العبد حاج سعید
"هنر آنست که بمیری پیش از آنکه بمیرانندت، مبدأ و منشأ حیات آنان بوده‌اند که چنین مردند" شهید سید مرتضی آوینی
[ همه نکته ها ] نکته های العبد حاج سعيد (4 مورد)
  سوره انبیاء آیه 71 - چند روایت پیرامون آیه
1- عن النبى(ص) انّ نمرود الجبار لمّا القى ابراهیم فى النار نزل الیه جبرئیل بقمیص من الجنّة و طنفسة من الجنّة، فألبسه القمیص و اقعده على الطنفسة و قعد معه یحدّثه.
پیامبر خدا(ص) فرمود: هنگامى که نمرود ستمگر ابراهیم را در آتش انداخت جبرئیل پیراهن و بساطى از بهشت آورد و پیراهن را به تن ابراهیم کرد و او را بر روى بساط نشانید و خود نیز نشست و با او صحبت کرد.
2- قال ابوعبداللّه‏(ع): لمّا القى ابراهیم(ع) فى النار و تلقّاه جبرئیل فى الهواء و هو یهوى فقال: یا ابراهیم ألک حاجة؟ فقال: أمّا الیک فلا.
امام صادق(ع) فرمود: چون ابراهیم را در آتش انداختند، جبرئیل در هوا با او ملاقات کرد، در حالى که سقوط مى‏کرد، پس گفت: اى ابراهیم آیا حاجتى دارى؟ گفت: به تو نه!
3- عن ابى جعفر(ع) قال: انّ دعاء ابراهیم یومئذ کان: یا أحد یا أحد، یا صمد یا صمد، یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا أحد، ثم قال: توکلت على اللّه‏، فقال الرب: کفیت، فقال للنار: کونى بردا، قال :فاضطربت أسنان ابراهیم حتّى قال اللّه‏: و سلاما على ابراهیم، و انحطّ جبرئیل فاذا هو جالس مع ابراهیم یحدّثه فى النار.
امام باقر(ع) فرمود: در آن روز دعاى ابراهیم چنین بود: اى یگانه، اى یگانه، اى بى‏نیاز، اى بى‏نیاز، اى کسى که نزاییده و زاده نشده و همتایى براى او نیست. سپس گفت: به خدا توکل کردم. پروردگار فرمود: من تو را کفایت مى‏کنم، پس به آتش فرمود: سرد باش. در این هنگام از شدّت سرما دندانهاى ابراهیم لرزید، پس خدا فرمود: و سلامت باش بر ابراهیم، در این هنگام جبرئیل پایین آمد و کنار ابراهیم نشست و در داخل آتش با او صحبت کرد.
  سوره انبیاء آیه 48 - سه ویژگى براى تورات
در این آیه نخست از موسى و هارون یاد مى‏کند و اینکه خداوند بر آنان تورات را فرستاد و سه ویژگى براى تورات ذکر مى‏کند:
1- فرقان، یعنى اینکه تورات جدا کننده حق از باطل و فرق گذارنده میان راستان و کجان است. این صفت براى عموم است و قید خاصى ندارد.
2- ضیاء، یعنى اینکه تورات روشنایى بخش است و نورى فراراه انسانهاى مؤمن و پرهیزگار است.
3- ذکر، یعنى اینکه تورات پند و اندرز و یادآورى براى پرهیزگاران است.
دو ویژگى اخیر، اختصاص به پرهیزگاران دارد و تورات تنها براى کسانى که ایمان و تقوا دارند روشنى‏بخش و اندرز است و اگر کسى به آن ایمان نداشته باشد، از چنین خصوصیاتى بهره‏مند نخواهد بود.
این هر سه صفت که براى تورات ذکر شد در قرآن هم وجود دارد فرقان و نور و ذکر بودن قرآن کریم به ترتیب در سوره بقره آیه 185 و سوره مائده، آیه 15 و سوره حجر، آیه 9 آمده است.
در آیات مورد بحث نور و ذکر بودن تورات به پرهیزگاران اختصاص یافته و براى این پرهیزگاران دو صفت ذکر شده است: نخست اینکه آنان در نهان و در خلوت خود از خداوند بیم دارند، وقتى کسى در نهان از خدا بترسد، مسلم است که در آشکار هم از او مى‏ترسد. دوم از صفات پرهیزگاران که در آیه مورد بحث آمده این است که آنان از عذاب الهى در قیامت و از هول روز محشر نگرانند و احساس ترس و بیم مى‏کنند.
