از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای کلمه «قواعد»
کلمه (قواعد) جمع قاعده است که به معنای آن قسمت از بنا است که روى زمین قعود دارد، یعنى مى ‏نشیند و بقیه قسمت‏ هاى بنا بر روى آن قسمت قرار مى ‏گیرد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 427 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مراد از بلند کردن قواعد خانه کعبه
عبارت بلند کردن قواعد از باب مجاز است. کانّه آنچه را که بر روى قاعده قرار مى ‏گیرد از خود قاعده شمرده شد و بلند کردن بنا که مربوط به همه بنا است به خصوص قاعده نسبت داده شد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 427 قالب : تفسیری موضوع اصلی : کعبه گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شیوه بیان داستان توسط قرآن
این داستان از زیباترین سیاق ‏هاى قرآنى است- هر چند که قرآن همه ‏اش زیبا است- و خاصیت اینگونه سیاق این است که قصه ‏اى را که مى ‏خواهد بیان کند مجسم ساخته و به حس شنونده نزدیک می ‌کند. این خاصیت و این بداعت و شیرینى در صورتى که کلمه (گفتند) و یا نظیر آن را در حکایت می ‌آورد به هیچ وجه تأمین نمى ‏شد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 427 قالب : تفسیری موضوع اصلی : ویژگی های قرآن گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  دعای حضرت ابراهیم و فرزندش(علیهما السلام) در هنگام ساخت کعبه
حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهما سلام) در کلام خود نگفتند: «خدایا چه خدمتى را از ما قبول کن»، تنها گفتند: «خدایا از ما قبول کن» تا در مقام بندگى رعایت تواضع و ناقابلى خدمت خود یعنى بناى کعبه را برسانند، پس معناى کلامشان این مى ‏شود که خدایا این عمل ناچیز ما را بپذیر که تو شنواى دعاى ما و داناى نیت ما هستى. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 427 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  امت محمد(ص) چه کسانى هستند؟
زبیرى از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که گفت: «به حضرتش عرضه داشتم بفرمائید ببینم امت محمد (صلّی الله علیه و آله) چه کسانى هستند؟». ایشان فرمودند: امت محمد (صلّی الله علیه و آله) خصوص بنى هاشمند». عرضه داشتم: «چه دلیلى بر این معنا هست که امت محمد (صلّی الله علیه و آله) تنها اهل بیت او هستند نه دیگران؟». ایشان فرمودند: قول خداى تعالى که فرموده است: «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنا مَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» که وقتى خداى تعالى این دعاى حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهما سلام) را مستجاب کرد و از ذریه او امتى مسلمان پدید آورد و در آن ذریه رسولى از ایشان یعنى از همین امت مبعوث کرد که آیات او را براى آنان تلاوت کند و ایشان را تزکیه نموده، کتاب و حکمتشان بیاموزد. و نیز بعد از آنکه حضرت ابراهیم (علیه السلام) دعاى اولش را به دعاى دیگر وصل کرد و از خداوند براى امت، طهارت از شرک و از پرستش بت ‏ها را درخواست نمود تا در نتیجه امر آن رسول در میانه امت نافذ و مؤثر واقع شود و امت از غیر او پیروى نکنند و گفت: «وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (ابراهیم/36). لذا از اینجا مى ‏فهمیم آن امامان و آن امت مسلمان که محمد (صلّی الله علیه و آله) در میان آنان مبعوث شده است به غیر از ذریه حضرت ابراهیم (علیه السلام) نیستند. چون حضرت ابراهیم (علیه السلام) درخواست کرد که خدایا مرا و فرزندانم را از اینکه اصنام را بپرستیم دور بدار».

