زبیرى از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که گفت: «به حضرتش عرضه داشتم بفرمائید ببینم امت محمد (صلّی الله علیه و آله) چه کسانى هستند؟». ایشان فرمودند: امت محمد (صلّی الله علیه و آله) خصوص بنى هاشمند». عرضه داشتم: «چه دلیلى بر این معنا هست که امت محمد (صلّی الله علیه و آله) تنها اهل بیت او هستند نه دیگران؟». ایشان فرمودند: قول خداى تعالى که فرموده است: «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنا مَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» که وقتى خداى تعالى این دعاى حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهما سلام) را مستجاب کرد و از ذریه او امتى مسلمان پدید آورد و در آن ذریه رسولى از ایشان یعنى از همین امت مبعوث کرد که آیات او را براى آنان تلاوت کند و ایشان را تزکیه نموده، کتاب و حکمتشان بیاموزد. و نیز بعد از آنکه حضرت ابراهیم (علیه السلام) دعاى اولش را به دعاى دیگر وصل کرد و از خداوند براى امت، طهارت از شرک و از پرستش بت ها را درخواست نمود تا در نتیجه امر آن رسول در میانه امت نافذ و مؤثر واقع شود و امت از غیر او پیروى نکنند و گفت: «وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (ابراهیم/36). لذا از اینجا مى فهمیم آن امامان و آن امت مسلمان که محمد (صلّی الله علیه و آله) در میان آنان مبعوث شده است به غیر از ذریه حضرت ابراهیم (علیه السلام) نیستند. چون حضرت ابراهیم (علیه السلام) درخواست کرد که خدایا مرا و فرزندانم را از اینکه اصنام را بپرستیم دور بدار».
علامه طباطبایی: استدلال امام در نهایت درجه روشنى است، براى اینکه حضرت ابراهیم (علیه السلام) از خداوند خواست تا امت مسلمه اى در میانه ذریه اش به او عطا کند. از ذیل دعایش که گفت: «پروردگارا در میانه آن امت که از ذریه من هستند رسولى مبعوث کن» فهمیده مى شود که این امت مسلمان همانا امت محمد (صلّی الله علیه و آله) است، اما نه امت محمد (صلّی الله علیه و آله) به معناى کسانى که محمد (صلّی الله علیه و آله) به سوى آنان مبعوث شده است و نه امت محمد (صلّی الله علیه و آله) به معناى آن کسانى که به وى ایمان آوردند، چون این دو معناى از امت معنایى است اعم از ذریه حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهما سلام) بلکه امت مسلمى است که از ذریه حضرت ابراهیم (علیه السلام) باشد. از سوى دیگر حضرت ابراهیم (علیه السلام) از پروردگارش درخواست مى کند که ذریه اش را از شرک و ضلالت دور بدارد و این همان عصمت است و چون مى دانیم که همه ذریه حضرت ابراهیم (علیه السلام) معصوم نبودند، زیرا ذریه او عبارت بودند از تمامى عرب مصر و یا خصوص قریش که مردمى گمراه و مشرک بودند، پس مى فهمیم منظورش از فرزندان من (بنى) خصوص اهل عصمت از ذریه است که عبارتند از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) و عترت طاهرینش (علیه السلام). پس امت محمد (صلّی الله علیه و آله) هم تنها همین ها هستند که در دعاى حضرت ابراهیم (علیه السلام) منظور بودند.
شاید همین نکته باعث شده است که در دعاى دوم به جاى ذریه کلمه بنین را بیاورد. مؤید این احتمال جمله (فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ) الخ است. چون بر سر این جمله فاى تفریع و نتیجه را آورده است و با آوردن آن پیروانش را جزئى از خودش خوانده است و از دیگران ساکت شده است، کانّه خواسته است بگوید که آن ها که مرا پیروى نکنند با من هیچ ارتباطى ندارند و من آن ها را نمى شناسم (دقت کنید).
اینکه امام فرمود: «پس از خدا براى آنان تطهیر از شرک و بت پرستى را درخواست کرد» الخ، هر چند که تنها تطهیر از بت پرستى را خواست ولیکن از آنجا که بت پرستى را به ضلالت تعلیل کرد و گفت: «چون شرک و بت پرستى ضلالت است» لذا امام تطهیر از معاصى را هم اضافه کرد. چون به بیانى که در آیه «صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» (حمد/6) گذشت هر معصیتى شرک است.
