آن وعظشان کرده و تا حدى اثر خود را در ایشان گذاشته است، و باید هم همینطور باشد براى اینکه موعظه موسى کلمه حقى بوده که کسى نمى توانست به آن اشکال و خرده اى بگیرد و خلاصه آن این بوده که شما نسبت به آنچه ادعاء مى کنید - یعنى الوهیت آلهه و شفاعتش - علمى ندارید و اینکه آنها را از شریکان و شفیعان خدا مى نامید، افترایى است که به خدا مى بندید و معلوم است که هر کس افتراء ببندد زیانکار مى شود، و این برهان بسیار روشن است، و هیچ پرده و غبارى بر آن نیست.

و از جمله بعدى که در حکایت کلام ساحران فرموده : (انا آمنا بربنا لیغفر لنا خطایانا و ما اکرهتنا علیه من السحر) معلوم مى شود که اختلاف مزبور در همان اولین بارى که پیدا شد، در میان همین ساحران پیدا شده و از ناحیه ایشان بوده و چه بسا از جمله آینده که گفت : (ثم ائتوا صفا) فهمیده شود که آن عده اى که در کار معارضه با موسى تردید کردند و یا تصمیم گرفتند که معارضه نکنند، بعضى از همین ساحران بودند، البته این در صورتى است که خطاب فرعون در جمله مذکور متوجه ایشان باشد، و بعید نیست که سیاق هم همین احتمال را تأیید کند.

و به هر حال وقتى فرعون و ایادیش دیدند که مردم در کار معارضه با موسى اختلاف کردند و این اختلاف مایه رسوایى و شکست ایشان است، با یکدیگر خلوت کردند و پس از مشورت هاى محرمانه چنین تصمیم گرفتند که با مردم درباره حکمت و موعظه اى که موسى به سمع ایشان رسانده اصلا حرف نزنند و نزدند، بلکه آن را مسکوت گذاشته و تهمت فرعون را وسیله قرار داده و گفتند: (موسى ساحرى است که مى خواهد شما نژاد قبط را از سرزمینتان بیرون کند، و معلوم است که هیچ قومى به این کار تن در نمى دهد، براى اینکه اگر به چنین عملى تن بدهد آواره مى شود، مال و خانه و زندگیش تاراج مى گردد، از اوج سعادت به حضیض ‍ ذلت و بدبختى سقوط مى کند، آنهم قبطیانى که در میان دشمنانشان آن همه سوابق نفرت انگیز و آن همه فرزندکشى ها داشته اند.).

علاوه بر آن خطر که از قول فرعون نقل کردند، یک خطر دیگرى را هم اضافه نمودند، و آن این بود که : (با غلبه موسى بر شما طریقه مثلاى شما و سنت قومیتان که همان دین وثنیت است و قرنها در میان شما حکومت داشته و با آن دین، استخوانهایتان سفت و گوشتها بر بدنهایتان روییده، از بین مى رود).

و معلوم است که مردم عوام هم کیش و مذهب خود را هر چه باشد مقدس مى شمارند، مخصوصا مذهبى که بر آن عادت کرده باشند و آن را سنتى پاک و آسمانى بدانند. این اعلام خطر در حقیقت به این منظور بوده که مردم را برانگیزند تا نسبت به کیش وثنیت پایدارى و استقامت ورزند، البته نه براى اینکه دین وثنیت دین حقى است و در آن شبهه اى نیست، چون حجت موسى (علیه السلام) فساد آن دین را کاملا روشن کرده و بطلانش را بر ملا کرده بود، بلکه به این عنوان بود که این کیش سنت مقدسى است که ملیت قبط بر آن تکیه دارد، و شوکت و عظمتشان وابسته به آن است و زندگیشان با آن تاءمین مى شود، به طورى که اگر اختلاف کنند، و در مقابل موسى قیام ننمایند موسى (علیه السلام) بر آنان غلبه یافته بکلى نابود مى گردند.

در نتیجه راه چاره این است که فکرها و کیدها را جمع کنند و اختلاف را کنار گذارند و همه به یک صف بیایند تا نیرومند باشند، و بتوانند برنده شوند، که امروز هر یک برنده باشد او رستگار است.

