[ همه تفسیر ها ]
تفسیر های العبد حاج سعيد (4 مورد)
● سوره انبیاء آیه 50 - تفسیر کوثر
پس از بیان برخى از خصوصیات تورات اکنون به ذکر قرآن مىپردازد و قرآن را به عنوان ذکرى مبارک معرفى مىکند که از سوى خداوند نازل شده است. ذکر بودن قرآن به معناى آموزندگى آن است که انسان را به یاد خدا و ارزشهاى الهى مىاندازد و مبارک بودنش به معناى خیر و برکت فراوانى است که قرآن براى جامعه بشرى دارد.
پس از بیان این دو صفت براى قرآن، مشرکان را مورد خطاب قرار مىدهد و مىفرماید: آیا شما آن را انکار مىکنید؟ این یک سؤال توبیخى است و در واقع مشرکان را مورد سرزنش قرار مىدهد که آنان قرآن با این عظمت را که ذکر مبارک است، انکار مىکنند و حقانیت آن را نمىپذیرند و از راهنماییهاى آن استفاده نمىکنند.
● سوره انبیاء آیه 47 - تفسیر کوثر
منظور از میزان چیست؟
با توجه به آیات و روایاتى که آوردیم، وجود میزان در قیامت و سنجش اعمال مردم، از مسلمات اعتقادات اسلامى است و انکار آن، انکار یکى از ضروریات اسلام است، ولى آیا منظور از میزان چیست و سنجش اعمال چگونه صورت خواهد گرفت، مطلبى است که جاى گفتوگو و بررسى دارد.
بسیارى از اهل سنت براساس روایاتى که از طریق آنان وارد شده است معتقدند که میزان همان ترازوست و در قیامت ترازو یا ترازوهایى نصب خواهد شد که داراى دو کفه است و زبانهاى دارد که در دست جبرئیل است و اعمال انسان از خیر و شر در دو کفه آن قرار مىگیرد و کشیده مىشود. بعضى از آنها معتقدند که اعمال انسان در قیامت تجسم مىیابد و به صورت یک جسم در کفه ترازو نهاده مىشود و بعضى هم معتقدند که اعمال انسان در صحیفههایى نوشته مىشود و آن صحیفهها در کفه قرار مىگیرد و بعضى هم گفتهاند که اعمال نیکو به صورت قیافه زیبا و اعمال بد به صورت قیافه زشت در مىآید و آنها را در دو کفه ترازو قرار مىدهند.
برخى از دانشمندان و متکلمان شیعه و اهل سنت معتقدند که منظور از میزان در قیامت اجراى عدالت در پاداش دادن به اعمال انسان و تعدیل میان عمل و جزاست. این قول از برخى از متقدمان هم نقل شده است.
و بنا بر نقل قرطبى و دیگران، مجاهد و قتاده و ضحاک گفتهاند: «کلمه میزان به عنوان مَثَل ذکر شده و ترازویى در کار نیست بلکه منظور همان عدالت است».
از جمله طرفداران این قول شیخ مفید است، او مىگوید: «منظور از موازین، تعدیل میان اعمال و جزاى آن و گذاشتن هر جزائى در جایگاه آن و رساندن هر صاحب حقى به حق خویشتن است. بنابراین معناى موازین آن نیست که اهل حشو مىگویند که در قیامت ترازوهایى مانند ترازوهاى دنیاست که دو کفه دارد و اعمال در آن گذاشته مىشود، چون اعمال از قبیل اعراض است و اعراض را نمىتوان وزن کرد و اینکه اعمال به سنگین و سبکى متصف شده، از باب مجاز است و مراد از سنگینى انبوهى آن و شایستگى ثواب بزرگ و مراد از سبکى کمى آن، و عدم استحقاق ثواب است.»
همو در کتاب دیگرش مىگوید: «میزان عبارت است از تعدیل میان اعمال و آنچه که در برابر آن استحقاق خواهد یافت و کسانى که این تعدیل را انجام خواهند داد مباشران حساب از امامان آل محمّد(ص) هستند و همه محدثان امامیه بر آن اتفاق نظر دارند.»
شیخ طوسى نیز همین عقیده را دارد و در تفسیر خود در مفهوم میزان، چهار قول نقل مىکند که چهارمى آنها قول مجاهد است که گفته است: وزن عبارت است از عدل در آخرت و اینکه در آنجا به کسى ظلم نخواهد شد. شیخ طوسى پس از نقل این قول گفته است که این قول بهترین قول است. و در یکى از کتابهاى کلامى خود گفته است: بعضیها گفتهاند که میزان عبارت است از عدل و مساوات و تقسیم صحیح، و این وجه خوبى است که با فصاحت کلام تناسب دارد.
طبق این عقیده، در قیامت سنجش میان اعمال خوب و بد انسان نخواهد بود، بلکه سنجش میان اعمال و پاداش آن خواهد بود و مطابق با عمل پاداش یا کیفر داده خواهد شد.
قاضى عبدالجبار معتزلى این عقیده را رد مىکند و مىگوید: اگر میزان همان عدل باشد، سنگینى و سبکى آن معنا ندارد پس مراد از میزان همان ترازوست که میان ما معروف است. او در توجیه اینکه اعمال که از قبیل اعراض است چگونه توزین مىشود، مىگوید: طاعات در صحیفههایى قرار داده مىشود و گناهان هم در صحیفههاى دیگر و هر کدام در یک کفه ترازو گذارده مىشود.
