و چون گفته می شد که بی تردید وعده خدا حق است و در قیامت شکی نیست ، می گفتید: ما نمی دانیم قیامت چیست ، ما تنها گمانی داریم و ما به یقین نرسیده ایم. [ نظرات / امتیازها ]

و هنگامی که گفته می شد: «وعده خداوند حقّ است ، و در قیامت هیچ شکّی نیست» ، شما می گفتید: «ما نمی دانیم قیامت چیست؟ ما تنها گمانی در این باره داریم ، و به هیچ وجه یقین نداریم!» [ نظرات / امتیازها ]

و هنگامی که گفته می شد: «وعده خداوند حقّ است ، و در قیامت هیچ شکّی نیست» ، شما می گفتید: «ما نمی دانیم قیامت چیست؟ ما تنها گمانی در این باره داریم ، و به هیچ وجه یقین نداریم!» [ نظرات / امتیازها ]

و چون به شما گفته شد که وعده خدا حق است و در قیامت هیچ شک و ریب نیست شما گفتید: قیامت چیست؟ نمی فهمیم ، بس خیالی پیش خود می کنیم و به آن هیچ یقین نداریم. [ نظرات / امتیازها ]

و چون گفته شد: «وعده خدا راست است و شکی در رستاخیز نیست» ، گفتید: «ما نمی دانیم رستاخیز چیست؟ جز گمان نمی ورزیم و ما یقین نداریم.» [ نظرات / امتیازها ]

و چون گفته می شد که قطعاً وعده خدا حق است و در وقوع رستاخیز شکّی نیست می گفتید : ما نمی دانیم رستاخیز چیست ، و در مورد آن جز گمانی غیر قابل اعتماد نداریم و به یقین نرسیده ایم . [ نظرات / امتیازها ]

وچون می گفتند: یقیناً وعده خدا حق است و در وقوع قیامت هیچ شکی نیست ، می گفتید: ما نمی دانیم قیامت چیست [ و برپا شدنش را گمان نمی بریم ] مگر گمانی ضعیف و غیر قابل اعتماد ، و نمی توانیم به آن یقین پیدا کنیم! [ نظرات / امتیازها ]

چون به شما گفته شد که وعده خدا حق است و در قیامت هیچ شکی نیست گفتید ما نمی دانیم قیامت چیست و از آن خیالی بیش نزد خود نمی کنیم و به آن هیچ یقین نداریم, [ نظرات / امتیازها ]

" و هنگامی که گفته شد: «قطعاً وعدهِ خداوند حقّ [و درُست] است ، و ساعت [قیامت] هیچ تَردیدی در آن نیست» ؛ [شما] گفتید: «[ما] دَرک نمی کنیم ساعت [قیامت] چیست؟ ، و جُز [حَدس و] گمانی را گمان نمی کنیم ، و ما [مطمئن و] اهلِ یقین نیستیم!» ." . [ نظرات / امتیازها ]