از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ویا ادم اسکن انت و زوجک الجنه فکلا من حیث شئتما و لا تقرباهذه الشجره فتکونا من الظالمین ):(و ای آدم تو و همسرت در بهشت مسکن گیرید و از هر جا خواستید بخورید و به این درخت نزدیک نشوید که ازستمگران می گردید)،این آیه آدم (ع ) را اختصاص به خطاب داده و آنگاه همسرش را در خطاب بوسیله عطف ملحق به او نموده است و تصرف در همه انواع خوراکیها را بر آنان مباح گردانیده ، مگر یک درخت مخصوص که از آن موارد استثناء شده است و مقصود از (ظلم )در این آیه ظلم به نفس و مخالفت باامر ارشادی است ،نه معصیت و مخالفت با امر مولوی و اینکه فرمود:(لاتقربا)یعنی نزدیک این درخت هم نشوید، چه برسد که از آن بخورید، تأکید درنهی را می رساند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه :
(آیه 19)- وسوسه‏هاى شیطانى در لباسهاى دلپذیر! از این به بعد فصل دیگرى از سرگذشت آدم را بیان مى‏کند، نخست خداوند به آدم و همسرش دستور مى‏دهد که: «و اى آدم! تو و همسرت (حوّا) در بهشت سکونت اختیار کنید» (وَ یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ).
از این جمله چنین استفاده مى‏شود که آدم و حوّا در بدو خلقت در بهشت نبودند سپس به سوى بهشت راهنمایى شدند.
در این هنگام، نخستین تکلیف و امر و نهى پروردگار به این صورت، صادر شد: «شما از هر نقطه‏اى و از هر درختى از درختان بهشت که مى‏خواهید تناول کنید، اما به این درخت معین نزدیک نشوید که از ستمگران خواهید بود» (فَکُلا مِنْ حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
مشابه این آیه، در سوره‏ى بقره آیه‏ى 35 نیز گذشت. امام رضا علیه السلام در مورد اینکه شجره‏اى که مورد نهى قرار گرفت آیا گندم است یا انگور و یا چیز دیگرى، مى‏فرماید: چون درختان بهشتى میوه‏هاى متنوّعى مى‏دهند، تمام اقوال را شامل مى‏شود. <37> خداوند اراده کرده بود که انسان به عنوان خلیفه‏ى او در روى زمین زندگى کند، «انّى جاعل فى الارض خلیفة» <38> و براى نشان دادن این شایستگى به دیگران، حقایقى را به انسان تعلیم داد، آنگاه دستور سجده بر او را داد و در بهشت قرارش داد و سپس اوّلین تکلیف را به او فرمان مى‏دهد و موضوع تعهّد و مسئولیّت و اختیار شروع مى‏شود و پس از آن مجازات تخلّف از تکلیف و ورود به زمین و تلاش براى تکامل صورت مى‏گیرد و همه‏ى این مراحل بر پایه‏ى علم الهى صورت گرفت، چنانکه حضرت على علیه السلام پس از بیان این مراحل واستقرار انسان در روى زمین مى‏فرماید: علم خداوند در مورد او به وقوع پیوست. <39> در این که مراد از «جنّة» و بهشتى که آدم در آن ساکن بود چیست، اقوال مختلفى بیان شده است؛ بعضى آن را همان بهشت موعود مى‏دانند و خلود و جاودانگى در آن را از آنِ کسانى مى‏دانند که به واسطه‏ى عمل و جزا داخل آن شده‏اند، و در مورد غیر آن چنین نیست، چنانکه پیامبر صلى الله علیه وآله در شب معراج وارد آنجا شد و برگشت. امّا امام صادق علیه السلام فرمود: بهشت آدم، یکى از باغهاى دنیا بوده است. <40> زیرا در بهشت موعود، امر و نهى و تکلیف وجود ندارد. 1- ابتدا موارد مجاز و راه‏هاى صحیح را باز کنید، سپس موارد ممنوع را گوشزد کنید. «فکُلا... لاتقربا» 2- نزدیک شدن به حرام و مناطق ممنوعه‏ى احکام الهى، آلودگى به گناه را به دنبال دارد. «لاتقربا... فتکونا...» 3- با بودن راه مجاز «فَکُلا»، راه ممنوعه رفتن ظلم است. «فتکونا من الظالمین» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » سایت تبیان
تفسیر کشاف
(و یا آدم ) و قلنا یا آدم . و قرئ : هذی الشجرة ، و الأصل الیاء و الهاء بدل منها .
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - تفسیر نور
1- ابتدا موارد مجاز و راه‏هاى صحیح را باز کنید، سپس موارد ممنوع را گوشزد کنید. «فکُلا... لاتقربا»
2- نزدیک شدن به حرام و مناطق ممنوعه‏ى احکام الهى، آلودگى به گناه را به دنبال دارد. «لاتقربا... فتکونا...»
3- با بودن راه مجاز «فَکُلا»، راه ممنوعه رفتن ظلم است. «فتکونا من الظالمین»
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني
تفسیر کشاف
(و یا آدم ) و قلنا یا آدم . و قرئ : هذی الشجرة ، و الأصل الیاء و الهاء بدل منها [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نيره تقي زاده فايند - یوسفعلی
1003. Now the story turns to man. He was placed in a spiritual Garden of innocence and bliss, but it was Allah's Plan to give him a limited faculty of choice. All that he was forbidden to do was to approach the Tree, but he succumbed to Satan's suggestions. (R).
1004. Enjoy: literally, "eat." Cf. the meaning of ta'ama in 6:14 , n. 847 and akala in 5:66, n. 776. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
پس از طرد ابلیس خطاب به آدم و حوا فرمود: وَ یٰا آدَمُ اُسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ اَلْجَنَّةَ :و گفتیم ما اى آدم مسکن نما تو و زوجه ات حوا در بهشت نزد بعضى خلد بوده، زیرا معرف به «الف» و «ل» عهد جز آن بهشت معهود نیست و جمعى گفته اند: بهشت خلد نبوده، چه مقتضاى آن دوام باشد دیگران جواب داده که از بهشت خلد آن کس بیرون نیاید که بر سبیل ثواب و جزا داخل شود اما آنکه بر سبیل مصلحت مدتى در آنجا و مکلف هم باشد، منافات ندارد خروجش و نیز در لیلة الاسرى حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه علیه و آله و سلّم داخل و خارج، و جبرئیل نیز مکرر در آن داخل شده علامۀ مجلسى رحمه اللّه فرماید: بهشت دنیا بوده که ارواح مؤمنین در عالم برزخ در آنجا متنعمند

