از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  فلسفه تشریع جهاد - اميرعباس حسامي
فلسفه تشریع جهاد
با توجه به این که احتمالا این آیه، نخستین آیاتى است که اجازه جهاد را براى مسلمانان صادر کرده است، و محتواى آن اشاره اى به فلسفه این حکم دارد، تذکر در این زمینه لازم به نظر مى رسد.
در این آیات به دو قسمت مهم از فلسفه هاى جهاد اشاره شده است :
نخست جهاد ((مظلوم )) در برابر ((ظالم و ستمگر)) که حق مسلم طبیعى و فطرى و عقلى او است که تن به ظلم ندهد، برخیزد و فریاد کند، و دست به اسلحه برد، ظالم را بر سر جاى خود بنشاند و دست آلوده او را از حقوق خود کوتاه سازد.
دیگر جهاد در برابر طاغوتهائى است که قصد محو نام خدا را از دلها و ویران ساختن معابدى که مرکز بیدارى افکار است دارند. (با توجه به آیه بعد)
در برابر این گروه نیز باید بپاخواست تا نتوانند یاد الهى را از خاطره ها محو کنند، مردم را تخدیر نموده ، بنده و برده خویش سازند.
این نکته نیز قابل توجه است که ویران کردن معابد و مساجد، تنها به این نیست که با وسائل تخریب به جان آنها بیفتند و آنها را در هم بکوبند، بلکه ممکن است از طرق غیر مستقیم وارد شوند و آنقدر سرگرمیهاى ناسالم فراهم سازند و یا تبلیغات سوء کنند که توده مردم را از معابد و مساجد، منحرف نمایند و به این ترتیب آنها را عملا به ویرانه اى تبدیل کنند.
بنابراین آنها که مى گویند: چرا اسلام اجازه داده است که مسلمانان با توسل به زور و نبرد مسلحانه ، مقاصد خود را پیش ببرند؟ چرا با توسل به منطق هدفهاى اسلامى پیاده نمى شود؟ پاسخشان از آنچه در بالا گفتیم به خوبى روشن مى شود.
آیا در برابر ظالم بیدادگرى که مردم را به جرم گفتن ((لا اله الا الله )) از خانه و کاشانه شان آواره مى سازد، و هستى آنها را تملک مى کند و پایبند به هیچ قانون و منطقى نیست مى توان با حرف حساب ایستاد؟!.
آیا در برابر چنین دیوانگان بى منطق جز با زبان اسلحه مى توان سخن گفت ؟.
این درست به این مى ماند که بگویند چرا شما با اسرائیل غاصب بر سر یک میز نمى نشینید و مذاکره نمى کنید؟ همان اسرائیلى که تمام قوانین بین المللى و اخطارها و تصویبنامه هاى سازمانهاى جهانى را که مورد اتفاق تمام ملتها است ، و تمام قوانین بشرى و دینى را زیر پا گذاشته است ، آیا چنین کسى منطق و مذاکره مى فهمد؟!
اسرائیلى که هزاران هزار کودک بى گناه و پیر زنان و پیر مردان و حتى بیماران بیمارستانها در زیر بمبهاى آتشزایش ، قطعه قطعه شده و سوخته اند، کسى است که باید از در منطق با او وارد شد؟
همچنین کسانى که وجود یک معبد و مسجد را که سبب آگاهى و حرکت توده هاى مردم است مزاحم منافع نامشروع خود مى بینند و به هر قیمتى بتوانند در هدم و محو آن مى کوشند، اشخاصى هستند که باید از طرق مسالمت آمیز با آنها وارد بحث شد؟
به هر حال اگر مسائل ذهنى را کنار بگذاریم و به واقعیات موجود در جوامع انسانى بنگریم یقین خواهیم کرد که در بعضى از موارد چاره اى جز توسل به اسلحه و زور نیست و این هم از ناتوانى منطق نیست بلکه عدم آمادگى جباران براى پذیرش ‍ منطق صحیح است ، بدون شک هر جا منطق مؤ ثر افتد حق تقدم با آن است . [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : جهاد گوینده : امیرعباس حسامی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.