بازار عوام فریبى و مکارى رواج یافت و مردم را وادار به وحدت کلمه و اتفاق کردند، و هشدار دادند که سستى مکنید، ملیت و تمدن خود را حفظ نمایید و بر دشمنان حمله دسته جمعى بکنید، فرعون از یکسو مردم را مى شورانید و از سوى دیگر با وعده هاى جمیل دلگرم مى کرد و به مردم که مى پرسیدند: (ائن لنا لا جرا ان کنا نحن الغالبین ) مى گفت : (نعم و انکم اذا لمن المقربین ) و به هر وجهى که ممکن بود چه از راه ترغیب و یا ترهیب، مردم را وادار کردند که نسبت به کیش خود پایدارى کنند و علیه موسى (علیه السلام) برخیزند.

این آن معنایى است که تدبر در آیات و با استمداد از سیاق و قرائن متصله و شواهد منفصله، آن را مى رساند. بنابراین اینکه فرمود: (فتنازعوا امرهم بینهم ) اشاره به اختلافى است که در اثر موعظه موسى (علیه السلام) و ادله اى که بدان اشاره کرده بود، در بینشان به راه افتاد.

و اینکه فرمود: (و اسروا النجوى ) اشاره است به مشورتهاى سرى ایشان در امر موسى، و سعى و کوششان در رفع اختلاف ناشى از گوش دادن به مواعظ وى.

