● ابراهيم محمودي
(آیه 170)- در این آیه به گوشهاى از مزایا و برکات فراوان زندگى برزخى شهیدان اشاره کرده و مىفرماید: «آنها به خاطر نعمتهاى فراوانى که خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است خوشحالند» (فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ).
خوشحالى دیگرشان به خاطر برادران مجاهد آنهاست، همانطور که قرآن مىگوید: «و به خاطر کسانى که هنوز به آنها ملحق نشدهاند (مجاهدان و شهیدان آینده، نیز) شادمانند (زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان مىبینند و مىدانند) که نه ترسى بر آنهاست و نه غمى» از روز رستاخیز و حوادث وحشتناک آن (وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).
[ نظرات / امتیازها ]
1)
رمضانی (داور) : لطفا منبع تفسیر را که برگزیده تفسیر نمونه است وارد نمایید.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
(آیه 170)- در این آیه به گوشهاى از مزایا و برکات فراوان زندگى برزخى شهیدان اشاره کرده و مىفرماید: «آنها به خاطر نعمتهاى فراوانى که خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است خوشحالند» (فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ).
خوشحالى دیگرشان به خاطر برادران مجاهد آنهاست، همانطور که قرآن مىگوید: «و به خاطر کسانى که هنوز به آنها ملحق نشدهاند (مجاهدان و شهیدان آینده، نیز) شادمانند (زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان مىبینند و مىدانند) که نه ترسى بر آنهاست و نه غمى» از روز رستاخیز و حوادث وحشتناک آن (وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).
[ نظرات / امتیازها ]
1)
رمضانی (داور) : لطفا منبع تفسیر را که برگزیده تفسیر نمونه است وارد نمایید.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مسعود ورزيده -
تفسیرنمونه
در آیه این به گوشه اى از مزایا و برکات فراوان زندگى برزخى شهیدان اشاره کرده و مى فرماید: آنها بخاطر نعمتهاى فراوانى که خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است خوشحالند.فرحین بما اتیهم الله من فضله :
خوشحالى دیگر آنها بخاطر برادران مجاهد آنها است که در میدان جنگ شربت شهادت ننوشیده اند و به آنها ملحق نشده اند زیرا مقامات و پاداشهاى آنها را در آن جهان به خوبى مى بینند و از این رو مستبشر و شاد مى شوند، همانطور که قرآن مى گوید: و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم .
و به دنبال آن مى افزاید: شهیدان احساس مى کنند که برادران مجاهد آنها،
پس از مرگ ، هیچگونه اندوهى نسبت به آنچه در دنیا گذارده اند ندارند و نه هیچگونه ترسى از روز رستاخیز، و حوادث وحشتناک آن الا خوف علیهم و لا هم یحزنون ،
این جمله ، تفسیر دیگرى هم ممکن است داشته باشد و آن اینکه شهیدان علاوه بر این که با مشاهده مقامات برادران مجاهدى که به آنها ملحق نشده اند خوشحال مى شوند، خودشان هم هیچگونه ترسى از آینده و غمى از گذشته ندارند..
