139) این آیه محاجه و بگو مگوى اهل کتاب را انکار نموده است و نابجا مى خواند. زیرا:
1. اگر بخواهند بگویند متبوع و خداى ما بهتر از خداى شما است که خداى مسلمانان همان خداى اهل کتاب است.
2. اگر بخواهند بگویند ما اهل کتاب اختصاص و تقرّب بیشترى به خدا داریم که مسلمانان خدا را با خلوص بیشترى مى پرستند.
3. اگر بخواهند بگویند رفتار شما براى خداوند باعث ننگ است که قضیه درست به عکس است.
پس محاجه اهل کتاب با مسلمانان هیچ وجه صحیحى ندارد و لذا در آیه مورد بحث نخست محاجه آنان را انکار مى کند و سپس جهات ثلاثه را یکى یکى رد مى کند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : اینکه بگو مگو کردن دو نفر که هر یک تابع متبوعى هستند و مخاصمه شان در اینکه کدام متبوع بهتر است الّا و لابد به خاطر یکى از سه جهت است:
1. یا براى آن است که این یکى متبوع خود را از متبوع دیگرى بهتر معرفى نموده است و ثابت کند که از متبوع او بالاتر است. نظیر بگو مگویى که ممکن است میان یک مسلمان و یک بت پرست در بگیرد. این بگوید بت من بهتر است و او بگوید خداى من افضل است.
2. یا به خاطر این است که هر چند متبوع هر دو یکى است اما این می خواهد بگوید من اختصاص و تقرب بیشترى به او دارم و این دیگرى دعوى او را باطل کند و بگوید من اختصاص بیشترى دارم نه تو.
3. یا به خاطر این است که یکى از این دو نفر صفات و رفتارى دارد که با داشتن آن ها صحیح نیست خود را به آن متبوع منتسب کند، چون داشتن تابعى با آن رفتار و آن خصال مایه ننگ و آبروریزى متبوع است و یا به کلى متبوع را از لیاقت متبوع بودن ساقط مى کند، یا محذور دیگرى از این قبیل پیش مى آورد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
139) شهادتى که در آیه آمده است شهادت تحمل است نه شهادت ادا. یعنی کیست ستمکارتر از آن کس که با اینکه شهادتى از خدا را تحمل کرد کتمان کند، یعنى با اینکه خداوند به وى خبر داد که تشریع دین یهود و دین نصرانیت بعد از حضرت ابراهیم (علیه السلام) و آن دیگران بود باز هم آن را کتمان کند.
ممکن هم هست معنا این باشد که (شهادت خدا را بر اینکه نامبردگان قبل از تورات و انجیل بودند کتمان کند) که در اینصورت شهادت به معناى ادا خواهد بود. ولى معناى اول درست است.
[ نظرات / امتیازها ]