● مرتضي عزتيان -
برگزیده تفسیر نمونه
40) در این آیه سخن از ثبات و دوام این نظم سال و ماه، و شب و روز، است، پروردگار آن چنان برنامهاى براى آنها تنظیم کرده که کمترین دگرگونى در وضع آنها پیدا نمىشود و تاریخ بشر به خاطر همین ثبات کاملا تنظیم مىگردد.
مىفرماید: «نه براى خورشید سزاوار است که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشى مىگیرد، و هر کدام از آنها در مسیر خود شناورند»! (لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَها أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّیْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ).
مىدانیم خورشید دوران خود را در برجهاى دوازده گانه در یک سال طى مىکند، در حالى که کره ماه منزلگاههاى خویش را در یک ماه طى مىکند.
بنابر این حرکت دورانى ماه در مسیرش دوازده بار از حرکت خورشید در مدارش سریعتر است، لذا مىفرماید: خورشید هرگز در حرکت خود به پاى ماه برگزیده تفسیر نمونه، ج4، ص: 96
نمىرسد تا حرکت یک ساله خود را در یک ماه انجام دهد و نظام سالیانه بر هم خورد.
از آنچه گفتیم روشن مىشود که منظور از حرکت خورشید در این بحث حرکت آن بحسب حس ما است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» برگزیده تفسیر نمونه
37) هر یک از خورشید و ماه آیتى هستند: در اینجا بخش دیگرى از نشانههاى عظمت خدا را در جهان هستى بیان مىکند.
نخست مىفرماید: «شب براى آنها آیه و نشانهاى است» از عظمت خدا (وَ آیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ).
در حالى که نور آفتاب همه جا را فراگرفته و سپاه ظلمت به عقب رانده شده «ما نور آفتاب و روز را از آن بر مىداریم، ناگهان تاریکى همه آنها را فرا مىگیرد» (نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ).
دقت در این تعبیر این نکته را بازگو مىکند که طبیعت اصلى کره زمین تاریکى است، نور و روشنایى صفتى است عارضى که از منبع دیگرى به او داده مىشود، همچون لباس که بر تن کسى بپوشانند که هرگاه آن لباس را بیرون آورد رنگ طبیعى تن آشکار مىشود!
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
38) سومین نشانهاى که بعد از آیت شب به آن اشاره شده آیت نور و روشنایى و آفتاب است، مىگوید: «و خورشید نیز (براى آنها آیتى است) که پیوسته به سوى قرارگاهش در حرکت است»! (وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها).
این آیه به وضوح حرکت خورشید را بطور مستمر بیان مىکند، اما در این که منظور از این حرکت چیست. جدیدترین تفسیر همان است که اخیرا دانشمندان کشف کردهاند و آن حرکت خورشید با مجموعه منظومه شمسى در وسط کهکشان ما به سوى یک سمت معین و ستاره دور دستى که آن را ستاره «وگا» نامیدهاند مىباشد.
به هر حال حرکت دادن خورشید این کره بسیار عظیمى که یک میلیون و دویست هزار مرتبه از کره زمین بزرگتر است آن هم با حرکت حساب شده در این برگزیده تفسیر نمونه، ج4، ص: 95
فضاى بیکران از هیچ کس میسر نیست جز از خداوندى که قدرتش فوق همه قدرتها و علم و دانشش بىانتهاست.
و به همین جهت در پایان آیه مىفرماید: «این تقدیر خداوند قادر و داناست» (ذلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ).
در تعبیرات این آیه اشارهاى است پر معنى به نظام سال شمسى که از حرکت خورشید در برجها حاصل مىگردد و به زندگى بشر نظم و برنامه مىدهد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
39) لذا در این آیه براى تکمیل این بحث از حرکت ماه و منازل آن که نظام بخش ایام ماه است، سخن مىگوید، و مىفرماید: «و ما براى ماه منزلهایى قرار دادیم، و به هنگامى که این منزلها را طى کرد سر انجام به صورت شاخه کهنه قوسى شکل و زرد رنگ خرما در مىآید»! (وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ).
منظور از «منازل» همان منزلگاههاى دویست و هشتگانهاى است که ماه قبل از «محاق» و تاریکى مطلق طى مىکند.
این نظام عجیب به زندگى انسانها نظم مىبخشد، و یک تقویم طبیعى آسمانى است که با سواد و بىسواد توانایى خواندن آن را دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
37) وَ آیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ (37)
وَ آیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ: و آیتى دیگر مر ایشان را بر کمال قدرت ما شب است که از روى حکمت و محض مصلحت، نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ: مىکنیم و زایل نمائیم از او روشنى روز را که آفتاب است، فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ: پس ناگاه ایشان داخلند در تاریکى که هیچ روشنائى نیست.