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
ترجمه تفسیر مجمع البیان
فَرِحِینَ بِمٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ یعنى از انواع نعمتهاى بهشتى که خداوند بدانها ارزانى داشته خورسند و مسرورند و گفته اند یعنى از شهادت و پاداش بسیار پر ارج شهادت که نصیبشان شده خوشحالند
وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ یعنى از وضع برادران مؤمن خود که زنده در دنیا هستند و در راه خدا جهاد میکنند اظهار سرور مینمانید از اینرو که میدانند که اگر آنان هم شهید شوند بایشان خواهند پیوست و سرانجامشان دار کرامت و مقامات عالیه اى است که خود بآن ها رسیده اند و این مطالب را با هم بعنوان بشارت بازگو میکنند (از ابن جریح و قتاده)
و گفته اند: نامه اى بشهیدان ارائه داده میشود که در آن نام برادران مؤمن خود که بمقام شهادت نایل میشوند و بایشان ملحق میگردند ثبت است و با دیدن آن خوشحال میشوند و بیکدیگر بشارت میگویند مثل مردمى که در دنیا انتظار مقدم مسافر خود را دارند (از سدى)
و گفته اند مراد از (بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا) یعنى مؤمنان در فضل و مقام بآنها نرسیده اند ولى بواسطه ایمان مقامى عظیم دارند (از زجاج)
أَلاّٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ یعنى بشارت میدهند که بیم و اندوهى بر ایشان نیست زیرا این جمله بدل از: «بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ » است زیرا شهیدان در نزد خدا در حال عدم حزنند پس استبشار در اینجا براى نبودن حزن بر لاحقین میباشد و معنى آیه روى اینحساب چنین است: یعنى شهداء براى بازماندگان خود ترسى ندارند زیرا خداوند سرپرستى آنها را بعهده دارد و بر اموالى که پشت سر نهاده اند اندوهى نمى خورند زیرا خداوند در عوض آن اجر جزیل و بزرگتر بایشان خواهد داد
و گفته اند: مراد اینست که از گناهان گذشته خوفى بر آنها نیست زیرا خداوند گناهانشان را با شهادت پاک میسازد و از مفارقت دنیا اندوهى بخاطر ندارند چون از لقاء آخرت بى اندازه خرسند و شادمانند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر عاملی
«فَرِحِینَ بِمٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ » 170 کشّاف: آن فضل که ایشان را فرح آور است، شهادت است و کرامتى که به آنها رسیده است و از خویشان خود جلو افتاده اند و به نعمتهاى ابدى واصل شده اند
«وَ یَسْتَبْشِرُونَ » 170 ابو الفتوح: بعضى گفتند: یعنى شهیدان شادند بایمان و فکر و عمل خویشانشان که زنده هستند چون خدا آنها را همه روز از حال زندگان خبردار مى کند، و بعضى گفته اند: چون از حال اینها خبردار هستند و مى دانند چه وقت دوستانشان بفیض شهادت مى رسند، از آن شادند که آنها از کرامت و فضل خدا بهره مند خواهند شد
«لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ » 170 مجمع: یعنى آنهائى که هنوز ملحق بشهداء نشده اند و در آینده به درجۀ آنها مى رسند، و بعضى گفته اند: یعنى: شهیدان شادند به آنهائى که ملحق به درجۀ آنها نیستند و بمقام شهادت نرسیده اند چون مى دانند که آنها مسلمان هستند و خوف و اندوه ندارند
«مِنْ خَلْفِهِمْ » 170 شاید براى توضیح باشد که شهداء شادند به مسلمانان زنده که هنوز ملحق به آنها نشده اند، چون زنده ها و ملحق نشده ها بسیار هستند هم مؤمن و هم کافر ولى با جمله ى «من خلفهم» توضیح شده است آنهائى که در پشت سر و باقى ماندۀ شهیدانند زیرا معلوم است که آنها مسلمانان هستند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر عرفانی اشراق
فَرِحِینَ بِمٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ ، وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ ، أَلاّٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ
پس آنان به فضلى که خداوند به آنان داده است شادمانند و به کسانى که هنوز به آنان نپیوسته اند و خواهند پیوست مژده مى دهند که هیچ نترسید و محزون نیز نباشید