بیم از خدا و بیم از قیامت، دو عامل بازدارنده انسان مؤمن از ارتکاب گناه است و نقش مهمى در ساختن شخصیت ایمانى او دارد و او را به انجام تکالیف دینى و انسانى متعهد مى‏سازد.
  سوره انبیاء آیه 47 - میزان در آیات و روایات
به طورى که از آیات و روایات مربوط به روز قیامت استفاده مى‏شود، انسان در قیامت پس از زنده شدن، مراحل گوناگونى را طى خواهد کرد تا به جایگاه اصلى خود که بهشت یا جهنّم و یا اعراف است برسد. این مراحل را «مواقف» یا ایستگاهها مى‏نامند و هر موقفى ویژگیهاى خود را دارد. یکى از آن موقفها موقف «میزان» است که در آن به اعمال انسان رسیدگى دقیق مى‏شود.
در قرآن کریم در آیات متعددى، از این موقف با کلماتى مانند: «وزن» و «موازین» یاد شده و روز قیامت روز حساب معرفى شده است. ما اکنون برخى از آیات مربوط به میزان را در زیر مى‏آوریم و سپس درباره میزان و چگونگى آن توضیح خواهیم داد:
و الوزن یومئذ الحق فمن ثقلت موازینه فاولئک هم المفلحون و من خفت موازینه فاولئک الذین خسروا انفسهم (اعراف/8 ـ 9)
و سنجش کردارها در آن روز (رستاخیز) حق است، پس هرکه میزان کردارش سنگین باشد، ایشان رستگارانند و هرکه میزان کردارش سبک باشد، آنانند که بر خویشتن زیان زده‏اند.
و نضع الموازین القسط لیوم القیامة (انبیاء/47)
و در روز قیامت ترازوهاى دادگرى مى‏نهیم.
فاما من ثقلت موازینه فهو فى عیشة راضیة و اما من خفت موازینه فامّه هاویة (قارعه/ 6 - 9)
پس هرکس که میزان کردارش سنگین باشد، او در زندگانى خوشایندى است و امّا هرکس که میزان کردارش سبک باشد، پس جایگاه اصلى او جهنم است.
همچنین در روایات معصومین(ع) هم به صورتهاى گوناگونى از موقف میزان سخن گفته شده است. و آنها دو دسته‏اند: در دسته‏اى از آنها از میزان در قیامت به طور کلى صحبت شده و در دسته دیگر معنا و مفهوم میزان بیان شده است. روایات دسته دوم را در مقام بیان مفهوم میزان، ذکر خواهیم کرد و اکنون چند روایت از دسته اول را نقل مى‏کنیم:
- قال رسول اللّه‏(ص): یابن مسعود، احذر یوما تنشر فیه الصحائف و تظهر فیه الفضائح، فانه تعالى یقول: «و نضع الموازین القسط لیوم القیامة»
پیامبر خدا به ابن مسعود فرمود: اى ابن مسعود از روزى بترس که در آن نامه‏هاى اعمال منتشر شود و رسواییها آشکار گردد، همانا خداوند مى‏فرماید: در روز قیامت ترازوهاى عدل و داد مى‏گذاریم.
ـ قال رسول اللّه‏(ص): مایوضع فى میزان امرى‏ء یوم القیامة افضل من حسن الخلق.
پیامبر خدا(ص) فرمود: در روز قیامت، در میزان اعمال شخص، چیزى بهتر از اخلاق نیکو گذاشته نمى‏شود.
ـ قال رسول اللّه‏(ص): حبّى و حبّ اهل بیتى نافع فى سبعة مواطن... و عند المیزان و الحساب.
پیامر خدا(ص) فرمود: محبت من و اهل بیتم در هفت جا سودمند خواهد بود... و نزد میزان و نزد حساب.
- قال على (ع): و اما قوله تبارک وتعالى: «ونضع الموازین القسط» فهو میزان العدل یؤخذ به الخلائق یوم القیامة، یدین اللّه‏ الخلق بعضهم من بعض بالموازین.
على (ع) فرمود: و اما سخن خداوند: ترازوهاى عدل و داد مى‏گذاریم، منظور از آن، ترازوى عدلى است که مردم در قیامت با آن مؤاخذه مى‏شوند وخداوند با آن ترازوها مردم را جزا مى‏دهد، و حق بعضى از مردم را از بعضى دیگر مى‏گیرد.
- عن ابى عبداللّه‏ (ع) فى قوله تعالى: «و نضع الموازین القسط لیوم القیامة» قال: الانبیاء والاوصیاء.
امام صادق (ع) درباره سخن خداوند: و در قیامت ترازوهاى عدل مى‏گذاریم، فرمود: منظور پیامبران و اوصیا هستند. (یعنى وجود پیامبران و اوصیا وسیله سنجش اعمال است و اعمال مردم با آنها سنحیده مى‏شود.