تبصره: محدث کلینى و ابن بابویه و على بن ابراهیم قمى رضوان اللّه علیهم از حضرت صادق علیه السّلام روایت نموده که: بهشت آدم علیه السّلام از بوستانهاى دنیا بوده که آفتاب و ماه در آن طلوع مى کند و اگر بهشت خلد بود هرآینه خارج نمى شد از آن

فَکُلاٰ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمٰا :پس بخورید اى آدم و حوا از هر چیز و هرجا و هروقت به هر نحو که خواهید اجازه و رخصت و اباحۀ عام است به شما در تصرف و انتفاع، چه این مقام و همۀ اشیاء آن از کل و جزء، خاصه و براى انتفاع شما آفریده شده و جمیع اقسام نعم از مأکولات و مشروبات و ملبوسات آنچه مشتهیات نفسیه و تلذ ذات عینیه که نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده و نه خطور در قلب بشرى نموده، موجود است در آن وَ لاٰ تَقْرَبٰا هٰذِهِ اَلشَّجَرَةَ :و نزدیک مشوید اى آدم و حوا این درخت را، و داعى و دامنگیر تناول آن نگردید

این نهى تنزیهى است نه تحریمى، چه در بهشت شىء حرام و نجس نیست تا نهى تحریمى عرضى به آن تعلق یابد و نهى تنزیهى آنست که مرتکب آن ناقص از ثواب و نفع مى شود

سیّد مرتضى علم الهدى رحمه اللّه فرماید: شیوع استعمال نهى در تنزیه مانع است از حمل بر معنى حقیقى بدون قرینه بنابراین مخالفت این نهى ترک اولى باشد نه معصیت، زیرا مخالفت نهى تحریمى، منافى عصمت است

فَتَکُونٰا مِنَ اَلظّٰالِمِینَ :پس اگر خوردید آن منهى را، از ستم کنندگان باشید به نقصان ثواب؛ یعنى به خوردن آن، ثواب و عطائى که به نخوردن مقرر است از شما نقص و کم گردد و ظلم به نسبت به انبیاء معصومین نقصان حصول ثواب کلى باشد و در لغت و قرآن، ظلم به معنى نقصان آمده چنانچه آیۀ: وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَیْئاً به لم تنقص شیئا تفسیر شده

تنبیه: مفسرین را در شجرۀ منهیه اقوالى است: 1 گندم 2 انگور 3 کافور 4 عناب 5 زنجبیل 6 شجره علم

