آیا سجود فرشتگان تشریعى است؟
توضیح : بى شک در ((جمله یسجد له من فى السماوات)) فرشتگان داخلند، ولى آیا سجده آنها تکوینى است یا تشریعى سؤال است؟
با توجه به اینکه آنها داراى عقل و شعور و معرفت و اراده اند، سجود آنها جنبه تشریعى دارد یعنى عبادت و خضوعى است که با اراده و اختیار انجام مى گیرید قرآن در باره فرشتگان مى گوید: لا یعصون الله ما امرهم و یفعلون ما یؤمرون:
((آنها هیچیک از فرمانهاى الهى را عصیان نمى کنند و آنچه را که او دستور داده انجام مى دهند)) (تحریم - 6).
صابئان چه کسانى هستند؟
توضیح : از آیه فوق اجمالا استفاده مى شود که آنها نیز پیرو بعضى از مذاهب آسمانى بوده اند، بخصوص که در آیه در میان طائفه یهود و نصارا قرار گرفته اند، بعضى آنها را از پیروان ((یحیى بن زکریا)) مى دانند که مسیحیان او را یحیى تعمید دهنده مى نامند و بعضى معتقدند آنها برخى از عقائد یهود و برخى از عقائد مسیحیان را گرفته و به هم آمیخته اند، و لذا مذهب آنها را برزخى میان این دو مذهب مى دانند.
((صابئان)) براى آب جارى اهمیت زیادى قائلند، و لذا بسیارى از آنها در کنار نهرهاى بزرگ زندگى مى کنند، مى گویند به بعضى از ستارگان نیز احترام مى گذارند، و به همین جهت متهم به ((ستاره پرستى)) شده اند، هر چند ظاهر آیه فوق این است که آنها در صف مشرکان نیستند.
(براى توضیح بیشتر به جلد اول تفسیر نمونه ذیل آیه 62 سوره بقره مراجعه کنید).
مجوس کیانند؟
توضیح : واژه ((مجوس)) فقط یک بار در قرآن مجید در همین آیات مطرح شده و با توجه به اینکه در برابر مشرکان و در صف ادیان آسمانى قرار گرفته اند چنین بر مى آید که آنها داراى دین و کتاب و پیامبرى بوده اند.
تردیدى نیست که امروز مجوس به پیروان زردشت گفته مى شود، و یا لااقل پیروان زردشت بخش مهمى از آنان را تشکیل مى دهند، ولى تاریخ خود زردشت نیز به هیچوجه روشن نمى باشد، تا آنجا که بعضى ظهور او را در قرن یازدهم قبل از میلاد دانسته اند و بعضى در قرن ششم یا هفتم!.
این تفاوت و اختلاف عجیب یعنى پنج قرن! نشان مى دهد که تا چه اندازه تاریخ زردشت تاریک و مبهم است.
معروف این است او کتابى به نام اوستا داشته که در سلطه اسکندر بر ایران از بین رفته است، و بعدا در زمان بعضى از پادشاهان ساسانى بازنویسى شده.
از عقائد آنها مطالب زیادى در دست نداریم، ولى چیزى که امروز بیش از همه شهرت دارد مساءله اعتقاد به دو مبداء خیر و شر یا نور و ظلمت است، به این ترتیب که خداى نیکیها و نور را ((اهورامزدا)) و خداى شر و ظلمت را ((اهریمن)) مى دانند، و به عناصر چهار گانه مخصوصا ((آتش)) احترام بسیار مى گذارند تا آنجا که آنها را آتش پرست مى خوانند و هر جا آنها هستند آتشکده اى کوچک یا بزرگ نیز وجود دارد.
بعضى واژه مجوس را از ماده ((مغ)) که به پیشوایان و روحانیین این مذهب مى گفتند مشتق مى دانند، و ((مؤ بد)) که اکنون به روحانیین آنها گفته مى شود در اصل از ریشه ((مغود)) بوده.
در روایات اسلامى آنها از پیروان یکى از انبیاى بر حق شمرده شده اند (که بعدا از اصل توحید منحرف گشته و به افکار و عقائد شرک آلود روى آورده اند).
در بعضى از روایات مى خوانیم مشرکان مکه از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) تقاضا کردند از آنها جزیه بگیرد، و اجازه بت پرستى به آنها بدهد! پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود: من جز از اهل کتاب جزیه نمى گیرم ، آنها در پاسخ نوشتند تو چگونه چنین میگوئى در حالى که از مجوس منطقه ((هجر)) جزیه گرفته اى؟!
پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود: ان المجوس کان لهم نبى فقتلوه و کتاب احرقوه : ((مجوس پیامبرى داشتند و کتاب آسمانى ، پیامبرشان را به قتل رساندند، و کتاب او را آتش زدند))!.
در حدیث دیگرى از ((اصبغ بن نباته)) مى خوانیم که على (علیه السلام) بر فراز منبر فرمود: سلونى قبل ان تفقدونى ((از من سؤ ال کنید پیش از آنکه مرا نیابید)).
((اشعث بن قیس)) (منافق معروف) برخاست و گفت: اى امیر مؤ منان چگونه از مجوس جزیه گرفته مى شود در حالى که کتاب آسمانى بر آنها نازل نشده و پیامبرى نداشته اند؟ على (علیه السلام) فرمود: آرى اى اشعث قد انزل الله الیهم کتابا و بعث الیهم نبیا: ((خداوند کتابى بر آنها نازل کرده و پیامبرى مبعوث نموده است)).
و در حدیثى از امام سجاد على بن الحسین (علیه السلام) مى خوانیم که پیامبر فرمود: سنوا بهم سنة اهل الکتاب ، یعنى المجوس : ((با آنها طبق سنت اهل کتاب رفتار کنید، منظور پیامبر اسلام مجوس بود)).
ضمنا باید توجه داشت که واژه ((مجوس)) جمع است و مفرد آن ((مجوسى)) است .