از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
شماره صفحه : 579 حزب : 116 جزء : بیست و نهم سوره : انسان
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(یوفون بالنذر و یخافون یوما کان شره مستطیرا):(آنها به نیکی به عهد ونذر خود وفا می کنند و از روزی که شر آن همه را فرا می گیرد، بیمناکند) [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود ورزيده - تدبرقران
معرفی عباد الله در دو ردیف
با توجه به این آیات به دست می‌آید که «عباد الله» در دو ردیف معرفی شده‌اند:
ردیف اول:
چیزی است که خدا درباره آنها فرمود: وفای به نذر و خوف از قیامت و طعام دادن به مسکین و یتیم و اسیر.
ردیف دوم:
چیزی است که از زبان خودشان بیان می‌کنند: ما اطعام را فقط به خاطر خدا کردیم و نیز ما از پروردگار در روز بسیار سخت می‌ترسیم.
خوف وخوف باهمند: خوف از خدا و قیامت.
اینها می‌گویند که ما از پروردگار می‌ترسیم که این همان ترس از قیامت است، ولی با این بیان آن را اظهار می‌کنند که ما از پروردگار خود در روز قیامت می‌ترسیم.
به وفای به نذر هم نگاه کنیم، دو نظریه می‌توان درباره اینها داد:
یک‌بار می‌گوییم: وفای به نذر یک چیزی است، غیر از این اطعام است. که بر حسب روایات همان روزه بوده یا چیز دیگری بوده. یعنی وفای به نذر گرسنگی را ایجاد کرده بود و اطعام طعام «علی حبه»، به رغم گرسنگی داشت اتفاق می‌افتاد. ( این یک نوع ارتباط برقرار کردن).
یا بگوییم که وفای به نذر همان اطعام است. حالا این نذر مشمول اطعام قرار گرفته است یا هر چه که بوده، یک بحثی است که حداقل ما با توجه به آیات قرآن اینجا نتیجه‌ای نگرفته‌ایم که بگوییم که وفای به نذر حتما اطعام است یا روزه است که گرسنگی را ایجاد کرده است. چون اینجا که می‌گوید «علی حبه»، این گرسنگی باید ایجاد شود و (به هر تقدیر اینها باهم در ارتباطند).
مجموعه وفای به نذر و اطعام به یتیم و فقیر و اسیر به رغم علاقه و با نهایت خلوص، همان عبور از دنیاگرایی به سوی خدا گرایی است.

اوصاف «شاکر» و «کفور»
خدا یک بحثی را باز می‌کند و می‌گوید که این بحث دو شاخه دارد «شاکر و کفور» البته به «کفور» یک تکمله هم می‌زند و می‌فرماید که اگر «کفور» باشی، عذاب دارد، اختیار محض نیست.
 ضلع اول را به مناسبت «شاکرین» می‌گوید و ضلع دوم را به مناسبت «کفوران» می‌گوید.
 به پیامبر می‌فرماید: فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ کَفُورًا (٢۴)
در مورد «شاکرین» می‌فرماید: یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا (٧)
در مورد «کفوران» هم می‌فرماید: إِنَّ هَؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ یَوْمًا ثَقِیلا (٢٧)
در مورد «شاکرین» می‌فرماید: وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا (٨)
در مورد «کفوران» می‌فرماید: إِنَّ هَؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ یَوْمًا ثَقِیلا (٢٧)
اوصاف «ءاثم» و «کفوری» که به پیامبر می‌گوید از او اطاعت نکن، اوصاف نقطه مقابل آن، «عباد الله» هست که در آیات (۵ تا ۲۲) معرفی می‌شوند.
«شاکرین»: آخرت‌گرا، خداترس، به رغم حب دنیا، از آن می‌گذرند.
«کفوران»: دنیاگرا، خدا را رها کرده‌اند، دنیا دوستند.
به پیامبر اسلام چه می‌گوید:این است، این که از آیه (۵) تا آیه (۲۲) ادامه پیدا می‌کند روشن است:
إِنَّ الأبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا (۵)عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا (۶)یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا (٧)
در «یوفون» ممکن است که مطلب جدا شود ولی سیاق عوض نمی‌شود. چون «عباد الله» را معرفی می‌کند.
وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا (٨)إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلا شُکُورًا (٩)
کسانی که در دنیا شکر نمی‌خواهند خدا شاکر آنهاست
«شکورا» از آن قرائنی است که نشان می‌دهد که این ضلع در مورد «شاکران» است، «شاکر» آن کسی است که، طالب «شکور» نیست، پس می‌شود «مشکور».
شما گفتید: لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً خدا هم می‌فرماید: إِنَّ هَذَا کَانَ لَکُمْ جَزَاءً وَکَانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُورًا (٢٢)
شما گفتید که : «لا نرید منکم شکورا»، خدا می‌فرماید: «کان سعیکم مشکورا».
یعنی کسی که «شاکر» است، خدا شاکرش می‌شود.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 353
در آیات به ذکر اعمال و اوصافى که ((ابرار)) و ((عباد الله )) دارند، پرداخته با ذکر پنج وصف دلیل استحقاق آنها را نسبت به این همه نعمتهاى بى مانند توضیح مى دهد.
مى فرماید: ((آنها به نذر خود وفا مى کنند)) (یوفون بالنذر).
((و از روزى که عذاب و شر آن گسترده است بیمناکند)) (و یخافون یوما کان شره مستطیرا).
جمله ((یوفون )) و ((یخافون )) و جمله هاى بعد از آن که همه به صورت فعل مضارع آمده نشان مى دهد که این برنامه مستمر و همیشگى آنان است .
البته همانگونه که در شاءن نزول گفتیم مصداق اتم و اکمل این آیات امیر مؤ منان على و فاطمه زهرا و فرزندان آنها حسن و حسین ((سلام الله علیهم اجمعین )) مى باشند که نذر خود را در مورد سه روز روزه داشتن ادا کردند، و جز با آب افطار ننمودند، و قلب آنان از خوف خدا و خوف قیامت مالا مال بود.
((مستطیر)) به معنى گسترده و پراکنده است ، و اشاره به عذابهاى گوناگون و وسیع آن روز عظیم مى باشد.
به هر حال وقتى آنها به نذرهائى که بر خویشتن واجب کرده اند وفا مى کنند به طریق اولى واجبات الهى را محترم شمرده و در انجام آن مى کوشند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  داريوش بيضايي - تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه آیت الله حاج سید ابراهیم بروجردی
یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطیراً وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَریراً فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَریراً
مفسرین عامه و خاصه اتفاق دارند در اینکه این آیات در شان امیرالمومنین(ع) و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین(ع) و فضه کنیز آنها نازل شده و داستان آن بدینقرار است که حسنین(ع) بیمار شدند جدشان پیغمبر اکرم(ص) با جمعی از اصحاب بعیادت آنها تشریف بردند و به امیرالمومنین(ع) فرمودند اگر نذر کنی در حق حسنین روا باشد و امیرالمومنین(ع) و حضرت فاطمه(ع) و خود حسنین(ع) و کنیزشان فضه هر یک سه روز نذر کردند اگر خداوند آنها را به شکرانه آن عافیت دهد روزه بگیرند و چون خدایتعالی ایشان را شفا داد امیرالمومنین(ع) به حضرت فاطمه(ع) فرمود وقت آن است که ما به نذر خود وفا کنیم و چیزی نداشتند امیرالمومنین(ع) نزد یهودی بتام شمعون رقت تا مقداری جو قرض کند, یهودی گفت یا علی این پشم را بگیر و به زنان بده تا من بریسند و این سه صاع جو را مزد بگیرند, آنحضرت آنها را گرفت و بخانه آورد حضرت فاطمه یک صاع آن را آسیاب کرد و پنج قرص از نان پخت و هر یکی را قرصی, همه روزه دار بودند چون نماز شام بجا آوردند و خواستند افطار کنند هنوز دست به طعام نبرده بودند که فقیری بدر خانه آمد و گفت مسکینی از مسلمان هستم مرا طعام دهید خداوند شما را از خوانهای بهشت طعام دهد و امیرالمومنین(ع) به حضرت فاطمه (ع) فرمود:
ای فاطمه ایکه بزرگوار و عزیز و بلند مرتبه و با یقینی و ای دختر بهترین مردمان عالم مگر نمی بینی فقیر بینوایی در خانه ایستاده ناله و فریاد میکند و خدا را میخواند و اظهار گرسنگی بما میکند بدان که هر شخصی در گروی اعمال خود میباشد و نیکوکاران عمل نیک خود را به قرض میدهند و سرآمد مدت وام آنها بهشت علیین است.