تفسیر برهان از حضرت رضا علیه السّلام سؤال شد آن شجره چیست، مردم اختلاف کرده اند در گندم و انگور و غیره حضرت فرمود: تمام حق است، زیرا درخت بهشت انواع میوه ها را دارا است و امام حسن عسکرى علیه السّلام فرمود: این شجرۀ علم محمد و آل محمد علیهم السلام است به درستى که منحصر ساخت ایشان را به آن علم از سایر مخلوقات، پس فرمود: نزدیک مشوید اى آدم و حوا این شجرۀ علم را، به درستى که آن خاصۀ محمد و آل محمد علیهم السلام است و تناول نکند از آن شجره به امر خدا مگر ایشان و از آن شجره بود آنچه تناول نمودند حضرت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و حضرت على و فاطمه و حسنین علیهم السلام بعد از اطعام ایشان مسکین و یتیم و اسیر را تا آنکه بعد، احساس ننمودند گرسنگى، و نه تشنگى، و نه زحمت و مشقت را؛ و آن شجرى است که ممیز شده ما بین اشجار جنّت [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » انوار درخشان در تفسیر قرآن
وَ یٰا آدَمُ اُسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ اَلْجَنَّةَ : جریان ورود و سکونت آدم (ع) در بهشت است که پروردگار آدم (ع) و همسر او را در بهشت دنیا سکونت داد زیرا بهشت خلد در پایان زندگى دنیا و برزخ و رستاخیز خواهد بود و درباره سکونت خطاب بآدم فرموده و همسر او به وسیله عطف به وى الحاق نموده است

فَکُلاٰ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمٰا : مبنى بر اباحه و تجویز خوردن از هرگونه نعمت است که براى هر دو تجویز شده

وَ لاٰ تَقْرَبٰا هٰذِهِ اَلشَّجَرَةَ : نهى از نزدیک شدن به آن شجره نیز بهر دو آنها است و محتمل است مراد التذاذ طبع از خوردن گندم باشد که مستلزم فریفته شدن به زندگى و عدم توجه کامل به ساحت پروردگار است و شرح آن در آیه گذشت

فَتَکُونٰا مِنَ اَلظّٰالِمِینَ : بیان ضرر و زیان نزدیک شدن به آن شجره است که مستلزم ناگواریهاى زندگى است و مراد از ظلم مخالفت پروردگار و گناه نیست بلکه تخلف از دستور ارشادى و پندآمیز است

به دلایل چندى 1 تخلف از امر الزامى و یا نهى تحریمى معصیت و گناه است و یا مقام عصمت آدم پیامبر (ع) منافات دارد 2 پس از توبه آدم و همسر او و قبول توبه آنها بحالت اولیه به بهشت بازمى گشتند و چون بمقام و محل سابق بازنگشتند دلیل آنست که نهى مولوى نبوده که قابل عفو باشد بلکه تنزیهى است خواه ناخواه ضرر برآن مرتب شده و به سکونت در زمین و زندگى دشوار آن محکوم شدند

3 بهشت که آدم و همسر او بامر پروردگار در آن سکونت گزیدند بهشت دنیا بوده و یا صحنه برزخى و بمنظور تمثل و ارائه زندگى بشر بوده بهر حال قبل از تشریع دین آسمانى و احکام واجب و حرام بوده است زیرا غرض از هبوط آدم و همسر او به زمین سکونت همیشگى و بناگذارى مکتب تعلیم و تربیت سلسله بشر است و آدم نیز در زمین بسمت پیامبرى برگزیده شده

4 ورود آدم (ع) و همسر وى در بهشت دنیا و امر پروردگار به آنها که نزدیک آن شجرة نروند و از آن نخورند و سپس در اثر اینکه شیطان سوگند یاد کرد و آدم (ع) و همسر وى از آن خوردند آنگاه پروردگار آنها را به زمین فرود آورد و سکونت داد این قصه صحنه مثالى است که نظام سلسله بشر نیز در جهان تکلیف بدین منوال خواهد بود مثلا نهى از نزدیک شدن به آن شجره مثالى از نظام تکلیف باشد که برخلاف طبع بشرى است ولى اطاعت سبب تعالى و انتظام زندگى و سعادت ابدى است و نیز تخلف آدم (ع) و همسر وى از آن دستورات ارشادى مثالى باشد از اینکه افراد بشر نیز برحسب طبع در مقام تمرد و عصیان برمى آیند و حکم خرد و پیمان عبودیت را نقض و امر پروردگار را مخالفت مى نمایند و ضرر آن گریبانگیر آنان خواهد شد

