[ همه پیام ها ]
پیام های رضا قديري صوفي (2 مورد)
● سوره طور آیه 12 - کسانی که خدا و قیامت را تکذیب می کنند
همچنانکه در آیات 11 و 12 سوره مبارکه طور، آیات 7 و 8 سوره مبارکه روم و همچنین آیات متعدد دیگر مشاهده می شود، دلبستن به دنیا یعنی تکذیب نمودن خدا و وعده های داده شده. بدین معنا که وقتی انسان از دلبستن به دنیا نهی شده است و این دنیا محل گذار نام گرفته و زندگی حقیقی در جهان آخرت ترتیب داده شده، پس هر کسی این پندها و تذکرات را نادیده بگیرد و باز دلبسته دنیا و زرق و برق ها و بازی های آن شود، این یعنی تکذیب اوامر خدا و فردای قیامت. در نتیجه مصادیق افراد مورد اشاره در این آیات، بسیارند و فقط شامل کافران که به کلی خدا و دین را تکذیب می کنند نمی شود؛ بلکه می توان چنین گفت که این آیات شامل تمام کسانی می شوند که کلام خداوند را شنیده ولی به آن بی توجه اند و سرگرم و فریفته دنیای خویش هستند؛ اگر چه که به زبان اظهار دینداری هم نمایند.
● سوره یوسف آیه 106 - شرک به خدا
با توجه به مفهوم کل آیات قرآن
در خصوص مشرک بودن اکثر مردم، باید گفت که حتماً منظور این نیست که به جای خداوند، یک یا چند خدای دیگر را هم شخص قبول داشته باشد، بلکه مراد، در معنای عام این گونه است که هر کسی به غیر از حُب خدا و اطاعت از دستورات او نسبت به حلال ها و حرام های او، به کار دیگری مشغول باشد و با او انس گیرد، مشرک است. با این دیدگاه، می توان پی برد که دایره شرک بسیار گسترده است (همچنانکه می توان به این موضوع از آیات 32 الی 42 سوره مبارکه کهف نیز پی برد).
به عنوان مثال، اگر مؤمنی به جای کسب تقوای الهی، محبت و علقه فکری و قلبی خود را معطوف به مادیات و ظواهر دنیوی کند یعنی دلبسته به آنها شود (از فبیل، ثروت، قدرت، آسایش و راحتی دنیوی، زن و فرزند و ...)، به نوعی به خداوند شرک آورده است. چرا که فکر و دل خود را به جای اینکه معطوف به خدا کند، شریک در مسائل دیگر نموده است.
البته باید توجه نمود که محبت طبیعی و عادی در مورد مثال های بالا نفی نمی گردند (همانند آیه 77 سوره مبارکه قصص که در مورد قارون بیان شده که: وَلا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا) و یا (همانند آیه 32 سوره مبارکه اعراف که در مورد استفاده از زینت های خداوند و روزی حلال و طیب است)، بلکه عشق و علاقه وافر به این امور شرک آور است و هیچ غیری نباید میان شخص و خدای خویش قرار بگیرد.
اگر مؤمنی می خواهد بداند که درجه شرک او تا چه اندازه است، ببیند که آیا اگر در همین لحظه، مرگ وی فرار رسد، آمادگی دارد که به دیار باقی شتابد؟ به چه چیزهای دیگری علاقه دارد که دل کندن از آنها برایش دشوار است؟ پس به همان اندازه شخص پابند دنیاست و شرک به خداوند دارد. همچنین است در خصوص نافرمانی هایی که از خداوند می کند. مؤمن باید ببیند که اگر مرگش اکنون فرا برسد، از چه کارهایی پشیمان می شود که می دانسته باید انجام دهد و نداده؟ لذا با این دیدگاه، هر کسی می تواند حسابرس خود باشد، پیش از آنکه بخواهند در عالم دیگر، از او حساب کشی نمایند.
حال که دانستیم، وسعت دایره شرک تا چه اندازه گسترده است پس بهتر درک می کنیم این جمله را که، چقدر در طول تاریخ، تعداد مؤمنین کم بوده است و همچنانکه مشاهده می شود در مفهوم مخالف آیه 106 سوره مبارکه یوسف نیز به روشنی مشخص است که عده ی کمی از مردم هستند که به خداوند ایمان حقیقی و واقعی دارند. و لذا خداوند این افراد را بدون چون و چرا از وقایع قیامت محفوظ می دارد و به بهشتش وارد می نماید.