ـ عن على بن الحسین(ع) قال: اعلموا عباداللّه‏ ان اهل الشرک لاینصب لهم الموازین و لاینشر لهم الدواوین و انما یحشرون الى جهنم زمرا و انما نصب الموازین و نشر الدواوین لأهل الاسلام.
امام سجاد(ع) ضمن یک حدیث طولانى فرمود: اى بندگان خدا، بدانید که در قیامت براى مشرکان میزان و ترازوى اعمال گذاشته نمى‏شود و دفتر و دیوان نخواهند داشت بلکه آنان گروه گروه به سوى جهنم کشیده خواهند شد، نصب میزان و نشر نامه اعمال مخصوص اهل اسلام است.
[ همه ترجمه ها ] ترجمه های العبد حاج سعيد (148 مورد)
  سوره انبیاء آیه 90 - ترجمه آیتی
دعایش را مستجاب کردیم و به او یحیى را بخشیدیم و زنش را برایش شایسته گردانیدیم. اینان در کارهاى نیک شتاب مى‌کردند و با بیم و امید ما را مى‌خواندند و در برابر ما خاشع بودند.
  سوره انبیاء آیه 89 - ترجمه آیتی
و زکریّا را یاد کن، آنگاه که پروردگارش را ندا داد: اى پروردگار من، مرا تنها وامگذار. و تو بهترین وارثانى.
  سوره انبیاء آیه 88 - ترجمه آیتی
دعایش را مستجاب کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را اینچنین مى‌رهانیم.
[ همه تفسیر ها ] تفسیر های العبد حاج سعيد (4 مورد)
  سوره انبیاء آیه 50 - تفسیر کوثر
پس از بیان برخى از خصوصیات تورات اکنون به ذکر قرآن مى‏پردازد و قرآن را به عنوان ذکرى مبارک معرفى مى‏کند که از سوى خداوند نازل شده است. ذکر بودن قرآن به معناى آموزندگى آن است که انسان را به یاد خدا و ارزشهاى الهى مى‏اندازد و مبارک بودنش به معناى خیر و برکت فراوانى است که قرآن براى جامعه بشرى دارد.
پس از بیان این دو صفت براى قرآن، مشرکان را مورد خطاب قرار مى‏دهد و مى‏فرماید: آیا شما آن را انکار مى‏کنید؟ این یک سؤال توبیخى است و در واقع مشرکان را مورد سرزنش قرار مى‏دهد که آنان قرآن با این عظمت را که ذکر مبارک است، انکار مى‏کنند و حقانیت آن را نمى‏پذیرند و از راهنماییهاى آن استفاده نمى‏کنند.
  سوره انبیاء آیه 47 - تفسیر کوثر
منظور از میزان چیست؟
با توجه به آیات و روایاتى که آوردیم، وجود میزان در قیامت و سنجش اعمال مردم، از مسلمات اعتقادات اسلامى است و انکار آن، انکار یکى از ضروریات اسلام است، ولى آیا منظور از میزان چیست و سنجش اعمال چگونه صورت خواهد گرفت، مطلبى است که جاى گفت‏وگو و بررسى دارد.
بسیارى از اهل سنت براساس روایاتى که از طریق آنان وارد شده است معتقدند که میزان همان ترازوست و در قیامت ترازو یا ترازوهایى نصب خواهد شد که داراى دو کفه است و زبانه‏اى دارد که در دست جبرئیل است و اعمال انسان از خیر و شر در دو کفه آن قرار مى‏گیرد و کشیده مى‏شود. بعضى از آنها معتقدند که اعمال انسان در قیامت تجسم مى‏یابد و به صورت یک جسم در کفه ترازو نهاده مى‏شود و بعضى هم معتقدند که اعمال انسان در صحیفه‏هایى نوشته مى‏شود و آن صحیفه‏ها در کفه قرار مى‏گیرد و بعضى هم گفته‏اند که اعمال نیکو به صورت قیافه زیبا و اعمال بد به صورت قیافه زشت در مى‏آید و آنها را در دو کفه ترازو قرار مى‏دهند.
برخى از دانشمندان و متکلمان شیعه و اهل سنت معتقدند که منظور از میزان در قیامت اجراى عدالت در پاداش دادن به اعمال انسان و تعدیل میان عمل و جزاست. این قول از برخى از متقدمان هم نقل شده است.
و بنا بر نقل قرطبى و دیگران، مجاهد و قتاده و ضحاک گفته‏اند: «کلمه میزان به عنوان مَثَل ذکر شده و ترازویى در کار نیست بلکه منظور همان عدالت است».
