● اولی بودن پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نسبت به مؤمنین در تمامی شئون
«انفس مؤمنین»، یعنى خود مؤمنین، و بنابراین، معناى «أولى بودن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به مؤمنین از خود مؤمنین» این است که آن جناب اختیاردارتر نسبت به مؤمنین است از خود مؤمنین، و معناى اولویت این است که فرد مسلمان هر جا امر را دائر دید بین حفظ منافع رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و حفظ منافع خودش، باید منافع رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را مقدم بدارد. {النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم}
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : بنابراین معناى آیه این مىشود که مؤمن هر حق و منافعى که براى خودش قائل است، اگر حفظ جان خویش است و اگر دوست داشتن خودش است، و اگر براى خود حرمتى قائل است، و اگر استجابت دعوت است، و اگر به کار بردن اراده خویش است، هر چه باشد، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مقدم بر او است، یعنى هر جا که امر دائر شد بین حفظ جان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، یا جان خودش، یا بین دوست داشتن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، یا دوست داشتن خودش، و همچنین سایر موارد دیگر، جانب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را بر جانب خود ترجیح دهد.
در نتیجه، اگر در هنگام خطر، جان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مخاطره قرار گیرد، یک فرد مسلمان موظف است که با جان خود سپر بلاى آن جناب شود و خود را فدایش کند.
و همچنین در تمامى امور دنیا و دین، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) أولى و اختیاردارتر است، و اینکه گفتیم در تمامى امور دنیا و دین، به خاطر اطلاقى است که در جمله «النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» هست.
بعضى (تفسیر کشاف ج 3، ص 52) گفتهاند: مراد اولویت آن جناب در دعوت است، یعنى وقتى آن جناب مؤمنین را به چیزى دعوت کرد، و نفس مؤمنین ایشان را به چیز دیگر، واجب است دعوت او را اطاعت کنند و دعوت نفس خود را عصیان کنند، در نتیجه آیه مورد بحث همان را مىگوید که آیه «وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ» (نساء/5) و آیه «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ» (نساء/64) و آیاتى دیگر نظیر آن، در مقام بیان آن است، تفسیر ضعیفى است براى اینکه گفتیم آیه مطلق است، و همه شؤون دنیایى و دینى را شامل مىشود.
همچنین آن تفسیر دیگر (روح البیان ج 7، ص 138) که گفتهاند: مراد نافذتر بودن حکم آن جناب نسبت به حکمى که مؤمنین علیه یکدیگر مىکنند، مىباشد هم چنان که در آیه «فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِکُمْ» (نور/61) منظور سلام کردن به یکدیگر است، پس به گفته این مفسرین برگشت معناى آیه مورد بحث به این است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بر مؤمنین ولایت دارد، ولایتى که فوق ولایت آنان نسبت به یکدیگر است، که آیه «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ» (توبه/7) بر آن دلالت دارد این قول نیز ضعیف است براى اینکه سیاق با آن مساعد نیست.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج16، ص: 413 و 414 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● احکام زنان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
اینکه زنان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مادران امتند، حکمى است شرعى و مخصوص به آن جناب، و معنایش این است که همانطور که احترام مادر، بر هر مسلمان واجب، و ازدواج با او حرام است، همچنین احترام همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بر همه آنان واجب، و ازدواج با آنان بر همه حرام است، و در آیات بعد به مساله حرمت نکاح با آنان تصریح نموده و مىفرماید «وَ لا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً» (احزاب/53). {وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُم}
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : پس تشبیه همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به مادران، تشبیه در بعضى از آثار مادرى است، نه همه آنها، چون مادر به غیر از وجوب احترام و حرمت نکاح، آثار دیگرى نیز دارد، از فرزند خود ارث مىبرد، و فرزند از او ارث مىبرد، و نظر کردن به روى او جائز است، و با دخترانى که از شوهر دیگر دارد نمىشود ازدواج کرد، چون خواهر مادرى آدمى است، و نیز پدر و مادر مادر، جد و جده آدمى است، و برادرانش دایى، و خواهرانش خاله انسان است، ولى همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به غیر از آن دو حکم، احکام دیگر مادرى را ندارند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج16، ص: 414 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : همسر |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «رحم»
کلمه «ارحام» جمع رحم است، که همان عضوى از زنان است که نطفه شوهر را در خود جاى مىدهد، تا به صورت جنین در آمده، و سپس متولد شود، و چون قرابتهاى نسبى بالأخره منتهى به یک رحم مىشود، بدین مناسبت خویشاوندان نسبى را رحم گفتهاند، و دارندگان نسبت را ذى رحم خواندهاند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج16، ص: 414 و 415 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : خانواده- خویشاوندی |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مقدم بودن صاحبان رحم در ارث
مراد از اولویت در این جمله که فرمود: صاحبان رحم بعضى اولى بر بعض دیگرند، اولویت در توارث (از یکدیگر ارث بردن) است، و منظور از کتاب خدا، یا لوح محفوظ است، و یا قرآن، و یا سوره قرآن، و جمله «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ»، بیان مىکند آن کسانى را که صاحبان رحم از آنان اولى به ارثند.
