ارادهى خداوند سبب پیدایش وآفرینش موجودات است و مىتواند بدون اسباب و وسیله مادّى نیز بیافریند. او سببساز و سبب سوز است، گاهى تأثیر چیزى را از آن مىگیرد و گاهى به چیزى اثر مىبخشد. پیدایش وبقا و آثار همه چیز بسته به اراده و خواست اوست.
خداوند در پاسخ زکریّا فرمود: «یفعل مایشاء» و در جواب مریم فرمود: «یخلق مایشاء» شاید رمزش این باشد که فرزند براى بانوى بىشوهر شگفت آورتر از فرزند براى پیرمرد باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
1 جهان ما، جهان اسباب است و خدا آفرینش جهان را چنان قرار داده است که هر موجودى به دنبال یک سلسله عوامل پا به دایره ى وجود مى گذارد؛ براى مثال براى تولد یک فرزند، ازدواج یک مرد و زن و پیوند «اسپرم» و «اُوول» لازم است
اما این نظام طبیعت، مخلوق خدا و محکوم فرمان اوست و هرگاه بخواهد مى تواند این نظام را دگرگون سازد و به وسیله ى اسباب و عوامل غیر عادى موجوداتى بیافریند
به عبارت دیگر، به وجود آمدن فرزند سببى دارد که گاهى طبیعى و از طریق ازدواج است و گاهى غیر طبیعى و به وسیله ى اسباب ماوراى طبیعى
در مورد مریم علیها السلام در آیات دیگر قرآن اشاره شده که روح القدس در وجود او دمید و عیسى علیه السلام پدید آمد
2 «کُن» (باش) در حقیقت بیان اراده ى قطعى خداست، وگرنه خدا براى به وجود آوردن چیزها، احتیاج به سخن گفتن ندارد؛ یعنى به مجرداین که اراده ى او به چیزى تعلّق بگیرد و فرمان آفرینش صادر شود، فوراً موجود مى شود و لباس هستى برآن پوشیده مى شود و به همان راحتى که ما صورت هاى ذهنى خود را ایجاد مى کنیم، خدا مخلوقات را به وجود مى آورد
3 ازآنجاکه به طور طبیعى، انسان ها بدون پدر متولد نمى شوند، تعجب مریم از تولد عیسى بدون پدر، به جا بود؛ چرا که مى دانست هنگامى که با مردم روبه رو شود، اولین پرسش آنان این خواهد بود که چگونه تو بدون شوهر، داراىِ فرزند شدى
بنابراین سخنان مریم اعتراض به اراده ى الهى نبود، بلکه نوعى درخواست توضیح بود
[ نظرات / امتیازها ]