● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسى أَلاَّ أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیًّا (48)
وَ أَعْتَزِلُکُمْ: و کناره مىنمایم شما را. مراد آذر و امثال او هستند از بتپرستان، یعنى از همه شما دورى مىجویم. وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ: و آنچه مىخوانید و مىپرستید از غیر خدا یعنى بتان. مراد آنکه کناره کنم از دین یا دیار شما. وَ أَدْعُوا رَبِّی: و مىپرستم پروردگار خود را به یگانگى. عَسى أَلَّا أَکُونَ: امید است آنکه نباشم. بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیًّا: به خواندن و پرستش پروردگار خود ناامید و بىبهره. این تعریض است بر ایشان، یعنى شما از خواندن بتان بىبهره و ضایع هستید در گفتار و کردار، و من امیدوارم که از حق سبحانه بهره تمام گیرم و در سلک مخصوصان و مقربان او باشم.
نکته: تصدیر کلام به عسى جهت تواضع و هضم نفس، و اشعار بر آنکه مؤمن باید همیشه میان خوف و رجا باشد.
هجرت حضرت ابراهیم: مفسرین نقل نمودهاند که حضرت ابراهیم از بابل به کوهستان فارس آمد و هفت سال در اطراف آن جبال سیر مىفرمود و بعد باز به بابل آمد مشغول دعوت شد. این نوبت بتان را شکست و آتش نمرود بر او سرد شد، چنانچه در سوره انبیا بیاید ان شاء اللّه تعالى. و چون به نجران رسید، به ساره خاتون متزوج شد، پس با ساره و لوط عزیمت شام نمود و حق تعالى از این هجرت خبر مىدهد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» اطیب البیان
وَ أَعتَزِلُکُم وَ ما تَدعُونَ مِن دُونِ اللّهِ وَ أَدعُوا رَبِّی عَسی أَلاّ أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیًّا (48)
و من از شما مشرکین اعتزال میجویم و از آنچه را که میخوانید از غیر از خداوند متعال و میخوانم پروردگار خود را امید است اینکه که نباشم بدعاء پروردگار خود شقّی و بد عاقبت.
و اعتزلکم اعتزال از مشرکین دور شدن از آنها و بیرون رفتن از میانه آنها و خارج شدن از شهر آنها که قصد بیت المقدس کرده بود که مسافرت کند بآن طرف.
وَ ما تَدعُونَ مِن دُونِ اللّهِ اعتزال از آلهه آنها از اصنام ترک عبادت آنها و توجّه بآنها است.
وَ أَدعُوا رَبِّی عبادت پروردگار و توجه باو و اطاعت و امتثال باوامر او و منتهی شدن از منهیّات او و رفتن بدرب خانه او و طلب حوائج از او و نجات از مهالک.
عَسی أَلّا أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیًّا تعبیر بعسی بمعنی امیدواری و رجاء است چون باید مؤمن بین خوف و رجاء باشد نه مطمئن بقبول و نه مأیوس از قبول که گفتند دو معصیت از معاصی کبیره امن من مکر اللّه و یأس من روح اللّه است، چه بسا اشخاصی که در عبادت در اوّل امر به مقام بسیار بلندی نائل شدند و لکن در عاقبت بیایمان و بدبخت گشتند، مثل شیطان و بلعم باعوری، و چه بسیار در شرک و کفر و فسق و فجور مدتی از عمر خود را طیّ کردند لکن عاقبت موفق بایمان و توبه و با سعادت از دنیا رفتند، و اخبار خوف و رجاء دو قسمت است، یک قسمت دلالت دارد بر تساوی و یک قسمت دلالت دارد که رجاء بیشتر باشد از خوف و جمع بین اینکه دو در نظر بخود تساوی و نظر بخدا ترجیح رجاء.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 48)- سپس چنین گفت: «من از شما (از تو و این قوم بت پرست) کناره گیری میکنم، و همچنین از آنچه غیر از خدا میخوانید» یعنی از بتها (وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ).
