از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید پیام ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  پیام - نويد چاليک
نسبت به تخصیص هایی که در قران کریم نسبت به امکان بخشش و یا تخفیف مجازات وجود دارد بسیار میتوان یاد کرد و در باب این ایه هم بر پایه همان سنت بخشش و رحمت که خدای متعال بر خود فرض نموده عمل میشود یعنی حتی در اخرت هم نسبت به دعای خالص گناه کاران میتواند اعمال بخشش کند. بیانش در قران عزیز هم از این باب است که بدانیم رحمت خدای متعال در زمان متوقف نمیشود بلکه در ذات وی جاری است و هر وقت صلاح بداند ان را اعمال میکند. زمان برای ما امری حقیقی است ولی به نظر برای پرودگار امری مفهومی و پدید اورده شده است و بر زمان محیط است. پدیده های خارج از زمان نوعی جاودانگی با خود دارند و فقط بر پایه پایستگی تغییر و تحول تکرار ناپذیر میکنند و بستر جدید ایجاد میکند و مفاهیم جدید. البته که درک کیفیت با توجه به سطح موضوع به نظر سخت می اید ولی قطعا پدید اوردن امر تازه ای برای خداوند کاری در شان او است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : اگاهی شخصی قالب : تفسیری موضوع اصلی : معاد گوینده : نوید چالیک
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : مقید کردن جمله" فَیَکْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَیْهِ" به جمله" إِنْ شاءَ" براى این بود که قدرت مطلقه خداى سبحان را برساند، و بفهماند که براى خداى متعال چنین قدرتى هست که حتى گرفتاریهاى اخروى را هم که در آن تردیدى نیست رفع کند، زیرا درست است که قضاى حتمى خدا، وقتى امرى را واجب نمود حتمى مى‏شود، و لیکن آن طور هم نیست که قدرت بر ترک را هم از خود سلب نماید، پس قدرت او در هر چیز، چه مورد قضایش باشد و چه نباشد مطلقه است، گر چه عملا همیشه ایجاد و آوردن چیزهایى را مى‏خواهد که قضاى حتمى بر آنها کرده و وعده جزمى به آوردن آنها داده و هرگز خلف وعده نمى‏کند، و لیکن در عین حال قدرت بر نخواستن هم دارد (دقت بفرمائید).
فساد اشکالى که بر آیه شده است، این است که: از آیه مورد بحث استفاده مى‏شود که خدا اگر بخواهد دعاى کفار را مستجاب نموده و عذاب را از آن برمى‏دارد، و حال آنکه این سخن مخالف است با مطلبى که نصوص کتاب و سنت بر آن دلالت دارد، و آن این است که تردیدى در قیامت نبوده و چاره‌‏اى جز وقوعش نیست، و همچنین چیزى از عذاب استیصال جلوگیرى نمى‏کند، چنان که آیه" وَ ما دُعاءُ الْکافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلالٍ- و دعاى کفار جز در ضلالت نیست" «غافر/50» بر آن دلالت دارد.
و اما آیه" وَ ما دُعاءُ الْکافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلالٍ"؟ مراد از آن دعائى است که کفار در
جهنم به منظور رفع عذاب و تخفیف آن مى‏کنند، و معلوم است که با قطعى بودن حکم و حتمى بودن قضا دیگر دعاى واقعى محقق نمى‏شود، زیرا از خدا خواهش کردن اینکه:" خدایا مخلوقات را از قبرها مبعوث مکن و یا اهل جهنم را در جهنم عذاب مفرما" به منزله این است که از خدا خواهش شود که:" اى خدا تو خدا مباش" براى اینکه معناى الوهیت خدا همین است که خلق بر طبق اعمالشان به سوى او بازگشت کنند. بنا بر این چنین دعاهایى فقط صورت دعا را داشته و از حقیقت معناى آن خالى است.
از این روى دعائى که در جمله" وَ ما دُعاءُ الْکافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلالٍ" است، دعائى است که کفار در عین کفر کرده‌‏اند. آرى، گر چه ممکن است در دنیا با توبه و ایمان به خدا ملکه کفر را از دل پاک کنند، و لیکن روز قیامت ممکن نیست بتوانند آن را از دلها زایل گردانند. پس اینکه در قیامت و یا در جهنم از خدا مى‏خواهند که عذاب را از آنان بر طرف سازد این دعایشان نظیر همان دروغهایى است که در قیامت به خداى خود مى‏گویند و خداوند از آنان چنین حکایت کرده:" وَ اللَّهِ رَبِّنا ما کُنَّا مُشْرِکِینَ". همانطورى که چنین دروغهایى را در عین اینکه مى‏دانند فایده ندارد، مى‏گویند، و نمى‏توانند نگویند، زیرا رذیله دروغ در دنیا ملکه آنان شده، و در دلهایشان رسوخ کرده، و لذا در قیامت هم که روز افشاء و بیرون ریختن اسرار درونى است، از آن چشم نمى‏پوشند، همچنین است درخواست رفع عذابشان، و همچنین خوردن و آشامیدن و سر و صدایى که در جهنم با یکدیگر دارند و نمى‏توانند نداشته باشند.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.