از جمله طرفداران این قول شیخ مفید است، او مى‏گوید: «منظور از موازین، تعدیل میان اعمال و جزاى آن و گذاشتن هر جزائى در جایگاه آن و رساندن هر صاحب حقى به حق خویشتن است. بنابراین معناى موازین آن نیست که اهل حشو مى‏گویند که در قیامت ترازوهایى مانند ترازوهاى دنیاست که دو کفه دارد و اعمال در آن گذاشته مى‏شود، چون اعمال از قبیل اعراض است و اعراض را نمى‏توان وزن کرد و اینکه اعمال به سنگین و سبکى متصف شده، از باب مجاز است و مراد از سنگینى انبوهى آن و شایستگى ثواب بزرگ و مراد از سبکى کمى آن، و عدم استحقاق ثواب است.»
همو در کتاب دیگرش مى‏گوید: «میزان عبارت است از تعدیل میان اعمال و آنچه که در برابر آن استحقاق خواهد یافت و کسانى که این تعدیل را انجام خواهند داد مباشران حساب از امامان آل محمّد(ص) هستند و همه محدثان امامیه بر آن اتفاق نظر دارند.»
شیخ طوسى نیز همین عقیده را دارد و در تفسیر خود در مفهوم میزان، چهار قول نقل مى‏کند که چهارمى آنها قول مجاهد است که گفته است: وزن عبارت است از عدل در آخرت و اینکه در آنجا به کسى ظلم نخواهد شد. شیخ طوسى پس از نقل این قول گفته است که این قول بهترین قول است. و در یکى از کتابهاى کلامى خود گفته است: بعضیها گفته‏اند که میزان عبارت است از عدل و مساوات و تقسیم صحیح، و این وجه خوبى است که با فصاحت کلام تناسب دارد.
طبق این عقیده، در قیامت سنجش میان اعمال خوب و بد انسان نخواهد بود، بلکه سنجش میان اعمال و پاداش آن خواهد بود و مطابق با عمل پاداش یا کیفر داده خواهد شد.
قاضى عبدالجبار معتزلى این عقیده را رد مى‏کند و مى‏گوید: اگر میزان همان عدل باشد، سنگینى و سبکى آن معنا ندارد پس مراد از میزان همان ترازوست که میان ما معروف است. او در توجیه اینکه اعمال که از قبیل اعراض است چگونه توزین مى‏شود، مى‏گوید: طاعات در صحیفه‏هایى قرار داده مى‏شود و گناهان هم در صحیفه‏هاى دیگر و هر کدام در یک کفه ترازو گذارده مى‏شود.
این سخن قاضى که اگر میزان به معناى عدل باشد سبکى و سنگینى معنا ندارد، سخن ناصوابى است؛ زیرا به عقیده طرفداران این قول منظور از سنگینى، کثرت عمل خوب و منظور از سبکى، کمى عمل خوب است.
در تأیید قول شیخ مفید و همفکران او مى‏توان به روایاتى از حضرات معصومین(ع) استناد کرد:
امیرالمؤمنین(ع) درباره این سخن پروردگار: «و نضع الموازین القسط لیوم القیامة» فرمود: فهو میزان العدل یؤخذ به الخلائق یوم القیامة، یدین اللّه‏ الخلق بعضهم من بعض بالموازین.آن همان میزان عدل است که در روز قیامت مردم با آن مؤاخذه مى‏شوند و خداوند به وسیله همان میزانها بعضى از مردم را از بعضى دیگر جزا مى‏دهد.
روى هشام بن الحکم انه سأل الزندیق أبا عبداللّه‏(ع) فقال: أولیس توزن الاعمال؟ قال: لا، انّ الاعمال لیست باجسام و انما هى صفة ما عملوا و انّما یحتاج الى وزن الشى‏ء من جهل عدد الاشیاء ولایعرف ثقلها و خفّتها وانّ اللّه‏ لا یخفى علیه شى‏ء، قال: فما معنى المیزان؟ قال: العدل. قال: فما معناه فى کتابه «فمن ثقلت موازینه»؟ قال: فمن رجّح عمله.
هشام بن حکم مى‏گوید: زندیقى از امام صادق(ع) پرسید که آیا اعمال وزن نخواهد شد؟ فرمود: نه، اعمال به صورت اجسام نیست بلکه صفت آن چیزى است که عمل کرده‏اند، و کسى به وزن کردن چیزى احتیاج دارد که عدد اشیاء را نداند و سنگینى و سبکى آن را نشناسد و چیزى بر خداوند پوشیده نیست. زندیق گفت: پس معناى میزان چیست؟ فرمود: عدل. گفت: معناى این سخن خدا در کتابش چیست: «هر کس موازین او سنگین شود...»؟ فرمود: کسى که عمل او نیکو باشد.
