● کسانی که به عهد الهی عمل نمی کنند نزد خداوند کرامتی ندارند
«إِنَّ الَّذِینَ یَشترُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمَنهِمْ ثَمَناً قَلِیلاً» این آیه حکم آیه قبل را تعلیل میکند، میفرماید اینکه گفتیم کرامت الهی مخصوص کسی است که به عهد خدا وفا کند و تقوا داشته باشد، علتش این است که دیگران یعنی آنها که عهد خدا را میفروشند و با سوگندهای خود بهای پشیزی از مادیات بدست میآورند، نزد خدا کرامتی ندارند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 417 و 418 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : شکستن عهد الهی |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بیان دلیل اینکه آیه شکستن عهد الهی را نوعی معامله می داند
چون شکستن عهد خدا و ترک تقوا به خاطر کام گیری از زخارف دنیا و ترجیح دادن شهوات دنیا بر لذائذ آخرت است و چنین کسی آن را به جای این قرار میدهد، عهد خدا را میدهد و متاع دنیا را میگیرد، لذا این عمل را نوعی معامله خواند و به دادوستد تشبیه کرد، عهد خدا را کالا و متاع دنیا را که همهاش قلیل است بها و قیمت کالا خواند، آن هم بهائی اندک.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 418 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : شکستن عهد الهی |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «اشتراء»
کلمه اشتراء که مصدر فعل «یشترون» است به معنای فروختن و کلمه شراء به معنای خریدن است، لذا فرمود:«یَشترُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمَنهِمْ ثَمَناً قَلِیلاً »، یعنی مبادله میکنند عهد خدا و سوگند به او را با متاع دنیا.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 418 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «خلاق»
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 418 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «تزکیه»
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 418 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آثار محبت خدا به وفاداران به عهد الهی و متقین
چون وصفی که در بیان این طائفه(فروشندگان عهد الهی) مقابل وصفی است که در بیان طائفه دیگر در جمله:«مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ وَ اتَّقَی...»(آل عمران/76) اخذ شده، و نیز چون آثاری که برای وصف آنان بر شمرده، اموری سلبی از قبیل نداشتن خلاق و سخن نگفتن خدا با ایشان است، چند نکته از آن استفاده میشود.
اول اینکه: اگر در بین همه اسماء اشاره فقط «أُولَئک» را آورد که مخصوص اشاره به دور است، برای این بود که بفهماند این طائفه از ساحت قرب خدا دورند، به عکس وفاداران به عهد و پرهیزکاران که مقرب درگاه خدایند، چون حب خدا شامل حال ایشان است.
دوم اینکه: درباره این طائفه فرموده: در آخرت خلاق و نصیب ندارند، میفهمیم آنها که در مقابل این طائفهاند خلاق دارند و در آخرت بهرهمند هستند و این اثر محبت خدا است و نیز خدا با آن طائفه تکلم نمیکند، معلوم میشود با این طائفه تکلم میکند که این نیز اثر دیگر محبت خدا است.
و باز میفرماید: خدا در آخرت به نظر رحمت به ایشان نمینگرد و تزکیهشان نمیکند و ایشان را نمیآمرزد، معلوم میشود به این طائفه به نظر رحمت مینگرد و تزکیهشان میکند و این طائفه را میآمرزد، یعنی عذاب را از ایشان بر میدارد که این پنج خصلت اثر محبت خدا است و سلب آنها اثر نبودن محبت او است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 418 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : وفای به عهد |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بیان سه خصوصیت برای عهد شکنان عهد الهی
خصالی که خدای تعالی برای این عهدشکنان که عهد خدا و سوگند به خدا را میشکنند ذکر کرده، سه چیز است:
خصلت اول اینکه در آخرت نصیبی ندارند و مراد از آخرت دار آخرت است.
خصلت دوم این است که خدا با ایشان تکلم نمیکند و روز قیامت به ایشان نظر نمیافکند.