و جمله (قالوا ان هذان لساحران یریدان...) بیان همان گفتگوهاى سرى است که در بین خود داشته اند که توضیح معنایش گذشت، و جمله (ان هذان لساحران ) در قرائت معروف به کسر همره و سکون نون مخفف از ان مشبهه به فعل قرائت شده و کلمه مذکور به خاطر همین که مخفف شده از عمل ملغى گشته و نصب به اسم و رفع به خبر نداده است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » محسن قرائتی تفسیر نور
6- شما امر به معروف و نهى از منکر کنید، اگر در افراد اثر نکند لااقل در دیگران شک و تردید به وجود مى‏آورد. «لا تفتروا... فتنازعوا امرهم...»
7- دشمنان اختلافات خود را پنهان مى‏کنند. «فتنازعوا امرهم واسرّوا النجوى» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اعظم زارع بيدکي - برگزیده تفسیر نمونه، ج‏3، ص: 128
(آیه 62)- این سخن قاطع موسى که هیچ شباهتى به سخن ساحران نداشت، بلکه آهنگش آهنگ دعوت همه پیامبران راستین بود، بر بعضى از دلها اثر گذاشت، و در میان جمعیت اختلاف افتاد، بعضى طرفدار شدت عمل بودند، و بعضى به شک و تردید افتادند و احتمال مى‏دادند موسى پیامبر بزرگ خدا باشد و تهدیدهاى او مؤثر گردد، بخصوص که لباس ساده او و برادرش هارون، همان لباس ساده چوپانى بود، و چهره مصمم آنها که على رغم تنها بودن، ضعف و فتورى
در آن مشاهده نمى‏گشت، دلیل دیگرى بر اصالت گفتار و برنامه‏هاى آنها محسوب مى‏شد، لذا قرآن مى‏گوید: «پس آنها در میان خود در باره کارهایشان به نزاع برخاستند، و مخفیانه و در گوشى با هم سخن گفتند» (فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوى‏).
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوى‌ (62)
خلاصه چون سحره این کلام را از حضرت موسى علیه السلام شنیدند، از آن‌اعراض نمودند:
فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ‌: پس گفتگو و مشاوره کردند امر خود را میان خودشان و به یکدیگر گفتند: این کلام بلاغت نظام، به کلام ساحران نمى‌ماند و شباهتى به آن ندارد. وَ أَسَرُّوا النَّجْوى‌: و پنهان داشتند راز خود را از ملازمان فرعون. و آخر الامر قرار دادند که اگر موسى بر ما غالب شود متابعت او کنیم و به خداى او ایمان آریم و اطاعت فرعون ننمائیم، و اگر ما بر او غلبه کردیم البته ساحر است و در دست فرعون هلاک خواهد شد.
تنبیه: شخص عاقل منصف اگر چنانچه در امور خود رعایت انصاف را نموده، از حکم عقل سلیم تجاوز ننماید، و اغراض شخصیه و هواهاى نفسانیه و شهوات شیطانیه را کنار گذارد، در هر مرحله‌اى که باشد ارشاد و صلاح را دریابد به اندک تأملى؛ چنانکه سحره فرعون چون بنا گذاردند به رعایت انصاف و ترک عناد و لجاج و بر عزم خود ثابت شدند، لا جرم هدایت یافتند و به سعادت فایز گردیدند، و حال آنکه عمرى به کفر بسر برده بودند. این دستور کلى است نسبت به هر فرد بشرى در هر عصر و زمانى، لکن کم هستند خردمندان هشیار و دانایان آزموده‌کار. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اطیب البیان
فَتَنازَعُوا أَمرَهُم‌ بَینَهُم‌ وَ أَسَرُّوا النَّجوی‌ (62)
‌پس‌ سحره‌ میانه‌ ‌خود‌ مشاوره‌ کردند و ‌هر‌ کدام‌ رای‌ ‌خود‌ ‌را‌ اظهار کردند و پنهان‌ نمودند نجوای‌ ‌خود‌ ‌را‌.
(‌به‌‌که‌فَتَنازَعُوا) نزع‌ بمعنی‌ اخراج‌ و جدایی‌ شی‌ء ‌است‌ ‌از‌ شی‌ء دیگر چنانچه‌ میفرماید (وَ نَزَعنا ما فِی‌ صُدُورِهِم‌ مِن‌ غِل‌ٍّ) اعراف‌ آیه 41 ‌در‌ اوصاف‌ اهل‌ بهشت‌ ‌است‌ ‌که‌ غل‌ّ و پلیدی‌ ‌را‌ ‌از‌ قلوب‌ ‌آنها‌ خارج‌ نمودیم‌ (وَ نَزَعنا مِن‌ کُل‌ِّ أُمَّةٍ شَهِیداً) انبیاء آیه 76 ‌هر‌ قومی‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌آن‌ قوم‌ خارج‌ میکنیم‌ ‌در‌ حق‌ ‌آنها‌ شهادت‌ دهند باعمال‌ ‌آنها‌ (تَنزِع‌ُ النّاس‌َ کَأَنَّهُم‌ أَعجازُ نَخل‌ٍ مُنقَعِرٍ) قمر آیه 20 قوم‌ عاد بباد صرصر ‌از‌ جا کنده‌ شدند ‌با‌ ‌آن‌ قامت‌ طویل‌ مثل‌ نخل‌ خرما ‌که‌ ‌از‌ ریشه‌ کنده‌ شود و ‌بر‌ زمین‌ ساقط گردد و ‌غیر‌ اینها ‌از‌ آیات‌ شریفه‌ و ‌در‌ صفات‌ امیر المؤمنین‌ ‌است‌