نکته:
لفظ «سلخ» براى «لیل» استعاره و اشاره است به آنکه لیل به جهت ظلمت مانند جسم، و نهار که ضوء است به مثابه قشر، و نهار امر عرضى و در حکم لباس است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
38) وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ (38)
وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها: و از آیات قدرت ما آفتاب است که جریان دارد به قرارگاه و مدارى که خدا مقرر فرمود، یعنى حد معینى که به او منتهى شود.
بیان:
مستقر آفتاب: یا وسط حقیقى آسمان است که حرکت آن در آنجا بطىء پیدا کند به طورى که گمان شود در آنجا قرار گیرد؛ یا منتهاى منازل او است در زمستان که از آن تجاوز نشود، یعنى او را در محل ارتفاع غایتى است که از آن نمىگذرد و بدون آن منقطع نشود، و در عین هبوط نهایتى است که از آن تجاوز نکند و یکمرتبه از آن انقطاع نیابد. و ما بین ارتفاع و انخفاض آن سیصد و شصت مشرق و مغرب است که هر روز از مطلعى طلوع و به مغربى غروب کند؛ و یا مستقر و غایت سیر آن محل انقضاى دنیا است یعنى همیشه حرکت و اصلا قرار نمىگیرد تا انقطاع دنیا.
أبو ذر غفارى از حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله روایت نموده که: مستقر آفتاب زیر عرش است. «1» ذلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ: آن رفتن آفتاب به مقر خود تقدیر خداوندى که غالب است به قدرت کامل خود به هر مقدورى دانا و احاطه کننده به علم شامل خود به هر معلومى.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
39) وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ (39)
وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ: و ماه را تقدیر کردیم و سیر او را مقرر فرمودیم منزلهاى بیست و هشت گانه از برج دوازده گانه، و هر شب در منزلى است از منازل مقرره و از آن تجاوز نکند و قصور نیابد. و زیادى و کمى نور او به حسب قرب و بعد او است به آفتاب، پس در منازل خود هر قدر از آفتاب دورتر مىشود نور او مىافزاید و چون قرب پیدا کند نور او کم و میل به تقویس نماید. حَتَّى عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ: تا گردید در آخر منزل خود که قریب به اجتماع است مانند چوب خوشه خرما که کهنه باشد. وجه شبه نازکى و زردى و کجى است، چه شاخه خرما چون بسیار خشک شود باریک و زرد و کج گردد به شکل هلال مىرسد، و در وقت اجتماع که دو شب آخر و آن را محاق گویند مخفى شود.
اعجاز:
على بن ابراهیم قمى (رحمه اللّه) به اسناد خود نقل فرموده که أبو سعید مکارى خدمت حضرت رضا علیه السلام آمد و از روى عناد و انکار گفت: مرتبه تو به آن رسیده که دعوى امامت و خود را در مرتبه پدر خود دانى؟ حضرت فرمود:
خدا نور تو را بنشاند و تو را به فقر مبتلا سازد، چه شده که دیده بصیرت تو احول گشته و به کج بینى در من نگاه کنى، نمىدانى که خداى تعالى وحى فرستاد به عمران پیغمبر که من پسرى را به تو مرحمت کنم که اکمه و ابرص را به سازد،بعد مریم را به او داد و عیسى علیه السلام را به مریم کرامت فرمود، پس مریم از عیسى و عیسى از مریم، یعنى هر دو در یک درجه باشند و میان ایشان فرقى نیست.
أبو سعید گفت: مسئلهاى پرسم؟ حضرت فرمود: بپرس اگرچه از من قبول نکنى.