علامه طباطبایی: استدلال امام در نهایت درجه روشنى است، براى اینکه حضرت ابراهیم (علیه السلام) از خداوند خواست تا امت مسلمه ‏اى در میانه ذریه ‏اش به او عطا کند. از ذیل دعایش که گفت: «پروردگارا در میانه آن امت که از ذریه من هستند رسولى مبعوث کن» فهمیده مى ‏شود که این امت مسلمان همانا امت محمد (صلّی الله علیه و آله) است، اما نه امت محمد (صلّی الله علیه و آله) به معناى کسانى که محمد (صلّی الله علیه و آله) به سوى آنان مبعوث شده است و نه امت محمد (صلّی الله علیه و آله) به معناى آن کسانى که به وى ایمان آوردند، چون این دو معناى از امت معنایى است اعم از ذریه حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهما سلام) بلکه امت مسلمى است که از ذریه حضرت ابراهیم (علیه السلام) باشد. از سوى دیگر حضرت ابراهیم (علیه السلام) از پروردگارش درخواست مى ‏کند که ذریه ‏اش را از شرک و ضلالت دور بدارد و این همان عصمت است و چون مى ‏دانیم که همه ذریه حضرت ابراهیم (علیه السلام) معصوم نبودند، زیرا ذریه او عبارت بودند از تمامى عرب مصر و یا خصوص قریش که مردمى گمراه و مشرک بودند، پس مى ‏فهمیم منظورش از فرزندان من (بنى) خصوص اهل عصمت از ذریه است که عبارتند از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) و عترت طاهرینش (علیه السلام). پس امت محمد (صلّی الله علیه و آله) هم تنها همین ها هستند که در دعاى حضرت ابراهیم (علیه السلام) منظور بودند.

شاید همین نکته باعث شده است که در دعاى دوم به جاى ذریه کلمه بنین را بیاورد. مؤید این احتمال جمله (فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ) الخ است. چون بر سر این جمله فاى تفریع و نتیجه را آورده است و با آوردن آن پیروانش را جزئى از خودش خوانده است و از دیگران ساکت شده است، کانّه خواسته است بگوید که آن ها که مرا پیروى نکنند با من هیچ ارتباطى ندارند و من آن ها را نمى ‏شناسم (دقت کنید).

اینکه امام فرمود: «پس از خدا براى آنان تطهیر از شرک و بت ‏پرستى را درخواست کرد» الخ، هر چند که تنها تطهیر از بت ‏پرستى را خواست ولیکن از آنجا که بت ‏پرستى را به ضلالت تعلیل کرد و گفت: «چون شرک و بت ‏پرستى ضلالت است» لذا امام تطهیر از معاصى را هم اضافه کرد. چون به بیانى که در آیه «صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» (حمد/6) گذشت هر معصیتى شرک است.

اینکه امام فرمود: «این دلالت دارد بر اینکه ائمه و امت مسلمان» الخ، معنایش این است که آیه دلالت دارد که امام و امت یکى است و به بیانى که گذشت این ائمه و امت از ذریه حضرت ابراهیم (علیه السلام) هستند. در اینجا اگر بگویى که «در صورتى که مراد به امت در این آیات و نظائر آن مانند آیه «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» (آل عمران/110) تنها عده ‏اى معدود از امت باشند و کلمه نامبرده شامل حال بقیه نشود، لازم مى ‏آید بدون جهتى مصحح و بدون قرینه ‏اى مجوز، کلام خداوند را حمل بر مجاز کنیم، علاوه بر این که به طور کلى خطاب ‏هاى قرآن متوجه به عموم مردمى است که به پیامبر اسلام ایمان آورده ‏اند و این مطلب آن قدر روشن و بدیهى است که هیچ احتیاج به استدلال ندارد».

