خداى سبحان نخست به رسول گرامىاش دستور داد بر خدا توکل کند اما مشرکین به خاطر انکار و لجبازیشان، و یهودیان به خاطر اختلافشان مردگانى شدهاند که به سوى حق راه نمىیابند.
در مرحله دوم آینده آنان را که با این حال مىمیرند، یعنى هیچ معجزه و آیتى در آنها اثر نمىگذارد، بیان مىکند.
دقت در این دو فراز، این را به دست مىدهد که ملایمتر با سیاق این است که ما کلمه «یَوْمَ یُنْفَخُ» (نمل/87) را ظرف بگیریم براى جمله «إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ»، و کلمه «تفعلون» را هم با یا بخوانیم و «تفعلون» نخوانیم، هر چند که در قرائت متعارف با تاى خطاب آمده.
توضیح : بعضى از مفسرین (روح المعانى، ج: 20، ص: 36) گفتهاند: این جمله تعلیل مطالب قبل است، که نفخ صور و ما بعد آن را صنع محکم خدا مىدانست و معنایش اینست که: از این جهت صنع محکم او است، که او به ظواهر و بواطن افعال مکلفین آگاه است، و همین آگاهى اقتضاء مىکند که آن بواطن و کیفیات اعمال را آن طور که هست و حسن و قبحى که دارد، ظاهر کند و آثار آن حسن و قبح را که همان ثواب و عقاب است بعد از بعث و حشر و به راه انداختن کوهها بر آن اعمال مترتب کند.
لیکن خواننده توجه دارد که این گونه تفسیر کردن، بیهوده خود را به زحمت انداختن است و از آنهم که بگذریم اصلا سیاق آن را نمىپذیرد.
بعضى دیگر (روح المعانى، ج: 20، ص: 36) گفتهاند: جمله «خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ» اصلا ربطى بما قبل ندارد، و جملهاى است استینافى، در حکم جواب از سؤالى مقدر، گویا کسى پرسیده: بعد از آن همه حوادث عجیب چه مىشود؟ در پاسخ فرموده: خدا به عمل هر عاملى خبیر و مطلع است، آنان را بر طبق عملهایشان پاداش و کیفر مىدهد و آن گاه همین اجمال را در جمله و «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها» (نمل/89) تا آخر دو آیه تفصیل مىدهد.
البته در این میان وجه دیگرى نیز هست که با دقت در سیاق آیات قبلى فهمیده مىشود، توضیح اینکه: خداى سبحان نخست به رسول گرامىاش دستور داد بر خدا توکل کند و امر مشرکین و بنى اسرائیل را به او واگذارد، براى اینکه او تنها قدرت آن دارد که مؤمنین به آیاتش و تسلیم شدگان در برابر حق را هدایت کند و اما مشرکین به خاطر انکار و لجبازیشان، و یهودیان به خاطر اختلافشان مردگانى شدهاند که گوششان از شنیدن حق کر شده و چشمشان از دیدن آن کور، دیگر نمىشنوند و به سوى حق راه نمىیابند و با نظر در آیات آسمان و زمین اعتبار نمىگیرند و همه را اینها به اختیار خود مىکنند، نه اینکه ما قدرت دیدن و شنیدن را از آنها گرفته باشیم.
در مرحله دوم آینده آنان را که با این حال مىمیرند، یعنى هیچ معجزه و آیتى در آنها اثر نمىگذارد، بیان مىکند و مىفرماید به زودى جنبندهاى از زمین بیرون مىشود و با ایشان صحبت مىکند، که چون معجزهاى است خارق العاده و بسیار عجیب، ناگزیرشان مىکند از اینکه حق را قبول کنند و دیگر اینکه از هر امتى فوجى از تکذیب کنندگان را محشور مىکند و حجت را بر آنان تمام مىسازد و بالأخره او داناى به افعال ایشان است و به زودى هر که حسنه یا سیئهاى کرده باشد، پاداش یا کیفرش مىدهد و این پاداش در روزى است که در صور دمیده شود، پس همه به فزع درآیند و با خوارى و ذلت نزد خدا آیند.
دقت در این دو فراز، این را به دست مىدهد که ملایمتر با سیاق این است که ما کلمه «یَوْمَ یُنْفَخُ» (نمل/87) را ظرف بگیریم براى جمله «إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ»، و کلمه «تفعلون» را هم با یا بخوانیم و«تفعلون» نخوانیم، هر چند که در قرائت متعارف با تاى خطاب آمده.
و آن وقت معنا چنین مىشود: «خدا به آنچه اهل آسمانها و زمین مىکنند در روزى که در صور دمیده مىشود، و همه با خوارى نزدش مىآیند، دانا و با خبر است، هر کس حسنه آورده باشد، به بهتر از آن پاداش مىشود و هر کس سیئه آورده باشد با صورت به جهنم انداخته مىشود و همه جزاى عمل خود را مىبینند».
و بنا بر این، آیه مورد بحث همان معنا را خواهد داد که آیه «أَ فَلا یَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِی الْقُبُورِ وَ حُصِّلَ ما فِی الصُّدُورِ إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَخَبِیرٌ"»(عادیات/9-11) و آیه «یَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا یَخْفى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَیْءٌ» (غافر/16) در مقام بیان آن است، آن وقت جمله «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ ...» (نمل/89) تفصیلى مىشود براى جمله «إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ» تفصیل از نظر لازمه با خبر بودن، که همان جزاى عملکرد آنان است، هم چنان که در ذیل هم به آن اشاره نموده مىفرماید: «هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (نمل/90) و قبلا مردم غایب فرض شده بودند و در اینجا حاضر و مورد خطاب، این التفات به منظور تشدید نهیب و تهدید است.
[ بستن توضیحات ]