ولى با توجه به این که صحنه مثالى که براى آدم (ع) و همسر وى شد در بهشت مکان سکونت موقت بوده و بالاخره قبل از تشریع دین توحید و نظام تکلیف بوده زیرا بطور حتم هنوز آدم بمنصب پیامبرى منصوب نشده، و به دعوت بشر به خداپرستى برگزیده نشده بود، بدیهى است پروردگار براى تشریع دین در آغاز پیامبرى را مبعوث مى نماید که به وسیله او دین و احکام به مردم اعلام شود

5 لغزشى که بآدم رخ داد گرچه براساس تخلف از نصیحت ساحت پروردگار بود و بى درنگ بضرر و زیان آن دچار گردید و از زندگى گوارا بى بهره گشت ولى پروردگار برحسب نظام تدبیر از ازل آن چنان مقرر فرمود، که آدم نخستین نماینده و مثال صفات جمال کبریایى روح قدس وى از جریم قدس نزول و هبوط کند و به تیرگى طبع آلوده شود باید بار دیگر در اثر لغزش خود که لازم امکان او است نظام خلقت را براثر انحراف بر مسیر اصلى که غرض نهائى از خلقت است استوار نماید یعنى از زندگى گوارا و موقت صرف نظر کند و به زمین رنج و صحنه پهناور محنت نزول نماید تا از این طریق ناگوار و رنج توان فرسا بتواند باقصى درجه کمال که پروردگار براى او در نظر گرفته نائل شود

باین بیان استفاده شد که هبوط آدم (ع) به زمین سبب شد که پروردگار صحنه پهناور آزمایش را بر این اساس گسترانید تا اینکه سلسله بشر آماده فیوضات نامتناهى گردند و رمز خلقت بدین وسیله گشوده شود زیرا بهدف کمال که غرض از خلقت و تابش صفات جمال پروردگار در صحنه امکان است جز برنج و محنت هرگز نمى توان رسید
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر گازر
چون خداى تعالى ذکر ابلیس و طرد و لعن وى کرد از بهر ناکردن سجده حکایت آنچه با آدم گفت مى کند و مى گوید:ما آدم را گفتیم:اى آدم تو و جفت تو هر دو در بهشت ساکن شوید و آرام گیرید و بخورید از میوه ها و طعامهاى بهشت و نزدیک این درخت مشوید و گرد این درخت مگردید تا از جملۀ ظالمان یعنى ناقص گردانندۀ حظّ و نصیب خود نباشید از ثواب و این بهشت بوستانى بود بهشت خلد نبود چه اگر بهشت خلد بودى وى را از آنجا بیرون نیاوردندى،و گفته اند که:روا باشد که بهشت خلد باشد و از بهشت خلد آن کس بیرون نیاید که بر سبیل ثواب آنجا باشد و أمّا آن کس که بر سبیل تفضّل و مصلحت آنجا باشد و در آنجا مکلّف بود تا مصلحت اقتضا کند آنجاش مى دارند چون مصلحت بگردد از آنجاش بیرون آرند و این نهى استحباب است و نهى آنگه نهى باشد که ناهى کاره منهىّ عنه باشد و حکیم کاره نباشد الّا قبیح را و پیغمبران ارتکاب قبایح نکنند و اخلال واجب نکنند براى آنکه منفّر باشد از قبول قول ایشان؛و هرچه چنین بود ایشان از آن منزّه باشند،خداى تعالى آدم را ندب کرد بترک تناول آن درخت؛اگر تناول نکردى وى را ثواب بسیار بودى، امّا بر تناول وى را ذمّى و عقابى نبود
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن
آنگه چون قصد ابلیس گفته بود و طرد و لعن او،گفت آدم را گفتم:یا آدم تو و جفت تو در بهشت بنشینى خلاف کردند که کدام بهشت بود،بعضى گفتند :بهشت خلد بود براى آن که [139 ر]این لفظ چون اطلاق کنند معرّف به«لام»تعریف عهد جز این بهشت معروف نباشد چنان که:السّماء و الارض،از او جز آسمان و زمین که ما مى بینیم و معهود است نشناسند دون سقف البیت و قوائم العرش و زن را زوج و زوجه گویند چون در کلام قرینه باشد که بدانند که مراد به زوج زن است،«تا»ى تأنیث نیارند،چه آن براى فرق مى باید،پس این جا به اضافت از تأنیث مستغنى اند براى آن که جفت مرد معلوم است که مرد نباشد و جز زن نبود،و صاحب المنزل را ساکن الدّار گویند و اگرچه وقتها ازآنجا حرکت کند و برود على التّغلیب،براى آن که اوقات بیشتر آنجا باشد،و گویند: فلان ساکن اوست چون مستأجر او باشد در سراى و دکّان او،این هم بر این وجه باشد

