از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(قالوا یا موسی اما ان تلقی واما ان نکون اول من القی ): (گفتند: ای موسی تو می افکنی یا ما اول بیافکنیم ؟) ساحران به واسطه اعتمادی که به سحر خود داشتند، گفتند: ای موسی تو سحر خود راابتدا می کنی یا ما آغاز کنیم ؟ و حق اختیار و انتخاب را به موسی واگذار کردند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عطيه صفاري - تفسیر نمونه
موسى (ع) نیز به میدان مى‏آید- ساحران ظاهرا متحد شدند و عزم را جزم کردند که با موسى به مبارزه برخیزند، هنگامى که گام به میدان نهادند «گفتند: اى موسى! آیا تو اوّل (عصاى خود را) مى‏افکنى یا ما کسانى باشیم که اول برگزیده تفسیر نمونه، ج‏3، ص: 129

بیفکنیم» (قالُوا یا مُوسى‏ إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمَّا أَنْ نَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى‏). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود سلطاني - تفسیر نمونه ایت الله مکارم شیرازی
موسى(علیه السلام) نیز به میدان مى آید

ساحران ظاهراً متحد شده، عزم را جزم کردند که با موسى(علیه السلام) به مبارزه برخیزند، هنگامى که گام به میدان نهادند، «گفتند: اى موسى اول تو وسائل سحرت را مى افکنى یا ما نخستین باشیم»؟! (قالُوا یا مُوسى إِمّا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمّا أَنْ نَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى).

بعضى از مفسران گفته اند: این پیشنهاد ساحران دائر به پیشگام شدن موسى(علیه السلام) یا خودشان، یک نوع احترام از جانب آنها نسبت به موسى(علیه السلام) بود، و شاید همین امر بود که زمینه توفیق ایمان آوردن آنها را بعد از این ماجرا فراهم آورد.

ولى این موضوع بسیار بعید به نظر مى رسد; چرا که آنها با تمام قدرت مى کوشیدند: موسى(علیه السلام) و معجزه او را درهم بشکنند، بنابراین، تعبیر فوق شاید براى این بوده که: اعتماد به نفس خود را در برابر توده هاى مردم اظهار نمایند.

* * *

ولى موسى(علیه السلام) بى آن که عجله اى نشان بدهد; چرا که به پیروزى نهائى خود کاملاً اطمینان داشت، و حتى قطع نظر از آن در این گونه مبارزه ها، معمولاً برنده کسى است که پیشقدم نمى شود، لذا، به آنها «گفت: شما اول بیفکنید»! (قالَ بَلْ أَلْقُوا).

بدون شک، این دعوت موسى(علیه السلام) از آنها به مبارزه در واقع مقدمه اى بود براى آشکار شدن حق، و از نظر موسى(علیه السلام) نه تنها امر قبیحى نبود، بلکه مقدمه واجب محسوب مى شد.

ساحران، نیز پذیرفتند و آنچه عصا و طناب براى سحر کردن با خود آورده بودند، یک باره به میان میدان افکندند، و اگر روایتى را که مى گوید: آنها هزاران نفر بودند بپذیریم، مفهومش این مى شود که: در یک لحظه هزاران عصا و طناب که مواد مخصوصى در درون آنها ذخیره شده بود، به وسط میدان ریخته شد و ترس و هیجانى بر پا نمود.

«ناگهان طناب ها و عصاهایشان به خاطر سحر آنها، چنان به نظر مى رسید که دارند حرکت مى کنند»! (فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى).

آرى، به صورت مارهائى کوچک و بزرگ، رنگارنگ در اشکال مختلف به جنب و جوش درآمدند، آیات دیگر قرآن در این زمینه مى گوید «آنها چشم مردم را سحر کردند، آنها را در وحشت فرو بردند و سحر عظیمى به وجود آوردند» (سَحَرُوا أَعْیُنَ النّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْر عَظِیم).(1)

و به تعبیر آیه 44 سوره «شعراء»، «ساحران صدا زدند که به عزت فرعون ما پیروزیم» (قالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنّا لَنَحْنُ الْغالِبُونَ).