او در حقیقت با یک قیاس منطقى مطلب را بیان مى کند، و اشاراتى به سیر صعودى انسان بر اساس ذبح حیوانات که موجب فربهى انسان مى شود مى نماید، تا انسان به این نتیجه برسد که حال آیندۀ شهیدان نیز چگونه است ؟ عارف رومى معتقد است که: وقتى انسان با نور خدایى اُنس گیرد، روح او مراحل صعود را طى کرده، تا به صعود اِلَى اللّٰه مى رسد پس چون قواى شهوانى و مادّى و غیر انسانى نفس کشته شود، استعدادهاى عقلى و روحانى انسان رویش پیدا کرده، و به مرحلۀ فناى فِى اللّٰه دست مى یابد که این مرحله را وحدت حقیقى نامند
چون بریده گشت حلق رزق خوار یُرْزَقُونَ فَرِحیٖن شد خوشگوار ظاهرش مرگ و به باطن زندگى است ظاهرش اَبْتَر، نهان پایندگى است از رَحِم زادن جَنین را رفتن است در جهان او را ز نو بشگفتن است آن که مردن پیش جانش تَهْلُکَه است حُکم لاٰتُلْقُوا نگیرد او بدست چون مرا سوى اجل عشق و هواست نهىِ لاٰتُلْقُوا بِاَیْدیٖکُم مراست دانۀ مُرْدن مرا شیرین شده است بَلْ هُمْ اَحْیاءٌ پى من آمده ست اُقْتُلُونىٖ یٰا ثِقٰاتىٖ دٰائِماً اِنَّ فىٖ قَتْلىٖ حَیٰاتىٖ دٰائِماً اِنَّ فىٖ مَوْتىٖ حَیٰاتىٖ یٰا فَتىٰ کَمْ اُفاٰرِق مَوْطِنىٖ حَتّىٰ مَتىٰ فُرْقَتىٖ لَوْ لَمْ تَکُنْ فىٖ ذَاالسُّکون لَمْ یَقُل اِنّا اِلَیْهِ رٰاجِعُون راجع آن باشد که باز آید به شهر سوى وحدت آید از تفریقِ دهر حلق حیوان چون بریده شد به عدل حلق انسان رُست و افزایید فضل حلق انسان چون ببُرّد هین ببین تا چه زاید کن قیاسِ آن به این حلق ثالث زاید و تیمار او شربت حق باشد و انوار او حلق ببریده خورد شربت ولى حلق از لا رسته مرده در بلى بس کن اى دون همّت کوته بنان تا کِیَت باشد حیات جان به نان زآن ندارى میوۀ مانند بید کآب رو بردى پى نان سپید گر ندارد صبر زین نان جان حس کیمیا را گیر و زر گردان تو مسّ
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
فَرِحِینَ بِمٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ خوشحالى شهیدان از فضل و نعمت خدا از دو جهت است: اوّلا، آنان از این نعمت لذّت مى برند ثانیا، این فضل، نشان دهندۀ رضاى خداوند است که آنها به سبب آن، زندگى خود را فدا کردند؛ درست مانند هدیۀ دوست که دوستى او را مى نمایاند
وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاّٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ هر مؤمنى آنچه براى خود دوست دارد، براى برادر دینى اش نیز دوست دارد؛ لکن گاه شرایط اقتضا نمى کند و اسباب رسیدن به این هدف فراهم نمى شود کسانى که در راه خدا شهید شده اند، برادرانى دینى دارند که نام و نشان آنان را نمى دانند این برادران که در ایمان و اخلاص کمتر از شهدا نیستند، پس از شهادت آنان در دنیا زنده مانده اند
هنگامى که شهیدان، فضل و نعمت خدا را به خود مى بینند، شادمان مى شوند و به برادران برجاى ماندۀ خویش که در ایمان و اخلاص و جهاد شیوۀ ایشان را داشته اند بشارت مى دهند که به زودى به شهیدان خواهند پیوست و به همان فضل و کرامتى که شهدا بدان رسیده اند، آنان نیز نایل خواهند شد
این آیه، آشکارا دلالت دارد که شهدا پیش از برپاشدن قیامت زنده اند؛ زیرا بشارتى که آنان به برادران زندۀ خود مى دهند، در حال حاضر صورت گرفته است، نه اینکه در آینده تحقق پیدا خواهد کرد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
دو نعمت دیگر خداوند بر فائزین بمقام قرب خود انعام فرموده است یکى فرح است که آن به نظر حقیر شادمانى باطنى است که به واسطه فوز به مقام قرب و نیل به مقام شهادت و حیات و نعیم ابدى دارند و دیگر سرور است که آن ظاهرا خشنودیى است که امر آن ظاهر باشد که از حال دوستان خودشان که بقایاى مؤمنینند دارند که آنها هم بحمد اللّه بشرف ایمان مشرف شدند و از عذاب ابدى نجات یافتند و خوفى بر سوء عاقبت آنها نیست و آنها در قیامت محزون نمى شوند و محتمل است اشاره به آن باشد که عمده گوارائى این فرح و سرور آنست که به هیچ وجه ترس و حزنى در آن راه ندارد بخلاف فرح و سرورهاى دنیوى که غالبا بلکه دائما مشوب به خوف ها و حزن ها است هزارش ماتم و یک دم عروسى