معرفی عباد الله در دو ردیف
با توجه به این آیات به دست میآید که «عباد الله» در دو ردیف معرفی شدهاند:
ردیف اول:
چیزی است که خدا درباره آنها فرمود: وفای به نذر و خوف از قیامت و طعام دادن به مسکین و یتیم و اسیر.
ردیف دوم:
چیزی است که از زبان خودشان بیان میکنند: ما اطعام را فقط به خاطر خدا کردیم و نیز ما از پروردگار در روز بسیار سخت میترسیم.
خوف وخوف باهمند: خوف از خدا و قیامت.
اینها میگویند که ما از پروردگار میترسیم که این همان ترس از قیامت است، ولی با این بیان آن را اظهار میکنند که ما از پروردگار خود در روز قیامت میترسیم.
به وفای به نذر هم نگاه کنیم، دو نظریه میتوان درباره اینها داد:
یکبار میگوییم: وفای به نذر یک چیزی است، غیر از این اطعام است. که بر حسب روایات همان روزه بوده یا چیز دیگری بوده. یعنی وفای به نذر گرسنگی را ایجاد کرده بود و اطعام طعام «علی حبه»، به رغم گرسنگی داشت اتفاق میافتاد. ( این یک نوع ارتباط برقرار کردن).
یا بگوییم که وفای به نذر همان اطعام است. حالا این نذر مشمول اطعام قرار گرفته است یا هر چه که بوده، یک بحثی است که حداقل ما با توجه به آیات قرآن اینجا نتیجهای نگرفتهایم که بگوییم که وفای به نذر حتما اطعام است یا روزه است که گرسنگی را ایجاد کرده است. چون اینجا که میگوید «علی حبه»، این گرسنگی باید ایجاد شود و (به هر تقدیر اینها باهم در ارتباطند).
مجموعه وفای به نذر و اطعام به یتیم و فقیر و اسیر به رغم علاقه و با نهایت خلوص، همان عبور از دنیاگرایی به سوی خدا گرایی است.
اوصاف «شاکر» و «کفور»
خدا یک بحثی را باز میکند و میگوید که این بحث دو شاخه دارد «شاکر و کفور» البته به «کفور» یک تکمله هم میزند و میفرماید که اگر «کفور» باشی، عذاب دارد، اختیار محض نیست.
ضلع اول را به مناسبت «شاکرین» میگوید و ضلع دوم را به مناسبت «کفوران» میگوید.
به پیامبر میفرماید: فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ کَفُورًا (٢۴)
در مورد «شاکرین» میفرماید: یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا (٧)
در مورد «کفوران» هم میفرماید: إِنَّ هَؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ یَوْمًا ثَقِیلا (٢٧)
در مورد «شاکرین» میفرماید: وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا (٨)
در مورد «کفوران» میفرماید: إِنَّ هَؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ یَوْمًا ثَقِیلا (٢٧)
اوصاف «ءاثم» و «کفوری» که به پیامبر میگوید از او اطاعت نکن، اوصاف نقطه مقابل آن، «عباد الله» هست که در آیات (۵ تا ۲۲) معرفی میشوند.
«شاکرین»: آخرتگرا، خداترس، به رغم حب دنیا، از آن میگذرند.
«کفوران»: دنیاگرا، خدا را رها کردهاند، دنیا دوستند.
به پیامبر اسلام چه میگوید:این است، این که از آیه (۵) تا آیه (۲۲) ادامه پیدا میکند روشن است:
إِنَّ الأبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا (۵)عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا (۶)یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا (٧)
در «یوفون» ممکن است که مطلب جدا شود ولی سیاق عوض نمیشود. چون «عباد الله» را معرفی میکند.
وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا (٨)إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلا شُکُورًا (٩)
کسانی که در دنیا شکر نمیخواهند خدا شاکر آنهاست
«شکورا» از آن قرائنی است که نشان میدهد که این ضلع در مورد «شاکران» است، «شاکر» آن کسی است که، طالب «شکور» نیست، پس میشود «مشکور».
شما گفتید: لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً خدا هم میفرماید: إِنَّ هَذَا کَانَ لَکُمْ جَزَاءً وَکَانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُورًا (٢٢)
شما گفتید که : «لا نرید منکم شکورا»، خدا میفرماید: «کان سعیکم مشکورا».
یعنی کسی که «شاکر» است، خدا شاکرش میشود.
[ نظرات / امتیازها ]
در آیات به ذکر اعمال و اوصافى که ((ابرار)) و ((عباد الله )) دارند، پرداخته با ذکر پنج وصف دلیل استحقاق آنها را نسبت به این همه نعمتهاى بى مانند توضیح مى دهد.
مى فرماید: ((آنها به نذر خود وفا مى کنند)) (یوفون بالنذر).
((و از روزى که عذاب و شر آن گسترده است بیمناکند)) (و یخافون یوما کان شره مستطیرا).
جمله ((یوفون )) و ((یخافون )) و جمله هاى بعد از آن که همه به صورت فعل مضارع آمده نشان مى دهد که این برنامه مستمر و همیشگى آنان است .
البته همانگونه که در شاءن نزول گفتیم مصداق اتم و اکمل این آیات امیر مؤ منان على و فاطمه زهرا و فرزندان آنها حسن و حسین ((سلام الله علیهم اجمعین )) مى باشند که نذر خود را در مورد سه روز روزه داشتن ادا کردند، و جز با آب افطار ننمودند، و قلب آنان از خوف خدا و خوف قیامت مالا مال بود.
((مستطیر)) به معنى گسترده و پراکنده است ، و اشاره به عذابهاى گوناگون و وسیع آن روز عظیم مى باشد.
به هر حال وقتى آنها به نذرهائى که بر خویشتن واجب کرده اند وفا مى کنند به طریق اولى واجبات الهى را محترم شمرده و در انجام آن مى کوشند.
[ نظرات / امتیازها ]