خصلت سوم اینکه فرمود: ایشان را تزکیه نمیکند و عذاب الهی هم در انتظارشان است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و خصالی که خدای تعالی برای این عهدشکنان که عهد خدا و سوگند به خدا را میشکنند ذکر کرده ، سه چیز است :
خصلت اول اینکه در آخرت نصیبی ندارند و مراد از آخرت دار آخرت است که در حقیقت تعبیر به آخرت از باب آوردن صفت در جای موصوف است و منظور از دار آخرت حیات بعد از ممات است ، همچنانکه منظور از دنیا ، دار دنیا و حیات قبل از موت است .
و نصیب نداشتنشان از حیات آخرت به خاطر این است که نصیب دنیا را بر نصیب آخرت ترجیح داده ، آن را برگزیدند و از اینجا معلوم میشود که مراد از ثمن قلیل ، دنیا است و اگر در سابق یعنی چند سطر قبل آن را به متاع دنیا تفسیر کردیم ، از این جهت بود که خدای تعالی در اینجا دنیا را و در سوره نساء ، متاع دنیا را به وصف قلیل توصیف کرده ، و فرموده : «قل متاع الدنیا قلیل»(النساء/77) با توجه به اینکه متاع دنیا همان دنیا است و دو چیز نیستند . خصلت دوم این است که خدا با ایشان تکلم نمیکند و روز قیامت به ایشان نظر نمیافکند ، این دو خصلت محاذی محبت الهیه به متقین قرار گرفته ، که در آیه قبل میفرمود:« فَإِنَّ اللَّهَ یُحِب الْمُتَّقِینَ»(آل عمران/76) ، چون حب سبب میشود که محب بدون هیچ قید و شرطی نظر کردن و سخن گفتن با بیشتر کند ، هر وقت او را حاضر یافت ، سر سخن را با او باز کند و چون خدای تعالی این آخرتفروشان را دوست نمیدارد ، قهرا روز قیامت که روز حضور خدا و احضار خلق است نه به آنها نظر میکند و نه سخن میگوید ، و اگر سخن نگفتن را در مرحله اول ذکر کرد و نظر نینداختن را در مرحله دوم ، برای این بود که این دو ، در رساندن محبت به یک درجه نیستند ، بلکه قوت و ضعف دارند ، سخن گفتن بیشتر از نظر کردن محبت و خودمانی بودن را میرساند ، پس گوئی فرموده : ما ایشان را نه تنها به شرافت همکلامی خود مشرف نمیکنیم بلکه حتی نظر هم به ایشان نمیاندازیم .
خصلت سوم اینکه فرمود: ایشان را تزکیه نمىکند و عذاب الهى هم در انتظارشان است و از اینکه کلام را مقید به عذاب دنیا و آخرت نکرد، اطلاق کلام علاوه بر عدم تزکیه و عذاب آخرت شامل عدم تزکیه و عذاب دنیا هم مىشود.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 418 و 419 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : شکستن عهد الهی |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● علت تقدم جمله «لا یُکلِّمُهُمُ اللَّهُ» بر جمله «لا یَنظرُ»
چون خدای تعالی این آخرتفروشان(عهدشکنان الهی) را دوست نمیدارد، قهرا روز قیامت که روز حضور خدا و احضار خلق است نه به آنها نظر میکند و نه سخن میگوید، و اگر سخن نگفتن را در مرحله اول ذکر کرد و نظر نینداختن را در مرحله دوم، برای این بود که این دو، در رساندن محبت به یک درجه نیستند، بلکه قوت و ضعف دارند، سخن گفتن بیشتر از نظر کردن محبت و خودمانی بودن را میرساند، پس گوئی فرموده: ما ایشان را نه تنها به شرافت همکلامی خود مشرف نمیکنیم بلکه حتی نظر هم به ایشان نمیاندازیم.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 419 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : شکستن عهد الهی |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «خلاق»
امام باقر(علیهالسلام) فرمود: در معنای عهد در قرآن کریم این آیه نازل شده:«إِنَّ الَّذِینَ یَشترُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمَنهِمْ ثَمَناً قَلِیلاً أُولَئک لا خَلَقَ لَهُمْ فی الاَخِرَةِ وَ لا یُکلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا یَنظرُ إِلَیهِمْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ وَ لا یُزَکیهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیم»، آنگاه فرمود: و خلاق به معنای نصیب است، پس کسی که در آخرت نصیبی ندارد دیگر با چه سرمایهای داخل بهشت میشود؟