خداوند حرام کرده آن بهشت را بر هر خسیس و بخیلی و از برای بخیل جایگاه خوار و ذلیلی است و آن دوزخ است و سجیل. و شراب او کثافات زنان زانیه است همیشه در آن دوزخ جاوید بمانند.
حضرت فاطمه(ع) در جواب آنحضرت فرمود: ای پسر عموی عزیزم امر و فرمان شما را می‌شنوم و اطاعت میکنم و از هیچ ملامت کننده و چیزی باکی ندارم پیشه کرم و احسان به بینوایان و بروز نیکویی بانها است و در این دنیا از هیچ مشقت و سختی باکی ندارم زیرا میدانم پاداش تمام اینها بهشت جاوید است که در آن داخل میشوم و شفاعت است که خداوند ویژه من قرار داده است.
امیرالمومنین(ع) قرص نان خود را به آن فقیر ایثار نمود حضرت فاطمه و حسنین(ع) و فضه نیز به آن حضرت اقتدا نمودند و نان خود را به فقیر دادند و آن شب به آب تنها افطار باز نمودند روز دیگر صاع دوم را حضرت فاطمه(ع) آسیاب کرد و پنج قرص نان پخت پس از ادا نماز چون خواستند افطار کنند یتیمی در خانه آمد و گفت السلام علیکم یا اهل بیت النبوه , یتیمی از فرزندان مهاجر هستم پدرم در رکاب رسول خدا شهید شده است مرا طعامی بدهید امیرالمومنین(ع) چون صدای یتیم را شنید فرمود قرص من را باو بدهید و حضرت فاطمه(ع) و حسنین و کنیز آنها به آنحضرت اقتدا نموده هر یک قرص نان خود را به یتیم دادند و آن شب نیز به آب افطار نمودند شب سوم هنگام افطار فقیری دیگر به در خانه آمد و گفت من اسیری هستم مرا طعامی بدهید و امیرالمومنین(ع) قرص نان خود را به آن اسیر داد حضرت فاطمه(ع) و حسنین(ع) و فضه نیز سهم خود را به آن اسیر دادند و آن شب هم به آب افطار کردند روز چهارم حضرت اکرم (ص) به منزل دخترش حضرت فاطمه تشریف برد دید حسنین از شدت ضعف می لرزند از حال آنها سوال نمود حضرت فاطمه داستان را بعرض مبارکش رسانید, رسول خدا گریست در اثنا جبرئیل نازل شد و این آیات را آورد: ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا تا آخر آیه را آورد پیغمبر (ص) حمد و سپاس پروردگار را بجا آورد و تبسمی بصورت آنها نمود و فرمود بگیرید تهنیت و مبارک باد خدا را که جبرئیل آورده و از جانب پروردگار بشما سلام می رساند و این آیات را در شان شما نازل نموده خداوند نعمتی بشما عطا فرموده که هرگز نابودشدنی نیست و ای دختر محمد(ص) گوارا باد تو را قرب رحمن و جوار پروردگار در خانه جلال و جمال و خداوند شما را سندس و استبرق و ارجوان بهشتی می پوشاند و سیراب میشوید از شربت رحیق مختوم و شما نزدیکترین مخلوقات به خداوند رحمن هستید و ایمن باشید در آن وقتی که همه مردم محزون و ترسان باشند, خوشا بحال دوستداران شما و کسانیکه شما را در آن عصر عزیز و محترم می‌ شمارند زمانیکه مردم شما را خوار و ذلیل می‌نمایند و آنها یاری میکنند شما را آن وقتیکه یار و یاوری نداشتید وای بر امت من وای بر امت من از طرف خدا و پس از آن حضرت فاطمه و امیرالمومنین(ع) و حسنین را بوسید و به سینه خود چسباند و فرمود خداوند خلیفه من است بر شما در حال حیات و ممات و من شما را به او می‌سپارم که بهترین حافظ و نگهبان است محفوظ بدارد خداوند هر کسی را که شما را حفظ مینماید.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.