وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لارْتابَ الْمُبْطِلُونَ (48)
وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ: و نبودى تو که بخوانى پیش از نزول قرآن، مِنْ کِتابٍ: هیچ کتابى از کتابهاى منزله آسمانى از تورات و انجیل و غیره، وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ: و نمىنویسى کتابى را به دست راست خود.
نکته: ذکر «بیمینک» به جهت زیادتى تصویر است در نفى کتابت و نفى تجوز در اسناد، یعنى هرگز نخواندهاى و مطلقا خط ننوشتهاى؛ و ظهور کتاب که جامع علوم شریعت است بر امّى که عارف به خواندن و نوشتن نباشد، خارق عادت است. و اگر خواننده یا نویسنده مىبودى، إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ: آن هنگام هر آینه در شک افتادى تباهکاران و کجروان و دورشدگان از صواب.
تنبیه: آیه شریفه دلالت دارد بر صحت نبوت حضرت خاتم صلّى اللّه علیه و آله بدین تقریر: این مطلب مسلم است که عادت جارى نیست شخصى در میان قومى نشو و نما یافته که بکلى از علم و دانش دور بلکه از اخلاق انسانیت مهجور بوده، نه از راه و رسم دینى اثرى و نه از خدا و پیغمبر خبرى. جاهلیت جهلاء که اوصافش مشهور و معروف است، در چنین زمانى و چنین مکانى با مقدماتى که مساوى ایشان در مولد و خلقت و مصاحب آنان از حین صغر تا کبر در سفر و حضر، از او مشاهده کرده باشند که تعلیم از کسى نگرفته و چیزى نخوانده و ننوشته، با وجود بر این اتیان کتابى نماید در نهایت فصاحت و بلاغت، مشتمل برقوانین محکمه متقنه و مواعظ شافیه و گزارشات صادقه امم سابقه، که تمام عقول را از اتیان به مثل آن عاجز ساخته؛ هر آینه برهان و شاهد صادقى است بر آنکه این کتاب مقدس از جانب خداوند تعالى و تقدس مىباشد و صاحبش هم مبعوث به رسالت باشد. و چون پیغمبر مظهر قدرت تامه الهى است، پس قادر بوده بر خواندن و نوشتن، لکن کتابت و قرائتى از آن حضرت ظاهر نشد تا برهان قاطع باشد بر ادعاى نبوت آن سرور؛ اینست سرّ اینکه پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله را امّى گویند و اهل کتاب دانستهاند در کتاب خود که پیغمبر آخر الزمان امّى خواهد بود با این وصف ایمان نیاورد، هر آینه ثابت نماید که کفر آنها به آن حضرت و قرآن، محض عناد و انکار بوده نه آنکه شکى داشتهاند.
[ نظرات / امتیازها ]
وَ ما کُنتَ تَتلُوا مِن قَبلِهِ مِن کِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لارتابَ المُبطِلُونَ (48)
و نبودی تو که بخوانی و تلاوت کنی از پیش از نزول قرآن از کتابی یعنی هیچ کتابی نخواندهای و ننوشتهای وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ.
نگار من که بمکتب نرفت و خط ننوشت
بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد
اذا یعنى اگر چنین بود.
لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ هر آینه بشک و ریب میافتادند کسانى که باطل میشمردند دین مقدس اسلام را.
وجود مقدس حضرت رسالت که مدت چهل سال در جزیرة العرب مکه معظمه آنهم در دوره جاهلیت آنهم یتیم نه معلمى دیده و نه خطى نوشته و نه مکتب و مدرسه رفته مع ذلک گفتند إِنْ هَذا إِلَّا إِفْکٌ افْتَراهُ وَ أَعانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ (فرقان آیه 4) لذا میفرماید قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَ لا أَدْراکُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (یونس آیه 16) وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ در این مدت چهل سال قبل البعثت کدام کتابى خوانده و تلاوت فرموده وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ کدام خطى نوشته کدام معلمى دیده کدام درسى خوانده کدام رهبرى داشته؟ با این خصوصیات کتابى آورده که عقول تمام دانشمندان عالم را متحیر کرده کتابى که عاجز باشند از آوردن یک سوره مثل آن کتابى که یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ کتابى که لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ ریب شک بیجا است یعنى دشمنان دین و قرآن بندهگان را بریب و شک میانداختند میگفتند در فلان مدرسه و در نزد فلان معلم فرا گرفته.
[ نظرات / امتیازها ]