وجه خداى تعالى عبارت است از صفات فعلى او، که صفات ذاتى خداى تعالى ما وراى آن صفات قرار دارد، و مبدأ آن و در آخر مبدأ تمامى خیرات عالم است. و بنا بر این برگشت اینکه عمل براى وجه اللَّه باشد، به این مىشود که عمل انسان به این انگیزه از انسان سر بزند که باعث رضاى اوست، و او محبوب ما و رضایتش منظور ما است، براى اینکه او جمیل على الاطلاق است، و به تعبیر دیگر: برگشت چنین عملى به این است که انسان خداى را تنها به این جهت عبادت کند که او اهلیت عبادت و استحقاق آن را دارد.
توضیح : وجه خداى تعالى عبارت است از صفات فعلى خداى تعالى، صفات کریمهاى که افاضه خیر بر خلق و خلقت و تدبیر و رزق آنها، و یا به عبارت جامعتر رحمت عامه او که قوام تمامى موجودات بدان است، از آن صفات نشات مىگیرد، و بنا بر این معناى اینکه عملى به خاطر وجه اللَّه انجام شود این است که در انجام عمل این نتیجه منظور گردد که رحمت خداى تعالى و خشنودیش جلب شود، منظور تنها و تنها این باشد و ذرهاى از پاداشهایى که در دست غیر خداى تعالى است منظور نباشد، و به همین جهت خانواده اطعامگر دنبال این سخن خود که «إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ» اضافه کردند: «لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً- ما از شما نه پاداشى مىخواهیم، و نه حتى تشکرى».
هدف واقع شدن وجه اللَّه، و آن را غایت و انگیزه اعمال قرار دادن، در چند جا از کلام مجیدش آمده، مانند آیات زیر: «وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ» (کهف/28) و در این معنا است آیه شریفه «وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ» (بینه/5) و آیه شریفه «وَ ما تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ» (بقره/272) و آیه شریفه «فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ» (مومن/65) و آیه «أَلا لِلَّهِ الدِّینُ الْخالِصُ» (زمر/3).
[ بستن توضیحات ]