(الانزع‌ البطین‌)
‌که‌ بطن‌ ‌آن‌ مملو ‌از‌ ایمان‌ و علم‌ و کمالات‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌او‌ جدا ‌شده‌ تمام‌ پلیدیها و صفات‌ رذیله‌ و اعمال‌ سیّئه‌ و ‌در‌ اینجا ‌یعنی‌ رأی‌ باطن‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌هر‌ کدام‌ ‌از‌ سحره‌ اظهار کردند.
(‌به‌‌که‌أَمرَهُم‌ بَینَهُم‌) ‌بین‌ ‌خود‌ سحره‌ ‌در‌ خفاء فرعون‌ و موسی‌ و هارون‌ و قوم‌ فرعون‌.
(‌به‌‌که‌وَ أَسَرُّوا النَّجوی‌) سرّ بیکدیگر میگفتند ‌که‌ ‌اگر‌ ‌ما غالب‌ شدیم‌ متابعت‌ فرعون‌ میکنیم‌ و معلوم‌ میشود ‌که‌ موسی‌ ‌بر‌ باطل‌ ‌است‌ و ‌اگر‌ ‌او‌ غالب‌ شد معلوم‌ میشود حق‌ّ ‌است‌ و باو ایمان‌ میآوریم‌ و نجوی‌ بعضی‌ گفتند ‌که‌ گفتار سحره‌ بنحوی‌ ‌بود‌ ‌که‌ فرعون‌ و فرعونیان‌ نفهمند و مخفی‌ ‌از‌ ‌آن‌ کردند و بعضی‌ گفتند مخفی‌ ‌از‌ موسی‌ و هارون‌ ‌بود‌ ولی‌ نجوی‌ ‌از‌ ‌هر‌ دو قسمت‌ بوده‌ فقط ‌بین‌ ‌خود‌ سحره‌ بوده‌ زیرا اطلاق‌ سرّ و نجوی‌ شامل‌ ‌هر‌ دو قسمت‌ میشود و نجوی‌ ‌اگر‌ ‌در‌ امر باطل‌ ‌باشد‌ حرام‌ ‌است‌ میفرماید (إِنَّمَا النَّجوی‌ مِن‌َ الشَّیطان‌ِ لِیَحزُن‌َ الَّذِین‌َ آمَنُوا الایة) و میفرماید (یا أَیُّهَا الَّذِین‌َ آمَنُوا إِذا تَناجَیتُم‌ فَلا تَتَناجَوا بِالإِثم‌ِ وَ العُدوان‌ِ) و ‌اگر‌ ‌در‌ امر حق‌ّ ‌باشد‌ ممدوح‌ ‌است‌ (وَ تَناجَوا بِالبِرِّ وَ التَّقوی‌) مجادله‌ آیه 10 و 11. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر احسن الحدیث
فَتَنٰازَعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا اَلنَّجْوىٰ به نظر مى آید فاعل فَتَنٰازَعُوا ساحران باشد و فاعل «اسروا» فرعون و درباریان او، یعنى از موعظۀ موسى در میان ساحران اختلاف و بگو مگو به وجود آمد و خواستند از مقابله با موسى منصرف شوند ولى درباریان پادرمیانى کرده و تنازع پنهانى را مخفى نگهداشتند و نگذاشتند مردم بفهمند و آن گاه رو به ساحران کرده گفتند: این چه اختلافى است ؟! نمى بینید که اینها دو نفر جادوگرند مى خواهند شما را از دیارتان بیرون کنند و مقدساتتان را از بین ببرند دو آیۀ بعدى در بیان این مطلب است و از وَ مٰا أَکْرَهْتَنٰا عَلَیْهِ مِنَ اَلسِّحْرِ که خواهد آمد، معلوم مى شود که در خواباندن تنازع، تحمیلى هم در کار بوده است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
فَتَنٰازَعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا اَلنَّجْوىٰ ضمیر «فتنازعوا» و مابعدش به جادوگران برمى گردد این آیه اشاره مى کند که برخى از جادوگران تحت تأثیر سخنان موسى علیه السّلام قرار گرفتند و یا دست کم، سخن او در دل هایشان تردید ایجاد کرد در تفسیر طبرى آمده است که برخى از جادوگران دربارۀ هشدار موسى علیه السّلام به یکدیگر گفتند: این سخن، سخن جادوگر نیست؛ البته، جاى شگفت نیست؛ زیرا سخن هرگاه از دل اخلاصمند بیرون آید، به دل هاى اخلاصمند ره مى یابد برخى از جادوگران از اندرز موسى علیه السّلام متأثّر شدند و برخى دیگر به مخالفت با آن برخاستند و بالطّبع، گفتگو و جدال در میان آنان درگرفت که آیا همچنان به مبارزه طلبى با موسى علیه السّلام با جادو ادامه دهند و یا از میدان مسابقه خارج شوند این گفتگو به دور از فرعون و موسى علیه السّلام و در حالت پنهانى صورت گرفت [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.