بسیارى از مفسران، نوشته اند: آنها موادى همچون «جیوه» در درون این طناب ها و عصاها قرار داده بودند که با تابش آفتاب، و گرم شدن این ماده فوق العاده فرّار، حرکات مختلف و سریعى به آنها دست داد.

این حرکات مسلماً راه رفتن نبود، ولى با تلقین هائى که ساحران به مردم کرده بودند، و صحنه خاصى که در آنجا به وجود آمده بود، این چنین در چشم مردم مجسم مى شد که این موجودات جان گرفته اند و مشغول حرکتند! (تعبیر «سَحَرُوا أَعْیُنَ النّاسِ» یعنى چشم مردم را سحر کردند، نیز اشاره به همین معنى است و همچنین تعبیر «یُخَیَّلُ إِلَیْهِ» یعنى در نظر موسى(علیه السلام) چنین منعکس شد، نیز ممکن است اشاره به همین معنى باشد).

به هر حال، صحنه بسیار عجیبى بود، ساحران که هم تعدادشان زیاد بود و هم آگاهیشان در این فن، و طرز استفاده از خواص مرموز فیزیکى و شیمیائى اجسام و مانند آن را به خوبى مى دانستند، توانستند آن چنان در افکار حاضران نفوذ کنند که این باور براى آنها پیدا شود که این همه موجودات بى جان، جان گرفتند.

غریو شادى از فرعونیان برخاست، گروهى از ترس و وحشت فریاد زده، خود را عقب مى کشیدند!.

* * *

«در این هنگام موسى احساس ترس خفیفى در دل کرد» (فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً مُوسى).

«أَوْجَسَ» از ماده «ایجاس» در اصل از «وجس» (بر وزن حبس) به معنى صداى پنهان گرفته شده است، بنابراین «ایجاس» به معنى یک احساس پنهانى و درونى است، و این تعبیر نشان مى دهد که ترس درونى موسى(علیه السلام)، سطحى و خفیف بود تازه آن هم به خاطر این نبود که براى صحنه رعب انگیزى که بر اثر سحر ساحران به وجود آمده بود اهمیتى قائل شده باشد.

بلکه از این بیم داشت که نکند مردم تحت تأثیر این صحنه واقع شوند، آن چنان که بازگرداندن آنها آسان نباشد.

و یا پیش از آن که موسى(علیه السلام) مجال نشان دادن معجزه خود را داشته باشد جمعى صحنه را ترک گویند، یا از صحنه بیرونشان کنند و حق آشکار نگردد.

چنان که در خطبه 4 «نهج البلاغه» مى خوانیم: لَمْ یُوجِسْ مُوسى خِیفَةً عَلى نَفْسِهِ بَلْ أَشْفَقَ مِنْ غَلَبَةِ الْجُهّالِ وَ دُوَلِ الضَّلالِ: «موسى(علیه السلام) هرگز به خاطر خودش در درون دل احساس ترس نکرد، بلکه از آن ترسید که جاهلان غلبه کنند و دولت هاى ضلال، پیروز شوند».(2)

با آنچه گفته شد، ضرورتى براى پاسخ هاى دیگرى که در زمینه ترس موسى(علیه السلام) ذکر کرده اند نمى بینیم.

* * *

به هر حال، در این موقع، نصرت و یارى الهى به سراغ موسى(علیه السلام) آمد و فرمان وحى وظیفه او را مشخص کرد، قرآن مى گوید: «به او گفتیم: ترس به خود راه مده، تو مسلماً برترى»! (قُلْنا لاتَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الاْ َعْلى).

این جمله، با قاطعیت تمام، موسى(علیه السلام) را در پیروزیش دلگرم مى سازد (کلمه «إِنَّ» و تکرار «ضمیر» هر یک تأکید مستقلى است بر این معنى، و همچنین اسمیه بودن این جمله) و به این گونه موسى، قوت قلبش را که لحظات کوتاهى متزلزل شده بود، باز یافت.