گفت: چه گوئى در حق مردى که در وقت مرگ گوید: (کل مملوک لى قدیم فهو حر لوجه اللّه) یعنى هر مملوک قدیمى از من آزاد است در راه خدا. فرمود: هر مملوکى که مدت شش ماه در خاک او داخل شده باشد آزاد است. گفت: از کجا مىگوئى؟ حضرت فرمود: خدا فرماید: «وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ» و شاخه خرما در مدت شش ماه به شکل هلال مىرسد. ابو سعید انکار کرد، چون بیرون رفت کور شد و به فقر مبتلا و به در خانهها مىگشت و گدائى مىنمود تا به جهنم واصل شد، و قصه او در میان مردم شهرت یافت. «1»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
40) لا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَها أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لا اللَّیْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ (40)
بعد از آن حق تعالى تعاقب شمس و قمر، توالى شب و روز را که تعیش حیوانات منوط به او است فرماید:
لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَها: نه آفتاب سزد و شاید مر او را، أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ:
آنکه دریابد ماه را و به مقام او رسد، زیرا او در فلک چهارم است و ماه فلک اول. یا آنکه نمىرسد آفتاب به سرعت ماه، زیرا قمر تمام بروج را در عرض ماه قطع کند و آفتاب هر سالى، پس اگر آفتاب در سرعت ماه باشد فصول سال از
وضع خود بیفتد و خلل در نظام اتم حاصل آید. وَ لَا اللَّیْلُ سابِقُ النَّهارِ: و نه شب پیشى گیرنده است به روز به این معنى که غلبه کند به روشنى روز بر وجهى که دو شب یا بیشتر با هم جمع شوند که در میان آنها روز نباشد بلکه متعاقب یکدیگرند. یا مراد به شب و روز علامت ایشان است، یعنى روشنى شمس و قمر، پس معنى آنکه چنانکه شمس سرعت را در نیابد، قمر نیز در روشنى بر شمس سبقت نمىگیرد و به او نمىرسد.
نکته:
چون شمس قطع فلک خود نمىکند در عرض یک سال، و قمر قطع فلک خود مىکند در هر ماهى؛ پس شمس از جهت بطؤ «1» سیر موصوف به ادراک، و قمر به سبب سرعت سیر متصف به سبق، نه بعکس و نه بتسویه وصف.
وَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ: و همه از شمس و قمر و نجوم در فلک به انبساط تمام سیر مىکنند، چنانچه ماهى در آب به گشادگى و فراخى مىرود و شناورى مىکند.
عیاشى- در تفسیر خود به اسناد صحیح روایت نموده وقتى حضرت رضا علیه السلام و فضل بن سهل و مأمون در مرو با هم مجتمع و از هر سخن گفتگو شد، حضرت توجه به اهل مجلس فرمود: مردى از بنى اسرائیل در مدینه از من سؤال کرد: اول، روز خلق شده یا شب. شما چه مىگویئد؟ گفتند: ما علم به این مسئله نداریم. فضل گفت: بیان فرما. حضرت فرمود: از قرآن گویم یا از حساب؟ گفت: از هر دو. حضرت فرمود: اما از جهت حساب، پس طالع دنیا سرطان بود در وقتى که کواکب در موضع شرف ارتفاع بودند، پس زحل در میزان بود، و مشترى در سرطان، و شمس در حمل، و قمر در ثور، و این دلالت کند بر کینونت شمس در حمل در دهم از طالع در وسط آسمان، پس روز پیش از شب خلق شده؛ اما از قرآن خدا فرماید: «لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَها أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّیْلُ سابِقُ النَّهارِ. «
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» اطیب البیان
37) وَ آیَةٌ لَهُمُ اللَّیلُ نَسلَخُ مِنهُ النَّهارَ فَإِذا هُم مُظلِمُونَ (37)
و یکی دیگر از آیات الهی برای آنها شب است که بیرون میآوریم از او روز را یعنی چون روز خارج میشود و شب میشود پس در اینکه هنگام آنها در تاریکی میافتند.
مکرر گفته شده که کره زمین یک حرکت وضعی دارد دور خود در یک شبانه روز میچرخد و همیشه نصف سطح کره زمین مقابل خورشید است اینکه قسمت مقابل تشکیل روز میدهد و آن قسمت دیگر تشکیل شب میدهد و اگر اینکه حرکت را نداشت همیشه آن قسمت مقابل روز بود و قسمت مخالف شب و در هیچکدام زندگانی میسر نبود چنانچه در ارض تسعین شش ماه روز است و شش ماه شب و دوره سال یک شبانه روز است و هیچ ممکن نیست در آنجا زندگی کردن و امّا زیادتی روز و شب برای
حرکت زمین است دور کره شمس در یک سال و چون مطابق دائره منطقه البروج سیر میکند و دائره معدّل با دائره منطقه در دو نقطه تماس میگیرند اوّل فروردین و اوّل مهر شب و روز مساوی میشوند و در نقطه منتهای بعد بر یکدیگر زائد میشوند که 24 درجه است اول تیر و اول دی روز در منتهی درجه بلندی میشود در اول تیر و منتهی درجه کوتاهی در اوّل دی و شب بعکس میشود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
38) وَ الشَّمسُ تَجرِی لِمُستَقَرٍّ لَها ذلِکَ تَقدِیرُ العَزِیزِ العَلِیمِ (38)
و خورشید جریان و حرکت دارد تا محلّی که از برای او قرار داده شده که آنجا استقرار پیدا میکند اینکه است تقدیر خداوند عزیز مقتدر علیم بجمیع حکم و مصالح.