و بهر دگر گفتند:بستانى بود از جملۀ بستانهاى[نه] بهشت خلد بود، چه اگر بهشت خلد بودى او را ازآنجا بیرون نیاوردندى که از بهشت خلد کس برون نیاید،و این قول ضعیف است براى آن که از بهشت خلد آن کس برون نیاید که بر سبیل ثواب آنجا باشد،و امّا آن که بر سبیل تفضّل و مصلحت آنجا باشد و در آنجا مکلّف بود تا مصلحت اقتضا کند آن جاش مى دارند،چون مصلحت بگردد به بعضى اسباب از آن جاش به در آرند

قوله: فَکُلاٰ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمٰا ،لفظ امر است و مراد اباحت خداى تعالى جملۀ بهشت آدم را مباح کرد و حوّا را که در بهشت هرکجا خواهند باشند و هرچه خواهند خورند جز یک درخت که ایشان را امر کرد به لفظ نهى بر وجه ندب که گرد آن نگردند و از آن نخورند اختلاف اقوال در آن درخت گفتیم،و به نزدیک ما تناول درخت بر ایشان حرام نبود،و اگرچه لفظ نهى است مراد به این لفظ امر است بر سبیل استحباب براى آن که نهى آنگه حقیقت باشد که ناهى کاره باشد منهىّ عنه را و حکیم کاره نباشد الّا قبیح را،و پیغمبران علیهم السّلام ارتکاب قبایح نکنند و اخلالى بواجب نکنند براى آن که منفّر باشد از قبول قول ایشان،و هرچه منفّر باشد واجب بود که ایشان از آن منزّه باشند تا غرض قدیم تعالى منتقض نشود به بعثت ایشان،چه غرض به بعثت ایشان قبول و امتثال است،هرچه در قبول و امتثال قدح کند باید تا مصروف باشد از ایشان به لفظى که آن را عصمت خوانند،و این دو لفظ ،اعنی:امرونهى متداخل باشند،و ایشان را صیغتى مخصوص نباشد که در او اشتراک و احتمال نبود،بل امر کنند به لفظ نهى،و نهى کنند به لفظ امر براى تداخل معانى ایشان ازآنجا که در امر ترغیب بود در فعل و تزهید بود در ترک،و در نهى عکس این باشد،تزهید بود و در فعل و ترغیب در ترک و در معنى امر به چیز روا باشد که نهى بود از ضدّش بر سبیل مجاز،نبینى که قائل چون گوید:أمرتک بمواصلة زید،معنى آن باشد که:نهیتک عن هجرانه،و کذلک نهیتک عن هجر زید امرتک بمواصلته باشد

و در معصیت آدم خلاف کردند،بعضى گفتند:کبیره بود،و آن حشویانند و اصحاب[الحدیث] 8 «1» ،و معتزله [گفتند] 8 «3» :معصیتى بود صغیره،و نظّام و جعفر بن مبشّر گفتند:بر سبیل سهو و غفلت بود،و جبّائی گفت:بر سبیل تأویل بود که آدم گمان برد که او را نهى از درختى معیّن کردند،و نهى متناول بود جنس را،و به نزدیک ما چنان است که خداى تعالى آدم را مندوب کرد به ترک تناول،اگر تناول نکردى او را در آن ثواب بسیار بودى،امّا بر تناول او را ذمّى و عقابى نبود،و همچنین گوییم در سایر آنچه حوالت است بر انبیاء علیه السّلام و آیاتى و اخبارى که متضمّن چیزى است از این معنى حکم این باشد

فَتَکُونٰا مِنَ اَلظّٰالِمِینَ ،اولى تر آن است که گویند جواب نهى است[139 پ] براى آن«نون»بیفتاد که منصوب است،و بعضى گفتند:مجزوم است عطفا على قوله: «و لا تقربا»و«لا تکونا»،و قول اوّل بهتر است و معنى«ظلم»در آیت بخس و نقصان است من قوله تعالى: آتَتْ أُکُلَهٰا وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَیْئاً ،أى لم تنقص منه شیئا،و معنى آن که حظّ نفس خود از ثواب نقصان کرده باشى،و لا بدّ است معتزله را که هم این تأویل کنند براى آن که ایشان نگویند که آدم علیه السّلام چیزى کرد که مستحقّ عقاب شد،بل گویند معصیت او صغیره بود،و صغیره آن باشد که عقاب او مکفّر بود به اجتناب کبایر،پس[به] 8 «7» معنى هم[این] قول باشد [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.