«و تنها پروردگارم را میخوانم، و امید است که دعای من در پیشگاه پروردگارم بیپاسخ نماند» (وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسی أَلَّا أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیًّا).
این آیه از یک سو، ادب ابراهیم را در مقابل آزر نشان میدهد، و از سوی دیگر قاطعیت او را در عقیدهاش مشخص میکند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر احسن الحدیث
وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ مٰا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسىٰ أَلاّٰ أَکُونَ بِدُعٰاءِ رَبِّی شَقِیًّا وعدۀ هجرت و دورى از آنها و خدایان آنهاست در جاى دیگرى آمده: وَ قٰالَ إِنِّی مُهٰاجِرٌ إِلىٰ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ اَلْعَزِیزُ اَلْحَکِیمُ عنکبوت 26 معلوم نیست که این سخن در جواب وَ اُهْجُرْنِی مَلِیًّا باشد، یعنى از شما کنار مى کشم و خداى خود را پرستش مى کنم که امیدوارم شقى نباشم به علت آنکه خدایم را عبادت مى کنم گویى آمدن «عسى» براى آنست که مؤمن باید خوفى از عاقبت خویش داشته باشد که نگفته است: حتما شقى نخواهم بود: فَلاٰ یَأْمَنُ مَکْرَ اَللّٰهِ إِلاَّ اَلْقَوْمُ اَلْخٰاسِرُونَ اعراف 99
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ مٰا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسىٰ أَلاّٰ أَکُونَ بِدُعٰاءِ رَبِّی شَقِیًّا پس ازآنکه اصرار و الحاح ابراهیم(ع)در گوش مشرکین تأثیر ننمود و آنچه اصرار مى نمود که از شرک به وحدت آیند و خداى یگانه را پرستش نمایند او را بزبان میراندند و تهدید برجم مى کردند تا اینکه گفت من از شما مشرکین دورى مى جویم (وَ مٰا تَدْعُونَ ) (ما)موصوله یا موصوفه است و بواو عطف داده شده به(اعتزلکم)ابراهیم(ع)وقتى از هدایت شدن آذر و قومش مأیوس گردید گفت من از شما و آنچه را که پرستش مى نمائید کناره جویى مى نمایم و پروردگار خود را مى خوانم امیدوارم که از دعاء و خواندن پروردگارم بى بهره نباشم شاید ابراهیم علیه السّلام خواست به آنان گوشزد نماید که شما هر قدر بتهایتان را بخوانید چون مى دانید که آنها نه مى بینند و نه مى شنوند که شما را اجابت نمایند،لکن من مى دانم که خداى من شنوا و بینا است این است که امیدوارم مرا بلطف و کرمش بپذیرد و دعائم را اجابت نماید و لفظ (عسى)مشعر بر این است که بایستى انسان همیشه بین خوف و رجاء باشد تاریخ نویسان گفته اند ابراهیم(ع)از بابل به کوهستان فارس آمد و هفت سال در اطراف کوه هاى آنجا سیر مى کرد و به مذمّت بتها آغاز مى نمود و در آن مدّت بود که بتها را شکست و آتش نمرودى بر وى سرد گردید و بیان آن مفصّلا در سوره انبیاء شده و چون بحران رسید با ساره ازدواج نمود و با ساره و لوط بشام سفر نمودند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ مٰا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسىٰ أَلاّٰ أَکُونَ بِدُعٰاءِ رَبِّی شَقِیًّا ابراهیم علیه السّلام به خاطر خداوند از قوم و خاندانش نفرت داشت و نیز براى خدا آنان را رها کرد بدین سبب، خدا هم بهتر از آنان را به او داد؛ زیرا اسحاق و سپس یعقوب بن اسحاق را به او بخشید و مقام پیامبرى به این دو عنایت کرد و این، مراد سخن خداوند است که مى گوید
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.