بعد از آنکه احتجاج مزبور را پایان برده و نیز بعد از آنکه معجزه رسالت آن جناب را که همان قرآن کریم و تحدى آن است خاطر نشان ساخت، و ایشان هم چنان بر کفر و انکار خود پافشارى نموده اعتنایى نکردند، و از حرف باطل خود دست برنداشتند اینک رسول گرامى خود را دستور مىدهد که مساله را به گواهى خدا واگذار نماید چون که خداى تعالى آنچه را که از او و از ایشان سر مىزند شاهد است و مىداند که پیغمبرش رسالت او را ابلاغ نموده و دعوت و احتجاج را به نهایت رسانده و عذرى باقى نگذاشت، و ایشان هم شنیدند و حجت بر آنان تمام شد، و هم چنان استکبار و عناد به خرج دادند.
بنا بر این برگشت معناى جمله مورد بحث به این مىشود که اى پیامبر من! دیگر حجت و مجادله با ایشان را بس کن و امر را به مالک امور واگذار تا او هر طور که مىخواهد حکم نماید.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : بعضى از مفسرین (روح المعانى، ج 15، ص 174) گفتهاند: مراد از این آیه شاهد گرفتن خدا است بر حقانیت دعوت و صحت رسالت گویا مىگوید: همین براى حجت و دلیل بس که خدا شاهد بر رسالت من است و این کلام او است که بر رسالت من تصریح مىکند، و اگر بگوئید از کجا که این قرآن کلام خدا باشد و از افترائات تو نباشد در پاسخ مىگویم اگر از افترائات من که یک فرد مانند شمایم بوده باشد باید شما هم بتوانید مثل من آن را بیاورید، ولى هرگز نخواهید توانست، هر چند که جن و انس یار و مدد کار شما باشند.
و این حرف هر چند حرف خوبى است و لیکن ذیل آیه یعنى جمله «بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ» و همچنین جمله «إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبِیراً بَصِیراً» بطورى که دیگران هم گفتهاند با آن نمىسازد زیرا اگر مقصود از آیه این معنا بود جا داشت بفرماید: «شهیدا لى علیکم- خدا شاهد من بر علیه شما است» و یا بفرماید: «شهیدا على رسالتى- خدا گواه رسالت من است» و یا عبارتى دیگر نظیر آن.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
1 در این آیه دو نکته نهفته است: الف) پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله ایمان قاطع خود را ظاهر مى سازد و وقتى مى بیند، دلایل روشن او را نمى پذیرند و لجاجت مى کنند، کفایت مذاکرات را اعلام مى کند و خدا را به گواهى بین خود و مخالفان مى طلبد ب) این آیه نوعى هشدار و تهدید مخالفان است که بدانند خدا گواه کارها و آگاه و بیناى به حال آنان است؛ پس گمان نکنند که از دایره ى علم و قدرت خدا خارج هستند و هر کارى مى خواهند انجام مى دهند
2 این یکى از روش هاى تربیتى قرآن است که براى تأثیرگذارى روانى بر مخالفان و بیدار ساختن آنان، مطلبى قاطع و تهدیدآمیز بیان مى کند
[ نظرات / امتیازها ]