● مريم محراب بگي -
دانشنامه قرآن کریم مشکات
مَشارِقَ : طلوع خورشید، دمیدن آفتاب
توضيح : منظور از مشرقین و مغربین، مشرق و مغرب زمستان و تابستان است، منظور از مشارق و مغارب، مشرق و مغرب روزهاى سال است که آفتاب هر روز از یکى طلوع و در یکى غروب مىکند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» دانشنامه قرآن کریم مشکات
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» دانشنامه قران کریم مشکات
الْأَرْضِ : زمین
توضيح : مراد همین زمینی است که زیر پای ما می باشد. در قرآن همیشه به لفظ مفرد آمده است. شاید علتش آن است که آنچه غیر از زمین است نسبت به ما آسمان محسوب مىشود. مثلاً مریخ گر چه یک کره و زمین است، ولى نسبت به ما ، آسمان حساب مىشود.
کلمه ارض همانطور که به تمام کره زمین اطلاق شده، به بعضى از آن نیز گفته شده است. از جمله: [مائده: 21، یوسف:80 و قصص:81]
زمین پس از آسمان و منظومه شمسى آفریده شده [نازعات:27-32]. و خدا را تسبیح مىکند . [اسراء:44] و در آستانه قیامت کوبیده و ریز ریز خواهد شد. [ابراهیم:48]، [حاقة:14] و زمین که حافظ اسرار و اعمال آدمى است در روز قیامت اسرار خویش را فاش کرده و بیرون ریخته و گواه آنها خواهد بود. [زلزله:4-5]
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
بارَکْنا : نعمت خدادادی، ثبوت خیر خدائى در یک چیز، نموّ، زیادت، سعادت، فایده ثابت، ازدیاد نعمت، خیر فراوان «مبارک» برکت دادن، نعمت را زیاد کردن «تبارک» منزّه بودن، خجسته، خیر فراوان داشتن
توضيح : مَجْمَع آب را برکه گویند چون آب در آن ثابت است.
«مبارک» چیزى است که در آن فایده ثابت باشد.
«تبارک اللّه» از آن جهت گفته مىشود که فایدههاى ثابت از خداست.
«تبارک»، خجسته، منزّه و پاک بودن، خیر فراوان، منشأ خیر و برکت.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
صَبَرُوا : شکیب، شکیبایی،حبس، امساک، خویشتن دارى، بردباری، تحمّل، استقامت، پایداری انتظار، منتظر بودن «اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلی، «مصابره» تشویق یکدیگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر «ما اصبر» چه قدر شکیبا، چه صبور
توضيح : صبر: خویشتن دارى و حبس نفس است بر چیزی که شرع و عقل تقاضا مى کند، یا از چیزى که شرع و عقل از آن نهى مى کند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مى کند اگر خویشتن دارى در مصیبت باشد آن را صبر گویند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پیش آمد باشد آن را سعه صدر گویند. اگر در امساک و نگفتن سخن باشد، کتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به کسى گفته مى شود که نوعى تکلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
دَمَّرْنا : هلاک کردن، ویرانی، تباه کردن «دمار» هلاکت
توضيح : «دَمَّرَ» هم به نفسه و هم با «عَلى» متعدى مىشود .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
یُسْتَضْعَفُونَ : سست شدن، ناتوانى،جمع آن ضعفاء و ضعاف
توضيح : ضعف به ضم ناتوانى بدن و به فتح ناتوانى عقل و رأیاست. این قول در قاموس و اقرب نیز نقل شده.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.