* * *

مجدداً به او خطاب شد:« آنچه را در دست راست دارى بیفکن تمام آنچه را که آنها ساخته اند مى بلعد»! (وَ أَلْقِ ما فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ ما صَنَعُوا).

«چرا که کار آنها تنها مکر ساحر است» (إِنَّما صَنَعُوا کَیْدُ ساحِر).

«و ساحر هر کجا برود، پیروز نخواهد شد» (وَ لایُفْلِحُ السّاحِرُ حَیْثُ أَتى).

«تَلْقَف» از ماده «لقف» (بر وزن وقف) به معنى بلعیدن است ولى «راغب» در «مفردات» مى گوید: این کلمه در اصل، به معنى برگرفتن چیزى است با مهارت، خواه به وسیله دهان بوده باشد یا با دست، و بعضى از ارباب لغت آن را به معنى [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  احمد يوسفي - تفسیر المیزان
فاذا حبالهم و عصیهم یخیل الیه من سحرهم انها تسعى ) - در این آیه حذف و تقدیر به کار رفته و تقدیر آن (فالقوا و اذا حبالهم و عصیهم... - پس انداختند که ناگهان طنابها و چوبدستى هاشان...) بوده است، و اگر کلمه (فالقوا) حذف شد براى این بود که فوریت را تأکید کند، گویا همینکه موسى گفت : اول شما بیندازید، دیگر هیچ فاصله اى نشد که موسى دید آنچه را که دید، حتى بدون اینکه انداختن آنها فاصله شده باشد.

و آنچه به خیال موسى در آمد به خیال سایر تماشاچیان نیز در آمد، چون در جاى دیگر قرآن فرموده : (سحروا اعین الناس و استرهبوهم ) چیزى که هست در آنجا موسى (علیه السلام) به عنوان یکى از مردم تماشاچى منظور شده و در این آیه از میان همه تماشاچیان نام او آمده تا زمینه براى آیه بعدى فراهم شود که مى فرماید: [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اعظم زارع بيدکي - تفسیر نمونه
آیه 65)- موسى (ع) نیز به میدان مى‏آید- ساحران ظاهرا متحد شدند و عزم را جزم کردند که با موسى به مبارزه برخیزند، هنگامى که گام به میدان نهادند «گفتند: اى موسى! آیا تو اوّل (عصاى خود را) مى‏افکنى یا ما کسانى باشیم که اول بیفکنیم» (قالُوا یا مُوسى‏ إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمَّا أَنْ نَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى‏).