مراد از مؤمنین، مؤمنین غیر مهاجر است، و معناى آیه این است که صاحبان رحم بعضیشان اولى به بعض دیگر از مهاجرین، و سائر مؤمنین هستند که به ملاک برادرى دینى از یکدیگر ارث مىبردند، و این اولویت در کتاب خدا است، و چه بسا احتمال داده شود که جمله «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ»، بیان صاحبان رحم باشد، که در این صورت معنا چنین مىشود: صاحبان رحم از مهاجرین و غیر مهاجرین بعضى اولى از بعضى دیگرند. {وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُهاجِرِین}
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این آیه ناسخ حکمى است که در صدر اسلام اجراء مىشد و آن این بود که کسانى که به خاطر حفظ دینشان از وطن و آنچه در وطن داشتند چشم مىپوشیدند، و یا صرفا به خاطر دین با یکدیگر دوستى مىکردند، در بین خود از یکدیگر ارث مىبردند، آیه مورد بحث این حکم را نسخ کرد، و فرمود: از این به بعد تنها خویشاوندان از یکدیگر ارث مىبرند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج16، ص: 415 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : ارث |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نوع استثناء در آیه
کلمه «الا» در جمله «إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلى أَوْلِیائِکُمْ مَعْرُوفاً» استثناء منقطع است، (استثنایى است که مستثنى از جنس مستثنى منه نباشد).
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج16، ص: 415 |
قالب : قواعد عربی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از فعل معروف چیست؟
مراد از فعل معروف نسبت به اولیاء، این است که چیزى از مال را براى آنان وصیت کنى، که در شرع اسلام به ثلث مال و کمتر از آن تحدید شده. {إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلى أَوْلِیائِکُمْ مَعْرُوفاً}
«کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُوراً»، یعنى حکم فعل معروف، و وصیت کردن به چیزى از مال، در لوح محفوظ یا در قرآن و یا در سوره نوشته شده.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج16، ص: 415 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : وصیت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اولی بودن پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نسبت به مؤمنین
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرموند: من اولاى به هر مؤمنم از خود او، پس هر مردى از دنیا برود، و قرضى بگذارد، آن قرض به عهده من است، و هر کس بمیرد و مالى از خود بگذارد، از آن ورثه اوست.
علامه طباطبایی: در این معنا روایات دیگرى از طریق شیعه و اهل سنت رسیده.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را الدر المنثور (ج 5، ص 182) از احمد و ابو داوود و ابن مردویه، از جابر نقل کردهاند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج16، ص: 422 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: هر که را من مولایم على (علیهالسلام) مولای اوست
1-بریده گفت: من با على (علیهالسلام) در جنگ یمن شرکت داشتم، و از او جفایى دیدم، پس همین که به مدینه برگشته، شرفیاب محضر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) شدم، نزد آن جناب از على بدگویى کردم و عیب گرفتم، دیدم که رنگ آن جناب دگرگون شد، و فرمود: اى بریده مگر من اولى به مؤمنین از خود آنان نیستم؟ عرض کردم: بله یا رسول اللَّه فرمود: پس هر که من مولاى اویم، على مولاى اوست.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1-این روایت را الدر المنثور (ج 5، ص 182) از ابن ابى شیبه و احمد و نسایی از بریده آورده است.
2-در نور الثقلین (ج 4 ص 241 ش 26) به نقل از احتجاج از عبد اللَّه بن جعفر بن ابى طالب روایت شده که در ضمن حدیثى طولانى گفت: از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) شنیدم که مىفرمود: من به مؤمنین اولى هستم از خود آنان، هر کس من اولایم به او از خود او، تو اولى هستى به او از خودش، و این سخن را خطاب به على که در خانه در مقابل حضرت بود فرمود.
علامه طباطبایی : این روایت را کافى (ج 1، ص 406، ح 6) هم به سند خود از جعفر از آن جناب نقل کرده، و احادیث در این معنا از طریق شیعه و سنى از حد شمار بیرون است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج16، ص: 422 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : امیر المومنین علی (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سهم بردگان در ارث
حنان روایت گفت: به امام صادق (علیهالسلام) عرضه داشتم که: موالى (بردگان) چه حقى از آدم مىبرند؟ فرمود: هیچ سهمى از ارث به ایشان نمىرسد، مگر همان که قرآن فرمود: «إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلى أَوْلِیائِکُمْ مَعْرُوفاً».
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را فروع کافى (ج 7، ص 135، ح 3) از حنان روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج16، ص: 422 و 423 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : ارث |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● الاّ ان تفعلوا الى اولیائکم معروفا -
مرضيه السادات قاسمپور
قوانین ثابت ارث، مانع رسیدگى به وضعیّت دوستان محروم نشود. (الاّ ان تفعلوا الى اولیائکم معروفا)
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : ارث |
گوینده : مرضیه السادات قاسمپور |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.