محمدرضا زارع بیدکی
[ همه نکته ها ] نکته های محمدرضا زارع بيدکي (1 مورد)
  سوره حج آیه 18 - پاسخ به چند سؤال
پاسخ به چند سؤال
1 ـ با توجه به این که: «مَنْ فِى الأَرْض»، شامل همه انسان ها مى شود، چرا بعد از آن جمله «کَثِیْرٌ مِنَ النّاس» آمده است؟

در پاسخ مى توان گفت: این جمله، در حقیقت توضیحى است براى «مَنْ فِى الأَرْض» یعنى ساکنان زمین دو گروهند، گروهى مؤمن و خاضع در برابر خدا و گروهى کافر و متمرد و سرکش.

این احتمال را نیز بعضى از مفسران داده اند که: تعبیر «مَنْ فِى الأَرْض» که جنبه عمومى دارد، اشاره به سجود تکوینى است که همه انسان ها حتى کافران جزء، جزء وجودشان در آن شرکت دارند، ولى جمله ««کَثِیْرٌ مِنَ النّاس»...» اشاره به سجود تشریعى است که در آن با هم مختلفند. (چنان که پیشتر گفته شد).

این احتمال نیز وجود دارد که: «مَنْ فِى الأَرْض» اشاره به فرشتگان ساکن زمین باشد مانند ««مَنْ فِى السَّماء» که اشاره به فرشتگان ساکن آسمان ها است، در حالى که جمله بعد، از انسان هاى ساکن زمین سخن مى گوید.

2 ـ چرا در این آیه از ساکنان آسمان و زمین، سخن به میان آمده نه از خود آسمان و زمین؟.

در پاسخ مى گوئیم: آسمان ها همان ستارگانند که در کلمه «نجوم» جمعند، و ذکر «جبال» (کوه ها) که قسمت مهمى از کره زمین را تشکیل مى دهند اشاره به خود زمین است.

3 ـ بالاخره، آخرین سؤال این است: چرا «أَ لَمْ تَرَ» (آیا نمى بینى) فرموده، با این که: سجده عمومى موجودات چیزى نیست که با چشم دیده شود؟

اما با توجه به این که: «رؤیت» در لسان عرب، گاهى به معنى «علم» مى آید پاسخ این سؤال نیز روشن مى شود.

به علاوه، گاه از مسائل بسیار روشن تعبیر به مشاهده مى کنیم، مثلاً مى گویند: آیا نمى بینى که فلان انسان، حسود و بخیل است، یا فلان انسان عالم و عادل است (در حالى که این صفات جنبه حسى ندارد) منظور درک قطعى است.

[ همه تفسیر ها ] تفسیر های محمدرضا زارع بيدکي (4 مورد)
  سوره انفطار آیه 7 - ابوالفتوح رازی
«الَّذی خَلَقَکَ فَسَوّیکَ فَعَدَلَکَ؛ آن که بیافرید تو را و راست کرد تو را»

آن خدای که بیافرید تو را و تو را راستْ خلقت آفرید و تو را راست بداشت و تو را خلقی آفرید بی نقصان و تو را همانند چهارپایان نیافرید.
  سوره انفطار آیه 6 - ابوالفتوح رازی
«یا اَیُّها الاِنسانُ ما غَرَّک بِرَبَّکَ الکَریمِ؛ ای آدمی! چه بفریفت تو را به خدایِ کریمَت»

آن گه خطاب کرد با آدمی. گفت: یا آدمی! چه غَرّه کرد تو را و چه بفریفت تو را و مغرور کرد به خدای کریم؟

در خبر است که رسول این آیت بخواند و گفت: آدمی را، جهل، به خدایْ مغرور کرد.

و گفته اند: او را مغرور بکرده است عفو خدای، برای آن که تعجیلِ عقوبت نکرد بر او. و نیز: به مدارایی که خدای با او کرد، او را مغرور نمود. و نیز: حلمِ خدای او را مغرور کرد.

عبداللّه ِ عباس گفت: هیچ بنده نباشد و الاّ خدای تعالی او را بدارد روز قیامت و گوید: ای آدم زاده! تو را چه، مغرور کرد به من؟
  سوره اعراف آیه 42 - تفسیر نمونه ج6- ص173-174
والذین امنوا و عملوا الصالحات لا نکلّف نفسا الّا وسعها اولئک اصحاب الجنّة هم فیها خالدون


کسانی که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند- هیچ کس را جز به اندازه ی تواناییش تکلیف نمی کنیم- اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند

در این آیه نیز خداوند همان دو شرط ابتدایی یعنی ایمان و عمل صالح را برای ورود به بهشت لازم
می داند ولی در میان این جمله، یک جمله ی معترضه که اشاره به پاسخ بسیاری از سوالات است بیان کرده، می فرماید: ما هیچ کس را جز به اندازه ی تواناییش تکلیف نمی کنیم، اشاره به اینکه کسی تصور نکند قرار گرفتن در صف افراد با ایمان و انجام عمل صالح در دسترس همه کس نیست و جز افراد معدودی قدرت بر وصول به آن ندارند، زیرا تکالیف پروردگار به اندازه ی قدرت افراد است و به این وسیله راه را به روی همه کس گشوده و همه را دعوت به پیوستن به این صف می کند و البته از هر کس به اندازه ی استعداد فکری و جسمی و امکاناتش انتظار دارد