وَ الشَّمسُ تَجرِی لِمُستَقَرٍّ لَها نظر به اینکه عقیده حکماء قبل اینکه بود که اینکه آسمانهای هفتگانه مثل فلزیست بهم چسبیده که سطح محدّب هر یک مماس با سطح مقعّر دیگریست و اینکه سیّارات سبع مثل میخ در هر یک کوبیده شده: قمر، عطارد زهره، شمس، مرّیخ، مشتری، زحل، و فلک سابعه سطح محدّب او مماس با فلک ثوابت که بقیّه کواکب در او کوبیده شده و نام او را کرسی گذاشتند و سطح محدّب کرسی مماس با فلک غیر مکوکب که فلک اطلسش نام نهادند که عرش باشد و عرش اینکه کواکب و افلاک را دور کره زمین در شبانه روز میچرخاند لذا مفسّرین در تفسیر اینکه جمله تفاسیری کردند و چون اینکه عقیده فسادش امروز ظاهر شده و اینکه کواکب در اینکه فضا وسیع هر کدام سیر مخصوصی دارند بخصوص منظومههای شمسی ولی تمام اینها یک سیر مستقیمی دارند بطرف کره وگا که نسر الطائرش گویند و بعد او از کره زمین به حدّیست که لا یعلمه الّا اللّه و چون به آنجا رسیدند تمام اینکه کرات مجتمع میشوند و از حرکت میافتند و قیامت بر پا میشود و در آیات و اخبار اشاراتی باین جمله دارد مثل آیه شریفه فَإِذا بَرِقَ البَصَرُ وَ خَسَفَ القَمَرُ وَ جُمِعَ الشَّمسُ وَ القَمَرُ قیامت آیه 7 و 8 و 9 و در خبر دارد إبن بابویه حدیثی مسندا از ابی ذر غفاری نقل میکند و حدیث مفصّل است و محلّ شاهد آن از پیغمبر روایت میکند از اوصاف شمس فرمود میگوید
(قلت یا رسول اللّه اینکه تغیب الشّمس قال فی السّماء ثمّ ترفع من سماء الی سماء
حتّی ترفع الی السّماء السّابعة العلیاء حتّی تکون تحت العرش- الی قوله (ص)- فذلک قول اللّه عزّ و جلّ وَ الشَّمسُ تَجرِی لِمُستَقَرٍّ لَها ذلِکَ تَقدِیرُ العَزِیزِ العَلِیمِ
و اینکه حدیث کالصّریح است لما قلناه و حدیث بسیار مفصّل است تا میرسد که میفرماید
الی قوله فذلک قوله تعالی إِذَا الشَّمسُ کُوِّرَت وَ إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَت
و القمر کذلک من مطلعه و مجراه فی افق السّماء و مغربه و ارتفاعه الی السّماء السّابعة و تحت العرش الحدیثو میتوان گفت اینکه حدیث یکی از معجزات آن حضرت است که امروز کشف میشود.
ذلِکَ تَقدِیرُ العَزِیزِ العَلِیمِ عزیز غالب قاهر مقتدر است علیم عالم به جمیع اشیاء علم غیر متناهی نه اوّل دارد نه آخر عین ذات مقدّس است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
39) وَ القَمَرَ قَدَّرناهُ مَنازِلَ حَتّی عادَ کَالعُرجُونِ القَدِیمِ (39)
و ماه را چنین تقدیر کردیم در منازلی سیر میکند تا برگردد مثل شاخه خرمای قبلی یعنی هلالی.
وَ القَمَرَ قَدَّرناهُ مَنازِلَ چون ماه از خود هیچ نور ندارد لکن جسم شفّافست مثل آینه کسب نور از خورشید میکند و در یک ماه دور کره شمس میگردد و همیشه نصف مقابل شمس نورانی است و نصف دیگرش ظلمانی و در دوازده برج سیر دارد در برج اول نصف مقابل گوشه آن بر اهل زمین ظاهر میشود مثل هلال شبیه عرجون خرما آن گوشه که مقابل شمس است و هر برجی یک قسمت آن ظاهر میشود تا در برج ششم و هفتم تمام نصف مقابل مشهود اهل زمین میشود که آن را بدر میگویند سپس رو به نقصان میگذارد تا در طرف مقابل شمس تمام نصف آن رو بشمس در زمین نمایش ندارد که محاق میگویند و در دو نقطه که تعبیر به رأس و ذنب میکنند که در یک نقطه زمین فاصله میشود بین ماه و خورشید و سایه میاندازد ماه میگیرد و آنهم در شب سیزده و چهارده و پانزده واقع میشود خسوفش گویند و در یک نقطه ماه فاصله میشود بین شمس و زمین نور شمس بزمین تابش ندارد خورشید میگیرد کسوفش میگویند در اواخر ماه بیست و هشتم و بیست و نهم و اینکه خسوف و کسوف یا کلّی است که تمام قرص میگیرد و بسا جزئیست یک قسمت آن.