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1-این روایت را کافى( ج 2 ص 28 ح 1 آخر حدیث) روایت کرده است
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 430 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : شکستن عهد الهی |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بیان روایات متعدد در شأن نزول آیه
عدی بن عدی از پدرش روایت کرده که گفت: امرؤ القیس و مردی از اهالی حضرموت با یکدیگر بر سر زمینی منازعه کردند، خدمت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمدند، حضرت به او فرمود: شاهدی داری(که شهادت دهد زمین از آن تو است)، عرضه داشت: نه، فرمود: در این صورت به سوگند خصمت حکم میشود، امرؤ القیس گفت: به خدا سوگند در این صورت زمینم از بین میرود، فرمود: اگر در واقع زمین از آن تو باشد و او با سوگند خود زمین تو را برده باشد، از کسانی خواهد بود که خدای تعالی در روز قیامت به او نظر نخواهد کرد و تزکیهاش ننموده، عذابی الیم خواهد داشت، راوی میگوید: مرد حضرموتی وقتی این را شنید وحشت کرد و زمین را به امرؤ القیس برگردانید.
علامه طباطبایی: این روایت بطوری که ملاحظه میکنید دلالتی ندارد بر اینکه آیه مورد بحث در شان نامبردگان متنازع در زمین نازل شده و از طرق اهل سنت در عدهای از روایات آمده که آیه شریفه در همین مورد نازل شده، پس بین این روایت و آن روایات از حیث شان نزول تعارض است، در بعضی از آنها آمده که نزاع بین امرؤ القیس و مردی از حضرموت شان نزول آیه بوده که در روایت سابق گذشت و در بعضی دیگر آمده نزاع بین اشعث بن قیس و بین مردی از یهود بر سرزمینی بوده، و در بعضی دیگر آمده در باره مردی از کفار نازل شده که در بازار کالای خود را بر مردم عرضه کرده بود و سوگند میخورد به خدا فلان مقدار خریدند و من ندادم و میخواست به این وسیله مردی از مسلمانان را گول بزند و آیه در شان او نازل شده.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را امالى شیخ (ج 1 ص 368) به سند خود از عدی بن عدی از پدرش روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 430 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سوگندخوردن |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نزول -
. پوربافراني
شان نزول آیهجمعى از دانشمندان یهود مانند "ابى رافع" و "حى بن اخطب" و "کعب بن اشرف" به هنگامى که موقعیت اجتماعى خود را در میان یهود در خطر دیدند، کوشش کردند که نشانههایى که در تورات در باره آخرین پیامبر وجود داشت و شخصا در نسخى از تورات با دست خود نگاشته بودند، تحریف نمایند و حتى سوگند یاد کنند آن جملههاى تحریف شده از ناحیه خدا است! به همین جهت آیه 77 نازل گردید و شدیدا به آنها اخطار کرد. جمعى از مفسران نیز گفتهاند که این آیه درباره "اشعث بن قیس" نازل گردید که به دروغ مىخواست زمین دیگرى را تملک کند، هنگامى که آماده اداى سوگند براى ادّعاى دروغ خود شد، آیه 77 نازل گردید و در این هنگام اشعث بن قیس ترسید و اعتراف به حق کرد و زمین را به صاحبش بازگرداند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تبیان |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : ویژگی های قرآن |
گوینده : علی پوربافرانی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شکستن عهد الهی -
مسعود ورزيده
O این آیه ، کسانى را که پیمان شکنى مى کنند، به پنج نوع قهر الهى تهدید مى کند: بى بهرگى در آخرت ، محرومیّت از خطاب الهى ، محرومیّت از نظر لطف الهى ، محرومیّت از پاکى از گناه و گرفتارى به عذاب دردناک .