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
قالُوا یا مُوسى‌ إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمَّا أَنْ نَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى‌ (65)
قالُوا یا مُوسى‌ إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ‌: گفتند سحره اى موسى: یا اینکه تو مى‌اندازى عصاى خود را. وَ إِمَّا أَنْ نَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى‌: و یا اینکه باشیم ما اول کسى که بیندازد.
تنبیه: این تخییر با وجود تقدیم ذکر، حسن ادب است از ایشان و تواضع نسبت به موسى. این مطلب اشعارى است به آنکه اخلاق حمیده ذاتا نیکو و کمال نفس و سعادت را متوجه به شخص مى‌نماید اگر بینا و هشیار باشد، چنانچه سحره فرعون به واسطه یک صفت نیکو که در مقابل حضرت موسى تجاسر و هتاکى ننموده بلکه به حسن ادب رفتار کردند، لذا سعادت نصیب ایشان شده عاقبت الامر مؤمن گردیدند به برکت مراعات حسن ادب.
لقمان حکیم در وصایاى پسر خود فرماید: یا بنىّ ان تأدّبت صغیرا انتفعت به کبیرا: اى پسرک من، اگر مؤدب شدى در حال کوچکى، بهره‌ور خواهى شد به آن در حال بزرگى، «1» یعنى آداب حسنه به سبب عادت به آن وقتى ملکه براى شخص گردید، نتیجه آن البته عاید انسان شود، اگرچه کافر و معتقد به معادى نباشد. پس باید سعى کرد در تحصیل اخلاق پسندیده. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اطیب البیان
قالُوا یا مُوسی‌ إِمّا أَن‌ تُلقِی‌َ وَ إِمّا أَن‌ نَکُون‌َ أَوَّل‌َ مَن‌ أَلقی‌ (65)
گفتند سحره‌ بحضرت‌ موسی‌ ای‌ موسی‌ آیا اینکه‌ تو ابتداء القاء عصا میکنی‌ و ‌ یا ‌ بوده‌ باشیم‌ ‌ما اوّل‌ کسی‌ ‌که‌ القاء میکند موسی‌ ‌را‌ مخیّر کردند ‌در‌ تقدیم‌ و تأخیر ‌که‌ ‌اگر‌ اراده‌ داری‌ ‌که‌ اظهار عمل‌ ‌خود‌ ‌را‌ قبلا بنمایی‌.
(قالُوا) سحره‌ مخاطبا لموسی‌ ‌علیه‌ ‌السلام‌.
(یا مُوسی‌) ‌با‌ اینکه‌ هارون‌ ‌هم‌ ‌با‌ موسی‌ ‌بود‌ چرا فقط خطاب‌ بموسی‌ کردند ‌با‌ اینکه‌ قبلا فرعون‌ ‌هر‌ دو ‌را‌ ساحر شمرده‌ ‌بود‌ و گفته‌ ‌بود‌ (هذان‌ِ لَساحِران‌ِ) چون‌ عصا بدست‌ موسی‌ ‌بود‌ و ‌در‌ مقابل‌ فرعون‌ ‌هم‌ موسی‌ القاء نموده‌ ‌بود‌.
(إِمّا أَن‌ تُلقِی‌َ) استفهام‌ ‌است‌ ‌که‌ نظر موسی‌ چیست‌ مایل‌ ‌است‌ ‌او‌ ابتداء کند اولا.
(وَ إِمّا أَن‌ نَکُون‌َ أَوَّل‌َ مَن‌ أَلقی‌) ‌ یا ‌ اینکه‌ ‌ما شروع‌ باعمال‌ ‌خود‌ کنیم‌ و القاء نمائیم‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » ترجمه تفسیر جوامع الجامع
فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ ؛ کید خود را ظاهر کنید و همه تان بر یک امر اتّفاق کنید تا اختلافى در میانتان واقع نشود این سخن را فرعون به ساحران گفته یا این که خود ساحران به یکدیگر گفتند: «فَأَجْمِعُوا» ثلاثى مجرد نیز خوانده شده است مؤید این قرائت قول خداى تعالى است: فَجَمَعَ کَیْدَهُ (آیۀ 60) ثُمَّ اِئْتُوا صَفًّا ؛ صفت بسته در حال اجتماع بیایید تا ابّهت و هیبت شما بیشتر باشد وَ قَدْ أَفْلَحَ اَلْیَوْمَ مَنِ اِسْتَعْلىٰ ؛ امروز هر کس غلبه کند و پیروز شود رستگار است إِمّٰا أَنْ تُلْقِیَ ؛ در محلّ رفع و خبر مبتداى محذوف است، الأمر القاؤک او القاؤنا: یا باید تو سحر خود را به میان آورى یا ما و جایز است منصوب به فعل مضمر باشد، یعنى اختر احد الأمرین: یکى از این دو امر را انتخاب کن این تخییر از طرف ساحران، نوعى فروتنى و حسن ادب نسبت به موسى بود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر احسن الحدیث
قٰالُوا یٰا مُوسىٰ إِمّٰا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمّٰا أَنْ نَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقىٰ این آیه نشان مى دهد که جادوگران خواسته اند مطلب را مهم تلقّى نکنند گویى گویندگان آن، به پیروزى خود مطمئن بوده اند این سخن در سوره اعراف 115 نیز بدین نحو آمده است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
قٰالُوا یٰا مُوسىٰ إِمّٰا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمّٰا أَنْ نَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقىٰ پس ازآنکه ساحرها با اسباب سحرشان حاضر گردیدند بموسى(ع)خطاب نمودند و گفتند اى موسى آیا تو عصاى خود را مى اندازى یا ما اول کسى باشیم که عمل خود را ظاهر نمائیم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.