● مرضيه احمدي
1) قُل: امر ،مبنی بر سکون،و فاعل آن ضمیر مستتر "انت" ومحلا مرفوع
اعوذ:مضارع مرفوع و علامت رفع آن ضمه است و ضمیر مستتر "انا" فاعل و محلا مرفوع
بِ:مبنی برکسر ،عامل و عمل آن جر به اسم
ربِّ:اسم مجرور به "با"و علامت جر آن کسره است.ومضاف نیز میباشد.این جارو مجرور متعلق به "اعوذ" است.
الفلق: مضاف الیه و مجرور به کسره . این اضافه "معنویه لامیه"است؛زیرا"ربّ"صفت مشبهه ای است که به مفعول خود اضافه شده ،و"الفلق"مفعولٌ به برای "ربّ"و محلا منصوب
توضيح : اعراب جمله ها:
جمله فعلیه"قل اعوذ......." :ابتدائیه ومحلی از اعراب ندارد.
جمله فعلیه "اعوذ":"مقول قول" و محلا منصوب
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) مِن:مبنی بر سکون،عامل و عمل آن جر به اسم
شرِّ:اسم مجرور به "مِن"و علامت جر آن کسره .این جارو مجرور متعلق به "اعوذ" می باشد
ما : مبنی بر سکون،مضاف الیه برای "شر"و محلا مجرور،این اضافه "معنویه لامیه "است.
خَلَقَ:مبنی بر فتح،و فاعل آن "هو"ی مستتر و محلا مرفوع،عائدصله محذوف است و تقدیر آن:من شر ما خلق[ه]
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) وَ:مبنی بر فتح ،غیرعامل
مِن:مبنی برسکون،عامل و عمل آن جر به اسم
شَرَّ:اسم مجرور به"مِن"و علامت جر آن کسره. و مضاف نیز میباشد این جار وو مجرور متعلق به "اعوذ" است.
غاسق: مضاف الیه و مجرور به کسره . این اضاف الیه "معنویه لامیه " است .
اذا: مبنی بر سکون، مفعول فیه و محلا منصوب
وقب: ماضی، مبنی بر فتح ،و "هو"ی مستتر ئرآن فاعل و محلا مرفوع می باشد
توضيح : اعراب جمله ها :
جمله فعلیه "خَلَقَ : صله "ما" و محلی از اعراب ندارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) وَ: مبنی بر فتح ،غیر عامل
مِن :مبنی بر سکون ،عامل و عمل ان جر به اسم
شَرِّ: اسم مجرور به "من" و علامت جر آن کسره . این جار و مجرور متعلق به "اعوذ" میباشد.
النفاثات: مضاف الیه و مجرور به کسره ، این اضلفه "معنویه لامیه " است .
فِی : حرف جر ،عامل و عمل آن جر به اسم
العقد: اسم مجرور به "فی" و علامت جر آن کسره. این جار و مجرور متعلق به "الفاثات "میباش
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
5) وَ: مبنی بر فتح ،غیر عامل
مِن :مبنی بر سکون ،عامل و عمل آن جر به اسم
شَرِّ: اسم مجرور به "من" و علامت جر آن کسره . این جار و مجرور متعلق به "اعوذ" میباشد.
حاسد:مضاف الیه و مجرور به کسره. این اضافه "معنویه لامیه " است.
اذا: مبنی بر سکون، مفعول فیه و محلا منصوب.این ظرف متعلق به "شَرَّ" است.
حسد: ماضی ،مبنی بر فتح ،و "هو"ی مستتر در آن فاعل و محلا مرفوع میباشد.
توضيح : اعراب جمله :
جمله فعلیه "حسد ": مضاف الیه "اذا"و محلا مجرور
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● حسن حميدي سولا -
نرم افزار ترنم وحی
1) قُلْ «فعل امر مبنی بر سکون ظاهری» «فاعل[أنت]»
أَعُوذُ «فعل مضارع مرفوع به ضمه ظاهری» «فاعل[أنا]»
بِرَبِّ «حرف جر و اسم مجرور»
الْفَلَقِ «مضاف الیه مجرور یا در محل جر»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) مِنْ «حرف جر(محلی از اعراب ندارد)»
شَرِّ «اسم مجرور یا در محل جر»
ما «مضاف الیه مجرور یا در محل جر»
خَلَقَ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) وَ «واو عطف»
مِنْ «حرف جر(محلی از اعراب ندارد)»
شَرِّ «اسم مجرور یا در محل جر»
غاسِقٍ «مضاف الیه مجرور یا در محل جر»
إِذا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است»
وَقَبَ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) وَ «واو عطف»
مِنْ «حرف جر(محلی از اعراب ندارد)»
شَرِّ «اسم مجرور یا در محل جر»
النَّفَّاثاتِ «مضاف الیه مجرور یا در محل جر»
فِی «حرف جر(محلی از اعراب ندارد)»
الْعُقَدِ «اسم مجرور یا در محل جر»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
5) وَ «واو عطف»
مِنْ «حرف جر(محلی از اعراب ندارد)»
شَرِّ «اسم مجرور یا در محل جر»
حاسِدٍ «مضاف الیه مجرور یا در محل جر»
إِذا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است»
حَسَدَ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● صفدر فولادي
1) قُلْ : فعلِ امر و فاعل انتَ المستتر
أَعُوذُ : فعل و فاعل اَنَا المستتر
بِرَبِّ : جار و مجرور
الْفَلَقِ : مضاف الیه
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) مِنْ شَرِّ : جار و مجرور
ما : مضاف الیه ( موصول )
خَلَقَ : فعل و فاعل هو المستتر ( صله )
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) وَ : حرفِ عطف ، ربط
مِنْ شَرِّ : جار و مجرور
غاسِقٍ : مضاف الیه
إذا : ظرف ، مفعول فیه
وَقَبَ : فعل و فاعل هو المستتر
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) وَ : حرفِ عطف ، ربط
مِنْ شَرِّ : جار و مجرور
النَّفّاثاتِ : مضاف الیه
فِی الْعُقَدِ : جمعِ عقده ، جار و مجرور
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
5) وَ : حرفِ عطف ، ربط
مِنْ شَرِّ : جار و مجرور
حاسِدٍ : مضاف الیه
إِذا : ظرف ، مفعول فیه
حَسَدَ : فعل و فاعل هو المستتر
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.