است عیاشى از حضرت باقر (ع) روایت نموده که مردى حضور مبارک شرفیاب شد و عرض کرد که من خیلى شایق به جهادم حضرت فرمود جهاد کن در راه خدا اگر کشته شدى بحیات و نعیم ابدى و قرب سرمدى نائل خواهى شد و اگر بمیرى اجر تو را جز خداوند نمى تواند بدهد و اگر به سلامت مراجعت کنى از گناهان پاک و به رحمت الهى نائل خواهى شد و این تفسیر این آیه است و در کافى از آن حضرت نقل شده که فرمود و اللّه آنها شیعیان ما هستند که چون ارواح ایشان داخل بهشت شود و به کرامت الهى نائل گردد عالم مى شوند و یقین پیدا مى کنند که آنها برحق بودند و ثابت بدین خدا و خورسند مى شوند از حال برادران مذهبى خودشان که به فیض تشیع و محبت اهل بیت نائلند و در دنیا هستند و از حضرت صادق (ع) روایت شده است که پرسیدند چه مى فرمائید در این روایت که نقل شده ارواح مؤمنین در حوصله هاى مرغهاى سبز است که در اطراف عرشند فرمود خیر مؤمن گرامى تر از آنست که خداوند روح او را در حوصله مرغ قرار دهد ولى در ابدانى هستند مانند ابدان خودشان حقیر عرض مى کنم چون آن ابدان در نهایت لطافت است و در روایت قبل از آنها تعبیر بارواح شده است اگرچه گاهى روح گفته مى شود و روح و جسد معا اراده مى شود چنانچه در دعاى ندبه نسبت معراج بروح داده شده با آنکه معا مراد است و شمۀ از این مقال در ذیل آیه وَ لاٰ تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ أَمْوٰاتٌ در سوره بقره گذشت
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن
فَرِحِینَ ،شادمانه اند به آنچه خدا مى دهد ایشان را از فضل و نعمت و نصب او بر حال است من قوله«یرزقون»،و ابن السّمیقع خواند:«فارحین»و هما لغتان:کفارهین و فرهین،و حاذرین و حذرین وَ یَسْتَبْشِرُونَ ،و شادمانه 11 «4» مى باشند، و اصل او از«بشره»است،براى آن که آن کس که شاد بود او را شادى بر بشره پیدا شود
در معنى او خلاف کردند،بعضى گفتند معنى آن است که:ایشان یعنى شهیدان خرّم باشند به آنان که زنده مانده باشند از اقربا و دوستان،ایشان بر ایمان و طاعت مقیم باشند،و خداى ایشان را از احوال اینان خبر مى دهد و از طاعت و عبادت ایشان،و آنان شادمانه 11 «5» مى باشند
قولى دگر آن است که:خداى تعالى خبر دهد شهیدان را که از خویشان و یاران شما فلان و فلان شهید خواهند شدن،و ایشان نیز به این کرامت و منزلت در شهادت برسند که شما رسیده اى ایشان این بشنوند،شادمانه شوند
سدّى گفت:شهیدان هروقت نامه اى به ایشان دهند که فلان و فلان از خویشان و یاران شما در فلان وقت عن قریب با نزدیک شما خواهند آمدن ،ایشان آن بشنوند و شادمانه شوند چنان که مرد مسافر که نامۀ دوستان و عزیزان خود بخواند و معلومش شود که ایشان را عن قریب ملاقات خواهد بودن أَلاّٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ ،أى یستبشرون بأن لا خوف علیهم و لا هم یحزنون،ایشان خرّم باشند به آن که این گروه ماندگان را خوفى و اندوهى نخواهد بودن از آن وجوه که برفت
زجّاج گفت،معنى آن است که:لم یلحقوا بهم و لکن قاربوهم فی المنزلة ففرحوا بذلک و استبشروا به،گفت:آنان که شهید باشند خرّم شوند به آن که آنان که شهادت نیافته اند چون بر سر ایمان و عمل صالح باشند اگر پایۀ شهیدان نیابند به ایشان نزدیک باشند به منزله و درجه و قوله: أَلاّٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ ،در جاى بدل افتاد، من،الّذین لم یلحقوا بهم و از جملۀ ابدال،بدل اشتمال باشد براى آن که گفت: وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ ،در جاى بدل ،آنگه گفت: أَلاّٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ و استبشار به حقیقت به نفى خوف و حزن است از ایشان،و بدل اشتمال حالتى متّصل بود به مبدل،چنان که:اعجبنی زید عقله،و سلب زید ثوبه،و قوله: لَمْ یَلْحَقُوا ، یقال:لحق فلان بفلان و ألحقته به،و قیل:لحق به و الحق به بمعنى واحد،و لهذا جاء فى الحدیث: ان عذابک بالکفار ملحق ،أى لاحق،و روى«ملحق»و الاوّل اکثر فى الرّوایة
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.