O در روایات شیعه و سنّى آمده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمودند: (لا ایمان لِمَن لااَمان له و لا دین لِمَن لاعهد له ) کسى که مراعات امانت نکند، ایمان ندارد و آن کسى که به عهد خویش وفادار نباشد بى دین است .(81)
O در بعضى روایات آمده است که مراد از ((عهد اللّه ))، حقایق مربوط به پیامبر اسلام در تورات است که به دست عالمان یهود تحریف گشته است .
O مقایسه کنیم وضع کسانى را که از جانب خداوند به آنها سلام داده مى شود؛ (سلامٌ قولاً من ربّ رحیم )(82) با کسانى که خدا هیچ سخنى با آنان نگوید؛ (لایکلّمهم اللّه ) واگر ناله اى سر دهند با جمله ى (اخسئوا فیها ولاتکلمون )(83) خفه مى شوند.
O پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمودند: هر کس با سوگند، مال و ثروت برادرش را به ناحق بخورد، مورد غضب الهى است . سپس این آیه را تلاوت نمودند.(84)
O حضرت على علیه السّلام فرمودند: مراد از نگاه خداوند در قیامت ؛ (لاینظر الیهم ) نگاه رحمت است ، (نه نگاه با چشم ).(85)
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : ن آیه ، کسانى را که پیمان شکنى مى کنند، به پنج نوع قهر الهى تهدید مى کند: بى بهرگى در آخرت ، محرومیّت از خطاب الهى ، محرومیّت از نظر لطف الهى ، محرومیّت از پاکى از گناه و گرفتارى به عذاب دردناک .
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرتور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : نشانه های قیامت |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● پیمان شکنى و سوگندهاى دروغ -
مسعود ورزيده
نکته اى که در اینجا باید به آن توجه داشت این است که عواقب شوم پنجگانه اى که در برابر پیمان شکنى و سوگندهاى دروغ در این آیه ذکر شده گویا اشاره به مراحل تدریجى قرب و بعد از خدا است .
کسى که به خداوند نزدیک مى شود و بر بساط قرب او گام مى نهد نخست مشمول یک سلسله مواهب معنوى مى گردد و هنگامى که نزدیک تر شد خدا با او
سخن مى گوید، باز نزدیک تر مى شود خدا بر او نظر رحمت مى افکند و هنگامى که از آن هم نزدیک تر شد او را از آثار لغزشهاى گناه پاک مى سازد و در نتیجه از عذاب دردناک نجات مى یابد و غرق در نعمتهاى او مى شود ولى کسانى که در مسیر پیمان شکنى و استفاده هاى نادرست از نام پروردگار قرار گرفتند از همه این مواهب و برکات محروم مى شوند و مرحله به مرحله عقب نشینى مى کنند
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : در این آیه ذکر شده گویا اشاره به مراحل تدریجى قرب و بعد از خدا است .
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : عصیان- نافرمانی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● دو روایت از شان نزول این ایه -
عبدالله عبداللهي
داستان نزول آیه ى فوق دو گونه حکایت شده است:
نخست آن که برخى از دانشمندان یهود که پس از گسترش اسلام، موقعیت اجتماعى خود را در میان یهودیان در خطر دیدند، کوشیدند تا نشان هایى که در تورات در مورد پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله وجود داشت و شخصاً آنها را حکایت کرده بودند، تحریف نمایند و حتى حاضر شدند سوگند یاد کنند که آن جمله هاى تحریف شده، که خود به تورات اضافه کرده بودند، از ناحیه ى خداست؛ ازاین رو، آیه ى فوق فرود آمد و شدیداً به آنها اخطار کرد
دومین شأن نزولى که براى آیه ى فوق حکایت شده آن است که شخصى به نام «اَشعَث بن قیس» مى خواست با دروغ گویى زمین دیگرى را مالک شود و حتى آماده ى سوگند شده بود در این هنگام آیه ى فوق نازل شد و «اَشعَث» ترسید و به حق اعتراف کرد و زمین را به صاحبش برگرداند
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر مهر |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : وفای به عهد |
گوینده : عبدالله عبداللهی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.