إِنِّی إِذاً لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ «24»
محققا من اگر اتّخاذ کنم آلهه غیر از او را هر آینه در گمراهی آشکارا وارد میشوم.
ضلالت بمعنی گمراهی است که انسان راه را گم کند یا چیزی از او گم شود و منشأ ضلالت جهل است که نداند راه از چاه کدام طرف است یا اشتباه کند راه دیگری را خیال کند راه مقصود است، قسمت اوّل جهل بسیط است، انسان که مقصدش مثلا تهرانست سر یک جاده میبیند چندین راه است نمیداند کدامیک راه مقصود او است باید توقّف کند تا یک راهنمایی پیدا شود که اطمینان بقولش پیدا کند و اگر چند نفر باشند یکی اینکه راه را نشان میدهد دیگری راه دیگری هکذا سومی و چهارمی انسان متحیّر میشود که کدامیک آنها صادق هستند البته مطالبه دلیل و مدرک میکند و تا بر او ثابت نشود حرکت نمیکند، مسئله دین از همین باب است هر دسته راه سعادت را طریقه خود میداند: یهود، نصاری، مجوس، مشرکین
طبیعی و سایر فرق البته باید مطالبه دلیل کرد انبیاء را خدا فرستاده برای راهنمایی که راه سعادت را نشان دهند و البته با مدرک و دلیل مثل معجزه و یکی از راهنماهای خداوندی عقل است که گفتند عقل رسول باطنی است و رسول عقل خارجی است و مسئله توحید و نفی شرک را عقل درک میکند زیرا امری واضحتر از توحید نیست آثار قدرت الهی آن به آن در جمیع مخلوقات واضح و روشن است:
دل هر ذرّه را که بشکافی
آفتابیش در میان بینى
هر گیاهى که از زمین روید
وحده لا شریک له گوید
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست معرفت کردگار
تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ اسراء آیه 46. لذا شرک و بت پرستى بالاخص پس از آمدن انبیاء و دعوت به توحید ضلالت آشکار است که میگوید إِنِّی إِذاً لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ.
[ نظرات / امتیازها ]