● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
وَ ما تَسْئَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ (104)
وَ ما تَسْئَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ: و تو اى پیغمبر از ایشان مزدى نمىخواهى بر اداى رسالت تا ایشان را صارف بود از اجانب دعوت و بهانهاى باشد بر عدم متابعت و متمرد شوند به سبب ثقالت و غرامت، پس عذر ایشان منقطع و عقوبت بر آنان متحتّم است. إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ: نیست قرآن مگر موعظه وعبرت و یادآورى براى عالمیان، و تا جهان باقى است این قرآن ذکر باشد براى جهانیان و نسخى براى احکام آن نخواهد بود تا انقراض عالم، و تو هم اى پیغمبر منذر این جماعت خاصه نیستى بلکه نذیر باشى نسبت به هر عصرى تا انتهاى زمان.
در عیون اخبار از حضرت رضا علیه السّلام مروى است در وصف قرآن فرماید:
هو حبل اللّه المتین و عروته الوثقى و طریقته المثلى المؤدّى الى الجنّة و المنجى من النّار لا یخلق من الازمنة و لا یغثّ على الالسنة، لأنّه لم یجعل لزمان دون زمان بل جعل دلیل البرهان و حجّة على کلّ انسان لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید. «1» قرآن ریسمان محکم و دستآویز مستحکم الهى است؛ یعنى چنانچه ریسمان و دست آویز سبب نجات از چاه و رسیدن به راه است، همچنین تمسک به قرآن موجب خلاصى از چاه ضلالت و وصول به طریق هدایت است.
قرآن مشتمل است شریعت سبحانى را که افضل جمیع شرایع است. قرآن مىکشاند تابعانش را به بهشت و مىرهاند از آتش. کهنه نمىشود از مرور زمان و کثرت تلاوت دوران، زیرا مخصوص به زمانى نیست، بلکه براى همه وقت دلیل و برهان و حجت بر تمام افراد انسان است. هیچ جهت باطلى به آن راه نیابد، و در اخبار گذشته و آینده آن دروغ نباشد، بلکه تمام صادق و با واقع مطابق است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» اطیب البیان
وَ ما تَسئَلُهُم عَلَیهِ مِن أَجرٍ إِن هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعالَمِینَ (104)
و سؤال نمیکنی شما از اینکه قوم بر اینکه دعوت و تبلیغ اجر و مزدی اینکه نیست مگر یادآوری از برای جمیع عالمین از اول زمان بعثت تا آخر دنیا مسئلة- اجرت بر واجبات چه واجب عینی باشد و چه واجب کفایی جایز نیست و لو هزار گونه نفع برای دیگران داشته باشد و دعوت و ابلاغ بر انبیاء واجب عینی است و بر علماء اعلام واجب کفایی که اگر بمقدار کفایت قیام کردند تکلیف از دیگران ساقط میشود حتی اجر بر تجهیزات میت هم بمقدار واجب جایز نیست بلی برای زائد از مقدار واجب مانعی ندارد حتی آیه شریفه قُل لا أَسئَلُکُم عَلَیهِ أَجراً إِلَّا المَوَدَّةَ فِی القُربی شوری آیه 22 برای نفع امت است که بدون مودت ذوی القربی کلیه اعمال و عبادات باطل و موجب زوال ایمان میشود و باعث خلود در عذاب اشد از عذاب کفار و مشرکین میگردد چنانچه در حدیث است که اول عذاب و حکم دخول در نار میشود در حق همین مخالفین و معاندین اینکه خاندان نبوت اینها اعتراض میکنند که ما اقرار بتوحید و نبوت داشتیم و بقبله نماز بجا میآوردیم هنوز مشرکین و کفار در حق آنها حکم نشدهچرا در حق ما حکم فرمودی خطاب میرسد لیس من یعلم کمن لا یعلم و شاهد بر اینکه دعوی آیه شریفه است قُل ما سَأَلتُکُم مِن أَجرٍ فَهُوَ لَکُم إِن أَجرِیَ إِلّا عَلَی اللّهِ سبأ آیه 47. لذا میفرماید وَ ما تَسئَلُهُم عَلَیهِ مِن أَجرٍ تو سؤال نمیکنی بطریق نفی فرمود نه بطریق نهی اشاره به اینکه از لطف و عنایتی که بامّت داری از آنها توقعی نداری بلکه آنها را از فقر بغناء آوردی، از ذلّت بعزّت رسانیدی، از فرقت بوصال کشانیدی، از ضلالت بهدایت رسانیدی، از عداوت بوداد بردی، از کفر و شرک و ضلالت و جهالت بشاه راه ایمان و هدایت و معرفت تبدیل فرمودی و از آنها مزدی طلب ننمودی.