در پاسخ مى ‏گوئیم: اطلاق کلمه امت محمد (صلّی الله علیه و آله) در عموم مردمى که به دعوت آن جناب ایمان آورده ‏اند، اطلاقى است نو ظهور و مستحدث به این معنا که بعد از نازل شدن قرآن و انتشار دعوت اسلام این استعمال شایع شد و از هر کس می پرسیدى از امت که هستى؟ می گفت: از امت محمد (صلّی الله علیه و آله) هستم. وگرنه از نظر لغت کلمه امت به معناى قوم است همچنانکه در آیه «عَلى‏ أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ» (هود/48) به همین معنا است. حتى در بعضى موارد بر یک نفر هم اطلاق مى ‏شود مانند آیه شریفه «إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ» (نحل/120). بنابراین پس معناى کلمه از نظر عمومیت و وسعت و خصوصیت و ضیق تابع موردى است که لفظ (امت) در آن استعمال مى ‏شود یا تابع معنایى است که گوینده از لفظ اراده کرده است. پس کلمه نامبرده در آیه مورد بحث که مى ‏فرماید: «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ» الخ، با در نظر داشتن مقام آن که گفتیم مقام دعا است با بیانى که گذشت جز به معناى عده معدودى از آنان که به رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) ایمان آوردند نمى ‏تواند باشد. همچنین در آیه ‏اى که شما آوردید یعنى آیه (کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ) که با در نظر داشتن مقامش که مقام منت نهادن و تنظیم و ترفیع شان امت است، به طور مسلم شامل تمامى امت اسلام نمى ‏شود. چگونه ممکن است شامل شود با اینکه در این امت فرعون‏صفتانى آمدند و رفتند و همیشه هستند. نیز در میانه امت دجال ‏هایى هستند که دستشان به هیچ اثرى از آثار دین نرسید مگر آنکه آن را محو کردند و به هیچ ولیى از اولیای خدا نرسید مگر آنکه او را توهین نمودند که ان شاء اللَّه بیان کاملش در همان آیه خواهد آمد. پس آیه نامبرده از قبیل آیه «وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ» (بقره/47) است که به بنى اسرائیل مى ‏فرماید: «من شما را بر عالمیان برترى دادم» که یکى از همین بنى اسرائیل قارون است که قطعا نمى ‏توان گفت آیه شامل او نیز مى ‏شود، همچنانکه کلمه (قوم من) در آیه «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (فرقان/30) شامل حال تمامى افراد امت نمى ‏شود به خاطر اینکه اولیای قرآن و رجالى که «لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» (نور/37) در میانه همین قوم و امت رسول هستند.

پس همانطور که گفتیم معناى کلمه امت بر حسب اختلاف موارد مختلف مى ‏شود: یک جا به معناى یک نفر مى ‏آید، جاى دیگر به معناى عده معدودى و جایى دیگر به معناى همه کسانى که به یک دین ایمان آورده ‏اند. مانند مورد «تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ» (بقره/134) که خطاب در آن متوجه به تمامى امت است، یعنى کسانى که به رسول اسلام (صلّی الله علیه و آله) ایمان آوردند و یا بگو به همه کسانى که رسول اسلام (صلّی الله علیه و آله) به سوى آنان مبعوث شده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 445 تا 448 قالب : روایی موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صل‍ی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  کعبه - سيد علي بهبهاني
از آیات و روایات متعدّد استفاده مى‏شود که خانه کعبه، از زمان حضرت آدم بوده و حضرت ابراهیم علیه السلام آنرا تجدید بنا نموده است. چنانکه آن حضرت در موقع اسکان همسر و فرزندش در سرزمین مکّه مى‏گوید: «ربّنا انّى اسکنتُ من ذرّیتى بوادٍ غیر ذى زَرع عند بیتک المحرّم» [420] خداوندا بعضى از خاندانم را در این سرزمین خشک و بدون زراعت، در کنار خانه‏ى تو سکونت دادم. بنابراین در زمان شیر خوارگى حضرت اسماعیل علیه السلام نیز اثرى از کعبه وجود داشته است. و در سوره‏ى آل عمران [421] نیز از کعبه به عنوان اوّلین خانه مردم یاد شده است. در آیه مورد بحث نیز سخن از بالا بردن پایه‏هاى خانه بدست ابراهیم علیه السلام است و این تعبیر مى‏رساند که اساس خانه کعبه، قبلاً وجود داشته و ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام آنرا بالا برده‏اند. حضرت على علیه السلام نیز در خطبه قاصعه [422] مى‏فرماید: خداوند تمام مردم را از زمان حضرت آدم تا ابد، با همین کعبه و سنگ‏هاى آن آزمایش مى‏نماید. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : تفسیری موضوع اصلی : مکه گوینده : حجت الاسلام قرائتی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهیم واسماعیل علیهما السلام - سيد علي بهبهاني
ابراهیم واسماعیل علیهما السلام در کار مساوى نبودند. در حدیث مى‏خوانیم: ابراهیم بنّایى مى‏کرد واسماعیل سنگ به دست پدر مى‏داد. وشاید به سبب همین تفاوت، میان نام آن دو بزرگوار فاصله گذاشته است. «یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل» [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : حجت الاسلام قرائتی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.