این سخن قاضى که اگر میزان به معناى عدل باشد سبکى و سنگینى معنا ندارد، سخن ناصوابى است؛ زیرا به عقیده طرفداران این قول منظور از سنگینى، کثرت عمل خوب و منظور از سبکى، کمى عمل خوب است.
در تأیید قول شیخ مفید و همفکران او مىتوان به روایاتى از حضرات معصومین(ع) استناد کرد:
امیرالمؤمنین(ع) درباره این سخن پروردگار: «و نضع الموازین القسط لیوم القیامة» فرمود: فهو میزان العدل یؤخذ به الخلائق یوم القیامة، یدین اللّه الخلق بعضهم من بعض بالموازین.آن همان میزان عدل است که در روز قیامت مردم با آن مؤاخذه مىشوند و خداوند به وسیله همان میزانها بعضى از مردم را از بعضى دیگر جزا مىدهد.
روى هشام بن الحکم انه سأل الزندیق أبا عبداللّه(ع) فقال: أولیس توزن الاعمال؟ قال: لا، انّ الاعمال لیست باجسام و انما هى صفة ما عملوا و انّما یحتاج الى وزن الشىء من جهل عدد الاشیاء ولایعرف ثقلها و خفّتها وانّ اللّه لا یخفى علیه شىء، قال: فما معنى المیزان؟ قال: العدل. قال: فما معناه فى کتابه «فمن ثقلت موازینه»؟ قال: فمن رجّح عمله.
هشام بن حکم مىگوید: زندیقى از امام صادق(ع) پرسید که آیا اعمال وزن نخواهد شد؟ فرمود: نه، اعمال به صورت اجسام نیست بلکه صفت آن چیزى است که عمل کردهاند، و کسى به وزن کردن چیزى احتیاج دارد که عدد اشیاء را نداند و سنگینى و سبکى آن را نشناسد و چیزى بر خداوند پوشیده نیست. زندیق گفت: پس معناى میزان چیست؟ فرمود: عدل. گفت: معناى این سخن خدا در کتابش چیست: «هر کس موازین او سنگین شود...»؟ فرمود: کسى که عمل او نیکو باشد.
ملاصدرا در بحث مفصلى درباره میزان آن را به پنج قسم تقسیم مىکندو سپس مىگوید: و اما میزان اعمال، بدانکه هر عملى از اعمال بدنى تأثیرى در نفس دارد، پس اگر از قبیل حسنات و طاعات باشد مانند نماز و روزه و حج و زکات و جهاد و غیر آنها، در نورانى شدن نفس و رهایى آن از اسارت شهوات و پاکى آن از تاریکیهاى هیولى و جذب آن از دنیا به آخرت و از منزل پست به محل بالا تأثیر مىکند، و هر عملى اندازه معینى در ایجاد نورانیت و پاکى دارد و چون حسنات زیاد شد به مقدار افزونى آن، مقدار تأثیر و تنویر آن افزایش مىیابد و همچنین هر عملى از اعمال بد اندازه معینى از تأثیر در تاریک ساختن و تیره کردن گوهر نفس دارد... او اضافه مىکند: این حالتها در دنیا از مردم پوشیده است، ولى در قیامت که پردهها برداشته مىشود، حقیقت امر آشکار مىگردد و هرکسى مقدار کوشش و عمل خود را در مىیابد و رجحان یکى از دو کفه ترازوى خود را مىبیند.
او اضافه مىکند که نفس انسان مانند دو کفه ترازو به دو طرف کشیده مىشود، یکى به طرف پایین یعنى جهنم و دیگرى به طرف بالا یعنى بهشت و در روز قیامت که میان این دوکفه، تعارض و کشش به دو طرف واقع مىشود، خداوند بزرگ با ترجیح یکى از دو کفه به وارد شدن شخص به بهشت یا جهنم حکم خواهد داد.
طبق این بیان، میزان عبارت از اندازه نورانیت و تاریکى نفس انسان در دنیا در اثر حسنات و سیّئات است و در قیامت از آن پرده برداشته مىشود و مقدار حسنات و سیّئات مشخص و آشکار مىگردد.
این سخن، سخن درستى است، ولى تطبیق آن با «میزان» که مربوط به قیامت است و در قرآن و حدیث آمده است، مشکل است و با ظواهر آن سازگارى ندارد و از این تعبیر قرآن: «و نضع الموازین القسط» استفاده مىشود که میزان در همان روز قیامت به وجود خواهد آمد، نه اینکه از دنیا همراه با انسان به قیامت منتقل شود.
● سوره انبیاء آیه 47 - تفسیر کوثر
در آیه پیش راجع به عذابى که خداوند در این دنیا به مشرکان نازل مىکند سخن گفته شد و اینک در این آیه صحبت از روز قیامت است که در آن روز هم مشرکان کیفر اعمال خود را خواهند دید. در این آیه از رفتار عادلانه خداوند در قیامت با بندگان خبر مىدهد و اظهار مىدارد که در آن روز ترازوهاى عدل و داد برقرار خواهد شد و به هیچ کس کوچکترین ستمى روا نخواهد گردید و اگر کسى به اندازه سنگینى یک دانه خردل در دنیا کارى کرده باشد، خداوند آن را منظور خواهد کرد و خدا از نظر حسابگرى و دقت کفایت مىکند.
این مطلب فقط درباره کافران و مشرکان و ستمگران نیست، بلکه اعمال همه مردم حتى خوبان نیز در قیامت حسابرسى خواهد شد و حقى از کسى ضایع نخواهد گردید.