اینکه امام فرمود: «این دلالت دارد بر اینکه ائمه و امت مسلمان» الخ، معنایش این است که آیه دلالت دارد که امام و امت یکى است و به بیانى که گذشت این ائمه و امت از ذریه حضرت ابراهیم (علیه السلام) هستند. در اینجا اگر بگویى که «در صورتى که مراد به امت در این آیات و نظائر آن مانند آیه «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» (آل عمران/110) تنها عده اى معدود از امت باشند و کلمه نامبرده شامل حال بقیه نشود، لازم مى آید بدون جهتى مصحح و بدون قرینه اى مجوز، کلام خداوند را حمل بر مجاز کنیم، علاوه بر این که به طور کلى خطاب هاى قرآن متوجه به عموم مردمى است که به پیامبر اسلام ایمان آورده اند و این مطلب آن قدر روشن و بدیهى است که هیچ احتیاج به استدلال ندارد».
در پاسخ مى گوئیم: اطلاق کلمه امت محمد (صلّی الله علیه و آله) در عموم مردمى که به دعوت آن جناب ایمان آورده اند، اطلاقى است نو ظهور و مستحدث به این معنا که بعد از نازل شدن قرآن و انتشار دعوت اسلام این استعمال شایع شد و از هر کس می پرسیدى از امت که هستى؟ می گفت: از امت محمد (صلّی الله علیه و آله) هستم. وگرنه از نظر لغت کلمه امت به معناى قوم است همچنانکه در آیه «عَلى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ» (هود/48) به همین معنا است. حتى در بعضى موارد بر یک نفر هم اطلاق مى شود مانند آیه شریفه «إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ» (نحل/120). بنابراین پس معناى کلمه از نظر عمومیت و وسعت و خصوصیت و ضیق تابع موردى است که لفظ (امت) در آن استعمال مى شود یا تابع معنایى است که گوینده از لفظ اراده کرده است. پس کلمه نامبرده در آیه مورد بحث که مى فرماید: «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ» الخ، با در نظر داشتن مقام آن که گفتیم مقام دعا است با بیانى که گذشت جز به معناى عده معدودى از آنان که به رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) ایمان آوردند نمى تواند باشد. همچنین در آیه اى که شما آوردید یعنى آیه (کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ) که با در نظر داشتن مقامش که مقام منت نهادن و تنظیم و ترفیع شان امت است، به طور مسلم شامل تمامى امت اسلام نمى شود. چگونه ممکن است شامل شود با اینکه در این امت فرعونصفتانى آمدند و رفتند و همیشه هستند. نیز در میانه امت دجال هایى هستند که دستشان به هیچ اثرى از آثار دین نرسید مگر آنکه آن را محو کردند و به هیچ ولیى از اولیای خدا نرسید مگر آنکه او را توهین نمودند که ان شاء اللَّه بیان کاملش در همان آیه خواهد آمد. پس آیه نامبرده از قبیل آیه «وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ» (بقره/47) است که به بنى اسرائیل مى فرماید: «من شما را بر عالمیان برترى دادم» که یکى از همین بنى اسرائیل قارون است که قطعا نمى توان گفت آیه شامل او نیز مى شود، همچنانکه کلمه (قوم من) در آیه «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (فرقان/30) شامل حال تمامى افراد امت نمى شود به خاطر اینکه اولیای قرآن و رجالى که «لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» (نور/37) در میانه همین قوم و امت رسول هستند.
پس همانطور که گفتیم معناى کلمه امت بر حسب اختلاف موارد مختلف مى شود: یک جا به معناى یک نفر مى آید، جاى دیگر به معناى عده معدودى و جایى دیگر به معناى همه کسانى که به یک دین ایمان آورده اند. مانند مورد «تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ» (بقره/134) که خطاب در آن متوجه به تمامى امت است، یعنى کسانى که به رسول اسلام (صلّی الله علیه و آله) ایمان آوردند و یا بگو به همه کسانى که رسول اسلام (صلّی الله علیه و آله) به سوى آنان مبعوث شده است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را تفسیر عیاشى (ج 1 ص 60) از زبیری روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]