ان هو اینکه عمل تو از تبلیغ و وعظ و بیان احکام و بشارت و انذار نیست الّا ذکر که از غفلت بیرون آیند خدا را فراموش نکنند بسعادت و رستگاری نائل شوند وظیفه شناس شوند بفکر عالم آخرت افتند متذکر اهوال قیامت باشند نجات از مهالک دنیوی و اخروی پیدا کنند دست از باطل بشویند و راه حق را بگیرند و مشمول تفضلات الهی شوند.
للعالمین در اول سوره حمد در جمله الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمِینَ بیان عوالم را نمودیم: عالم عقول، عالم نفوس، عالم ارواح، عالم علوی، عالم سفلی از مجردات و مادیات از سماوات و ارض از جمادات و نباتات و حیوانات و جنّ و انس و ملک از ذوی العقول و غیر آنها.
و از اینکه جمله استفاده میشود که رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بر ما سوی اللّه سرتاسر ممکنات مبعوث و تمام باید تحت اطاعت او باشند و مکرر گفتیم که آیات بسیاری در قرآن بالصراحه دلالت دارد که جمادات و نباتات و حیوانات هم شعور و ادراک و تکلیف دارند که ذکر آنها موجب تطویل میشود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر احسن الحدیث
وَ مٰا تَسْئَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلاّٰ ذِکْرٌ لِلْعٰالَمِینَ لفظ «علیه» راجع به قرآن است، اگر مردم فکر کنند که تو براى قرآن مزدى نمى خواهى و فقط مى خواهى آنها را بیدار کنى تا طریق راست زندگى و نظام هستى را بدانند که این قرآن مایه بیدارى جهانیان است، آن سبب ایمان آنها مى شود
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ مٰا تَسْئَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلاّٰ ذِکْرٌ لِلْعٰالَمِینَ اشاره بمقام رسول صلّى اللّه علیه و آله و سلّم است که تو بااینکه براى رسالت و تبلیغ اجر و مزدى از آنها طلب نمى کنى،مقصود از ضمیر(تسألهم)خواه عموم مردم باشد یا مشرکین مکه یعنى با جدیت و کوششى که در ایمان اینان دارى هیچ عوضى و منفعتى از قبل آنها منتظر نمى باشى و اینکه شما را بر عمل نمودن به آن مى خوانم (یعنى قرآن)آن تذکر و اندرزى است براى عالمیان که اختصاص ببعضى دون بعضى ندارد (الاّ ذکر)اشاره است به اینکه من بتعلیمات قرآن شما را متذکر مى گردانم به آنچه در فطرت اولیه شما یعنى فطرت توحید گذارده شده و نیز شما را ارشاد مى نمایم به آن فطرت اخلاقى خودتان که رجوع بوجدان خود کنید و تعلیمات قرآن را بوجدان خودتان تطبیق نمائید تا اینکه بفهمید تمام آنها مطابق است با فطرت سلیم و با آنچه در باطن خودتان مأخوذ گردیده چیزى بر خلاف فطرت توحید و فطرت اخلاقى نمى گویم مى خواهم همانکه در باطن شما مخفى گردیده به مرتبه ظهور و بروز برسد و قوانین و احکام قرآن یک قانون عمومى است که براى تمام افراد بشر سودمند است زیراکه نبى خاتم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم براى جنّ و انس تماما رسول بوده نه براى یک دسته خاصّى
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
وَ مٰا تَسْئَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلاّٰ ذِکْرٌ لِلْعٰالَمِینَ ضمیر «هو» به قرآن برمى گردد که ملّتى پایدار را هدایت مى کند و خردها را به نشانه هاى خدا و دلایل یگانگى و عدالت او متوجّه مى سازد، او با زبان پیامبر بزرگ صلّى اللّه علیه و آله و بدون بهره گیرى از ثروت و تزویر، هدایت مى کند و آگاه مى سازد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» خلاصه تفسیر نمونه
(آیه 104)- سپس اضافه میکند: اینها در واقع هیچ گونه عذر و بهانهای برای عدم پذیرش دعوت تو ندارند زیرا علاوه بر این که نشانههای حق در آن روشن است، «تو هرگز از آنها اجر و پاداشی در برابر آن نخواستهای» که آن را بهانه مخالفت نمایند (وَ ما تَسْئَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ).
«این دعوتی است عمومی و همگانی و تذکری است برای جهانیان» و سفره گستردهای است برای عام و خاص و تمام انسانها! (إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.