حَتّی عادَ کَالعُرجُونِ القَدِیمِ یعنی اواخر ماه مثل اوائل آن ماه نمایش دارد هلالی عرجون قدیم اوّل ماه است شب اوّل و دوّم و سوّم عود آن اواخر ماه است مثل شب بیست و پنجم و بیست و ششم و بیست و هفتم قبل از محاق.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
40) لا الشَّمسُ یَنبَغِی لَها أَن تُدرِکَ القَمَرَ وَ لا اللَّیلُ سابِقُ النَّهارِ وَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسبَحُونَ (40)
نه خورشید سزاوار است برای او که درک کند ماه را و نه شب میتواند بر روز سبقت بگیرد و کلّ اینها در فلک خود یسبحون هستند.
لَا الشَّمسُ یَنبَغِی لَها أَن تُدرِکَ القَمَرَ زیرا قمر در آسمان طبقه اوّل است و نزدیکترین کرات است به زمین و شمس در طبقه چهارم است که در آنجا بیت- المعمور است که مسجد ملائکه است و دارد مطابق کعبه است که اگر سنگی رها کنند مستقیما میآید روی طاق کعبه و فاصله بین اینکه دو کره عطارد و زهره است کجا میتوانند به یکدیگر برسند.
وَ لَا اللَّیلُ سابِقُ النَّهارِ است که شب پس از غروب است و روز اوّل طلوع تا خورشید طالع است شب نیست چنانچه تا نور هست ظلمت نیست تا ایمان هست کفر نیست.
وَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسبَحُونَ اینکه جمله را سه نحوه تفسیر کردند یکی بمعنی سباحت و شناوری که سبّاحان در دریا شنا میکنند مثل حیوانات دریایی و ماهیان دریا شاید اشاره به اینکه باشد که همین نحوی که حیوانات دریایی نمیتوانند از دریا خارج شوند اگر خارج شوند هلاک میشوند اینکه کرات جویّه هم از فلک خود نمیتوانند خارج شوند در فلک خود شناورند که مطابق میشود با جمله لَا الشَّمسُ یَنبَغِی لَها أَن تُدرِکَ القَمَرَ. تفسیر دوّم اینکه اینها مثل حرکت وضعی زمین دور خود می چرخند و مثال زدند مثل حرکت مغزل دور فلکه در دست غزّال. تفسیر سوّم که شاید بنظر نزدیکتر میآید که تمام اینکه کرات در مراکز خود تسبیح پروردگار خود می کنند بدلیل قوله تعالی تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبعُ وَ الأَرضُ وَ مَن فِیهِنَّ وَ إِن مِن شَیءٍ إِلّا یُسَبِّحُ بِحَمدِهِ وَ لکِن لا تَفقَهُونَ تَسبِیحَهُم اسری آیه 46 و گفتیم مراد تسبیح کلامی
و قولیست نه تکوینی زیرا تکوینی را انسان درک میکند:
و فی کلّ شیء له آیه
تدلّ على انّه واحد
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست معرفت کردگار
و گفتند سنگریزه در کف مبارک پیغمبر تسبیح میکرد، معجزه تسبیح او نبود، معجزه شنیدن صحابه تسبیح او را بود و اقرب از این معنى اینکه اصل معناى سبّح صنعتى که موجب تعجّب باشد انسان تسبیح صانع آن را میکند چنانچه هر امر غریبى را مشاهده کند و تعجّب کند میگوید سبحان اللَّه چنانچه مىفرماید سُبْحانَکَ هذا بُهْتانٌ عَظِیمٌ نور آیه 16 یعنى آثار قدرتى که خداوند در هر یک از این کرات قرار داده مورث تعجّب است و باید تسبیح حق نمود مثل آیه شریفه سُبْحانَ الَّذِی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى اسراء آیه 1 و در آخر همین سوره مىفرماید فَسُبْحانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.