ملاصدرا در بحث مفصلى درباره میزان آن را به پنج قسم تقسیم مى‏کندو سپس مى‏گوید: و اما میزان اعمال، بدان‏که هر عملى از اعمال بدنى تأثیرى در نفس دارد، پس اگر از قبیل حسنات و طاعات باشد مانند نماز و روزه و حج و زکات و جهاد و غیر آنها، در نورانى شدن نفس و رهایى آن از اسارت شهوات و پاکى آن از تاریکیهاى هیولى و جذب آن از دنیا به آخرت و از منزل پست به محل بالا تأثیر مى‏کند، و هر عملى اندازه معینى در ایجاد نورانیت و پاکى دارد و چون حسنات زیاد شد به مقدار افزونى آن، مقدار تأثیر و تنویر آن افزایش مى‏یابد و همچنین هر عملى از اعمال بد اندازه معینى از تأثیر در تاریک ساختن و تیره کردن گوهر نفس دارد... او اضافه مى‏کند: این حالتها در دنیا از مردم پوشیده است، ولى در قیامت که پرده‏ها برداشته مى‏شود، حقیقت امر آشکار مى‏گردد و هرکسى مقدار کوشش و عمل خود را در مى‏یابد و رجحان یکى از دو کفه ترازوى خود را مى‏بیند.
او اضافه مى‏کند که نفس انسان مانند دو کفه ترازو به دو طرف کشیده مى‏شود، یکى به طرف پایین یعنى جهنم و دیگرى به طرف بالا یعنى بهشت و در روز قیامت که میان این دوکفه، تعارض و کشش به دو طرف واقع مى‏شود، خداوند بزرگ با ترجیح یکى از دو کفه به وارد شدن شخص به بهشت یا جهنم حکم خواهد داد.
طبق این بیان، میزان عبارت از اندازه نورانیت و تاریکى نفس انسان در دنیا در اثر حسنات و سیّئات است و در قیامت از آن پرده برداشته مى‏شود و مقدار حسنات و سیّئات مشخص و آشکار مى‏گردد.
این سخن، سخن درستى است، ولى تطبیق آن با «میزان» که مربوط به قیامت است و در قرآن و حدیث آمده است، مشکل است و با ظواهر آن سازگارى ندارد و از این تعبیر قرآن: «و نضع الموازین القسط» استفاده مى‏شود که میزان در همان روز قیامت به وجود خواهد آمد، نه اینکه از دنیا همراه با انسان به قیامت منتقل شود.
  سوره انبیاء آیه 47 - تفسیر کوثر
در آیه پیش راجع به عذابى که خداوند در این دنیا به مشرکان نازل مى‏کند سخن گفته شد و اینک در این آیه صحبت از روز قیامت است که در آن روز هم مشرکان کیفر اعمال خود را خواهند دید. در این آیه از رفتار عادلانه خداوند در قیامت با بندگان خبر مى‏دهد و اظهار مى‏دارد که در آن روز ترازوهاى عدل و داد برقرار خواهد شد و به هیچ کس کوچک‏ترین ستمى روا نخواهد گردید و اگر کسى به اندازه سنگینى یک دانه خردل در دنیا کارى کرده باشد، خداوند آن را منظور خواهد کرد و خدا از نظر حسابگرى و دقت کفایت مى‏کند.
این مطلب فقط درباره کافران و مشرکان و ستمگران نیست، بلکه اعمال همه مردم حتى خوبان نیز در قیامت حساب‏رسى خواهد شد و حقى از کسى ضایع نخواهد گردید.
[ همه لغت ها ] لغت های العبد حاج سعيد (12 مورد)
  سوره انبیاء آیه 58 - تفسیر کوثر
جذاذا : قطعه قطعه.
  سوره انبیاء آیه 57 - تفسیر کوثر
لاکیدنّ : البتّه چاره‏اى خواهم کرد، نقشه‏اى خواهم کشید.
  سوره انبیاء آیه 56 - تفسیر کوثر
ذلکم : اشاره به دور در خطاب به جمع مذکر حاضر.
[ همه صرف ها ] صرف های العبد حاج سعيد (1 مورد)
  سوره انبیاء آیه 67 - تفسیر کوثر
«افّ» کلمه‏اى است که متکلم با آن اعلام نفرت مى‏کند و اسم فعل است به معناى «اتضجّر».